جُنگ اصفهان؛ انعکاسی از ادبیات محفلی

جُنگ اصفهان؛ انعکاسی از ادبیات محفلی
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۱۰ مرداد ۱۴۰۰



گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- راضیه صیادی؛ دهه ۴۰ تا ۵۰ دوران اوج‌گیری فعالیت محافل ادبی ایران بوده است از‌قضا در همین دوران متزلزل سیاسی شاهد شکوفایی ادبیات داستانی معاصر بوده‌ایم و نمی‌شود از تاثیری که این محافل و مجامع بر خوش درخشیدن نویسندگان به‌خصوص نویسندگان نسل دوم ادبیات داستانی مدرن ایران از قبیل جلال آل احمد، هوشنگ گلشیری، سیمین دانشور داشته است چشم پوشید.

پیشینه این جلسات و محافل به گروه «اربعه» بر می‌گردد که نخستین محفل ادبیات مدرن ایران محسوب می‌شده است که متشکل بود از: صادق هدایت، مجتبی مینوی، مسعود فرزاد و بزرگ علوی. سرمنشا به وجود آمدن این محفل در واقع نوعی تقابل و اعلام موجودیت ساختار شکنانه در مقابل گروه «سبعه» بود که اعضای آن، سنت گرایان در ادبیات را شامل می‌شد. جنگ اصفهان را در واقع می‌توان به نوعی ادامه دهنده مسیر گروه اربعه دانست.



از جنگ و جریده اصفهان



«هسته مرکزی جلسات [ادبی و هنری اصفهان]را ابوالفضل و محمد و هوشنگ [به ترتیب: ابوالحسن نجفی، محمد حقوقی و هوشنگ گلشیری]تشکیل میدادند. نخست محمد را شناختم. تازه دوره دانشسرایعالی را تمام کرده بود.

"سرمنشا به وجود آمدن این محفل در واقع نوعی تقابل و اعلام موجودیت ساختار شکنانه در مقابل گروه «سبعه» بود که اعضای آن، سنت گرایان در ادبیات را شامل می‌شد"دبیر ادبیات شده بود.... محمد گفت که او و ابوالفضل و هوشنگ تصمیم گرفته اند هر هفته جلسات ادبی برگزار کنند و محصول کار اعضای جلسه را به صورت جُنگی منتشر گردانند... محمد مرا نیز به شرکت در این جلسات تشویق کرد؛ و بدین‌سان، من نه تنها با سه دوست و معلم، بلکه با سه جلوه هنر و ادبیات یعنی شعر و داستان و ترجمه آشنا شدم. مهم این بود که همه اعضای این جلسات جوان بودند... مهم این بود که هر جلسه منحصر به بحث درباره هنر و ادبیات بود و هر شرکت کننده باید در طی هفته، کاری برای ارائه به سایرین تولید می‌کرد.» [از کتاب صد سال داستان نویسی ایران نوشته حسن میرعابدینی]جنگ اصفهان، عنوان حلقه ادبی در اصفهان طی سال‌های بین دهه‌های ۴۰ و ۵۰ است که ماحصل این نشست‌ها و جلسات ادبی دفاتری از منتخب آثاری است که در این جلسات خوانده می‌شد و که در یازده شماره تا سال ۱۳۶۱ توسط نشر ایما به چاپ رسیده است.

جنگ اصفهان در واقع یکی از پیشروترین و تاثیرگذار‌ترین جریان‌های ادبی معاصر ایران است که در در همان دهه‌ها همواره کانون توجه نویسندگان و روزنامه نگاران ایران بوده است.

یاران این حلقه ادبی در آن سال‌های مهم تاریخ سیاسی ایران، جریان و جنبشی نو در ادبیات معاصر به راه انداختد و از دل اهالی همین جُنگ، نظریه پردازان و نویسندگان بسیاری سر بر آوردند که نسل‌های آتی ادبیات معاصر ایران را ساختند که خود نشانگر تاثیراتی است که این جنگ بر تاریخ پر‌افت و خیز ادبیات ایران داشته است. هم چنین برخی از درخشان‌ترین آثار ادبیات داستانی معاصر ایران برای اولین بار در این جلسات خوانده و نقد شد من جمله شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری و ملکوت نوشته بهرام صادقی.



اهالی جنگ و حکایت برپایی



هوشنگ گلشیری، که آن را می‌توان بنیان گذار اصلی جنگ اصفهان دانست شخصیتی بود که بی وقفه برای تداوم جلسات و چاپ مجله جنگ اصفهان کوشید. در حقیقیت گلشیری در جایگاه سخنگوی و نمودی از گرایش‌های ادبی اهالی جنگ بود که به دلیل حجم و اهمیت آثارش در تاریخ ادبیات معاصر ایران از موقعیت ویژه‌ای برخوردار است. گلشیری حین تحصیل در رشته ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان بود به انجمن ادبی صائب پیوست.

او در مقدمه‌ای که بر کتاب نیمه تاریک ماه نگاشته است اینگونه نقل می‌کند: «انجمن ادبی ما ابتدا در مدرسه صحت بود همانجا بود که بهرام صادقی را دیدیم، با بدیعی آمدند و هر دو در نقد داستانی از کلباسی ید بیضا کردند. اولین داستانم را که البته به چاپ رسید من در این محفل و برای این مخاطبان نوشتم: مطیعی، کمال حسینی، کلباسی و ربیعی و تنی چند که تا آخر مجلس می‌ماندند.

"از جنگ و جریده اصفهان «هسته مرکزی جلسات [ادبی و هنری اصفهان]را ابوالفضل و محمد و هوشنگ [به ترتیب: ابوالحسن نجفی، محمد حقوقی و هوشنگ گلشیری]تشکیل میدادند"از طریق همین اعضای انجمن بود که ما هم به قبیله پذیرفته شدیم و جریمه اش را در نصف سال زندان دیدیم.»

نشست‌های ادبی صائب تا سال ۱۳۴۳ ادامه یافت و برخی از حاضران و شرکت کنندگان این محفل، هسته اصلی جنگ اصفهان را تشکیل دادند. «پس از زندان ما بر سر قبر صائب انجمن ادبیمان را ادامه دادیم و این‌بار دیگر ما به راستی صاحب مسند یا مقر بودیم که گاهی شاعران کهن سرافرازمان می‌کردند. از نسل صاحب قلمان این دهه حقوقی و مصدق نیز با گرایش به غزل و قصیده به انجمن ما می‌آمدند.... ما در انجمن تازه بر زمین می‌نشستیم و دایره وار و هر کس اثری یا تحقیقی را می‌خواند. رسم خواندن بر سر جمع و رو در رو از کاری سخن گفتن، بخصوص تحمل شنیدن داستان، یادگار این دوره است.»

از همان دوره‌های آغازین جنگ اصفهان بود که چهره‌های قدیمی در کنار جوان‌تر‌ها حضور پیدا کردند و اعضا نسل به نسل به هم می‌پیوستند.

یونس تراکمه از اعضای جنگ اصفهان که بعدتر به جمع گلشیری و یارانش پیوست در خصوص سابقه و هدف شکل گیری جنگ اصفهان بدین‌سان روایت می‌کند: «شروع جنگ اصفهان براساس یک ضرورت بود. در سال‌های دهه ۴۰ گلشیری و صادقی و دیگرانی در اصفهان بودند که می‌خواستند دور هم جمع شوند و کارهایشان را به هم ارائه بدهند. در کنار قبر صائب در اصفهان انجمنی [انجمن ادبی صائب]بود از شعرای قدیمی که البته مقداری مترقی‌تر بودند. گلشیری و صادقی و دیگران هم به جمع آن‌ها می‌رفتند تا بلکه فرصتی شود و کارهایشان را بخوانند. اولین باری که بهرام صادقی جسارت می‌کند و در این جمع داستانی می‌خواند جلسه به هم می‌ریزد و آنهارا بیرون می‌کنند.

"محمد گفت که او و ابوالفضل و هوشنگ تصمیم گرفته اند هر هفته جلسات ادبی برگزار کنند و محصول کار اعضای جلسه را به صورت جُنگی منتشر گردانند.."ولی همین مسئله این ضرورت را برایشان به وجود می‌آورد که خودشان جلساتی بگذارند.»

در نهایت نخستین شماره از مجله جنگ اصفهان در تابستان ۱۳۴۴ منتشر می‌شود. اما ناگفته نماند که چاپ و انتشار شماره‌های دیگر از این مجله بسامد منظم و معینی نداشته است. پس از برگزاری چندی از جلسات، ساواک مانع ادامه روند می‌شود و اعضای جنگ برای برگزاری جلسات دست از گردهمایی در اماکن عمومی [قبر صائب]می‌شوند و بالاجبار به خانه‌ها پناه می‌برند و این‌بار جلسات را محدود‌تر از پیش و هر هفته در خانه یکی از اعضا برگزار می‌کنند. هسته اصلی اصحاب جنگ به بیان هوشنگ گلشیری از این قرار بود: «محمد حقوقی، اورنگ خضرائی، روشن رامی، رستمیان، [جلیل]دوستخواه، [محمد]کلباسی و من و برادرم احمد. حسینی و مطیعی و چند دوست دیگر هم در آغاز بودند، که وقتی قرار شد همان کار‌های خوانده شده و به تایید رسیده را چاپ کنیم، از ما جدا شدند.»

البته ابوالحسن نجفی نیز که پس از سفر درازمدت خود و اتمام تحصیلاتش در فرانسه به ایران باز می‌گردد و به این جمع اضافه می‌شود: «حادثه مهم برای ما برای ما کشاندن نجفی به جلسات جنگ بود....

ما گویا بیشتر در شعر دستی داشتیم و به قدرت خلق متکی بودیم و او متکی بود بر تحلیل هر چیز و تعیین جای هر چیز. از ۴۴ تا ۴۹ او بهترین خواننده و مخاطب اغلب آثار ما بود. همکاری ما با او از جنگ سوم جدی‌تر شد و خود او هم بهترین سال‌های کار و فعالیتش را همین سال‌ها می‌داند.» [از مقدمه کتاب نیمه تاریک ماه]جنگ اصفهان، این جمع را به عنوان قطبی در ادبیات معاصر شناساند که کمابیش با همین ترکیب تا سال ۱۳۶۰ همراه بودند.

در کتاب صد سال داستان نویسی ایران آمده است: «در واقع جنگ اصفهان خاستگاه داستان نویسانی‌ست که بیش و کم از یک زاویه به زندگی می‌نگرند و در ساختمان داستان هایشان توجهی خاص به رعایت صناعات داستان نو دارد. در سر مقاله دفتر‌های پنجم و هفتم جنگ، اصول اساسی نگرش زیبایی شناختی این نویسندگان به روشنی بیان شده است. «نویسندگان جنگ از یک نظریه ادبی پیروی کردند که به جنبش رمان نو در فرانسه شباهت دارد.

"محمد مرا نیز به شرکت در این جلسات تشویق کرد؛ و بدین‌سان، من نه تنها با سه دوست و معلم، بلکه با سه جلوه هنر و ادبیات یعنی شعر و داستان و ترجمه آشنا شدم"آشنایی اهالی جنگ با رمان نو در فرانسه از طریق نجفی میسر می‌شود.

«از جنگ چهارم به بعد، دیگران هم آمدند، یا ما پیدایشان کردیم. فرخفال... در انجمن ادبی آنجا [دبیرستان هراتی]کاری خواند که برای ما جالب بود. شهدادی و شیروانی و تراکمه و برهان الدین حسینی، افراسیابی، اخوت، احمد و نیکبخت و کوشان و دیگران همین طور‌ها جذب شدند، در دوره اول جنگ یا دوم که از سال ۴۹ به بعد بود.... موسوی و قدرخواه و عبدالرحیم اخوت و خدایی و جعفری و دیگران در دوره سوم آمدند....

این مجموعه به حضور دیگران نیز گاهی تکمیل شد. سپانلو در سال ۴۳ در اصفهان دوره نظام وظیفه اش را گذراند. اولین دریچه ما به چند و، چون صاحبان قلم در تهران او بود.... آشوری و بیضایی و بعد‌ها آل احمد و دیگران هم آمدند.... غیر از این‌ها البته اخوان یا شاملو هم آمدند و بسیاری از شاعران و نویسندگان جوان.» [از مقدمه کتاب نیمه تاریک ماه]*

اینطور بر می‌آید که جلسات و گردهمایی‌های جنگ به سه دوره تقسیم میشود است که دوره اول آن در حدود سال‌های ۴۳-۴۴ آغاز شده است که با رفتن ابوالحسن نجفی و محمد حقوقی به تهران به محاق تعطیلی کشانده می‌شود و آغاز دوره دوم در حدود سال ۴۹ بوده است؛ در این دوره، تعداد اعضا و یاران جنگ بیشتر از نسل بعد بودند؛ این دوره تا اواخر ۵۲ ادامه یافت و در نهایت دوره سوم با بازگشت گلشیری به اصفهان و راه اندازی دفتر مطالعاتی و کارگاهی برای آموزش ادبیات و شعر و داستان خوانی از سال ۵۷ تا ۵۸ به طول می‌انجامد.

"هم چنین برخی از درخشان‌ترین آثار ادبیات داستانی معاصر ایران برای اولین بار در این جلسات خوانده و نقد شد من جمله شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری و ملکوت نوشته بهرام صادقی"البته بین دوره‌های دوم و سوم طی سال‌های ۵۳ تا ۵۶ جلساتی هم در تهران با حضور یاران جنگ و داریوش آشوری، محمد علی سپانلو، مهشید امیرشاهی، رضا سیدحسینی و پرویز مهاجر برگزارش شد که به مجالس شعر و داستان خوانی اختصاص داشت.

پس از جنگ اصفهان، مجله زنده رود به شکلی جایگزین آن شد و در ادامه آن منتشر شد و اعضای جنگ با زنده‌رود همکاری کردند به نحوی که اکثر نویسندگان شماره‌های نخست زنده رود از اعضای جنگ اصفهان بودند. اما یونس تراکمه در خصوص ارتباط این دو می‌گوید: «این دو همانقدر به هم مربوط می‌شوند که کلیه مجلات ادبی به هم ربط پیدا می‌کنند»



درون‌مایه جُنگ



صفحات مجله جنگ تماما شعر، داستان، ترجمه، نقد و تحقیق‌هایی را در بر می‌گرفت که بنابر کلام خود اهالی جنگ در جلسات و گردهمایی‌های جنگ به تصویب حلقه یاران جنگ رسیده بود. البته در این میان چندی نوشتار از فولکور نیز به چشم می‌خورد. «.. در حلقه ما احمد، برادرم، رشته ادبیات انگلیسی را تمام کرده بود.

در آغاز «کهن‌ترین داستان» را ترجمه کرد که بعد‌ها نجفی از زبان اصلی ترجمه کرد... داستان و نقد داستان نیز از همان شماره اول شروع شد. پس او [نجفی]اولین کسی بود که دریچه‌ای بود برای برای ما به روی ادبیات جهان. ترجمه شعر‌های ژاپنی و معرفی شاعران آفریقا با همکاری من از جمله کار‌های اوست» [از مقدمه کتاب نیمه تاریک ماه]

در خصوص گزینش و تصویب مطالب برای درج در مجله جنگ، گلشیری اینگونه نقل می‌کند: «رسم ما هم این بود که پس از خوانده شدن اثری هر کس نظرش را می‌داد، و در مجموع معلوم می‌شد که کار تصویب شده است یا نه. هیچ گاه رای نمی‌گرفتیم و کسی هم رئیس یا مرئوس نبود.»



شاخصه‌ها و ویژگی‌ها



طی سال‌های ۴۰ تا ۵۰ جنگ‌های ادبی گوناگونی منتشر شد، اما اغلب آن‌ها کشکول‌هایی بودند که مقالاتی بی هیچ رابطه خاصی و بی هیچ دلیل موجهی در آن‌ها گردآوری شده بود.

"اهالی جنگ و حکایت برپایی هوشنگ گلشیری، که آن را می‌توان بنیان گذار اصلی جنگ اصفهان دانست شخصیتی بود که بی وقفه برای تداوم جلسات و چاپ مجله جنگ اصفهان کوشید"شاید بتوان جنگ اصفهان را از جنگ‌هایی دانست که با چاپ مطالبی به هم پیوسته و وابسته خط مشی ادبی ویژه‌ای را دنبال می‌کرد به همین دلیل آن را نمایانگر فضای فرهنگ اصیل اصفهان دانسته اند [از کتاب صد سال داستان نویسی ایران]از طرفی نویسندگان جنگ اصفهان داستان نویسانی مدرنیست هستند که نوآوری‌های صناعتی و زبانی را محور اصلی آفرینش خود قرار می‌دهند. آنان می‌کوشند خود را از سنت‌های متداول رها سازند و بر ضد شکل‌های بیانی مستعمل و تثبیت شده بشورند و توجه به ساختمان داستان و قابلیت‌های روان شناختی و اسطوره‌های آن را توسعه دهند.

تاکید نویسندگان جنگ بر اهمیت عامل صناعات نگارش در داستان، تاکیدی ارزشمند است ادبیاتی که اینان آفریدند به علت نیروی ابتکار و تازگی دیدگاه، پیشرفتی در داستان نویسی معاصر ایران محسوب می‌شود. پرداختن به جنبه‌های غیر معمول و ناشناخته طبیعت بشری، توجه به خود نوشته، اقبال به شکل نمایشی و نه گزارشی، نشان دادن به جای روایت کردن از چیزی، پذیرش حضور پنهان نویسنده، توجه به انسجام اثر، ارج نهادن به زبان [هم به معنای اصالت زبان در شعر و داستان و هم به معنای جست و جوی زبان خاص هر قلم]از جمله مواردی است که اهل جنگ، محور اصلی آفرینش‌های ادبی خود قرار دادند.

نکته حائز توجهی که در مورد جنگ اصفهان به آن اشاره می‌شود ارتباط و رفاقت عمیقی است که بین یاران جنگ وجود داشت و در عین حال در جلسات برگزار شده از کار یکدیگر شدید‌ترین انتقادات را می‌کردند به گونه‌ای نجفی در جایی اشاره می‌کند: «اگر بیگانه‌ای در مجلس ما حاضر بود فکر می‌کرد این آخرین جلسه ماست، ولی ما این را فهمیده بودیم که انتقاد از همدگیر به معنای جدایی نیست.... در جنگ اصفهان ما واقعا دوست بودیم. کاری که گلشیری چاپ می‌کرد انگار کار من بود.

نمی‌خواهم بگویم که چشم تنگی و حسادت‌ها و خودخواهی‌هایی که در جا‌های دیگر بود در آنجا نبود. منظورم نوعی همدلی و همکاری بود که جلوی تک روی ما را می‌گرفت و همین با هم بودن به کار ما هویت می‌داد.»

در آن دوره تنها انتقال مکتوبات مهم نبود بلکه انتقال زندگی مطرح بود؛ مسئله‌ای که این روز‌ها دیگر وجود ندارد. تراکمه نیز در توصیف حال و هوای حاکم بر آن جمع‌ها می‌گوید: «جلسات جنگ اصفهان تشکیل نمی‌شد تا برای اینکه یک مجله منتشر شود؛ مجله حاصل آن جلسات بود و نه دلیل آن. جلسات تشکیل می‌شد تا زیستن در ادبیات تجربه شود و آن جلسات بستری بودند که هر کسی می‌توانست خودش را در آن کشف کند.»



ادبیات برای ادبیات



افراسیابی از اهالی جنگ طی مصاحبه‌ای که با روزنامه شرق داشت خاطر نشان کرد: «جنگ اصفهان فقط زبان محور نبود، ولی اگر زبان در این آثار به چشم می‌خورد به این خاطر است که این دهه‌های موردنظر دهه‌هایی سیاسی بودند و بخشی از ادبیات سیاسی، شعر و داستان را به معنای ابزار کار سیاسی می‌دانست. در این تلقی شعر و داستان به عنوان دو ژانر قائم به خودشان مطرح نیستند بلکه وسیله‌هایی اند که به عنوان ابزاری برای اهداف سیاسی مطرح هستند.»

کشکول‌های ادبی در آن سال‌ها از قبیل جنگ اصفهان یا کار‌های ماندگار دیگر مانند «بازار رشت» یا «فضای سبز» منعکس کننده فضای پرتنشی بود از حضور افراد سیاسی، که ادبیات را ابزاری برای فعالیت سیاسی می‌خواندند؛ اما این محافل کوشیدند ادبیات را از ابزاری شدن نجات دهند.

"در حقیقیت گلشیری در جایگاه سخنگوی و نمودی از گرایش‌های ادبی اهالی جنگ بود که به دلیل حجم و اهمیت آثارش در تاریخ ادبیات معاصر ایران از موقعیت ویژه‌ای برخوردار است"حسام الدین نبوی نژاد از اعضای جنگ و مدیر مسئول و صاحب امتیاز مجله زنده رود در بخشی از سخنانش در خصوص فضای حاکم بر جنگ می‌گوید: «مانیفست جنگ اصفهان بر مبنای «ادبیات برای ادبیات» شکل گرفته بود. در آن زمان فضای داستان نویسی و شعر ایران تحت تاثیر رئالیسم سوسیالیستی و ادبیات متعهد بود. اما جنگ اصفهان به این مقوله اعتقاد نداشت و چند مقاله هم از آقای نجفی و رحیمی در همین زمینه منتشر شد.»

منابع خبر

اخبار مرتبط