چرا مخملباف، مجید انتظامی را روبروی بنیاد مستضعفان تنها گذاشت و رفت/ از صداوسیما شکایت کردم بدون مجوز آثارم را پخش نکنید؛جواب دادند:«موسیقی خوب نساز»
حسین قره: آثار مجید انتظامی استاد آهنگساز از این دسته است. بعضی از ملودیهای او ارجاع به یک فیلم سینمایی و یا یک کار تصویری نیست، بلکه ارجاع به یک تاریخ است، به یک دوره، به کوران حوادثی که همه در آن زندگی کردهایم، عدهای کودک بودیم و عدهای همسن خود آهنگساز و بعضی مسنتر از او.
در بخش اول گفتوگو با مجید انتظامی موسیقیدان و آهنگساز برجسته کشورمان که با این تیتر تکنیسینهای کامپیوتر که حتی «نت» را بلد نبودند، جای آهنگسازان آمدند/ سالها کار نکردم و کسی سراغم را نگرفت/ در این مُلک دردهایمان مشترک است در خبرآنلاین، منتشر شد؛ با او درباره ورودش به عرصه موسیقی فیلم و بررسی بعضی از آثار و سبک و شیوهاش پرسشهایی مطرح کردم و استاد با تحلیل جانمایه بعضی از موسیقیها و چگونگی رسیدن به لحظه خلق و نوشتن نتها و ساخته شدن یک ملودی و گسترش آن به تشریح سخن گفت.
این گفتوگو حاصل نمیشد مگر به کمک گلنوش انتظامی دختر استاد که در هماهنگی آن لطف و صبوری داشت. در میان گفتوگو او بارها نکاتی را طرح کرد که همچون حافظه پدر همراهش باشد، و اگرچه اصرار داشت نامی از او در این گفتوگو نباشد؛ اما شرط انصاف نبود آنجا که نظرش را بازگو کرد از قلم بیفتد.
در ادامه بخش دوم این گفتوگو را بخوانید:
اگر اشتباه نکنم شما از اوایل دهه نود دیگر موسیقی نساختید.
مجید انتظامی: سالها بود که موسیقی را کنار گذاشته بودم. پیش خودم فکر کردم که حالا من دو تا فیلم دیگر هم اضافه کار کردم، الآن که دوغ و دوشاب یکی است و همه فکر درآمد هستند و نه محتوا، برای چه چیزی خودم را اذیت کنم. چون دستمزد من با آنهایی که کامپیوتری کار میکردند خیلی اختلاف نداشت. مثلاً من برای کرخه تا راین 800 هزار تومان گرفتم، خب ارکستر به آن بزرگی و استودیو، ضبط و حملونقل و ناهار و شام یک هفته گروه و دستمزد نوازندگان و گروه و خودم، همه همین 800 هزار تومان بود. چیزی نمیماند. یادم هست که سر بایسیکل ران، مخملباف آمد سر ضبط موسیقی و چون من هر دستمزد و هزینهای که میکردم را مینوشتم و امضا میگرفتم، آن را دید و گفت خب دستمزد خودت چه میشود اینکه چیزی برای خودت نماند، من هم گفتم عموماً همینطوری است. او مرا سوار موتورش کرد و رفتیم بنیاد مستضعفان که اگر اشتباه نکنم فیلم برای آنها بود، چون خودش دعوایش شده بود بالا نیامد و به من گفت تو برو بالا بگو بودجه کار تمام شده است و باید به قرارداد اضافه کنند و... من رفتم بالا آن فضا من را ترساند، یک میز بزرگ بود، یک نفر آن طرف در تاریکی نشسته بود و من هم این طرف نشسته بودم. خب شرح ماجرا کردم که پول تمام شده است و... آن آقا گفت مگر شما قرارداد نبستید، باید طبق قرارداد رفتار کنید. فضای بدی بود و من آمدم پایین مخملباف که منتظر بود، گفت چه شد، من گفتم من کسی پشتم نیست و کارم پشت و پشتوانه من است و من قرارداد بستهام با کسی آشنا نیستم که هوای من را داشته باشد، با من قهر کرد و من را آنجا گذاشت و رفت. خلاصه چند روز بعد آمد استودیو و گفت من یک فیلم ساختم درباره کسی که در وسط میدان است و کار میکند و قربانی است و آدمهای اطراف از کار او پول درمیآورند و نمیشود برای همان فیلم آهنگسازش قربانی باشد و دستمزدی نگیرد. خلاصه با آنکه او برای مشکلات آن فیلم تهدید کرد که یک نسخه فیلم را جلوی سینما آزادی آتش خواهد زد و... ولی من همان قرارداد را گرفتم و خرج کار شد. خلاصه اینکه سخت بود. من دستمزدی بالاتر از دیگران نمیگرفتم.
پس همه آن موسیقیها محصول عشق است.
مجید انتظامی: همه محصول عشق است و از جانودل مایه میگذاشتم. فقط کارهای آخر بود که قدری دستمزدها بالا رفت البته آن هم با شرایط روز.
پس احساس کردید که آنچه شایسته شما است در فضا وجود ندارد و از کار دور شدید؟
مجید انتظامی: البته من امسال بعد از سالها موسیقی یک فیلم را کار کردم، کاری دفاع مقدسی بود و من میخواستم بدون تعارف ببینم میتوانم دوباره از هیچ، چیزی را به وجود بیاورم و مورد پسند مردم هم باشد. میخواستم خودم را محک بزنم.
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: قاضی باید اهل مشورت باشد/ دستور ویژه به مراجع قضایی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران