بخشی از حاکمیت عربستان به دنبال همکاری با اسرائیل است نه کلیت آن/ تعامل به معنای انطباق نیست
سرویس سیاسی «فردا»؛ ایران و عربستان به عنوان دو قطب منطقه ای خاورمیانه روابط پر تنشی را سپری می کنند. عربستان به همراه ترکیه رقابت چشمگیری را برای کسب رتبه اولی در خاورمیانه با ایران دارد و از این رو در منازعاتی مانند سوریه و بحرین وارد شده و علیه مواضع ایران دست به کار شده است. اما از سوی دیگر منطقه متشنج می تواند حیات عربستان را تهدید کند.
سعودیهایی که واقع بین هستند به خوبی میدانند که ایجاد تنش در منطقه سبب ایجاد بحران و اختلال در امنیت این کشور میشود و با توجه به اقتصاد نفتی این کشور این موضوع می تواند لطمات جبران ناپذیری به آنها وارد سازد.
مساله تعامل با دولت ایران که اخیرا در آن انتقال قدرت صورت گرفته است و دریچه تازهای را به روی این کشور گشوده بر همین اساس مورد توجه آل سعود واقع شده است. البته عربستانیها در این زمینه کارشنکنیهایی نیز انجام داده اند و تعاملاتی را با اسرائیل برقرار کردهاند اما به نظر میرسد مساله ترمیم روابط با ایران در دستور کار مقامات این کشور قرار گرفته است.
برای بررسی این موضوع «فردا» به سراغ حسن رویوران، کارشناس مسائل خاورمیانه رفته است تا نقطه نظرات وی را در خصوص روابط آینده ایران و عربستان جویا شود که از شما مخاطب گرامی دعوت مینماییم در ادامه خواننده این گفتوگو باشید.
با توجه به روی کارآمدن دولت آقای روحانی و رویکرد تعاملی دولت وی در سیاست خارجی، به نظر میرسد عربستان سعودی با روی باز از دولت آقای روحانی استقبال کرده است.
"سرویس سیاسی «فردا»؛ ایران و عربستان به عنوان دو قطب منطقه ای خاورمیانه روابط پر تنشی را سپری می کنند"این مساله در سخنان سعود الفیصل، وزیر امورخارجه عربستان و دیگر مقامات این کشور مشهود است اما تناقضاتی در سیاست آنها در سطح منطقه دیده میشود، به نظر شما گام عملی این دو کشور برای رسیدن تعامل باید به چه سمت و با چه هدفی باشد؟
ایران و عربستان دو قدرت بزرگ منطقه هستند که هر کدام از یک تجربه خاصی برخوردارند. عربستان یک قدرت وابسته و با امکانات مالی وسیع و ایران یک قدرت مستقل و با تجربه سیاسی مستدل است. این دو از جنگ ۳۳ روزه به دلیل قطب بندی منطقه ای ایران در جبهه مقاومت و عربستان در جبهه سازش و همپیمانی با آمریکا رویکرد تضاد و اختلاف را در پیش گرفتهاند.
این تضاد هزینههای بسیار سنگینی هم بر منطقه و هم بر این دو بازیگر وارد کرده است و در نهایت امروز شرایط به گونه ای پیش رفته است که امنیت منطقه را تهدید می کند و ممکن است آمریکا به یکی از کشورهای منطقه حمله نظامی انجام دهد. آنچه که امروز مطرح است بحث امنیت منطقه است. اگر ایران و عربستان با هم گفتوگو کنند، می توانند شرایط جدیدی را در منطقه بوجود بیاورد.
این تعامل سبب میشود که میزان تنش و تضاد کمتر شود. البته تعامل بین دو کشور در جهت امنیت منطقه و دور کردن منطقه از رقابتهای بین المللی خواهد بود.
شکی نیست که امنیت در منطقه به نفع همه کشورهای منطقه است اما آیا با توجه به رویارویی ایران و عربستان برای کسب قدرت اول منطقه آیا این دو کشور می توانند به یک تعامل مشترک دست یابند یا خیر؟
اگر اراده باشد امکان تعامل وجوددارد. تعامل به معنای انطباق نیست و قطعا سیاستهای این دو منطبق بر هم نخواهد بود. به دلیل اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران در نتیجه یک انقلاب ایدئولوژیک بوجود آمده است اما در عربستان یک نظام محافظه کار حضور دارد و در نهایت امکان تجمیع این دو نیست.
"عربستان به همراه ترکیه رقابت چشمگیری را برای کسب رتبه اولی در خاورمیانه با ایران دارد و از این رو در منازعاتی مانند سوریه و بحرین وارد شده و علیه مواضع ایران دست به کار شده است"اما در عین حال امکان مدیریت تضاد در سطح پایین تری وجود دارد. به عبارتی قرار نیست این دو در برابر هم تسلیم شوند، بلکه هدف این است که میزان تنش در منطقه کاهش یابد تا هزینههای مردم و هزینههای مقامات این دو کشور کاهش یابد.
تغییر سیاست تقابل به تعامل در منطقه خود به عنوان یک جهش مهم محسوب می شود. معمولا در سیاستهای تقابلی هر کدام از طرفین دست روی نقاط ضعف یکدیگر میگذارند. در سیاستهای تعاملی قرار نیست کسی طرف مقابل را منکوب کند و در این فضا دو طرف سعی می کنند که نقاط اشتراک را تعریف کرده و تعامل را از همین نقاط اشتراک آغاز کنند و این میتواند زمینه همکاریهای گسترده منطقهای و فرامنطقه ای را فراهم بکند.
ایران و عربستان در مساله سوریه و بحرین اختلاف نظر فاحشی دارند، چطور میتوانند این موضوع را میان خود حل و فصل کنند؟
درباره بحران ها به هر حال میشود یک توافقی از طریق گفتوگو انجام داد و این نقاط و مساحتهای مشترکی که قبلا هم بدان اشاره کردم قابل گسترش است. در بحرین یک جناح فراگیر مردمی وجود دارد.
عربستان به عنوان نیروی اشغالگر وارد بحرین شده است و یک نیروی اشغالگر برای مدت کوتاهی میتواند جایی را اشغال کند و نمیتواند برای همیشه دوام بیاورد. لذا باید این موضوع حل شود. ممکن است مردم بحرین به دنبال تغییرات بنیادین باشند ولی اگر تعاملی میان ایران و عربستان باشد با یک تغییر و رفورم در شرایط سیاسی موجود به گونهای که مردم حاکمیت بر سرنوشت خودشان داشته باشند میشود با حفظ نظام این کار را انجام داد. در دیگر نقاط منطقه هم وضعیت به همین صورت است.
من تصور می کنم اراده اصل است و اگر بر این اساس تعامل صورت گیرد راه حلها پیدا خواهد شد.
عربستان سعودی با مساله احیای رابطه ایران و آمریکا مشکل دارد و با نزدیک شدن به اسرائیل به عنوان مخالف احیای این ارتباط برای عدم تحقق این مساله همکاری میکند، چرا عربستانیها با این موضوع مشکل دارند؟ این مساله، خصوصا نزدیکی عربستان به اسرائیل به آینده سیاسی ارتباط با ایران لطمه وارد نمیسازد؟
اولا در عربستان سعودی مراکز مختلف قدرت وجود دارد.
"مساله تعامل با دولت ایران که اخیرا در آن انتقال قدرت صورت گرفته است و دریچه تازهای را به روی این کشور گشوده بر همین اساس مورد توجه آل سعود واقع شده است"آیا کل نظام این کشور به دنبال همکاری با اسرائیل است؟ جواب این پرسش منفی است. آقای بندربن سلطان، دبیر شورای امنیت ملی عربستان به دنبال اسرائیل است.برخی از گروهها و افراد در حاکمیت عربستان به دنبال این مسائل هستند. زمانی که تعامل صورت میگیرد، افرادی که از این تضادها سوء استفاده میکردند و طرحهای اسرائیلی را در منطقه اجرا میکردند تا حدودی بدون پوشش خواهند شد و می توان آنها را چه از طریق خود نظام سعودی و یا ابزار دیگر کنار زد. البته باید گفت که در شرایط تعامل خود به خود افراد تندرو منزوی شوند.
البته سیاستهای جنگ و خونریزی در سطح منطقه خیلی طرفدار ندارد و فعالیتهایی که این افراد در سطح منطقه انجام میدهند منفور است و اینها در وجود تضاد میتوانند کارشان را انجام بدهند و با از بین بردن تضاد زمینه فعالیتها و استمرار این افراد و گروهها از بین میرود.
بندربن سلطان که به سیاستهای تندروانه و جنگطلبانه شناخته می شود، به عنوان یکی از گزینههای جانشینی پادشاه عربستان در محافل خبری مطرح شده است که حمایت آمریکاییها و متعاقب آن اسرائیلیها را پشت سر دارد آیا این مساله امکان دارد وساختار قدرت در عربستان اجازه چنین جایگزینی را می دهد یا خیر؟
من بعید می دانم. اولا طبق وصیت عبدالعزیز فرزندانش باید جانشین شوند و همچنان سلمان و دو نفر دیگر از فرزندان وی در قید حیات هستند.
بحث دومی که وجود دارد اینکه انتقال از نسل دوم و به نسل سوم به سادگی صورت نخواهد گرفت بلکه همراه با تنش و اختلاف خواهد بود و چنین مسالهای ممکن است درگیریهایی را میان جناحهای قدرت ایجاد کند و به طور کل رژیم آل سعود را از اساس تضعیف کند. لذا این انتقال یک انتقال ساده نخواهد بود.
با توجه به دعوت پادشاه عربستان از رئیس جمهور کشورمان و رویکرد تعاملی که از سوی ایران در پیش گرفته شده است به نظر شما آینده روابط ایران و عربستان به چه سمتی خواهد رفت؟
این دعوت از سوی رئیس جمهور قبول می شود یا خیر بحث دیگری است اما من تصور می کنم عربستان سعودی با روی کار آمدن آقای روحانی امیدوار است و این امیدواری مبتنی بر یک نوع برداشت سیاسی است. ایران هم نسبت به عربستان یک نوع امیدواری دارد که از طریق تعامل با عربستان شرایط منطقه از جمله شرایط سوریه، عراق و لبنان تغییر پیدا کند. زمینه این تعامل تا حدی فراهم است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران