استاد کاتوزیان از کجا آمده بود، آمدنش بهر چه بود؟

استاد کاتوزیان از کجا آمده بود، آمدنش بهر چه بود؟
خبر آنلاین
خبر آنلاین - ۱۲ شهریور ۱۴۰۰

یازدهم شهریور هر سال جامعه حقوقی کشور در سوگ اسطوره ای می‌نشیند که به حق وی را پدر حقوق ایران می دانند. امیر ناصر کاتوزیان را امیر حقوقدانان ایران می دانم چرا که او به حق در آسمان حقوق ایران امیری و سروری می‌کند، از تالیفات وزین و پربار این استاد بزرگ که بگذریم منش و اندیشه این انسان وارسته سالها چراغ راه حقوقدانان کشور است،امیر ناصر کاتوزیان نه تنها مولف کتب حقوقی و استاد دانشکده حقوق است که منش و اندیشه ایشان سرمشق تمام عیاری است برای جامعه حقوقی کشور،رفتار و عملکرد ایشان در عمر پربرکتش چراغ راه آزادگی،حق طلبی و مبارزه با ظلم  است. نوشتن برای چنین شخصیت وارسته ای امری است سخت و دشوار ،وی  که در نگارش مطالب سخت و صقیل حقوقی آنچنان قلم فرسایی می کند که گویی رمانی جذاب را تالیف کرده، صاحب قلمی  اندیشمند  که از هر جمله اش هزاران نکته ی حقوقی و اجتماعی و ادبی استخراج می شود.

بدیهی است برای چنین فردی قلم زدن امری است دشوار مگر اینکه بسان  عادت همیشگی دانش آموختگان حقوق که از تالیفات وی راهکار غالب مسائل و پاسخ پرسش ها را در می یابند،از اندیشه های ایشان وام گرفته تا بتوان چند سطری در توصیف استاد آفرید لذا با چنین باوری به سراغ مجموع آثار ایشان رفته از بین تالیفات استاد مجموعه خاطرات وی را که با عنوان از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود انتخاب می‌کنم بلکه  بتوانم از لا به لای سطرهای این مجموعه که به نوعی آینه تمام نمای حوادث زندگی استاد است توشه ای برداشته تقدیم دوست داران ایشان کنم. استاد در پیشگفتار این تالیف و یادگار ارزشمند خویش اصرار دوستان را به نوشتن زندگینامه بهانه‌ای می داند تا چند سطری از حوادث روزگار که بر او گذشته است بنویسد .تا به امروز بزرگان و اندیشمندان بسیاری در وصف این شخصیت بزرگ قلم زدند یقینا اگر سال‌های سال تمامی جراید و خبرگزاری‌ها پیرامون وجود نازنین  امیر ناصر کاتوزیان قلمها بزنند ممکن نخواهد بود تا حق مطلب  به درستی و اکمل ادا شود. با این وجود حسب وظیفه و در مقام ادای تکلیف چند سطری را برگرفته از کتاب خاطرات استاد پیشکش جامعه حقوقی می کنم باشد تا یاد و نام جاودان استاد در  فرهنگ و ادب کشور همانطور که در عالم حقوق می درخشد ،بدرخشد.

"یازدهم شهریور هر سال جامعه حقوقی کشور در سوگ اسطوره ای می‌نشیند که به حق وی را پدر حقوق ایران می دانند"در بین فصول مختلف این کتاب آنچه که لازم است جوانان و همدرسان عزیز در عالم حقوق بدانند دورانی است که استاد  از آن به دوران انفصال و عزلت یاد می‌کند، استاد چنین می فرمایند :《این دوران را که بیش از ۱۰ سال به درازا کشید باید دوران خودسازی نامید با کمال بی نیازی بر حکم اعتراض کردم و با اینکه می‌دانستم سخن حق به جایی نمی‌رسد ناروایی ها را برشمردم تا ستیز با ظلم را در چهره تازه خود ادامه دهم روزی که دفترم را در دانشکده حقوق ترک می کردم گویی دنیا را ترک می کنم چون دنیای خود را بر پایه تعلیم و تحقیق نهاده بودم و اکنون به خواری از آزمایشگاه آن دنیا بیرونم می کردند در حالیکه گناهم تنها ستیز با ظلم و طرفداری از حق بود ولی از آنجا که این پیامد را پیش‌بینی می‌کردم بر خود مسلط بودم و توکلم به خدا بود ندای وجدان را به گوش جان می شنیدم که به پایداری ترغیبم می‌کرد این است که لبخند زنان دانشکده را ترک کردم در راهرو با همکاری برخوردم که ادعای علم داشت و بی بهره از آدمیت بود بی‌اعتنا از کنارم گذشت گویی با ابلاغ دانشگاه در نظر او در حکم هیچ شده بودم بر خود بالیدم که می‌توانم از چنین محیطی بگریزم و آزادی نفس بکشم به خانه رفتم و تا چند سال بعد قدم به دانشگاه نگذارم پس از رفتن من دانشکده نیز به جای خود نماند جمع کثیری از نخبگان خانه نشین شدن و جای خود را به نوخاستگان کم مایه سپردن تا انقلاب فرهنگی به معنای واقعی تحقق پذیرد و سایه شوم جنگ نیز بر ابهت آن بیفزاید *》استاد آنچنان در نقل این روزها با ابهت و بزرگوارانه سخن می راند که گویی در مبارزه‌ ی جانانه حق و ظلم وارد شده تمام قد در دفاع از حق و تحقق عدالت قیام کرده ،ارمغان این تلاش خالصانه پیروز ی حق در میدان مبارزه بوده .

او که با حکم  انضباطی  به بهانه بازسازی نیروی انسانی از دانشگاه اخراج شده است  از این دوران به بهترین نحو به دوران خودسازی یاد می کنند.این دوری از محیط دانشگاه اگرچه بر استاد سخت گذشته اما برای جامعه ی حقوقی ارمغانی ماندگار می آورد. بنا به نقل از استاد یک دهه دوری از دانشگاه منجر به تالیفاتی شد که امروز مجلد هر یک از آثار استاد زینت بخش کتابخانه ی دانشجویان و دانش آموختگان حقوق است.بدون تردید آسمان علم و دانش حقوق کشور با غروب این ستاره درخشان همواره ماتم زده و غمناک خواهد بود و تنها راه تسلی این هجران حرکت بر مدار مسیری است که ایشان ترسیم کرده.
انسانی که با حکمی ناحق از مرجع بی صلاحیتی از تدریس محروم شده است دست از مبارزه بر نداشته و با تنها سلاح خویش که همانا قلم و اندیشه ی وی  بوده به مبارزه با ظلم ادامه می دهند 《تا واپسین  دم هیچگاه زبان انتقاد و اعتراض درکام نکشیدم و تسلیم نشدم*》ایشان در نقد اوضاع و احوال آن‌دوران مقاله انقلاب فرهنگی و تعطیل دانشگاه ها،مظلومی به نام دانشگاه و...را  می نویسند.
تا در دوران عزلت و محرومیت نیز اعتراض خویش را به گوش جاهلان و معاندان علم و دانش رسانده به آنان که تصور می کردند با اخراج وی از دانشگاه می توانند مانع حرکت ایشان بر مسیر عدالت شوند بفهماند که هیچ سد و مانعی بر مسیر حق طلبی و عدالت متصور نیست.

*برگرفته از کتاب خاطرات استاد ناصرکاتوزیان/ ازکجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

* وکیل دادگستری

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خبر آنلاین - ۱۲ شهریور ۱۴۰۰
خبر آنلاین - ۱۲ شهریور ۱۴۰۰