دختران ناخواسته و پدران ابتر

دختران ناخواسته و پدران ابتر
تا قانون خانواده برابر
تا قانون خانواده برابر - ۴ دی ۱۳۹۰

رادیو زمانه/ فروغ. ن. تمیمی- مادرم بالای سرم نشسته بود. من خودم را ولو کرده بودم. خسته ازکارروزانه وعق‌زدن.

درپنجمین ماه حاملگی هنوزهم روزی چندبارتهوع داشتم. ناگهان مادرم با لحنی کنایه‌آمیز و هم به‌طور عمیقی نگران نه گذاشت ونه ورداشت وتوی گوشم گفت: "عزیزدل همش که داری چرت می‌زنی، به گمانم دختره‌ها." با شنیدن این‌ "ها"ی کشداربه خودم لرزیدم، ازترس پا شدم و نشستم و سرم را بالا گرفتم و گفتم: "دختر! نه - به نقل از دیگران

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

تا قانون خانواده برابر - ۴ دی ۱۳۹۰
تا قانون خانواده برابر - ۴ دی ۱۳۹۰
تا قانون خانواده برابر - ۴ دی ۱۳۹۰