تالان، روایت قهرمانهای شکست خورده
تالان چهارمین رمان سیامک هروی است که به تازگی از سوی نشر زریاب چاپ شده است
سیامک هروی فطرتا قصهگوست، شخصیتهای قصهاش را خوب تعریف میکند و حادثهها را چنان به اوج میبرد که خواننده مجاب میشود. قصههایی که ریشه در تجارب شخصی او دارند و یا شنیدههایی که نسل به نسل به او رسیدهاند و حالا او جان تازه به آنها میبخشد. از این روست که عنصر واقعیت در قصههای او ضریب بالایی دارد اما شیوه بیان او قصههای واقعی را شبیه افسانه مینمایاند که به رمانهای او ویژهگی جادویی میبخشد.
قصههای سیامک هروی به شکارچیها و قاچاقبران و عشق و خیانت شان و راهزنان و گرگهایی که در زمستانهای پربرف به روستاها حملهور میشوند خلاصه نمیشود. او نویسندهای است باورمند به تعهد نویسنده در برابر جامعهاش، بنا درکنار روایتگری، تلاش میکند ناهنجاریهای اجتماعی را برجسته سازد، ریشههای فساد را نشان دهد و بالاخره راه حلهایی پیشنهاد کند.
او در رمانهای "گرگهای دوندر" و "سرزمین جمیله" به مساله رهزنان و گروگانگیری میپردازد، دو پدیدهای که هراتیان در گذشته و حال دست و گریبان با این پدیدهها بوده اند و هستند. اما در "تالان" برعلاوه راهزنی و گروگانگیری، به پدیده قاچاق تریاک و پیامدهای آن نیز میپردازد.
"قصههایی که ریشه در تجارب شخصی او دارند و یا شنیدههایی که نسل به نسل به او رسیدهاند و حالا او جان تازه به آنها میبخشد"معظلی که مثل خوره در جان غرب افغانستان افتاده و ابعاد ویرانیاش هنوز به درستی شناسایی نشده است.
بستر رمانهای سیامک هروی غرب افغانستان، بامرکزیت هرات است. سرزمینی که او دشتها و درههایش را، کوهها و رودخانههایش را خوب میشناسد و از کودکی در مورد قهرمانان شکارچی و راهزنان و قاچاقبرانش افسانهها شنیده است.
"دراین رمان، سرنوشت انسانها را طبعیت خشن، حمله گرگها و قاچاق مواد مخدر تعیین میکند. آدمهایی که به جز سلاح به چیزی دست نمیبرند و به جز قتل و کشتار هنری ندارند، به سادهگی عاشق میشوند و به خاطر عشقشان از هیچ جانفشانی دریغ نمیکنند. برنده میشوند و بازنده میشوند و این سرنوشت هی تکرار میشود. اما بازنده اصلی این معاملات زنان هستند."
"تالان" روایت زندگی ادهم است.
گرگ زخمی که به خاطر عشقش "نازخاتون" سالها درگیر جنگ با کشمیرخان بوده است. کسی که عشقش را دریک معامله نابرابر و خیانتبار ربوده بوده. حالا فرزند سومش دختر کشمیر خان را فرارداده و جان خود و تمام مردم قریهاش را به خطر انداخته است.
ادهم که دو فرزندش را در قاچاق تریاک از دست داده است، نگران پسر سومش است و از دیگر سو نمیخواهد دوباره دشمنی دیرینه تازه شود و انسانهای بیگناه از دو سو کشته شوند. اما شخصی به نام ارتنگ بنا بر کینه شخصی پای رستم قاچاقبر را دراین گیرودار باز میکند تا از این طریق به قتل و ویرانی بپردازد و انتقام بگیرد، اما یوسف یکی از سربازان رستم، او را میکشد و ارتنگ هم زخمی میشود و آخر کار میمیرد.
دراین رمان، سرنوشت انسانها را طبعیت خشن، حمله گرگها و قاچاق مواد مخدر تعیین میکند. آدمهایی که به جز سلاح به چیزی دست نمیبرند و به جز قتل و کشتار هنری ندارند، به سادهگی عاشق میشوند و به خاطر عشقشان از هیچ جانفشانی دریغ نمیکنند.
"اما در "تالان" برعلاوه راهزنی و گروگانگیری، به پدیده قاچاق تریاک و پیامدهای آن نیز میپردازد"برنده میشوند و بازنده میشوند و این سرنوشت هی تکرار میشود. اما بازنده اصلی این معاملات زنان هستند.
زنان در نقش مادر، زن و خواهر عزیزترین های شان را در جنگ تریاک از دست میدهند و یا خود گروگان گرفته میشوند؛ مورد تجاوز قرار میگرند و یا به سادگی سربه نیست میشوند. آنان در بهترین صورت، معشوقههای جنگسالارانی قاچاقبر میشوند و بازهم سرنوشت محتوم در انتظارشان باقی میماند.
"آنچه به این اثر لطمه زده است، عدم ویراستاری حرفهای رمان است و در چند مورد زبان فخیم و اندیشه های یکی دو شخصیت زن رمان است که با شخصیت آنان هماهنگی لازم ندارد."
آنها نمیتوانند از سرنوشت از پیش تعیین شدهشان به آسانی فرار کنند و اگر فرار هم میکنند، سرنوشت بهترتری در انتظار شان نیست. که همه جا دشمنان "زن" با کله های پرهوس در کمین نشسته اند و حتی یخبندان و برهوت دشت نیز هوس شان را فرونمی نشاند.
تالان بعنوان چهارمین اثر سیامک هروی، رمان جمع و جوری است که نشان از پیشرفت نویسنده دارد. در این اثر از اضافه گوییها و حواشی رمانهای قبلی خبری نیست و ساختار داستان مناسب با کل داستان است.
نثر ساده و بی پیرایه نویسنده در خور رمان و شخصیت های داستان است.
ضرب المثلها و زبان طنزی که در برشهای از داستان مورد استفاده قرار گرفته است، به زیبای اثر افزوده است.
آنچه به این اثر لطمه زده است، عدم ویراستاری حرفهای رمان است و در چند مورد زبان فخیم و اندیشه های یکی دو شخصیت زن رمان است که با شخصیت آنان هماهنگی لازم ندارد.
من تکه ها و پارههای رمانهای "گرگهای دوندر"، "سرزمین جمیله" و "تالان" را قبل از اینکه در ساختار رمان جلوه گر شوند از زبان نویسنده شنیده بودم و حالا وقتی این رمانها را میخوانم، او را میبینم که پیشت میزی نشسته است، تسبیحش را میگرداند و بعد چشمانش راه میکشند به دور دستها و قصه میگوید. قصهای که شخصیتهایش در ذهنم ماندگار میشوند و به همزادپنداری میپردازم و خود را در درهی ژرفی میبینم در جنبره گرگها و تفنگی که باید به غرش بیاید.
نام کتاب: تالان
نویسنده: احمدضیا سیامک هروی
ویراستار: روحالامین امینی
طراح جلد: عصمتالله احراری
ناشر: نشر زریاب
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران