"خوارج" امروزت را بشناس
خودشیفتگی آنان تا حدی پیش میرود که حلال الهی را حرام میشمرند و بالعکس.
متعصب و دچار دگماتیسم هستند، بر مبنای فهم معوج و ناقص خود از دین خدا دیگران را تکفیر میکنند و تا جایی پیش میروند که در راه اعتقاد خود ساخته و باطل خود حاضر به انجام هر جنایتی میشوند، از سوال میهراسند و اطاعت کورکورانه را میطلبند.... پرسشگری هم که در کار نباشد، مغز میخشکد و منجمد میشود...
با این اوصاف گویا خوارج در عصر ما هم حضور دارند و فقط ظاهر آنان تغییر کرده است.
«خوارج» از ریشه «خروج» به معنای سرکشی و طغیان است و در فارسی میتوان «شورشیان» را معادل آن قرار داد.
"«خوارج» از ریشه «خروج» به معنای سرکشی و طغیان است و در فارسی میتوان «شورشیان» را معادل آن قرار داد"نطفه این گروه در جنگ «صفین» و ماجرای حکمیت بسته شد. خوارج فریب نیرنگ عمروعاص را خوردند که دستور داد برای جلوگیری از شکست حتمی، قرآنها را بر سر نیزهها کنند و بگویند «ما اهل قبله و قرآنیم، بیائید قرآن را حکم قرار دهیم».
خوارج برای بار دوم زمانی فریب خوردند که حکمیت ابوموسی اشعری و عمروعاص را پذیرفتند. بعد هم بجای اعتراف به خطا، مدعی شدند خلاف شرع و کفر بوده که دو نفر انسان را در دین خدا حکم و داور قرار دادند، «صرفا خدا حاکم است و نه انسانها».
اشتباه سوم خوارج زمانی بود که به حضرت علی (ع) گفتند چرا تن به حکمیت دادهاند.
آنها مدعی شدند که هم امام(ع) کافر شده و هم آنها، و از امیرالمومنین(ع) خواستند مانند آنها توبه کند!
اشتباه چهارم این فرقه، سرکشی و طغیان مسلحانه در برابر حکومت اسلامی بود و اینکه در مقابل امام علی(ع) ایستادند و دست به سلاح بردند و گرچه امیرالمومنین(ع) آنان را قلعوقمع کردند، اما سرانجام نخستین اقدام تروریستی تاریخ تشیع را رقم زدند و امیرالمومنین علی(ع) را در مسجد به شهادت رساندند.
آنچه در مقطع تاریخی کنونی مفید و عبرتآموز است، بازشناسی رگههای اندیشه این فرقه و شاخصهای فکری این گروه منحرف و طاغی است. مرور این شاخصها میتواند در شناخت منافقان و منحرفان موثر باشد و مسیر حرکت جامعه اسلامی را در صیانت از حکومت دینی روشنتر سازد.
در طول قرنها افراد زیادی شعار دفاع از اسلام سر داده و خود را حافظ دین و مانع بدعت نامیدهاند، کسانی که به خیال خود دینمدار بوده و هستند، اما صدور مجوز کشتار، بمبگذاری و ترور را خدمت به اسلام و موجب کسب اجر اخروی بیشماری میدانند.
دکتر محمد تقوی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه خراسان، در خصوص اندیشه خوارج که منجر به طغیان علیه حکومت اسلامی شد، گفت: خوارج ابتدا با شعار «لاحکم الا لله» علیه حکومت امام علی (ع) اقدام کردند که امام پاسخ آنان را میدهند و سپس خوارج شورش را آغاز میکنند.
"خوارج فریب نیرنگ عمروعاص را خوردند که دستور داد برای جلوگیری از شکست حتمی، قرآنها را بر سر نیزهها کنند و بگویند «ما اهل قبله و قرآنیم، بیائید قرآن را حکم قرار دهیم»"
این استاد دانشگاه با تاکید بر این که نقطه انحراف و سرکشی خوارج یک نزاع سیاسی بود، تصریح کرد: خوارج در تفکر دینی نیز دچار انحراف شده و مدعی شدند که اعتقادی به رهبر و حاکم اسلامی ندارند. جالب توجه آنکه شورشیان پس از مدتی متوجه اشتباهشان میشوند و تصمیم میگیرند برای خود حاکم انتخاب کنند.
تقوی، برابریطلبی و سادهانگاری را از شاخصهای اصلی باورهای خوارج بر شمرد و خاطر نشان کرد: همین که آنان در ابتدا مدعی شدند که نیازی به حاکم اسلامی ندارند، موید این امر است.
هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد «دست به اسلحه بردن» را وجه مشترک خوارج و گروههای تروریستی امروز از جمله گروهک منافقین، القاعده و تکفیریها دانست و افزود: سابقه شورش و ترورهای کور برای رسیدن به اهداف سیاسی و رفع تکلیف مذهبی از صدر اسلام سابقه داشته است.
وی با تاکید بر اینکه چنین گروههایی استفاده از سلاح را بهترین و آسانترین راه برای رسیدن به اهداف خود میدانند، خاطرنشان کرد: یک سلسله از گروهها که امروز نیز در حال فعالیت هستند و به تصور خودشان به اسلام و خلق خدمت میکنند، نگرش «خوارجگونه» دارند، خوارج معتقد بودند هر که گناه کبیره مرتکب شود، باید کشته شود.
تفکر «خوارجگونه» هنوز هم وجود دارد
این استاد اندیشه سیاسی با بیان این که بر تفکرات خوارج نوعی جزماندیشی و سادهانگاری حاکم بود، اظهار کرد: تفکرات خوارج با گروههای تکفیری جدید، منافقین و القاعده مشابهتهای زیادی دارد، این که همه این گروهها با نوعی ظاهرگرایی دست و پنجه نرم میکنند و برای رسیدن به اهداف خود دست به اسلحه میبرند.
تقوی برداشت ناقص از دین را از دیگر ویژگی خوارج برشمرد و افزود: تفاوت این گروهها با سایر مسلمانان تفاوت در اعتقادات است. آنان اعتقاداتی فردی داشتند و به متخصصان دین رجوع نمیکردند و سرسختانه بر عقاید فردی خودساخته پایبند بودند.
فهم معوج از قرآن و سنت پیامبر
وی افزود: شاید این مورد دلیل اصلی انحراف آنان نباشد، اما ابزاری بود که مقدمات منحرف شدن آنان را فراهم کرد و اگر این گروهها درک بهتری از قرآن و سنت پیامبر(ص) داشتند، شاید تا این حد به انحراف کشیده نمیشدند.
شخصیتهای سیاسی و مسئلهدار دوران خلافت امیرالمومنین(ع)
دکتر محمدحسین رجبیدوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام در گفتوگو با خبرنگارخبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه خراسان، با بیان اینکه خوارج از جمله کسانی بودند که حضرت علی(ع) را به عنوان خلیفه چهارم قبول داشتند و با حضرت بیعت کرده بودند، اظهار کرد: بیعت در عرف سیاسی آن روز به معنای اعلام وفاداری به حکومت شرعی و قانونی و شخص مورد نظر بود.
وی با اشاره به پایان جنگ صفین و ویژگیهای یاران حضرت علی(ع) خاطرنشان کرد: بر خلاف تصور عمومی که گمان میکنند مقدسنماها باعث شدند جنگ متوقف شود، این شخصیتهای سیاسی و مسئلهدار دوران خلافت امیرالمومنین(ع) بودند که نمیخواستند حضرت علی(ع) دارای حکومت مقتدری باشند و میدیدند که در صفین حضرت در حال پیروزی در جنگ است و بر کل عالم اسلام سیطره مییابد.
"بعد هم بجای اعتراف به خطا، مدعی شدند خلاف شرع و کفر بوده که دو نفر انسان را در دین خدا حکم و داور قرار دادند، «صرفا خدا حاکم است و نه انسانها»"
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: این افراد به ظاهر در بیعت امیرالمومنین(ع) بودند و دلیل مخالفتشان با حضرت علی(ع) این بود که منافع نامشروع آنها که در زمان خلفای پیشین به راحتی تامین میشد، توسط حضرت علی(ع) تهدید شده و از آنها گرفته شده بود.
رجبیدوانی افزود: این افراد از سرشناسان بودند و از موقعیت برتر سیاسی و اجتماعی برخوردار بوده و میتوانستند بر تودهها و عوام جامعه تاثیر بگذارند.
مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام در خصوص چگونگی مقابله حضرت علی(ع) با خوارج، تصریح کرد: امیرالمومنین(ع) در یک مقطع توانستند نخستین رهبر خوارج را با تعدادی از پیروان او تحت تاثیر قرار دهند و از صفوف انحراف خارج کنند.
وی ادامه داد: درست است که حضرت علی(ع) امام هدایتگر امت بودند، اما خوارج بیعت شکستند، دست به سلاح بردند و براندازی مسلحانه را در پیش گرفتند، ایشان از بعد هادی بودن ابتدا مایل به این نبودند که آنان را سرکوب کنند.
رجبیدوانی به نقل از حضرت علی (ع) گفت: کسی جز من نمیتوانست چشم فتنه خوارج را از حدقه بیرون در بیاورد و آنان را اینگونه سرکوب کند.
تفکرات خوارج هنوز پابرجاست
مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه شاید در ظاهر امر خوارج در جنگ نهروان کشته و از بین رفتند اما تفکر آنان باقی ماند، خاطرنشان کرد: آنان در زمان حکومتهای غاصب اموی و عباسی از معضلات دستگاههای حکومتی بودند.
وی افزود: آنان همچون گروههای تکفیری امروز و وهابیت فاسد، قرائت خودشان از دین را حق میدانستند و هرکه غیر از خودشان برداشت دیگری از دین داشت را باطل و مستحق مرگ میدانستند.
رجبیدوانی با اشاره به اینکه این طرز فکر غلط، هزینههای سنگینی را برای اسلام پدید آورد، خاطرنشان کرد: بزرگترین و هزینه جبرانناپذیر شهادت حضرت علی(ع) به دست این کجاندیشان مقدسنما بود.
با اینکه قرنها است حتی نام خوارج نیز از بین رفته است اما گویا روحشان در کالبد مقدسنماها همواره وجود دارد و مزاحمی سخت برای پیشرفت اسلام و مسلمانان است.
.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران