جمهوری اسلامی تاکنون چه سیاست‌هایی دربارۀ بحران قره‌باغ در پیش گرفته است؟

آر اف آی - ۲۱ مهر ۱۳۹۹

تبلیغ بازرگانی

از عمر جنگ قره‌باغ که آتش آن در فوریۀ ۱۹۸۸ شعله‌ ور شد، ۳۲ سال می‌گذرد. آتش‌بسِ سال ۱۹۹۴ به منظور یافتنِ راه‌حلی پایدار برای این بحران به نتیجه‌ای نرسید. دو طرف درگیر در جنگ بارها آن را نقض کردند تا اینکه سرانجام جنگ در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ با برتریِ نظامی آذربایجان از سر گرفته شد. روز شنبه ۱۰ اکتبر با پادرمیانی گروه مینسک به ریاست مشترک روسیه و آمریکا و فرانسه آتش‌بسِ تازه‌ای برقرار شد که هرچند شکننده به نظر می‌رسد، اما نشان‌ می‌دهد که طرفین جنگ پس از این زورآزمایی جدید می‌خواهند سر میز مذاکره بنشینند و راه‌حلی پایدار برای این بحران پیدا کنند. 

دربارۀ جنگ قره‌باغ و زمینه‌های تاریخیِ آن بسیار نوشته‌اند. علاقمندان می‌دانند که روایت‌ها در این باره چقدر متضاد و گوناگون‌اند.

"تبلیغ بازرگانیاز عمر جنگ قره‌باغ که آتش آن در فوریۀ ۱۹۸۸ شعله‌ ور شد، ۳۲ سال می‌گذرد"جدا از جنگِ قره‌باغ و زمینه‌های تاریخیِ آن، دربارۀ تاریخ قفقاز جنوبی نیز مقاله‌ها و رساله‌هایی از زبان‌های خارجی به فارسی ترجمه شده است. از زمان تشکیلِ جمهوری آذربایجان در اوایلِ قرن گذشته با توجه به روابطِ تاریخی و فرهنگیِ این جمهوری با ایران، ایرانیان نیز مقاله‌ها و رساله‌هایی در این باره نوشته‌اند. به نظر می‌رسد وجود روایت‌های گوناگون و گاه متضاد در بارۀ تاریخ آن منطقه و کشاکش‌های جاری در آن، بیش از همه نتیجۀ جهت‌گیری‌هایِ‌ سیاسی و انگیزه‌های شخصیِ نویسندگان و راویان آن روایت‌ها باشد. البته در زبان‌های اروپایی دربارۀ ریشه‌های این درگیری و به طور کلی دربارۀ تاریخ آن منطقه کم نیستند تألیف‌هایی که از اعتبار پژوهشی و ارزش علمیِ انکارناپذیر برخوردار باشند. چه خوب می‌بود اگر از میان آن‌ها نیز مقاله‌ها و رساله‌هایی به فارسی ترجمه می‌شد. 

بعضی از کارشناسان نااستواری و نوسانِ رهبرانِ جمهوری اسلامیِ ایران را در روابطشان با جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان در سی سال گذشته نتیجۀ نداشتنِ سیاستی راهبُردی در آن منطقه می‌دانند.

این وضع به هرج و مرج فکری دربارۀ بحرانِ قره‌باغ و به طور کلی تاریخ قفقاز جنوبی و جمهوری‌های آن منطقه به ویژه ارمنستان و آذربایجان در مطبوعات ایران انجامیده است.

بعضی از سخنگویانِ جمهوری اسلامی مدعی‌اند که در این منازعه ایران همیشه از حقانیتِ آذربایجان دفاع کرده است. شکی نیست که ایران نیز مانند همۀ کشورهای جهان نه تنها جمهوریِ خودخواندۀ قره‌باغ را به رسمیت نشناخته بلکه اشغال نظامی خاک آذربایجان را هم تأیید نکرده است. اما از این جنبۀ صوری و تشریفاتیِ جهت‌گیریِ سیاسیِ جمهوری اسلامی که بگذریم، رابطۀ ایران با جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی شوروی در آغاز ناپایدار بود اما سپس روشن و پایدار شد.

در نخستین جنگ قره‌باغ که هم‌زمان بود با ریاست جمهوری هاشمیِ رفسنجانی در ایران و حیدر علی‌‌اِف در آذربایجان، جمهوری اسلامی ایران که مانند دیگر کشورهای همجوارِ قفقاز جنوبی غافلگیر شده بود، گروهی از فرماندهان سپاه پاسدارانِ انقلاب اسلامی را برای تعلیم نظامیان و مبارزان آذربایجانی به جمهوری آذربایجان فرستاد. به نوشتۀ «مشرق نیوز»، سایت خبریِ وابسته به سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتیِ جمهوری اسلامی، هنگامی که حیدرعلی‌اف دید که فرماندهان سپاه ریش دارند و نماز می‌خوانند، آنان را از جمهوری آذربایجان بیرون کرد.

مشرق نیوز این نکته را از قول یک مقام عالی‌رتبۀ سابق ایران نقل کرده بی آنکه نام او را فاش کند. همین اندازه گفته است که آن مقام عالی‌رتبه در زمان جنگِ قره‌باغ جایگاه مهمی در رأس هِرَم دیپلماسیِ ایران داشت.

"دو طرف درگیر در جنگ بارها آن را نقض کردند تا اینکه سرانجام جنگ در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ با برتریِ نظامی آذربایجان از سر گرفته شد"مشرق نیوز سپس از قول همان مقامِ عالی‌رتبه افزوده است: حیدرعلی‌اف در مذاکرات محرمانه از کمکهای ایران قدردانی می کرد، اما وقتی در برابر خبرنگاران قرار می‌گرفت، ایران را به کمک کردن به ارمنستان متهم می کرد. با این حال، دولت ایران با رعایت ملاحظات سیاسی آن زمان، کمک‌های خود را به جمهوری آذربایجان علنی نمی‌کرد. اما اکنون بهتر است برای نادیده گرفتن حقایق توسط باکو چاره اندیشی شود.

مشرق نیوز این مقاله را ۹ سال پیش در ۱۵ شهریور ۱۳۹۰ برابر با ۶ سپتامبر ۲۰۱۱ چاپ کرده است. در آن مقاله هم‌چنین آمده است که یکی از کمک‌های ایران به جمهوری آذربایجان در جنگ قره‌باغ انتقالِ مجاهدین افغانِ زیر فرمانِ گلبدین حکمتیار به آذربایجان بود. اگر این سخنان را بپذیریم، ناگزیریم رفتار حیدر علی‌اف، رئیس جمهور وقتِ آذربایجان، را نشانۀ نمک‌نشاسی و ناسپاسیِ او بشماریم. 

تا زمانی که اسناد رسمی دربارۀ کمک‌های ایران به جمهوری آذربایجان در دسترس عموم به ویژه پژوهشگران قرار نگرفته، درستی یا نادرستیِ ادعاهایی از این دست را نمی‌توان تأیید کرد.

با این حال، با مراجعه به مطبوعات ایران در آن زمان از سویی شاهد دودلی رهبران جمهوری اسلامی در تنظیم روابطشان با جمهوری‌های قفقاز پس از فروپاشی شوروی هستیم و از سوی دیگر چرخشی به سوی طرفداریِ از ارمنستان در میان اهل قلم و رهبران سیاسی ایران می‌بینیم.

این چرخش علت‌های گوناگون داشت. در میان ناسیونالیست‌های غیرمذهبیِ ایران نتیجۀ هراس از رشد جریان تجزیه‌طلبی در میان آذربایجانی‌های ایران بود. اما در میان رهبران جمهوری اسلامی افزون بر این هراس، گسترش روابط آذربایجان با آمریکا و اسرائیل نیز بی‌تأثیر نبود. کاوه بیات که بیش از دیگران به مسائل قفقاز پرداخته، در مقاله‌ای زیر عنوان «جمهوری اسلامی و مسئلۀ آذربایجان» نوشته است: « ایران در عرصه تحولات قفقاز با دشواری‌های بسیاری رو به رو است. بی‌ثباتی سیاسی جمهوری‌های بر جای مانده از اتحاد شوروی؛ انبوهی از مناقشات بالفعل و بالقوۀ داخلی؛ تغییرات سریع در زمینه آرایش منطقه‌ای قدرت‌های جهانی به ویژه بعد از ماجرای ١١ سپتامبر؛ موضوع چگونگی بهره‌برداری از منابع نفت و گاز دریای خزر ...

"جدا از جنگِ قره‌باغ و زمینه‌های تاریخیِ آن، دربارۀ تاریخ قفقاز جنوبی نیز مقاله‌ها و رساله‌هایی از زبان‌های خارجی به فارسی ترجمه شده است"هر یک به تنهایی معضلی است، چه رسد به ترکیب توأمان همگی، ولی با این حال اگر از برخی عوامل مهم و تعیین کننده چون امتناع از حل و فصل هر چه سریع‌تر اختلافات موجود با ایالات متحد که در تمامی عرصه‌ها سیاست خارجی ایران را تحت‌الشعاع قرار داده است، صرفنظر کنیم، در مجموع جهاتِ اصلی رویکردهای رسمی جمهوری اسلامی نسبت به این‌گونه مسائل نادرست نبوده است».

حجت‌الاسلام سید حسن عاملی، نمایندۀ ولی فقیه و امام جمعۀ اردبیل، در ۱۳ ماه می ۲۰۱۱ در پیامی روشن علل رویگردانیِ جمهوری اسلامی را از جمهوریِ آذربایجان چنین برشمرده است: امروز دولت آذربایجان طرح اشغال قره‌باغ را حاضر کرده و با کمک اسرائیل بر آن سرپوش می گذارد و اجازۀ استقرار شبکه‌های جاسوسی در خاک خود و بازگشایی سفارت این کشور را صادر می‌کند. سیاستمداران اسرائیل نیز اعلام می‌کنند که جمهوری آذربایجان بهترین سنگر برای ضربه زدن به ایران است.

به گفتۀ او، گرایش دولتمردان و سیاسیون جمهوری آذربایجان به غرب و دوری از اسلام، این کشور را برای ایران تبدیل به ظرفی کرده است که ته آن سوراخ است و ما هرچه در آن آب می ریزیم از ته ظرف خارج می شود. با در نظر گرفتن این توضیحات، هرچند مسئولان ایرانی اشغال قره باغ را به دست ارمنی‌ها در مجامع بین المللی محکوم کرده‌اند و بر لزوم بازپس گیری آن تأکید دارند، اما دلیلی وجود ندارد در شرایط فعلی و با توجه به سیاست‌های دولت باکو، ایران منافع ملی خود را نادیده بگیرد و از ارتباط اقتصادی با ارمنستان خودداری کند.

بعضی از مسئولان جمهوری اسلامی از جمله علی خامنه‌ای پس از برافروخته شدن دوبارۀ جنگ قره‌باغ در ۲۷ سپتامبر گذشته موضع‌گیری‌هایی به سود جمهوری آذربایجان کردند که سبب شد بعضی از ناظران و تحلیلگرانِ سیاسی از «چرخش سیاست‌های جمهوری‌ اسلامی نسبت به آذربایجان و ارمنستان» سخن بگویند. اما به نظر می‌رسد آن موضع‌گیری‌ها جنبۀ تبلیغاتی و صوری داشت، چنان که مشرق نیوز، سایت خبریِ وابسته به سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتیِ جمهوری اسلامی، روز پنجشنبه ۸ اکتبر نوشت: «ریشه این بحران یک درگیری تاریخی است که شعله‌ور شدن آن در شرایط کنونی حاصل تلاش ناکام آمریکا برای جلوگیری از قدرت گرفتن سه‌گانۀ روسیه، چین و ایران در منطقه است، چنان که شواهدِ اطلاعاتی نشان می‌دهد این درگیری‌ها بیش از آنکه حاصل یک درگیری مرزی یا حتی مذهبی باشد، تلاشی برای محاصره روسیه، چین و ایران است. دخالت مستقیم ترکیه در عملیات‌های نظامی آذربایجان و تصدی ریاست اتاق عملیات مشترک با رژیم صهیونیستی در این کشور اقدام جدیدی نیست و از یک برنامه‌ریزی هدفمند و راهبردی حکایت دارد».

بنابراین، به نظر نمی‌رسد چرخشی در سیاست‌های جمهوری اسلامی نسبت به بحران قره‌باغ و جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان صورت گرفته باشد.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

آبونه شوید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

.

منابع خبر

اخبار مرتبط