«برابری» دیگر فقط مفهومی فلسفی-انتزاعی نیست!
احسان شریعتی
* اثبات اینکه انسانها برابر هستند، هنگامیکه به شکل قانونی یا ایدئولوژیک- سیاسی ممکن نباشد، آخرین راهی که باقی میماند، از راه یادآوری مرگ و امکان مردن و کشته شدن است! فانون [نویسنده و روانپزشک فرانسوی] در کتاب «دوزخیان روی زمین» نشان میداد که چگونه برای اثبات اینکه همگی برابریم کار به خشونت میکشید و بهتعبیر سارتر با کشتن استعمارگر دو نفر آزاد میشدند، «استعمارگر و استعمارشده»!
البته کرونا همچنان تبعیض میگذارد و همه اقشار و طبقات را به یک میزان تهدید نمیکند. اقشار و طبقات و مللی که میتوانند از خود بیشتر مراقبت کنند کمتر در معرض اند. است اما به هرحال بهدلیل فرا-گیری واگیری (پان-دموس، یعنی همه-مردمگیر)، کرونا بهلحاظ بیولوژیک یادآور میشود که همه برابرند! و این الزام وجود دارد که همه، امکان محافظت و بهداشت را در اختیار داشته باشند. از اینرو، نوعی همبستگی در مواجهه با این خطر برای همه بوجود میآید و بنابراین بطور منطقی باید پیامدش این باشد که حداقل نسبت به سیستم بهداشت و سلامت، و بهتبع، در نظام تأمین اجتماعی تجدیدنظر شود.
*نوع نگاه به طبیعت نیز با این بحران تغییر کرد، طبیعت خشمی نشان داد و بشر را عقب نشانده، فلج و خانه نشین کرده؛ طبیعیت میخواهد یادآوری کند هم دیدگاه دستکاری بشر بر طبیعت و هم پروژهی تسخیر و تملکی که دکارت میگفت که میخواهیم ارباب و صاحب طبیعت شویم، باید زیر سوال برود. اینکه در نگاه فلسفی انسان به جهان و عالم بود اما از نظر اجتماعی هم باید نگاه خود را به طبیعت و محیط زیست تغییر دهیم و سلامت در اینجا یعنی امکان ادامهٔ بقا؛ منظور بهداشت و بهزیستی عادی همیشگی نیست، نه! الان مسئله بهشکل بحران مرگزایی است که ابعاد ناشناختهای هم دارد. مثلا از دوستان ما هستند که فرزندان جوانشان را از دست داده اند و اینکه میگفتند جوانان کمتر میگیرند، ممکن است اما میتوانند خود ناقل باشند.
در کشوری هستیم که در قیاس «رهاترین» برخورد را در مهار آفت داشته است، یعنی قرنطینهای که از اول باید انجام میشد، رخ نداد: وقتی مشخص شد کرونا آمده اقدام لازم انجام نشد و به قم رفت -چه از طریق طلاب چینی یا کارگران چینی- و این شهر باید قرنطینه میشد. در ایام نوروز باید نیروی انتظامی از طریق اعلام جریمه و اعلام عمومی قرنطینه اجرا میشد باز هم این اقدام رخ نداد. در نتیجه در تمام کشور پخش شد و تا چند ماه آینده ادامه خواهد داشت. مثل یک بمب در سراسر کشور منفجر شده و بنابراین این خطر وجود دارد که هفتاد الی هشتاد درصد مردم مبتلا شوند. اینها ابعاد مدیریت این مسئله است و حتی با کشورهای نولیبرال در آمریکا و اروپا مقایسه کنیم، میبینیم در آنجا سختتر و جدیتر با کرونا برخورد شد. اما در کشور ما صرفا نصیحت شد و اگرچه اکثر مردم هم تا حدی رعایت کردند اما آن «اقلیتی» که رعایت نمیکنند برای جامعه خطر ایجاد میکنند.
* عدالت و برابری در طول تاریخ فکر و ادیان، یک مفهوم متافیزیکی و اخلاقی بود، اما پس از انقلابات علمی «معرفتشناختی» ثابت شد که مفهوم ریاضی برابری، در ذات طبیعت است. و این مبنای علمی تقویت «حق طبیعی» شد و در انقلابهای سیاسی و اجتماعی جدید، ایده برابری تبدیل به نظامهای حقوقی و اقتصادی مشخص شد که از جمله نظامی که آنرا «سوسیال-دموکراسی» مینامیم.
* عدالتخواهی یکی از شعارهای انقلاب ایران هم بود. اما اکنون متاسفانه در این حوزه حتی از کشورهای لیبرال و سرمایهداری وحشی هم عقبتریم. بحران کرونا اما نشان داد که این مسئله بهشکل حاد برای همه خطر ایجاد آفریده و بقا را به خطر میافکند. ظرف چند هفته همهی جامعه میتواند مبتلا شود و مردم میتوانند جان خود را از دست بدهند، تا آن که بدنها بهطور طبیعی مقاومت پیدا کنند، کشتار عمومی ایجاد میشود؛ مثل بیماریهای مسری طاعون و وبا در گذشته.
اکنون با توجه به پدیدهٔ جهانیشدن و تراکم جمعیتی و نزدیک شدن راهها، ابعادی بسیار وسیعتر و همهگیرتر به خود گرفته است. و همین امر نشان میدهد جهان چقدر همبسته شده است و انسانها چقدر از نظر وجودی و طبیعی مساوی اند و حقوقشان به یکدیگر وابسته است. بنابراین میبایست نظمی نوین، همه جانبه و همهجاگیر برقرار گردد. «عدالت» از همین زمینهها همچون سلامت آغاز میشود که حتی از امنیت هم مهمتر است. سلامتی بابد باشد تا امنیت، و آزادی و عدالت و توسعه، برقرار شود!
* امروزه باتوجه به اینکه مسئلهی مرگ و زندگی مطرح است، بحث برابری دیگر بحثی نظری و فلسفی-انتزاعی نیست، بلکه مسئله سبکزیست و ادامه بقا است. باید فوریت و اورژانسی بودن مسئله را رسانهها نشان دهند. اکنون خطری که وجود دارد این است که این بحثها تبدیل به «حرّافی» یا «هرزهدرایی» میشود؛ چون همه درباره این موارد حرف میزنند، حجم اطلاعات زیاد، نوعی حالت اشباعی ایجاد میکند. یعنی از فرط پرگویی دربارهی این موضوع و اینکه همهی اخبار خیرهکننده شده، این خیرگی بهشکل متناقضنمایی همه را نسبت به اهمیت مسئله کور میکند. زیرا همه درباره این موضع صحبت میکنند و نصیحت و تجویز پزشکی و وو، همین باعث میشود بدل به امر بدیهی، تکراری و خستهکننده و ملالآور شود و حتی دافعه بیآفریند!
منبع خبر: کلمه
اخبار مرتبط: «برابری» دیگر فقط مفهومی فلسفی-انتزاعی نیست!
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران