چرا قرضاوی اهمیت سوریه را در محور آزادسازی قدس شریف درک نکرد؟

چرا قرضاوی اهمیت سوریه را در محور آزادسازی قدس شریف درک نکرد؟
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: نخستین آیه سوره مبارکه «الإسراء» یکی از زیباترین آیات کلام الله مجید است: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ». فارغ از جنبه‌های زیبایی شناسی، این آیه نشان دهنده تاریخ عقاید مسلمانان درباره قدس شریف است. بله منزه است خدایی که بنده و پیغمبرش را از مسجدالحرام به مسجد الاقصایی سیر می‌دهد که پیرامونش را برکت داده است.

بنابراین مسجد الاقصی و پیرامون آن مکانی مقدس نزد مسلمانان است. شیعه و سنی احادیث متعددی را درباره اهمیت و تقدس این مکان روایت کرده‌اند. علمای معاصر نیز از پرداختن پیرامون اهمیت قدس شریف غفلت نکرده و در ادامه تلاش‌های قلمی و سیاسی‌شان در جهت آزادسازی فلسطین و کم کردن آلام فلسطینیان، مباحث تئوریک خود در زمینه تقدس قدس شریف و مسجدالاقصی را ارائه کرده‌اند.

شیخ یوسف قرضاوی از جمله مشهورترین شخصیت‌های جهان اسلام است. او موسس اتحادیه جهانی علمای مسلمان است و شدیداً متاثر از خط فکری موسسان اخوان المسلمین بویژه محمد الغزالی. او را هم‌اکنون به عنوان پدر معنوی اخوانی‌ها می‌شناسند. دیدگاه‌های قرضاوی درباره حکام جوامع اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار است. او از بهار عربی و خیزش مردم علیه حاکم مصر، تونس، لیبی و… حمایت کرد.

متاسفانه قرضاوی هیچگاه اهمیت سوریه را در محور مقاومت اسلامی و جهاد علیه رژیم اشغالگر قدس درک نکرد و کینه او از حکومت سوریه و بشار اسد، در اصل به اتفاقات رخ داده میان اخوانی‌ها و سوریه در سال‌های زمامداری حافظ اسد بازمی‌گردد پیشتر قرضاوی درباره ایران دیدگاه خصمانه نداشت. دلیل دیدگاه فعلی‌اش درباره ایران به حضور نظامی در سوریه باز می‌گردد. او تروریست‌هایی را که علیه ملت سوریه جنگیدند، همسو با بهار عربی می‌دید و از آنها حمایت کرد. متاسفانه قرضاوی هیچگاه اهمیت سوریه را در محور مقاومت اسلامی و جهاد علیه رژیم اشغالگر قدس درک نکرد و کینه او از حکومت سوریه و بشار اسد، در اصل به اتفاقات رخ داده میان اخوانی‌ها و سوریه در سال‌های زمامداری حافظ اسد بازمی‌گردد.

رابطه اخوان المسلمین سوریه با حافظ اسد خصمانه بود. به طور کل اخوانی‌ها به تاسی از سید قطب و حسن البنا اعتقاد داشتند که اصلاح جامعه صرفاً از مسیر ساقط کردن حکام فاسد و وابسته به غرب می‌گذرد. آنها برای اصلاح می‌خواستند ابتدا حکومت‌ها را در دست بگیرند و به زعمشان حافظ اسد نیز که در حکومت خود به غیرمسلمانان سوری هم اهمیت می‌داد و تلاش کرد تا آنان نیز سهمی در ساخت کشور خود داشته باشند، از حکام فاسد بود.

شاخه اخوان‌المسلمین سوریه در دوران حکومت حافظ اسد مدام شورش و بلوا به پا کرده و حتی دست به ترور حافظ اسد و نیروهای نظامی سوریه زدند. آنها بویژه نیروهای نظامی علوی را ترور می‌کردند. حافظ اسد نیز متعاقباً آنها را بسیار محدود و رهبران اخوان المسلمین شاخه سوریه را بازداشت کرد. حافظ اسد به امام موسی صدر نزدیک بود و روش او در اداره حکومت و مبارزه را می‌پسندید. درگیری بین شاخه سوری اخوان المسلمین با حافظ اسد تا زمان درگذشت او ادامه داشت. کینه قرضاوی از حکومت سوریه نیز ریشه در آن دوران دارد.

قرضاوی هرچند که هیچگاه نتوانست نقش سوریه در محور مقاومت را درک کند و هیچگاه نیز نخواست کمک‌ها و خدمت‌های بشار اسد به مبارزان فلسطینی و قدم‌های جدی‌اش در مسیر آزادسازی قدس شریف را ببیند، اما آثار تئوریک مناسبی در مبارزه با رژیم صهیونیستی دارد.

دو کتاب خوب از او درباره مساله فلسطین و خطر رژیم صهیونیستی برای بشریت منتشر شده است: «خطر جهانی صهیونیسم» و «قدس آرمان هر مسلمان». کتاب «خطر جهانی صهیونیسم» قرضاوی با ترجمه‌ای از عبدالعزیز سلیمی، سال ۱۳۸۵ با شمارگان دو هزار نسخه، ۱۵۲ صفحه و بهای توسط نشر احسان منتشر شد و متاسفانه از آن تاریخ تاکنون تجدید چاپ نشده است. کتاب «قدس آرمان هر مسلمان» نیز با ترجمه محمدابراهیم ساعدی تنها یکبار، به سال ۱۳۸۱ با شمارگان سه هزار نسخه، ۱۷۶ صفحه و بهای هزار تومان توسط انتشارات سنت (ناشر فعال در استان خراسان رضوی، شهرستان تایباد) منتشر شد.

قرضاوی در کتاب «خطر جهانی صهیونیسم» ضمن طرح مباحثی درباره پدیده صهیونیسم از جمله جایگاه قدس نزد مسلمانان، توطئه و پروژه یهودی کردن بیت‌المقدس، ادعاهای بی‌پایه یهود درباره قدس و فلسطین، منابع اصلی شناخت یهود، خصایل یهود، معرفی انواع استعمار و… خطرات پدیده صهیونیسم و حکومت اسرائیل برای جامعه جهانی را بازگو می‌کند.

کتاب به طور کل هشت فصل دارد که عناوین آنها به ترتیب از این قرار است: «جایگاه قدس در باور مسلمانان»، «یهودی گردانیدن بیت المقدس»، «حقیقت نزاع میان ما و بنی اسرائیل»، «ادعاهای بی پایه یهود درمورد قدس و فلسطین»، «آیا دشمن خود را به درستی شناخته‌ایم»، «این است… دشمن ما»، «خطر جهانی صهیونیسم» و «تن به خواری ندهید».

۲۰۰ سال سپری نخواهد شد مگر آنکه نوه‌های ما آمریکایی‌ها در مزارع یهودیان به کارگری و در منازل ایشان به پیشخدمتی گمارده خواهند شد و آنان بر همه مراکز قدرت اقتصادی، ما تسلط پیدا خواهند کرد تبیین قرضاوی از اهمیت قدس شریف برای مسلمانان دقیق و بجاست. او برای طرح دقیق بحث به آیات و احادیث بسیاری هم استناد می‌کند. در واقع به باور قرضاوی اختلاف مسلمانان، اعراب و فلسطینیان فقط درباره موضعگیری در قبال مسئله صلح با اسرائیل است. به همین دلیل نیز قرضاوی ضرورت ساقط کردن حکامی را که با رژیم غاصب و کودک کش صلح کرده بودند، پیش می‌کشد. قرضاوی سوال مهمی را پیش می‌کشد که آیا صلح با اسرائیل درست است یا خیر؟ و اگر درست است آیا این صلح موفق خواهد بود یا خیر؟

به باور قرضاوی مسلمانان، اعراب و فلسطینیان، درباره عربی و اسلامی بودن قدس و ضرورت بقای قدس بر هویت عربی اسلامی آن و لزوم مبارزه با تلاش‌های پیگیر اسرائیل برای یهودی کردن قدس و تغییر آثار و مسخ شخصیت تاریخی و محو مظاهر عربی و اسلامی و مسیحی قدس، با هم اختلافی ندارند، زیرا قدس قدسیت اسلامی دارد و در بینش اسلامی عبارت است از قبله نخستین، سرزمین اسراء و معراج، سومین شهر بزرگ و مهد رسالت‌ها و مکان برکت‌ها و خاک رباط و جهاد. همانطور که از نخستین آیه سوره مبارکه «الإسراء» مستفاد می‌شود، خداوند مسجدالاقصی و اطرافش را برکت داده است و مسیحیان نیز چنین عقیده‌ای دارند.

قرضاوی در ادامه اهمیت قدس برای مسلمانان را از چند وجه مورد بررسی قرار می‌دهد: «قدس به مثابه نخستین قبله مسلمانان»، «قدس به عنوان سرزمین اسرا و معراج پیامبر»، «قدس به مثابه سومین شهر مقدس و عظیم نزد مسلمانان»، «قدس به عنوان سرزمین پیامبران و برکت‌ها» (پیامبرانی که در تفکر یهودی و تفکر صهیونیستی عقایدشان دچار تحریف شده اما در عقیده اسلامی این عقیده به نقطه صحیح خود بازگشته است) و «قدس به مثابه سرزمین رباط و جهاد».

در بخش قدس به‌عنوان سرزمین پیامبران و برکت‌ها قرضاوی به آیات مهمی از قرآن اشاره می‌کند. او درباره قدس نه صرفاً به مثابه قطعه‌ای از خاک فلسطین که به عنوان گل سرسبد و نگین آن یاد می‌کند. او نوشته است که: «خداوند متعال در پنج نقطه از کتابش این خاک را به برکت توصیف کرده است: اول در آیه اسراء، آنجا که مسجدالاقصی را به «جایی که اطرافش را پر برکت ساخته‌ایم» توصیف کرد. دوم در قصه خلیلش ابراهیم علیه السلام، (سوره مبارکه انبیا آیه ۷۱) می‌فرماید: «و او و لوط را [برای رفتن] به سوی آن سرزمینی که برای جهانیان در آن برکت نهاده بودیم رهانیدیم.»

سوم در قصه موسی، جایی که از بنی‌اسرائیل بعد از غرق فرعون و فرعونیان (سوره مبارکه اعراف آیه ۱۳۷) سخن می‌گوید: «و به آن گروهی که پیوسته تضعیف می‌شدند [بخش‌های] باختر و خاوری سرزمین [فلسطین] را که در آن برکت قرار داده بودیم به میراث عطا کردیم و به پاس آنکه صبر کردند وعده نیکوی پروردگارت به فرزندان اسرائیل تحقق یافت و آنچه را که فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند، ویران کردیم.»

چهارم در قصه سلیمان پیغمبر (آیه ۸۱ سوره مبارکه انبیا) آنجا که سخن از پادشاهی بی نظیرش که خداوند فقط به او ارزانی داشته و به کسی بعد از او نخواهد رسید و قرار دادن باد در اختیار وی است: «ما باد تند و سریع را فرمانبردار سلیمان کرده بودیم تا به فرمان او به سوی سرزمینی حرکت کند که پر خیر و برکتش ساخته بودیم.» پنجم در قصه «سبأ» (سوره مبارکه سبا آیه ۱۸) جایی که سخن از امنیت و آسایشی است که خدای بزرگ به آنان عطا فرموده است: «و میان آنان و میان آبادانی‌هایی که در آنها برکت نهاده بودیم شهرهای متصل به هم قرار داده بودیم و در میان آنها مسافت را به اندازه مقرر داشته بودیم در این [راه] ها شبان و روزان آسوده ‏خاطر بگردید.»‬ پس این شهرها که خداوند آنها را پر برکت ساخته است شهرهای شام وفلسطین است.»

قرضاوی پس از این به سخنی از آلوسی در تفسیر این آیات بدین شرح اشاره می‌کند: ««منظور از شهرهایی که پربرکت شده است شهرهای شام است، چون درختان و میوه‌های فراوان دارد و ساکنانش در رفاه و آسایش بسر می‌برند و از ابن عباس روایت شده است که فرمود: منظور شهرهای بیت المقدس است و ابن عطیه می‌گوید که مفسران بر این قول اجماع کرده‌اند.»

قرضاوی همچنین با هوشمندی تمام دیدگاه‌های یهودیان درباره مسیحیت و در ادامه دیدگاه‌های مسیحیت درباره یهودیان را مفصلاً بحث می‌کند. او سپس با اشاره و درج فرازهایی از سخنرانی «بنجامین فرانکلین» (از پدران و بنیان گذاران ایالات متحده آمریکا) خطر یهودیت برای آمریکا را نیز یادآور می‌شود. عجیب آنکه این سخنان فرانکلین مدام توسط جامعه جهانی سانسور شده است.

در فرازهایی از این سخنرانی فرانکلین به نقل از کتاب قرضاوی آمده است: «خطری بسیار جدی امروزه کشور ایالات متحده آمریکا را تهدید می‌کند. من به صراحت به شما می‌گویم که خطر از جانب مردم و باندها و جمعیت‌های یهود است. آنان در هر شهر و دیاری که ساکن شده‌اند فضایل و ارزش‌های اخلاقی را از بین برده‌اند و در عرصه اقتصادی نیز دست به فساد و تباهی زده‌اند، آنان مردمی خودخواه هستند و خود را با دیگران قابل مقایسه نمی‌دانند. چنان‌چه بر اساس قانون آمریکا، مردم یهود از این کشور اخراج نشوند حداکثر در ۱۰۰ سال آینده هم چون سیلی ویران‌گر، کشور آمریکا را در خواهند نوردید و زمام امور این مملکت را در دست خواهند گرفت و بر دوش مردم ما سوار خواهند شد و همه چیز را دچار تباهی و ویرانی خواهند کرد. ساختار حکومتی را که به خاطر آن جان‌های بسیاری را فدا کرده‌ایم و ثروت‌های هنگفتی را هزینه کرده‌ایم، تغییر خواهند داد. ۲۰۰ سال سپری نخواهد شد مگر آنکه نوه‌های ما در مزارع یهودیان به کارگری و در منازل ایشان به پیشخدمتی گمارده خواهند شد و آنان بر همه مراکز قدرت اقتصادی، تسلط پیدا خواهند کرد.»

در نهایت باید گفت که دیدگاه‌های قرضاوی درباره فلسطین اهمیت دارد و باید آثار او درباره رژیم صهیونیستی را مطالعه کرد. همچنین ضرورت دارد که درباره علت نگاه او به حکومت سوریه نیز پژوهش‌هایی صورت گیرد. مساله آزادسازی قدس شریف، یکی از مهم‌ترین علت‌های اتحاد مسلمانان جهان است، می‌توان دوباره علمایی مانند قرضاوی را به مسیر وحدت بازگرداند.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: چرا قرضاوی اهمیت سوریه را در محور آزادسازی قدس شریف درک نکرد؟