حکمرانی یکپارچه نداریم
چکیده :برخلاف مدیریت جزیرهای، مدیریت منسجم هیچیک از این عوارض را ندارد و موجب پیشرفت کشور میشود. مهمتر اینکه مدیریت منسجم به خودی خود، بزرگترین پیشران است و در بدبینانهترین حالت، عوارض منفی را به حداقل میرساند و رشد جامعه را در تمام زمینهها تضمین...
مسیح مهاجری
بسمالله الرحمن الرحیم
علاوه بر نارسائیهائی که در مدیریتها، برنامهریزیها و اجرائیات داریم، ضعف بزرگتری که موجب فشل شدن امور شده، فقدان حکمرانی یکپارچه در کشور است.
هر کشوری میتواند با دو شیوه مدیریت شود؛ مدیریت جزیرهای و مدیریت منسجم. این دو نوع مدیریت، قطعاً نتایج متفاوتی دارند.
در مدیریت جزیرهای، هر بخش از مجموعههای حکمرانی به میل و اراده خود عمل میکنند و با سایر بخشها هماهنگی ندارند. طبعاً چنین مدیریتی، چندگانگیها، تکرارها و تضادهائی را به وجود میآورد که برای کشور زیانبار است و مانع پیشرفت میشود. یکی از زمینههای جنگ قدرت نیز همین تضادهای ناشی از مدیریت جزیرهایست کمااینکه دوبارهکاریهای پرهزینه و تلفکننده منابع مالی و نیروی انسانی نیز از عوارض چنین مدیریتی است.
برخلاف مدیریت جزیرهای، مدیریت منسجم هیچیک از این عوارض را ندارد و موجب پیشرفت کشور میشود.
"چکیده :برخلاف مدیریت جزیرهای، مدیریت منسجم هیچیک از این عوارض را ندارد و موجب پیشرفت کشور میشود"مهمتر اینکه مدیریت منسجم به خودی خود، بزرگترین پیشران است و در بدبینانهترین حالت، عوارض منفی را به حداقل میرساند و رشد جامعه را در تمام زمینهها تضمین میکند.
اینکه چه کسی حق است و چه کسی باطل، کدام قوه درست کار میکند و کدامیک نادرست، کدام جریان سیاسی اهل خدمت و صداقت است و کدامیک اینگونه نیست و اینکه این دولت بهتر است یا فلان دولت، به مبحث این مقاله مربوط نمیشوند. در عین حال که ممکن است در همین زمینهها هم نظری داشته باشیم، فارغ از این نظرها و قضاوتها، حرف اصلی این مقاله اینست که کشور ما جزیرهای اداره میشود و مهمترین عامل فشل بودن امور و عدم پیشرفت برنامهها یا لااقل کندی آنها همین مدیریت جزیرهایست. اگر میخواهیم ایران به آنچه در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی پیشبینی شده و در برنامههای بالادستی و درازمدت دیده شده برسد و به کشوری الگو تبدیل شود، باید هرچه زودتر به مدیریت جزیرهای پایان دهیم و مدیریت منسجم را جایگزین آن کنیم.
برای آنکه به نمونههائی از جزیرهای اداره شدن کشور پی ببریم، لازم است بعضی واقعیتهای تلخی که جریان دارند را در نظر بگیریم. اینکه دولت بگوید پیوستن به افایتیاف برای کشور لازم است و مجمع تشخیص مصلحت نظام بگوید نهتنها لازم نیست بلکه بسیار هم مضر است، اینکه عدهای بگویند برجام خدمت است و عدهای آن را خیانت بدانند، اینکه در سال ۹۴ و هنگام امضا شدن برجام عدهای از سران کشورمان با پیامها، اظهارنظرها، مصاحبهها و نامههایشان به رهبری با صراحت اعلام کنند برجام یک فتح بزرگ برای کشور بود که با هدایتهای شما به دست آمد و بعد از مدتی همانها بگویند برجام لطمه بزرگی به کشور وارد کرده، اینکه یک نماینده مجلس به یک سرباز مجری قانون سیلی بزند و همه بگویند این شخص باید مجازات شود ولی مجلس در برابر این کار خلاف ساکت بماند و بیعملی نشان بدهد، اینکه قوه قضائیه در طول سالها حکم توقیف کارخانجات بدهکار را به نفع بانکها صادر کند و بعداً همین قوه اصولاً توقیف و تعطیلی کارخانجات را امری خلاف بداند و بگوید باید از توقیف خارج شوند و رسانه ملی طوری تبلیغ کند که گوئی یک دستگاه دیگر غیر از قوه قضائیه از آسمان آمده و این کارخانجات زبانبسته را توقیف و تعطیل کرده، اینکه وزارت خارجه براساس وظیفه ذاتی خود با کشوری مذاکره و قرارداد امضا کند و یک دستگاه دیگر به شکلهای مختلف زیراب آن را بزند، اینکه فلان وزارتخانه برای تأمین بخشی از نیازهای مردم اقداماتی کند و وزارتخانه دیگر پشتیبانیهای لازم را برای به نتیجه رسیدن آن اقدام به عمل نیاورد، اینکه در ماجرای کرونا هر دستگاهی ساز خود را بزند و به صورت هماهنگ کارها را به پیش نبرند، نتیجه اینست که اقتصاد بحرانی میشود، پیشرفت امور دچار اختلال و ویروس کرونا یکهتاز میدان میگردد.
چاره کار در اینست که همه به قانون اساسی برگردند و براساس این میثاق ملی که انسجام مدیریت را مورد تأکید قرار داده عمل نمایند. قانون اساسی برای تحقق حکمرانی یکپارچه مسئولیتها را مشخص کرده است.
اگر افرادی که مخاطب قانون اساسی در زمینه انجام این مسئولیت هستند به وظیفه خود عمل کنند، قطعاً از نابسامانی کنونی نجات خواهیم یافت و حکمرانی یکپارچه محقق خواهد شد.
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران