باز شدن پرونده‌ زندان‌نوشت‌های مبارزان علیه سلطنت پهلوی در مهر

باز شدن پرونده‌ زندان‌نوشت‌های مبارزان علیه سلطنت پهلوی در مهر
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱ بهمن ۱۴۰۰



خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: «سوال: پس شما از کجا به خیال قتل شاه شهید افتادید؟ جواب: از کجا نمی‌خواهد. از کندها و بندها که به ناحق کشیدم و چوب‌ها که خوردم و شکم خود را پاره کردم…»

این چند جمله از متن استنطاق میرزا رضا کرمانی پس از ترور ناصرالدین شاه قاجار مشهور تاریخ شده است. روایت است که میرزا رضا پس از خلاصی از آخرین حبس خود با حالتی نزار به عثمانی و نزد سیدجمال‌الدین اسدآبادی رفت که از قبل به او ارادت داشت و سید را پیشوای فکری خود می‌دانست. وقتی میرزا شرح ماوقع را تعریف کرد سید به او سخنی شگفت انگیز به این شرح داد که گیرم به تو ظلم کردند تو چرا ظلم را پذیرفتی و بر گرده خود هموار کردی؟ تا مظلوم نباشد، ظالمی در کار نخواهد بود و تا توده‌ها ظلم را تحمل نکنند، ظلم ریشه نمی‌دواند.

گویا میرزا رضا کرمانی در همان مجلس از سیدجمال الدین اسدآبادی می‌پرسد که چگونه می‌توان پنجه در پنجه ظلم انداخت و سید جواب می‌دهد که باید ظلم را از ریشه بیندازی. باقی این ماجرا نیز مشهور تاریخ است.

"خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: «سوال: پس شما از کجا به خیال قتل شاه شهید افتادید؟ جواب: از کجا نمی‌خواهد"میرزا رضا به تهران می‌آید و ناصرالدین شاه را که در تدارک جشن‌های پنجاهمین سالگرد سلطنت خود است در حرم شاه عبدالعظیم ترور می‌کند و داغ ادامه پادشاهی را بر دلش می‌گذارد.

سخنی که سید به میرزا رضا می‌گوید در اصل هشداری است برای مواجهه با رام‌شدگی. ناصرالدین شاه هرچند که چند باری به غرب سفر کرد و نظم و پیشرفت آنها را که به قول میرزا یوسف خان مستشارالدوله تنها در «یک کلمه» یعنی قانون خلاصه می‌شد، دید اما تمایلی به تغییر ساختار و حرکت به سمت حکومت قانون از خود نشان نداد و او و عواملش کماکان ظل‌الله و ظل‌السلطان بودند و حاکم بر همه شئون «رعیت». آنها هرچند که با حکومت وحشت سعی در رام شدگی مردم داشتند، اما سازوکار آن را بلد نبودند.

مسئله رام شدگی و بدن‌ها رام به قول میشل فوکو، فیلسوف اثرگذار فرانسوی محصول امر مدرن است. او اعتقاد دارد که مجازات انضباطی در جامعه مدرن چون تکنولوژی‌های مجازات پیشرفت کرده است، متخصصان و حرفه‌ای‌ها را بر سرنوشت مجرمان و محکومان و زندانیان حاکم می‌کند و مردم را به پلیس خود تبدیل می‌کند. در عصر جدید مجرم بدل به یک ابژه شناسایی بدل شد، چرا که قاضی باید تمام زندگی مجرم را بررسی کند تا بتواند متوجه شود که مثلاً او در چه وضعیت روحی و جسمی جرم را مرتکب شده تا بتواند مجازاتی در خور جرم درنظر بگیرد.

فارغ از این به زعم فوکو در عصر مدرن زندان فقط به بند کشیدن بدن زندانی نیست، بلکه روش‌های مختلفی را برای دربند کشیدن و مراقبت از او دربر می‌گیرد. تکنیک‌ها و روش‌های مختلفی می‌تواند انسان را محصور کند، ولو اینکه او در جامعه باشد. نتیجه این روش انضباط شدید جوامع در عین دموکراسی است و انسان‌ها و شهروندان را بدل به بدن‌هایی رام می‌کند.

گیرم به تو ظلم کردند تو چرا ظلم را پذیرفتی و بر گرده خود خود هموار کردی؟ تا مظلوم نباشد، ظالمی در کار نخواهد بود و تا توده‌ها ظلم را تحمل نکنند، ظلم ریشه نمی‌دواند مسئله بدن‌های رام بر اثر بسط و گسترش زندان به تمامی سطح جامعه رخ می‌دهد. در حکومت پهلوی دوم بویژه پس از دوران مصدق با تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور و به کارگیری نخست وزیرانی که قائل به هیچ قدرتی برای پست نخست وزیری نبودند، سعی شد تا کلیت جامعه بدل به بدن‌های رام شود. غافل از اینکه این ساختار جامعه را به انفجار می‌رساند.

* زندان در عصر پهلوی

ساخت زندان در عصر پهلوی اول با تبدیل یک قصر قجری به زندان آغاز شد.

"از کندها و بندها که به ناحق کشیدم و چوب‌ها که خوردم و شکم خود را پاره کردم…»این چند جمله از متن استنطاق میرزا رضا کرمانی پس از ترور ناصرالدین شاه قاجار مشهور تاریخ شده است"قصر بزرگترین، مهیب‌ترین و پراهمیت‌ترین زندان‌های تحت کنترل شهربانی محسوب می‌شد و نام آن لرزه بر اندام مخالفان حکومت می‌انداخت. کسانی که وارد این زندان می‌شدند، سخت‌ترین مجازات‌ها در انتظارشان بود و شکنجه‌های روحی و جسمی سهمگینی درباره آنان اعمال می‌شد. زندان قصر حکم فراموشخانه‌ای را داشت که هرکس که وارد آن می‌شد، بعید بود بیرون بیاید و به همین دلیل از یادها می‌رفت.

در دوره پهلوی اول همچنین به توسط آلمانی‌ها نخستین زندان مدرن در ایران یعنی زندان شهربانی هم ساخته شد این زندان که می‌توان گفت بسیار شبیه به ایده جرمی بنتام در ساختمان زندان بود، به عنوان توقیف‌گاه موقت و بعدها به عنوان زندان زنان مورد استفاده قرار می‌گرفت. بنتام این فیلسوف کانتی گفته بود ساختمان زندان باید طوری ساخته شود تا زندانبان بتواند بر مجرمان اشراف کامل داشته باشد. زندان شهربانی در زمان پهلوی دوم به عنوان زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری مورد استفاده قرار می‌گرفت.

در عصر پهلوی دوم نیز به سال ۱۳۴۹ زندان اوین در زمین‌های سیدضیا

الدین
طباطبایی (صاحب کابینه صد روزه) ساخته شد.

این زندان به همراه زندان‌های قصر و کمیته مشترک، سه زندان مشهور تهران در عصر پهلوی دوم بودند. این سه زندان اتفاقات خونینی را به خود دیدند و البته خانه دوم و شاید هم بتوان گفت که خانه اول کلیه مبارزان علیه رژیم پهلوی بودند. مبارزانی که دوست نداشتند خود و جامعه‌شان بدل به بدن‌هایی رام شوند.

* زندان‌نوشت‌ها و خاطرات زندان

همان طور که اشاره شد، عمده مبارزان علیه رژیم پهلوی – چه مبارزان مسلمانی که ذیل قیام امام خمینی (ره) قرار می‌گرفتند و چه مبارزان چپ – زندان‌های مخوف این رژیم را تحمل می‌کردند. این زندان‌ها رخدادهای شگفت‌انگیزی را به خود دیدند. ریشه بسیاری از حوادث منجر به انقلاب و همچنین حوادث و رویدادهای پس از انقلاب را باید در اتفاقات درون زندان‌های رژیم پهلوی جست‌وجو کرد.

در حکومت پهلوی دوم بویژه پس از دوران مصدق با تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور و به کارگیری نخست وزیرانی که قائل به هیچ قدرتی برای پست نخست وزیری نبودند، سعی شد تا کلیت جامعه بدل به بدن‌های رام شود بررسی تاریخ قیام مردم ایران و سقوط رژیم پهلوی بدون بررسی خاطرات زندان مبارزان امکان پذیر نیست و تاریخ انقلاب بدون این خاطرات قطعاً چیزهای زیادی کم دارد.

"روایت است که میرزا رضا پس از خلاصی از آخرین حبس خود با حالتی نزار به عثمانی و نزد سیدجمال‌الدین اسدآبادی رفت که از قبل به او ارادت داشت و سید را پیشوای فکری خود می‌دانست"بجز خاطرات سندهای بازجویی از زندانیان و همچنین صورت دفاعیات زندانیان در دادگاه‌ها نیز از جمله منابع مهم در بازخوانی انقلاب است. اهمیت این اسناد به گونه‌ای است که اگر برفرض حتی یکی از برگ‌های اسناد بازجویی مبارزان غلط و اشتباه خوانده شود، کل تاریخ مبارزات آن مبارزان زیر سوال می‌رود.

تعدادی از مبارزان خود بخشی از خاطراتشان را از همان دوران می‌نوشتند و بخش عمده‌ای نیز به دلایلی از این کار خودداری می‌کردند. ننوشتن مبارزان پیرو امام (ره) نیز دلایلی اخلاقی داشته است. تعدادی از مبارزان نیز پس از پیروزی انقلاب شروع به نگارش خاطرات خود کردند که ممکن است بر اثر فراموشی ذهن یا دلایلی دیگر خوانش‌شان از دوران مبارزاتی با واقعیت اندکی فاصله داشته باشد.

خوشبختانه در دهه‌های اخیر «تاریخ شفاهی» در کشور شکلی علمی به خود گرفت و تاریخنگاران نخبه‌ای (چون محسن کاظمی، محمدحسین خسروپناه و…) سربرآوردند. این تاریخ نگاران پس از دیدن اسناد دوران مبارزه و انجام پژوهش‌هایی میدانی به گفت‌وگو با مبارزان نشستند و تاریخ شفاهی مبارزه‌های آنها را ثبت کردند و حتی سوالات آنها که پس از مطالعات دقیق اسنادی برمی‌آمد، بعضاً باعث شد تا خاطرات فراموش شده مبارزان به خاطر آنها آمده و به روشنی ثبت شود.

امروزه در بازخوانی تاریخ انقلاب با منابعی غنی مواجه هستیم که حاصل زحمات این تاریخ‌نگاران است، منابعی که مخاطبان را به فضای آن سال‌ها برده و رخدادها را حتی با ذکر کوچک‌ترین جزئیات آنها روایت می‌کند.

گروه فرهنگ و اندیشه خبرگزاری مهر قصد دارد به مناسبت ایام الله دهه فجر به معرفی و بازخوانی این منابع تاریخ مبارزات انقلابی مردم ایران بپردازد. در این ایام با ما همراه باشید.

منابع خبر

اخبار مرتبط