«تک سوار دشت زید» روایتی از رفتن بی بازگشت شهید اسماعیل قهرمانی

«تک سوار دشت زید» روایتی از رفتن بی بازگشت شهید اسماعیل قهرمانی
خبرگزاری میزان
خبرگزاری میزان - ۲۴ خرداد ۱۳۹۹

گلعلی بابایی در گفت‌وگو با خبرگزاری میزان پیرامون کتاب «تک سوار دشت زید» گفت: کتاب «تک سوار دشت زید» زندگی نامه شهید اسماعیل قهرمانی قائم مقام فرماندهی تیپ ۲۷ محمدرسول الله است، این کتاب یازدهمین کتابی است که در مورد فرمانداهان لشکر ۲۷ بعثت نوشته شده و به چاپ رسیده است.

وی پیرامون دلیل نگارش کتاب «تک سوار دشت زید» ابراز کرد: شهید اسماعیل قهرمانی فرمانده‌ای تاثیرگذار در هشت سال دفاع مقدس محسوب می‌شود، وی از ابتدای شکل گیری لشکر ۲۷ بعثت در آن حضور داشت و پس از حضور در عملیات فتح‌المبین فرماندهی لشکر انصار الرسول را بر عهده گرفت، ولی در عملیات فتح المبین نیز شرکت کرد و رشادت‌های فراوانی را از خود به نمایش گذاشت و سر انجام در عملیات رمضان مفقودالاثر شد، همین امر سبب شد تا وظیفه خود بدانم، که این قهرمان را به مردم میهنم معرفی کنم.

بابایی شهید اسماعیل قهرمانی را فرمانده روزها‌ی سخت هشت سال دفاع مقدس دانست و تاکید کرد: عملیات‌های سخت عموما به فرماندهی شهید اسماعیل قهرمانی برگزار می‌شد او فرمانده کار‌های برجسته و اقداماتی تاثیر گذار بر جبهه‌های هشت سال دفاع مقدس بود.

  • بیشتر بخوانید:
  • برای مطالعه تازه‌‌ترین خبرها از انتشارات ۲۷ بعثت اینجا کلیک کنید


وی به فصل‌های ابتدایی کتاب «تک سوار دشت زید» اشاره و بیان کرد: در فصل‌های ابتدای کتاب «تک سوار دشت زید» به دوران کودکی و شیطنت‌های وی پرداخته شده است، او اصالتاً متعلق به آذربایجان شرقی بود، اما در دوران کودکی به شهر گنبد نقل مکان کرد، همین موضوع سبب شده بود او برای مردم ایران ناشناخته باقی بماند.

وی به نقش شهید اسماعیل قهرمانی در انقلاب اسلامی ایران اشاره و بیان کرد: شهید اسماعیل قهرمانی از ابتدا در پیروزی انقلاب اسلامی نقش موثری داشت، او در خاتمه دادن به درگیری‌های کردستان تلاش بسیاری کرد به همین خاطر سوژه‌ای مناسب برای نوشتن کتاب محسوب می‌شد، کارنامه درخشان این شهید بزرگوار در هشت سال دفاع مقدس خبر از شخصیتی ارزشمند دارد.

بابایی شیوه نگارش کتاب «تک سوار دشت زید» را مورد بررسی قرار داد و تصریح کرد: کتاب «تک سوار دشت زید» را از زبان اول شخص نوشتم، هنگام تهیه مصاحبه و کسب اطلاعات خانواده وی در تهران نبودند و این موضوع کار تهیه کتاب را تا حدودی برایم مشکل می‌کرد، اما با این حال با کمک گرفتن از صحبت‌های ضبط شده خود شهید و مصاحبه با نزدیکان وی توانستم کتاب را بنویسم.

این نویسنده کتاب در همین راستا ادامه داد: سِیر تحولات مطرح شده در کتاب «تک سوار دشت زید» به صورت داستان وار مخاطب را با خود جلو می‌برد من تلاش کردم تا پیام‌های کتاب را در متن داستان بگنجانم، زیرا هر یک از فرماندهان بزرگ داستانی برای خود دارند که در جای خود آموزنده است لذا خواننده آرام آرام حقیقت شخصیت قهرمان داستان و هریک از این شهدا را در متن کتابشان در می‌یابد، بدون اینکه مستقیما با پیام و پند و اندرز روبرو شود.

وی پیرامون جذاب‌ترین بخش کتاب «تک سوار دشت زید» ابراز کرد: وقتی که یکی از لشکر‌های ۴۰۰ نفره در محاصره دشمن قرار گرفته بودند و شهید همت دستور عقب نشینی را به همه واحد‌ها اعلام کرده بود همه عقب نشینی کردند، اما یک لشکر پیام را دریافت نکرده بود، آن‌ها به علت آنکه با تانک و توپ دشمن در محاصره قرار گرفته بودند متوجه فرمان شهید همت نشده بودند همه در تلاش و تقلا برای نجات جان آن‌ها بودند، اما ظاهرا هیچ یک از ترفند‌ها پاسخ نمی‌داد لذا شهید اسماعیل قهرمان از فرمانده درخواست کرد تا اجازه دهد با یک موتور به سوی این لشکر در محاصره قرار گرفته برود و دستور را به آنان اعلام کند در ابتدا با مخالفت شهید همت مواجه شد، اما پس از مدتی موافقت به او اعلام شد و او با موتور به سمت لشکر رفت و دستور عقب نشینی را به گوش آنان رساند و سپس آنان را ترک و اقدام به بازگشت کرد، اما این پیک هیچگاه به مبدا باز نگشت و در میان راه مفقود الاثر شد.

بابایی پیرامون چرایی نامگذاری کتاب «تک سوار دشت زید» خاطرنشان کرد: آخرین برگ زندگی اسماعیل قهرمانی در دشت زید رقم خورد، همان زمانی که پیک رهایی محاصره شد و جان خود را برای رساند پیام عقب نشینی به لشکر ۴۰۰ نفری بر کف دست گرفت و با رشادت خود جان تعداد زیادی از رزمندگان را نجات داد. او هرگز پیش فرمانده‌اش باز نگشت گویی خود را طعمه‌ای برای رهایی دیگران کرد، اینکه کدام گلوله، توپ و یا تانک بی رحمانه این تک سوار را در دشت زید نشانه گرفت و آسمانی کرد هرگز مشخص نشد من نام کتاب را اینگونه «تک سوار دشت زید» گذاشتم.



انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خبرگزاری میزان - ۲۴ خرداد ۱۳۹۹
خبرگزاری میزان - ۲۴ خرداد ۱۳۹۹