انقلاب مخملی و دروغهای رسوا کننده

انقلاب مخملي و دروغهاي رسوا كننده
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۲۹ مرداد ۱۳۸۸

خبرگزاری فارس: انقلاب مخملی آغاز شده در بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم در هر موقعیتی از ویژگی خاصی برخوردار بوده است. سردمداران این حرکت برای جذب بیشتر افراد و سرعت بخشیدن به حرکت انقلاب مخملی بعضاً به اقدامات غیر اخلاقی هم روی آوردند. یکی از این اقدامات غیر اخلاقی تمسک به دروغ پراکنی بود. انقلاب مخملی آغاز شده در بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم در هر موقعیتی از ویژگی خاصی برخوردار بوده است. سردمداران این حرکت برای جذب بیشتر افراد و سرعت بخشیدن به حرکت انقلاب مخملی بعضاً به اقدامات غیر اخلاقی هم روی آوردند.

"خبرگزاری فارس: انقلاب مخملی آغاز شده در بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم در هر موقعیتی از ویژگی خاصی برخوردار بوده است"یکی از این اقدامات غیر اخلاقی تمسک به دروغ پراکنی بود که کم و بیش هم اکنون نیز ادامه دارد. تداوم ارائه اخبار دروغ راهی است برای حفظ حرکت انقلاب مخملی. دروغ در ابتدا تحریک کننده و پس از مدتی نا امید کننده و در نهایت تکذیب کننده خواهد بود. ظرفیت زمانی انقلاب مخملی آنچه که از مطالعه انقلاب های مخملی حاصل می شود این است که این انقلاب ها پیش از فعال شدن عموماً برای مدتی بر مبنای «ناتوی فرهنگی» از پشتیبانی تبلیغاتی و فرهنگی حامیان بیگانه برخوردار بوده اند. به عبارت دیگر مردم کشور هدف مدت ها پیش از آغاز عینی انقلاب مخملی در معرض تهاجم فرهنگی و رسانه ای بیگانه قرار داشته اند.

این تهاجم بستر لازم برای وقوع انقلاب مخملی در بستر زمان را فراهم می سازد. رسانه های بیگانه در ارتباط دراز مدت با مخاطب ضمن جلب اعتماد آنها و کشاندن آنها به مسیری دلخواه برنامه ریزی شده آنها را به گونه ای تربیت و آماده می کند که در زمان وقوع انقلاب مخملی مردم کشور هدف تنها به گفته ها و توصیه های این رسانه ها عمل کنند تا آنجا که گفته و خواسته آنها را برگفته و خواسته رسانه های خود و مسئولان ترجیح می دهند. این نوع ارتباط شکل گرفته یکی از عللی است که گفته می شود، می توان انقلاب مخملی را از راه دور هدایت و مدیریت کرد. به بیان دیگر رهبری عملیات انقلاب مخملی در اختیار این رسانه ها است.یکی از نقاط ضعف و قوت انقلاب های مخملی این است که قدرت برانگیخته گی آنها برای به اوج رساندن حرکت مردم در ظرف زمانی کوتاه مدت امکان پذیر است. به این معنا که آنها به سرعت می توانند جامعه مخاطب را تحریک کنند و به صحنه بکشانند اما قادر نیستند زمان این حضور را طولانی کنند.

"سردمداران این حرکت برای جذب بیشتر افراد و سرعت بخشیدن به حرکت انقلاب مخملی بعضاً به اقدامات غیر اخلاقی هم روی آوردند"سرنوشت کشورها نیز در همین نقطه مشخص می شود چنانچه آنها تا مدتی بتوانند در برابر موج احساسات تحریک شده مقاومت کنند قادرند انقلاب مخملی را مهار کنند و چنانچه نتوانند در برابر هجوم سنگین اولیه بایستند فرو می ریزند. مورد ایران نمونه ای بارز و برجسته در این خصوص است. دروغ تحریک کننده رهبران و رسانه های انقلاب مخملی برای ایجاد انگیختگی و هیجان نیاز دارند به اموری متوسل شوند که جامعه مخاطب آنها بدون هرگونه تفکر و تأملی نسبت به آن و اکنش شدید آنی نشان دهد. از این رو در این مرحله آنها متوسل به «دروغ تحریک کننده» می شوند. در ابتدای شکل گیری آشوب های اخیر تهران استفاده از این نوع دروغ و تأثیر آنی آن مشاهده گردید.

آشوبگران به دروغ اعلام کردند که در درگیری های کوی دانشگاه چند دانشجو کشته شدن و تعدادی اسامی را نیز اعلام کردند. رسانه های حامی آشوبگران نیز اقدام به انتشار این خبر کذب کردند. انتشار این خبر کذب در دامن زدن به آشوب و تخریب آنقدر موثر واقع شد که هنگامی که یکی از ضاربین بسیج اقدام به مضروب کردن بسیجی کرد و صحنه آن از سیما پخش شد و فرد ضارب پس از چند روز دستگیر شد در پاسخ به این سوال که چرا شما هم در مضروب کردن یک بسیجی مشارکت کردی، پاسخ داد من از جلو دانشگاه عبور می کردم و دیدم اسامی چند دانشجو را به عنوان کشته شدگان درگیری های کوی به نرده ها نصب کرده بودند، من هم بسیار عصبانی شدم و ناخواسته در مضروب کردن فرد بسیجی مشارکت کردم. کسانی که متوسل به «دروغ تحریک کننده» می شوند همین را می خواهند. آنها در پی آن هستند تا خبر دروغی را منتشر کنند تا افراد زیادی با شنیدن و یا دیدن آن خبر دروغ، عصبانی و یا خوشحال شوند تا جایی که ناخواسته و ندانسته دست به اقدامی بزنند که دلخواه رهبران آشوبگران است.

"انقلاب مخملی آغاز شده در بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم در هر موقعیتی از ویژگی خاصی برخوردار بوده است"مروجین «دروغهای تحریک کننده» طوری عمل می کنند که به هیچ وجه زمینه پرسش از آنها درخصوص دروغ ها فراهم نشود. بهترین راه هم برای آنها این است که اجازه ندهند حرکت آشوبی متوقف شود تا برای پیاده نظام آشوب فرصت تفکر و تأمل ایجاد گردد. چنانچه در این مرحله بتوان مشت آنها را باز و دروغ آنها را مستنداً آشکار کرد ضربه سختی به آنها وارد خواهد شد. یعنی همان اتفاقی که در مقابل خبر دروغین کشته شدن چند دانشجو افتاد و سیما یکی از دانشجویانی که ادعا می شد کشته شده است را در اسلامشهر یافت و وی با کارت دانشجویی در مقابل دوربین قرار گرفت و مرگ خود را تکذیب کرد. این اقدام توطئه ستیز سیما ضربه مهلکی را بر پیکر رسانه و تبلیغات رهبران آشوبگران وارد ساخت و اعتماد به آنها را با شک و تردید در هم آمیخت و ادامه کار را برای آنها مشکل ساخت.

بخش رسانه ای آشوبگران در همان ایام برای تقویت روحیه پیاده نظامش و نیز برای قویتر کردن انگیزه آنها برای ایجاد تخریب بیشتر اعلام کرد سردار فضلی از حضور برای مقابله با آشوبگران سر باز زده است، به دنبال انتشار این خبر دروغ سردار فضلی در سیما حاضر شد و سخنان محکم و متینی را بیان کرد. این دومین ضربه به بخش رسانه ای آشوبگران بود که به هیچ وجه جبران نشد. سردمداران انقلاب مخملی چون می دانند بهترین زمان برای پیروزی همان چند روز اول است و چنانچه در چند روز اول نتوانند کار مهمی صورت دهند و با گذشت زمان امکان پیروزی کاهش می یابد سعی می کنند در کوران حوادث روزهای اول از «دروغ های تحریک کننده» در حد بالا استفاده کنند. چنانچه آنها در این مرحله نتوانند به پیروزی برسند، از آن به بعد «دروغ های تحریک کننده» آنها ناخواسته به «دروغ های نا امید کننده » تبدیل خواهد شد. دروغ های ناامید کننده این نوع دروغ اگر چه ماهیتا از نوع «دروغ های تحریک کننده» است، اما بواسطه زمان و موقعیت ارزش تحریک کنندگی را از دست می دهد و تبدیل به «دروغ ناامید کننده» می شود.

"سردمداران این حرکت برای جذب بیشتر افراد و سرعت بخشیدن به حرکت انقلاب مخملی بعضاً به اقدامات غیر اخلاقی هم روی آوردند"هنگامی که مخاطب و یا همان پیاده نظام انقلاب مخملی در میانه راه ماند و متوجه شد خبری از پیروزی نیست و برخی از اخبار و وعده هایی هم که رهبرانش داده اند دروغ از آب درآمد در ادامه حرکت دچار شک و تردید می شود و دیگر شنیدن اخبار دروغ به ظاهر تحریک کننده دیگر او را تحریک نمی کند و موجب واکنش آنی وی نمی شود. در این موقعیت پیاده نظام پس از شنیدن اخبار و رسانه های حامی خودش تأمل می کند و منتظر می ماند تا حوادث بعدی تکلیف آن اخبار را روشن کند. دروغ هایی مانند کشته شدن علیرضا توسلی پسر دوازده ساله توسط باتوم در بهشت زهرا (س) و یا دستگیری، هتک حرمت، کشته شدن و آتش زدن جنازه ترانه موسوی از این دست دروغ ها است که با پیگیری و افشاگری سیمای جمهوری اسلامی ایران دروغ بودن آن آشکار شد. نحوه انعکاس خبر مرگ! ترانه موسوی در رسانه های دشمن خالی از لطف نیست که در ذیل آمده است: ادعای دستگیری و مرگ بنا بر برخی گزارش ها ترانه موسوی که در تقاطع میرداماد و شریعتی کلاس آرایشگری داشت! ماشین خود را در یکی از خیابان های فرعی بین حسینیه ارشاد و میرداماد پارک کرده بود و در تماسی تلفنی با یکی از دوستان خود قرار گذاشته بود قبل از رفتن به آموزشگاه به مسجد قبا سر بزند و آنجا یکدیگر را ببینند. هنگامی که دوست ترانه به محل قرارشان رسید دید ترانه دستگیر شده و سوار یک ون شد.

ترانه موسوی در محل بازداشت موقتش که ساختمانی در نزدیکی پاسداران بود، شماره تلفن خود را به دستگیرشدگان دیگر داده و از آنان می خواهد در صورتی که آزاد شدند با خانواده اش تماس بگیرند و دستگیری او را به خانواده اش اطلاع دهند. به گفته یکی از شاهدان عینی، «نیروهای ضد شورش و لباس شخصی روز هفتم تیر من و تعدادی از دستگیرشدگان را سوار بر ون هایی به ساختمانی در اطراف میدان نوبنیاد بردند و به آزار جسمی و روحی ما پرداختند. برخی از دستگیرشدگان را در همان بعد از ظهر به زندان اوین منتقل کردند اما من و بقیه را آزاد کردند. ترانه در میان ما بود. او دختری زیبا، خوش اندام و شیک پوش بود و بازجویی اش از همه بیشتر طول کشید.

"یکی از این اقدامات غیر اخلاقی تمسک به دروغ پراکنی بود که کم و بیش هم اکنون نیز ادامه دارد"چشم هایش سبز بود. من و تعدادی را همان شب آزاد کردند و تعدادی را نیز پیش از آزادی ما به جاهای دیگری فرستادند. اما نیروهای لباس شخصی، ترانه را همانجا نگه داشتند و حتی به او اجازه ندادند تا با مادرش تماس بگیرد.» پس از حدود سه هفته که خانواده اش از وی بی خبر بودند افرادی ناشناس در تماس تلفنی به مادر ترانه گفتند دخترش در بیمارستان امام خمینی کرج بستری است. آنها دلیل بستری بودن وی در بیمارستان را تصادف در حومه خیابان شریعتی و پارگی رحم و مقعد عنوان کردند. همچنین تأکید کردند بستری شدن ترانه به تجمع مسجد قبا بی ارتباط است.

سپس گفتند ترانه مشکل ناموسی داشته است و به همین دلیل می خواسته با شلنگ سرم، خود را حلق آویز کند. در پی این تماس تلفنی، خانواده ترانه موسوی به آن بیمارستان مراجعه کردند اما نتوانستند او را بیابند. مسئولان بیمارستان گفتند شخصی با این نام در این بیمارستان بستری نیست. اما یکی از کارکنان بیمارستان به آنها گفت لباس شخصی ها خانمی با مشخصات ظاهری ترانه را در حالی که بیهوش بود به بیمارستان آورده و در همان حالت بیهوش او را برگرداندند. احتمال تجاوز جنسی به او وجود دارد.

"دروغ در ابتدا تحریک کننده و پس از مدتی نا امید کننده و در نهایت تکذیب کننده خواهد بود"پدر ترانه موسوی نیز که بیماری قلبی دارد در پی بی اطلاعی از ترانه که تنها فرزندش بوده است در خانه بستری شد. یکی از دوستانه ترانه اعلام کرد جسد سوخته وی در اطراف قزوین پیدا شده است. به نظر می آید خانواده او از سوی مقامات امنیتی تحت فشار شدید و تهدید هستند. آنها از ارائه توضیح بیشتر به دوستان ترانه خودداری می کنند و حتی زمان و مکان تشییع جنازه ترانه را مشخص نکرده اند. واکنش در کنگره آمریکا در پی مرگ وی سناتور جمهوری خواه ایالات متحده آمریکا «تدیوس مک کاتر» طی نطقی در کنگره آمریکا در مورد وی صحبت کرد و با تأیید این مطالب گفت ترانه در حوالی مسجد قبا توسط عوامل رژیم اسلامی دستگیر شد و سپس در محل بازداشتگاه به او تجاوز جنسی شد و مأمورین رژیم او را به شدت مضروب کردند که باعث شد او را در حال کما به بیمارستان منتقل کنند.

ترانه در بیمارستان مرد و مأموران رژیم برای پاک کردن آثار تجاوز، جسد او را آتش زدند و در اتوبان کرج - قزوین رها ساختند. گفت وگوی خبرنگار سیما با خانواده علیرضا توسلی که مرگش را ناشی از تصادف اعلام کرد و همچنین خانواده ترانه موسوی که گفتند وی چند سالی است که ساکن کانادا است و ما چند ساعت پیش با وی صحبت کردیم، تمامی اخبار رسانه های دشمن و اعتبار آن را زیر سوال برد و فشار سنگین و طاقت فرسایی را بر پیاده نظام سرگشته آنها وارد ساخت. این گروه از اخبار نه اینکه دیگر پیاده نظام و جامعه مخاطب را تحریک نمی کند بلکه با کشتن انگیزه، آنها را به شدت ناامید و سرخورده می کند. یعنی همان بلایی که این روزها بر سر هواداران موسوی و کروبی آمده است. ادامه این روند به «دروغ های تکذیب کننده» منجر خواهد شد.

"به عبارت دیگر مردم کشور هدف مدت ها پیش از آغاز عینی انقلاب مخملی در معرض تهاجم فرهنگی و رسانه ای بیگانه قرار داشته اند"دروغ های تکذیب کننده دستاویز قرار دادن «دروغ های ناامیدکننده» و «دروغ های تکذیب کننده» مربوط به وقتی است که دوره پیروزی انقلاب مخملی به سر آمده و موضوع عملاً وارد یک فرایند فرسایشی شده است. تجربه انقلاب های مخملی نشان داده است. زمانی که دوره پیروز شدن انقلاب مخملی به سر رسد و انقلاب مخملی در آن دوره نتواند پیروز شود کار بر آنان سخت می شود و رهبران و عوامل انقلاب مخملی سریع پا پس می کشند تا خود را برای شرایط و موقعیت دیگری آماده کنند. آنچه که در ایران مشاهده می شود احتمالاً نوع جدیدی از حرکت پس از شکست انقلاب مخملی است که رهبران آن سعی می کنند با حمایت قدرت های خارجی کار را در شعاعی کوچکتر ادامه دهند. همانگونه که هیلاری کلینتون اعلام کرد که ما به حمایتمان از ناراضیان ایران ادامه می دهیم.

ادامه مسیر پس از شکست انقلاب مخملی به واسطه تهی بودن فضا و خالی بودن دست رهبران انقلاب مخملی از عواملی که بتواند هواداران را برای ایجاد آشوب در صحنه نگه دارد، کار بسیار سختی است که در نتیجه آنها را وامی دارد از عنصر «دروغ» که جایگاه آن در بخش دیگری از انقلاب مخملی تعریف شده در غیر از جایگاه خود مورد استفاده قرار گیرد که به جای مفید بودن، آسیب وارد می کند همانگونه که در بحث «دروغ های ناامیدکننده» مشخص شد. ادامه این دروغگویی به جایی می رسد که آنها متوسل به دروغ هایی می شوند که باعث تکذیب خود آنها می شود از این رو می توان به آن «دروغ تکذیب کننده» گفت. نمونه آن در محتوای نامه کروبی به هاشمی رفسنجانی دال بر تجاوز به زندانیان شورش های اخیر در بازداشتگاه ها مشاهده می شود. روزنامه جمهوری اسلامی مورخ (۲۲/۵/۸۸) در این خصوص نوشته است: «رئیس مجس خبرگان رهبری، به نامه حجت الاسلام مهدی کروبی درباره آنچه وی به خاطر رفتار ناشایست با بازداشت شدگان حوادث اخیر ابراز نگرانی کرده بود، پاسخ داد. آیت الله هاشمی رفسنجانی نامه آقای کروبی را بلافاصله بعد از دریافت برای رئیس قوه قضائیه ارسال نمود و از وی خواست موضوع را بررسی نماید.

"این نوع ارتباط شکل گرفته یکی از عللی است که گفته می شود، می توان انقلاب مخملی را از راه دور هدایت و مدیریت کرد"جواب آیت الله شاهرودی نیز این بود که در بازداشتگاه هایی که زیر نظر قوه قضائیه قرار دارند چنین رفتارهایی با بازداشت شدگان نشده است. این پاسخ عیناً توسط دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی برای آقای کروبی ارسال گردید. البته احتمالاً تا رسیدن به دست آقای کروبی کمی بیش از ۱۰ روز وقت تعیین شده توسط وی طول کشیده است.» کمیته ای نیز که از سوی دکتر لاریجانی مأمور پیگیری و رسیدگی به این موضوع بود پس از بررسی اعلام کرد چنین موضوعی صحت ندارد. با آشکار شدن دروغ بودن ادعای کروبی از حالا به بعد عوامل انقلاب مخملی به شدت مورد تنفر مردم قرار می گیرند تا جایی که این چند فرد اندک فریب خورده که در اطرافشان وجود دارند نیز آنها را ترک خواهند کرد و پرونده ادامه آشوب ها بسته خواهد شد، که این آن چیزی است که سران آشوب به شدت از آن وحشت دارند چرا که علت همه این دروغ پراکنی ها، ترس از دست دادن پایگاه اجتماعی شان (هر چه اندک) و برخورد قانونی با آنان پس از رو شدن دروغ های آنان است. لذا نباید این دروغ را آخرین دروغ سران آشوب برشمرد.

نویسنده:رضا گرمابدری انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

بی بی سی فارسی - ۲۹ مرداد ۱۳۸۸
عصر ایران - ۲۹ مرداد ۱۳۸۸
خبرگزاری فارس - ۲۹ مرداد ۱۳۸۸
خبرگزاری فارس - ۲۹ مرداد ۱۳۸۸