در جست و جوی سخن نو

در جست و جوی سخن نو
خبرگزاری جمهوری اسلامی
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۴ فروردین ۱۳۹۶

در جست و جوی سخن نو تهران- ایرنا- روزنامه ایران درباره مواضع اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری در خصوص برجام به گفت وگو با محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه پیروان پرداخت و آورد: نقطه عطف مذاکرات هسته ‌ای، جمله معروف حضرت آقا بود که در این مقطع تاریخی باید «نرمش قهرمانانه» داشته باشیم. این تعبیر به کلی سیاست ‌های راهبردی را تغییر داد و قرار شد با تعامل سازنده، وارد بازی برد- برد با رقبا شویم.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: یکی از اتهاماتش «تصویب برجام در ۲۰ دقیقه» است؛ تا واپسین روزهای مجلس نهم شورای اسلامی، هم‌مسلکانش وی را متهم کردند که همراه علی لاریجانی برای پشتیبانی از دولت، مصوبه پارلمان درباره «برجام» را در چشم به هم زدنی تصویب کرد و به عنوان یکی از اعضای تأثیرگذار هیأت رئیسه مجلس، اجازه نداد نمایندگان طرح‌های تکمیلی مصوبه «برجام» را به صحن بیاورند. باهنر هم طرح این ادعاها، هم ادعای بی اثر بودن «برجام» را «ظالمانه» می‌داند و معتقد است گسترده شدن دامنه این بحث در مجلس شورای اسلامی، تنها از کیفیت کار می‌کاست و چه بسا به سود طرف دیگر مذاکره تمام می‌شد. او همچنین معتقد است طرح‌ هایی که با نام تکمیل «برجام» پیشنهاد می‌شد، هدفی غیر از متوقف کردن این مصوبه در پارلمان نداشت.

"این تعبیر به کلی سیاست ‌های راهبردی را تغییر داد و قرار شد با تعامل سازنده، وارد بازی برد- برد با رقبا شویم"باهنر معتقد است «برجام» ناگزیر بود و بر این باور است نباید تابلوی اصولگرایان در انتخابات سال آینده، «ضد برجام» باشد. مشروح گفت‌ وگوی «ایران» با دبیرکل«جبهه پیروان» را در زیر می‌خوانید...** سال آینده انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار می‌شود، فضای کلی را چگونه می‌بینید؟ما یک سری تجربیات داریم که ممکن است تکرار نشود؛ این تجربیات را که کنار هم بنشانیم، پارادوکس به وجود می‌آورد. یکی از تجربه‌ها این است که معمولاً رؤسای جمهوری در ایران، دو دوره‌ای هستند. نه تنها در ایران، بلکه در دیگر کشورهای دموکراتیک نیز هم همین طور است.من شنیدم در کل تاریخ دموکراتیک دنیا تنها ۱۸-۱۷ رئیس جمهوری بوده‌اند که برای بار دوم انتخاب نشده‌اند. در ایران تا به حالا سابقه نداشته که دوران ریاست جمهوری، یک دوره‌ای باشد.

دو رئیس جمهوری اول یعنی بنی صدر و شهید رجایی، دولتشان به اتمام نرسید. نکته دومی که وجود دارد این است که ما تا قبل از انتخاب آقای روحانی، رئیس جمهوری ۲.۵۰درصدی نداشتیم. باید ریزش ‌ها و رویش ‌های رأی آقای روحانی را بررسی کرد، چون روحانی دم مرزی رأی آورده است و اگر ریزش آرایش بیش از رویش ‌ها باشد، مشکل ایجاد می‌کند.از طرفی همه امیدواری دولت و طرفدارانش این است که حس می‌کنند روحانی رقیب جدی ندارد. نکته دیگر که در یک کشور دموکراتیک نقطه ضعف است، این است که انتخابات عموماً هیجانی است و این باعث شده که سه رئیس جمهوری اخیرمان- فارغ از قضاوت درباره عملکرد و شایستگی‌شان - یک ماه آخر رئیس جمهوری شدند. بعضی‌ها هم مثل احمدی‌نژاد ۱۰ روز آخر رئیس جمهوری شد.

"او همچنین معتقد است طرح‌ هایی که با نام تکمیل «برجام» پیشنهاد می‌شد، هدفی غیر از متوقف کردن این مصوبه در پارلمان نداشت"احمدی ‌نژاد فقط خودش تصور می‌کرد به پاستور می‌رود؛ احدی از فعالان سیاسی کشور برداشت شان این نبود که او رأی می‌آورد و نخستین بار هم بود که انتخابات به دور دوم رفت. اگر مجموعه این مسائل را دورهم جمع کنیم، تحلیل کردن یک مقدار سخت می‌شود. اما می‌توان گفت اگر آقای روحانی به مرحله دوم بیفتد، با هرکس به مرحله دوم برود، قطعاً باخته است. باید مرحله اول کار را تمام کند.** اشاره کردید برگ برنده روحانی این است که رقیب توانمندی ندارد؛ چرا اصولگرا‌ها در وضعیتی قرار گرفتند که نمی‌توانند رقیب قدری برای او بیابند یا به میدان بیاورند؟یکی از مشکلات کشورما که بارها هم گفته شده این است که دو سه حزب قدر و چارچوب مند نداریم؛ من در غیبت احزاب قدرتمند، نگران آینده مردم سالاری دینی هستم. همین باعث شده جناح‌ها با همدیگر رقابت کنند نه احزاب.

جناح‌ ها هم زمان انتخابات ۸۰-۷۰ درصد انرژی‌شان صرف وحدت خودشان می‌شوند. یک نکته دیگر که براساس نظرسنجی و پایش است، حدود ۲۰ درصد جامعه ما ۲۴ ساعت قبل از انتخابات تصمیم نگرفته‌اند به چه کسی رأی بدهند. خیلی آدم‌ ها را در کشور داریم که از عملکرد دولت آقای روحانی ناراضی هستند اما خیلی هم به اصولگرایان علاقه ندارند؛ منتظر می‌مانند تا ببینند چه کسی از اصولگرایان معرفی می‌شود؛ ممکن است کسی در بیاید و بگویند این بهتر از روحانی است؛ ممکن است کسی باشد که بگویند روحانی هر قدر خراب کرده باشد به او رأی می‌دهیم چون رقیبش برای ما قابل هضم نیست.** در سه انتخابات گذشته که شما اشاره کردید، چهره‌های شاخص اصولگرا وارد رقابت شدند. در این دوره هیچ فرد شاخصی اعلام آمادگی نکرده است. تفاوت این دوره انتخابات با ادوار قبلی چیست که این گونه پیش‌بینی می‌شود چهره‌های شاخص اصولگرا به میدان نخواهد آمد؟در ذهن هر کس یکی از پارامترهایی که گفتم پررنگ‌تر است؛ مثلاً کسی معتقد است ریاست جمهوری در کشور ما ۸ ساله است و اگر هم داعیه رئیس جمهوری دارد برای انتخابات سال ۱۴۰۰ می‌گذارد؛ چون می‌گویند ریسک انتخابات سال ۹۶ بالاست.

"باهنر معتقد است «برجام» ناگزیر بود و بر این باور است نباید تابلوی اصولگرایان در انتخابات سال آینده، «ضد برجام» باشد"دلیل دیگر این است که حس می‌کنند اصولگرایان به وحدت نمی‌رسند. خودشان اصولگرا هستند؛علاقه‌مندند یک اصولگرا رأی بیاورد؛ داعیه هم دارند، اما احساس شان این است اصولگرایان نمی‌توانند به جمع بندی برسند و به اصطلاح خراب می‌شوند. از طرف دیگر پدیده‌هایی مثل آقای احمدی‌نژاد هستند؛ چه کسی تصور می‌کرد آقای هاشمی را پشت سر بگذارد. خدا درجات آقای هاشمی را متعالی کند؛ محبوبیت ایشان در زندگی پرفرازو نشیب‌شان تغییر کرد اما با تجلیلی که روز تشییع پیکرشان شد، حسابی عاقبت به خیر شد و خاطره خوشی ماند. این گذشته‌ ها را نباید فراموش بکنیم.

پدیده‌های سیاسی ما نایابند و یک دفعه آدم گمنامی می‌آید و رأی می‌آورد؛ چون فضای انتخابات ما هیجانی است.** پیش‌ بینی می‌کنید اصولگرای شاخص وارد میدان شود؟تلاش می‌کنیم بشود.** به نظر می‌رسد اصولگرایان برای اینکه فضا دو قطبی نشود، خودشان خیلی تمایل ندارند چهره شاخصی بیاید. از طرفی برخی معتقدند اگر چهره شاخصی بیاید، مردم رأی سلبی داده و حتماً به رقیبش یعنی آقای روحانی رأی می‌دهند. اما اگر دو قطبی نشود، درصد مشارکت پایین می‌آید و رأی روحانی متعاقب آن پایین می‌آید.این را قبول ندارم؛ علاقه‌ام حضور حداکثری است.** حضور حداکثری یک نامزد قوی می‌خواهد...حضور حداکثری ربطی به نوع انتخابات ندارد؛ سرمایه اجتماعی ما را بالا می‌برد؛ حتماً باید حضور حداکثری باشد و حتماً هم می‌خواهیم کاندیدای خودمان رأی بیاورد. دو قطبی ای که حضرت آقا در مشاوره به آقای احمدی‌نژاد به آن اشاره کردند، متفاوت بود؛ منظور حضرت آقا احتمالاً دو قطبی خشنی بود. رقابت باید جدی باشد؛ معقول باشد؛ تخریب نباشد بداخلاقی و زیرآب زنی نباشد.** یکی از نکات قابل تأمل این است که اصولگرایان در سه دوره اخیر نتوانستند گزینه خود را راهی پاستور کرده و پیروز انتخابات ریاست جمهوری شوند.

"نه تنها در ایران، بلکه در دیگر کشورهای دموکراتیک نیز هم همین طور است.من شنیدم در کل تاریخ دموکراتیک دنیا تنها ۱۸-۱۷ رئیس جمهوری بوده‌اند که برای بار دوم انتخاب نشده‌اند"احمدی ‌نژاد هم نامزد اصولگرایان نبود؛ خودش هم اعلام کرد؛هر چند بعد‌ها مورد حمایت طیفی از اصولگرایان بود. فکر می‌کنید چرا اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری پیروزی نداشتند؟یک مقدار باید ادبیاتمان اصلاح شود؛ تعاملاتمان اصلاح شود؛ باید یک مقدار حرف نو بزنیم. یکی از مشکلات جدی ما که بعضی وقت‌ها ما را هم به خاطر آن نصیحت می‌کنند این است که شما متولی نظام نیستید؛ ممکن است ما به بعضی نهادهای حکومتی نقد هم داشته باشیم اما خود را مسئول می‌دانیم دفاع کنیم. در همین انتخابات اخیر ۱۲ هزار نفر برای انتخابات مجلس ثبت‌نام کردند. شورای نگهبان هم صلاحیت حدود ۶۰۰۰ نفر را تأیید کرد و صلاحیت حدود ۶۰۰۰ نفر را رد کرد یا احراز نکرد.

بنده به‌عنوان فعال سیاسی می‌توانم یک تعدادی را بشمارم که صلاحیتشان بی خود تأیید شد و یک عده‌ای را بشمارم که بی‌خود رد صلاحیت شدند و حق شان ضایع شد. این انتقادها یک جایی خریدار دارد یا اینکه گاهی آن قدر در برخی حوزه‌های انتخابیه تقلب و تخلف می‌شود که انتخابات باطل می‌شود.خب در چنین وضعیتی اینکه بگوییم هیچ تقلبی در کشور نمی‌شود، بی خود است. البته کسی هم بگوید تقلب در حد جابه‌جایی ۱۵-۱۰ میلیون است، دعوا و فتنه می‌شود. در کل اصولگرایان معمولاً بخشی از آرایشان را به خاطر حمایت از نهادهای حکومتی از دست می‌دهند.طیفی معتقدند اصولگرایان نمی‌برند چون حاضر نیستند یا ملاحظاتی دارند که با طیف تندرو، مرزبندی نمی‌کنند. بعضی اصولگرایان مسائلی را مطرح می‌کنند که مورد پسند مردم نیست و به حساب کل اصولگرایان نوشته می‌شود...هم هست و هم نیست؛ فرض کنید طیف اصولگرا یک ستون آدم به طول صد متر است.

"نکته دومی که وجود دارد این است که ما تا قبل از انتخاب آقای روحانی، رئیس جمهوری ۲.۵۰درصدی نداشتیم"من که وسط ایستاده‌ام و به اصطلاح می‌خواهم این سطوح صد نفره را مدیریت کنم اگر به ۱۰ نفر جلویی بگویم کلاه بیاور، سر می‌آورند. ۱۰ متر آخر هم اصولگرا هستند اما در گوشمان می‌گویند ما اصولگراییم، اما به کسی نگویید؛چون می‌خواهیم با اصلاح‌طلبان زندگی کنیم. ما باید هر صد متر را داشته باشیم؛ برخی‌ها می‌گویند ۲۰ متر اول و آخر را که لیبرال و رادیکال هستند کنار بگذارید. خود اصلاح‌طلبان هم طیف تندرو دارند اما کنار نمی‌گذارندشان؛ دلشان را به دست می‌آورند؛ توصیه می‌کنند آرام‌تر باشند...** سرعت در حرکت با اختلاف در مبانی فرق می‌کند؛ بحث «برجام» که جنابعالی اشاره کردید در اصولگرایان هم موافق و هم مخالف جدی دارد...تابلو ما نباید ضد برجام باشد؛ ولی بعضی وقت ‌ها ضد برجام می‌شود.«برجام» در حال اجراست و دیدگاه‌های متفاوتی در داخل کشور مطرح است؛ عده‌ای معتقدند توافق هسته‌ای هیچ دستاوردی نداشته است و بعضی‌ها هم با تعبیری حتی بحث خیانت مذاکره‌کنندگان را مطرح می‌کنند. ** جنابعالی در ایام...

بررسی «برجام» در مجلس شورای اسلامی، جزو هیأت رئیسه بودید؛ این تعابیر را می‌پذیرید؟برجام اتفاقی است که باید می‌افتاد و راه گریزی از آن نبود.** چرا استراتژی تغییر کرد؟دلایل زیادی داشت؛ رقیب ما به نا حق، علیه ما وحدت جهانی ایجاد و این گونه القا کرده بود که ایران هم برای منطقه و هم جهان، خطرناک است. حرف‌های بی‌ربطی بود؛ با این همه موفق شده بودند اتحاد جهانی به وجود آورده و تحریم‌های سنگین و ظالمانه‌ ای علیه ما وضع کنند. من قبلاً هم گفته‌ام اگر کسی تصور می‌کند با رفع تحریم‌ ها، همه مشکلات ما حل خواهد شد، قطعاً اشتباه کرده است. اما معنایش این نیست که اگر تحریم‌ها رفع نمی‌شد، ما می‌توانستیم مسائل مان را حل کنیم. هم در زمان دولت قبلی و هم در دولت فعلی گفته‌ام سهم مشکلات اقتصادی ما از تحریم ۳۵ درصد بود و مابقی مسائل مدیریتی، ناشی‌گری، تندروی، بی تدبیری و قس علیهذا بود؛ اما باید توجه داشت پایه رفع ۶۵ درصد مشکلات، همان ۳۵ درصدی است که بواسطه تحریم‌ها به وجود آمده بود.

"احمدی ‌نژاد فقط خودش تصور می‌کرد به پاستور می‌رود؛ احدی از فعالان سیاسی کشور برداشت شان این نبود که او رأی می‌آورد و نخستین بار هم بود که انتخابات به دور دوم رفت"براین اساس بر پایه بیانات حضرت آقا مبنی بر «نرمش قهرمانانه» یک دیپلماسی خوب، قوی و قدرتمند شروع شد؛ در واقع یک جنگ جدی شروع شد و سرداران دیپلماسی بخوبی مبارزه و گفت‌و‌گو کردند. ایده آل ما این بود که ۱۰ گل بزنیم و هیچ نخوریم؛ اما ۷ تا گل زدیم ۳ تا هم خوردیم. کاش نخورده بودیم؛ اما در نهایت پیروز شدیم.** می‌شد گل نخورد؟هدف باید همیشه والاتر از آن چیزی باشد که قابل دسترس است؛ منظور بلندپروازی و قدم زدن در ابرها نیست. حضرت آقا زمانی فرمودند اصولگرایی بین ایده آل فکر کردن و واقعیات است؛ باید اینها را با هم چفت و بست بزنیم؛ نمی‌شود فقط در ابرها قدم بزنیم. همین امروز اگر کسی از من سؤال کند:«دلت می‌خواست برجام شروع نمی‌شد؟» می‌گویم: نه؛ برجام یک واقعیت بود.

فرماندهان دیپلماتیک ما هم خوب کار کردند و جزو کارهای موفق بود. الان هم «پسابرجام» و بحث اجرای تعهدات است. از قبل پیش‌بینی می‌شد وحضرت آقا بارها و بارها فرمودند اینها به تعهدات خود عمل نمی‌کنند؛ همه ما این واقعیت را می‌دانستیم که طرف ما، آدم‌هایی هستند که اولاً تا بتوانند تعهد نمی‌دهند و اگر تعهد هم بدهند، زیرش می‌زنند. اما اینکه یکی بگوید هیچ اتفاقی نیفتاده است، خب ظالمانه است؛ چون خیلی اتفاقات افتاده است؛ خیلی از تحریم‌ها برداشته شده و می‌توان مجموعه‌ای از تحریم‌هایی که رفع شد از جمله فروش نفت، بیمه بازرگانی و... را ردیف کرد.

"اما می‌توان گفت اگر آقای روحانی به مرحله دوم بیفتد، با هرکس به مرحله دوم برود، قطعاً باخته است"یک تعدادی هم مانده است که این حتماً به خاطر خلف وعده طرف مقابل است. تردید نکنید قرار ما این بود که تحریم‌ها در یک نقطه برداشته شود؛ الان همه تحریم‌های ناشی از مسائل هسته‌ای را برنداشتند؛ ثانیاً به میدان‌های دیگر رفتند و می‌خواهند یکسری تحریم جدید را به وجود آورده یا تحریم‌های قبلی «آیسا» را تمدید کنند. بعضی جاها هم جست‌و‌جو می‌کنند تا از منافذ و به تعبیری سوراخ‌های تفاهمنامه استفاده کنند. اگر ما دقت بیشتری کرده بودیم، این فضاها به وجود نمی‌آمد. البته بعضی چیزها را می‌دانستیم اما در عمل نتوانستیم طرف مقابل را قانع کنیم.** اشاره کردید «برجام» ضرورت ملی بود و تلاش ملی هم شد تا به نتیجه برسد.

طیفی از منتقدان «برجام»، علاوه بر دولت به مجلس هم نقد دارند؛ مثلاً عنوان می‌کنند تصویب «برجام» در مجلس، ۲۰ دقیقه‌ای بود؛ بدون اینکه مصلحت‌ سنجی و منافع ملی لحاظ شود. بخشی به شما و آقای علی لاریجانی که اداره جلسات را به عهده داشتید انتقاد داشته و می‌گویند هواداری شما از دولت، باعث شد آن «ملاحظات ملی» در تصویب «برجام» لحاظ نشود. این انتقاد وارد است؟اگر بخواهیم منصفانه ببینیم، باید به روند نگاه کنیم. مذاکرات منتهی به «برجام» ۱۸ -۱۷ ماه طول کشید؛ مجلس طی این فرآیند، مرتب موضوع را رصد می‌کرد. در مسیر خیلی تلاش می‌شد نقاط ضعف به حداقل برسد.

"یک نکته دیگر که براساس نظرسنجی و پایش است، حدود ۲۰ درصد جامعه ما ۲۴ ساعت قبل از انتخابات تصمیم نگرفته‌اند به چه کسی رأی بدهند"ایده آل ما این بود نقاط ضعف به صفر برسد، اما همان موقع هم می‌دانستیم شاید نرسد. مثالی می‌زنم؛ برای اینکه یک موشک را به هوا بفرستیم، سالها و روزها مطالعه، طراحی و برنامه‌ریزی می‌شود اما در نهایت موشک در یک لحظه به هوا پرتاب می‌شود. مجلس هم در روند مذاکرات، نظارت خود را داشت و بالاخره باید در جایی یک ماده واحده به تصویب می‌رسید که هم اقتدار مجلس را حفظ کند و هم بعداً بتواند نظارت داشته باشد. نکته دیگر این است که عموم مجلس نمی‌تواند وارد بحث‌های ریز کارشناسی بشود؛ نه تخصصش را دارد و نه توانش را. همیشه مسائل مهم ابتدا به کمیسیون‌ها می‌رود تا کارهای تخصصی و کارشناسی روی آن انجام شود و بعد به صحن بیاید.

ممکن است به بعضی نمایندگان بربخورد اما تغییرات یک مصوبه در صحن علنی مجلس، عموماً اصلاح‌کننده نیست و ممکن است کار را خراب‌تر کند. از این مثال‌ها زیاد داریم، گاهی با یک حرف و صحبت، با دعوا و شعار، تریبون خاموش کردن یا روشن کردن تغییراتی در صحن علنی اتفاق می‌افتد که کار را خراب می‌کند.«برجام» یک متن تخصصی و پیچیده‌ای بود که همه مقامات درباره آن بحث کردند و اگر یک کلمه‌اش بالا و پایین می‌شد، می توانست خسارت بار شود. بعضی نمایندگان نه برای اینکه «برجام» اصلاح شود، بلکه برای اینکه به تصویب نرسد، صدها پیشنهاد مطرح کرده بودند که یا زمان را به عقب می‌انداخت یا جلوی کیفیت را می‌گرفت .در حالی که مصوبه مجلس نتیجه ماه‌ها کار تخصصی بود. اینکه بگویند ۲۰ دقیقه‌ای تصویب شده، خیلی ظالمانه است؛ چون ماه‌ها کار شده بود. اگر قرار بود این موضوع در صحن علنی مجلس پهن شود، هم زمان و هم کیفیت کار را از دست می‌دادیم و ممکن بود چیزی تصویب کنیم که به نفع دشمن شود.** مدتی یک تعبیری راه افتاد که دستاورد برجام «تقریباً هیچ» است...حتماً این طور نیست؛ اگر بخواهیم فقط یک قلم از دستاوردها را بگوییم این است که ما در اوج تحریم‌ها ۷۰۰ هزار بشکه نفت می‌فروختیم؛ الان سه میلیون بشکه می‌فروشیم.

"خودشان اصولگرا هستند؛علاقه‌مندند یک اصولگرا رأی بیاورد؛ داعیه هم دارند، اما احساس شان این است اصولگرایان نمی‌توانند به جمع بندی برسند و به اصطلاح خراب می‌شوند"در زمان تحریم خیلی دردسر داشت تا پولمان به دستمان برسد؛ الان یکی دو تا مانع دارد، ولی قابل عبور است. یادمان نرود در اوج تحریم‌ها اعلام نشد اما عملاً نفت در مقابل غذا یا نفت در مقابل دارو بود. فقط برای وارد کردن دارو، باید کلی بوروکراسی پیچیده بین المللی را طی می‌کردیم. الان نفت ما می‌فروشد؛ بازرگانی و بیمه راه افتاده است؛ رفت و آمد داریم؛ اما در جواب این سؤال که «آیا ۱+۵ به همه تعهدات عمل کرده؟» باید گفت: نه؛ نکرده است.** یک عده می‌گویند اگر «برجام» مؤثر بود، چرا اثرش در سفره‌های مردم دیده نشد؟برای جواب این سؤال باید به قبل‌تر برگردیم؛ یک انتقاد به دولت وارد است که در بدو امر تبلیغ زیادی کرد که اگر توافق هسته‌ای منعقد و تحریم‌ها رفع شود، همه چیز حل می‌شود. این اشتباه استراتژیک دولت بود؛ نکته دوم اینکه بعضی از پارامترهای اقتصادی، زمانبر است و نتیجه‌اش با فاصله مشخص می‌شود؛ اگر ما سال ۹۳ سرمایه‌گذاری جدیدی نداشتیم، نتیجه سوء‌اش را سال ۹۵ می‌بینیم؛ اگر سال ۹۵ سرمایه‌گذاری بشود، سال ۹۷ جواب می‌دهد.

نکته سوم که پیش‌تر هم گفته‌ام این است که امنیت و احساس امنیت، یا رفاه و احساس رفاه دو مقوله جداست. برخی فکر می‌کنند این دو پارامتر یکی است. ممکن است جایی امنیت باشد، اما احساس امنیت نباشد؛ رفاه باشد اما احساس رفاه نباشد.** یا برعکس؟بله؛ رونق و تورم هم همین‌طور است. دوستان می‌گویند تورم ۴۵ درصدی را رساندیم به ۹ درصد. اما همه این را حس نمی‌کنند؛ طرف می‌رود پنیر بخرد، می‌بیند گران شده است.

"از طرف دیگر پدیده‌هایی مثل آقای احمدی‌نژاد هستند؛ چه کسی تصور می‌کرد آقای هاشمی را پشت سر بگذارد"نهادی که آمار می‌دهد، آمار درست داده است؛ ۱۰۰ قلم کالایی از جمله مسکن را حساب کرده و نرخ تورم را اعلام کرده است. اما باید توجه داشت قیمت مسکن سه سال است، ایستاده و ۱۰ درصد کاهش تورم، ناشی از توقف قیمت مسکن بوده است. از طرف دیگر تشدید رکود، کاهنده تورم است. نقدی که قبلاً هم به دولت مطرح کردم این است که هدفگذاری برای تورم یک رقمی اشتباه است.آقای روحانی در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، گفت می‌خواهیم هم چرخ سانتریفیوژهایمان بچرخد، هم چرخ زندگی مردم. تحریم‌ها برداشته شده است، اما این چرخ، نمی‌چرخد.** رشد ۶ درصدی کجای این معادله است؟۶ درصد رشد اقتصادی دروغ نیست؛ آمار درستی است؛ اما رشد اقتصای یک ماهه یا دو ماه اثری در زندگی مردم ندارد.مثالی می‌زنم؛ همه قبول داریم از زمستان به سمت تابستان، هوا گرم می‌شود.

اما در این میان یک روز از روز قبلش ۵ درجه سردتر می‌شود یا ممکن است یک روز از روز قبلش ۱۵ درجه گرمتر بشود. کسی نمی‌گوید چون امروز هوا ۱۵ درجه گرمتر شده، بناست تا تابستان روزی ۱۵ درجه گرم شود. ممکن است یک ماه فروش نفت مان از ۱.۵ میلیون بشکه، به دو میلیون بشکه برسد؛ این خودش دو واحد درصد رشد تعریف می‌کند؛ اما می‌توانیم هر ماه یک میلیون بشکه به فروش مان اضافه کنیم؟ قاعدتاً به ۳ میلیون بشکه رسیدیم، متوقف می‌شود. بنابراین چنین مانورهایی زیبنده نیست. اینها مطالبه عمومی ایجاد می‌کند و برخی‌ها که محاسبه دقیق ریاضی نمی‌دانند، سوء ظن پیدا کرده و فکر می‌کنند بهشان دروغ گفته شده است.

"خدا درجات آقای هاشمی را متعالی کند؛ محبوبیت ایشان در زندگی پرفرازو نشیب‌شان تغییر کرد اما با تجلیلی که روز تشییع پیکرشان شد، حسابی عاقبت به خیر شد و خاطره خوشی ماند"الان وقت برای دولت خیلی تنگ است؛ مجموعه افکار عمومی، منصف است. مردم نمی‌خواهند تا انتخابات اردیبهشت ماه مسأله اشتغال حل شود، اما یک روزنه‌هایی می‌خواهند. برای خانواده‌ای که ۵-۴ فارغ‌التحصیل بیکار دارد باید این امید به وجود بیاید که یک نفرشان شاغل خواهد شد. این حس تا به مردم نرسد، می‌گویند رکود همان ۵- درصد است.** با توجه به مواضع ضد برجامی ترامپ در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری امریکا، تأثیر روی کار آمدن وی را در مسیر اجرای«برجام» چگونه می‌بینید؟ببینید هر کدام از طرفین گروه ۱+۵، به تنهایی می‌توانند زیر کل «برجام» بزنند؛ اما اولاً مکانیزم برهم زدن توافق راحت نیست و ثانیاً طرفی که زیر تعهداتش می‌زند، دیگر نمی‌تواند یک اتحاد جهانی علیه ما به وجود آورد. ما هم می‌توانیم زیر «برجام» بزنیم؛ فقط امریکا نیست که بتواند این توافق را پاره کند؛ ما هم می‌توانیم آتشش بزنیم و همواره هم این گزینه روی میز ما هست.

این گونه نیست که ما گزینه خروج از «برجام» را از روی میز برداشته باشیم؛ اما برخی معتقدند الان به آن نقطه رسیدیم که این طور نیست؛ الان به آنجا نرسیدیم. درست است که آنها بی‌تعهدی می‌کنند و فشار غیرمنطقی می‌آورند؛ در مقابل ما هم باید دیپلماسی فعال داشته باشیم و حقمان را به صورت کامل بگیریم. برخی‌ها در کشور می‌گویند:«کاش از روز اول، برجام نبود» من قبول ندارم. بعضی‌ها می‌گویند:«کاش امضا نمی‌شد» این را هم قبول ندارم. بعضی‌ ها می‌گویند:«حالا که امریکا می‌گوید زیرش می‌زند، ما هم زیرش بزنیم» این را هم قبول ندارم.

"از طرفی برخی معتقدند اگر چهره شاخصی بیاید، مردم رأی سلبی داده و حتماً به رقیبش یعنی آقای روحانی رأی می‌دهند"اگر رقیب، فشارها را به حدی برساند که طاقت ما طاق شود؛ آن موقع ما هم می‌توانیم. ممکن است یک فرصت نیاز داشته باشد تا به قبل از «برجام برگردیم» ، ولی حتماً می‌توانیم برگردیم.اما اینکه «آیا اراده داریم برگردیم؟» نه؛ به عملکرد رقیب بستگی دارد.** با این اوصاف فرجام «برجام» در دوران ترامپ را چگونه پیش‌ بینی می‌کنید؟ترامپ در ۶۰-۵۰ ساله اخیر تاریخ امریکا، نخستین رئیس جمهوری «بیزینس من» این کشور است. بقیه رؤسای جمهوری امریکا، سابقه سیاسی داشتند و او نخستین رئیس جمهوری است که فقط تاجر بوده است که البته می‌تواند نقطه قوت باشد. در جریان انتخاب ترامپ چند اتفاق رخ داد؛ فارغ از حرف‌هایی که در روزهای پایانی تبلیغات بین هیلاری و ترامپ رد و بدل شد، ترامپ در ایام تبلیغات حرف‌ هایی زد که از دو حال خارج نبود؛ یا نشان می‌داد که او اصلاً سیاست را نمی‌فهمد یا اینکه سیاست پیچیده‌ای دارد که فعلاً بر کسی واضح نیست. از طرف دیگر برای نخستین بار موضوع دخالت کشوری مثل روسیه در انتخابات و تغییر نتیجه انتخابات امریکاست که برای امریکایی ‌ها یک توهین به شمار می‌رود.از طرف دیگر سیا که یکی از مراکز قدرت در امریکاست، علیه ترامپ بعد از اینکه سوگند خورده، حرف می‌زنند.

به نظر من آقای ترامپ که ان شاء الله خدا عاقبتش را ختم به خیر کند، سمبل تناقض هاست؛ از یک طرف می‌گوید رابطه من با اسرائیل خوب است و از طرف دیگر اوباما بی خود ۶ هزار میلیارد دلار برای امنیت خاورمیانه هزینه کرد. یکی از شعارهایش این بود که امریکا مخروبه است و می‌خواهم آن را درست کنم. بر این اساس ترامپ یا خیلی پیچیده است یا پراز تناقض که من فکر می‌کنم بخش دو است. من براساس ظواهر امر فکر می‌کنم ترامپ باید یکی دوسال کار کند تا خودش را پیدا کند.**همان طور که می‌گویید برای قضاوت زود است، اما می‌توان گفت ترامپ برای ایران تهدید می‌شود یا فرصت؟من توهم توطئه ندارم، اما باید حواسمان جمع باشد؛ باید دشمن را جدی بگیریم؛ طرفدار تعامل سازنده هستیم، اما ذره‌ای نباید غفلت کنیم.*منبع: روزنامه ایران، ۱۳۹۶.۱.5** گروه اطلاع رسانی**9117**9131** انتشاردهنده: شهربانو جمعه

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۴ فروردین ۱۳۹۶
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۴ فروردین ۱۳۹۶
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۴ فروردین ۱۳۹۶