چرا 'قیامت' نشد؟
"موسوی دستگیر بشه، ایران قیامت میشه"
"کروبی دستگیر بشه، ایران قیامت میشه"
اقدامی که هواداران جنبش سبز در بسیاری از تظاهرات اعتراضیشان، حاکمیت را از آن بر حذر می داشتند، نهایتا اواخر بهمن ١٣٨٩ انجام شد و میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسرانشان تحت بازداشت خانگی قرار گرفتند.
خیلیها میگویند موسوی و کروبی را گرفتند، هزار روز گذشت و قیامتی هم نشد.
اما مجتبی واحدی، فعال سیاسی و مشاور سابق مهدی کروبی میگوید با این که در ظاهر قیامت نشد، حکومت ایران هزینه سنگینی برای این حصر هزار روزه پرداخته است.
آقای واحدی میگوید: "نوع برخورد کینهتوزانهای که رهبر، دادستان کل کشور و رییس قوه قضاییه بعد از گذشت سه سال از حصر این آقایان نسبت به آنها میکنند نشان میدهد که از هزینه ناشی از رفتار آنها قبل از حصر و بعد از حصر خیلی عصبانی هستند."
به گفته آقای واحدی "همینقدر که هنوز که هنوز است هیچ کس در جمهوری اسلامی رسما جرات نمیکند مسئولیت بازداشت اینها را بپذیرد و هر روز یک جور حرف میزنند، نشان میدهد که بازداشت اینها کمهزینه نیست."
احمد سلامتیان، تحلیلگر سیاسی ساکن پاریس هم عقیده دارد اعتراض به حصر این سه رهبر سیاسی بسیار شدیدتر و پردامنه تر از موارد مشابه آن بعد از انقلاب سال ۵٧ بوده است.
هزار روز از حصر موسوی و کروبی گذشت: 'قیامت' نشد
هزار روز پیش بود که حصر خانگی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی، رهبران جنبش سبز با کشیده شدن دیواری فلزی در مقابل خانه میرحسین موسوی آغاز شد. بهمن دارالشفایی نگاهی انداخته است به واکنش هواداران میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد به حصر آنها.
بشنویدmp3
برای پخش این فایل، نرم افزار "جاوا اسکریپت" باید فعال شود و تازه ترین نسخه "فلش" نیز نصب شده باشد
تازه ترین نسخه "فلش" اینجا قابل دریافت است
پخش ویدیو با ویندوز میدیا پلیر
او میگوید: "واقعیت این است که رفع حصر، بعد از هزار روز، هنوز مطالبه بخش عمدهای از جامعه است و اگر آن را با سرکوبهایی که در ۳۴ سال عمر جمهوری اسلامی صورت گرفته و اعتراضهایی که به آنها شده مقایسه کنیم، از مستمرترین اعتراضات است."
به گفته آقای سلامتیان "نباید فراموش کنیم که در دوران حصر آیتالله منتظری حتی با در نظر گرفتن مقام مرجعیت ایشان، یا حصر مراجع دیگری مثل آیتالله شریعتمداری، میزان استمرار اعتراض نسبت به آن حصرها کمتر از حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد بوده است."
"کسانی را که همیشه سردمدار تظاهرات خیابانی بودند، رادیکال نامیدند و تاکید کردند که حساب این افراد از جنبش سبز جداست. و به نظر من همین باعث شد کسانی که آمادگی تظاهرات شجاعانه در برابر حکومت داشتند به دست بعضی از وابستگان به خود جنبش منزوی شدند"
مجتبی واحدی
با این حال این واقعیت وجود دارد که حضور خیابانی معترضان بعد از حصر خانگی رهبرانشان عملا متوقف شد و چند فراخوانی هم که داده شد با استقبال چندانی روبرو نشد.
بسیاری از ناظران یکی از دلایل اصلی این کم شدن حضور خیابانی معترضان را سرکوب حکومت و برخورد شدید با معترضان دانسته اند. در تظاهرات هفته های آخر سال ٨٩ دست کم ۴ نفر در خیابانهای تهران و شیراز کشته شدند و تعداد زیادی از بازداشتشدگان نیز به زندانهای طولانی مدت محکوم شدند.
احمد سلامتیان اعتقاد دارد سرکوب به تنهایی باعث فروکش کردن اعتراضات خیابانی نمیشود بلکه این ناتوانی جامعه سیاسی در برای مقابله با سرکوب است که اشکال پرهزینه اعتراض را منتفی میکند.
احمد سلامتیان میگوید: "فقدان سلسله مراتب تشکیلاتی در جامعه ایران منجر به این میشود که قربانیان سرکوب و خشونت زود طعمه سرکوب میشوند و در برابر سرکوب تنها هستند. ما در کشورمان دارای کمیتههای حمایت از زندانیان سیاسی که بتوانند هزینهها و مخارج آنها را در درازمدت تامین بکنند نیستیم."
البته به اعتقاد احمد سلامتیان این به این معنی نیست که سرکوب میتواند به طور کلی جلوی موج اعتراضی را بگیرد، بلکه باعث میشود جامعه به سمت شیوههای کمهزینهتر اعتراض برود
او میگوید: "جامعه هر زمانی که توانسته ابزاری پیدا کند که هزینه متمرکز سرکوب را به طور مشخص روی اجزای گمنام و پراکنده خود کمتر کند، به عنوان نمادین از آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد پشتیبانی شده.
"ناتوانی در مقابله با سرکوب خشن بسیاری از ناظران یکی از دلایل اصلی این کم شدن حضور خیابانی معترضان را سرکوب حکومت و برخورد شدید با معترضان دانسته اند"اعم از اینکه در راهروی مترو بوده، در یک محل مسابقه فوتبال بوده، در یک میتینگ انتخاباتی بوده، یا در مطبوعاتی که گاه گدار فرصت بیان مطلب کردهاند."
خلا رهبریبا فروکش اعتراضات خیابانی پس از حبس خانگی موسوی و کروبی خلا رهبری آنان محسوس است
همزمان با حصر رهبران جنبش سبز و برای پر کردن خلا رهبری، گروهی با عنوان شورای هماهنگی راه سبز امید اعلام وجود کرد. گروهی که با آنکه اعضای آن اعلام نشدند اما با توجه به حمایت ضمنی آقایان موسوی و کروبی در آخرین روزهای پیش از حصر، برداشت عمومی این بود که متشکل است از مشاوران و نزدیکان موسوی و کروبی.
اما این گروه علی رغم چند بار فراخوان دادن برای تجمعهای خیابانی بعد از بهمن ۸۹، نتوانست رهبری معترضان را در دست بگیرد و تفاوت بین جمعیت گسترده ۲۵ بهمن ۸۹ با فراخوانهایاین گروه و افراد و گروههای دیگر نشان داد جایگاه میرحسین موسوی و مهدی کروبی با کسانی که حتی به آنها منتسب هستند تفاوت دارد و خلا این دو به راحتی پرشدنی نیست.
"ما در کشورمان دارای کمیتههای حمایت از زندانیان سیاسی که بتوانند هزینهها و مخارج آنها را در درازمدت تامین بکنند نیستیم"
احمد سلامتیان
مجتبی واحدی که خود یکی از مشاوران سابق مهدی کروبی بود که تا مدتی سخنگوی غیررسمی او در خارج از کشور به شمار میرفت، علاوه بر سرکوب شدید حکومت و خلا رهبری، عامل دیگری را هم در افول حرکتهای خیابانی موثر میداند: "در طول حدود بیست ماه از آغاز جنبش سبز تا حصر و حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد، از داخل جنبش اظهارنظرهایی شد که منجر به ریزش از بدنه جنبش شد، و اتفاقا کسانی را که همیشه سردمدار تظاهرات خیابانی بودند، رادیکال نامیدند و تاکید کردند که حساب این افراد از جنبش سبز جداست. و به نظر من همین باعث شد کسانی که آمادگی تظاهرات شجاعانه در برابر حکومت داشتند به دست بعضی از وابستگان به خود جنبش منزوی شدند."
با پیروزی حسن روحانی و باز شدن نسبی فضای سیاسی در ایران، نام موسوی، کروبی و رهنورد کم کم به خبرگزاریها و روزنامههای داخلی باز شد و سوال از وضعیت آنها به یکی از سوالهای همیشگی خبرنگاران از مسئولان حکومتی تبدیل شد.
باید دید این تغییر فضا، چه زمانی به آزادی رهبران جنبش سبز خواهید انجامید؟ آیا همانطور که حسن روحانی در یکی از سخنرانیهای انتخاباتیاش گفت بعد از چند ماه میتواند این وعده را که خواسته بخش قابل توجهی از هوادارانش است برآورده کند؟
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران