بررسی روزنامه های صبح شنبه تهران - ۱۳ اردیبهشت
روزنامه های اول هفته تهران همچون روزنامه آخر هفته با کمترین اشاره ای به روز کارگر ، صفحات ویژه خود را به روز معلم اختصاص داده اند که همزمان با روز اول ماه مه و همزمان با سالگشت ترور آیت الله مطهری است. این روزنامه ها در عین حال از مرگ محمد رضا لطفی یاد کرده و در مقالاتی به وضعیت دشوار اقتصادی کشور اشاره کرده اند.
تیتر و کارتون جمال رحمتی، صفحه اول اعتماد
به جز کیهان و رسالت بقیه روزنامه های امروز صبح تهران ، حتی روزنامه های اصولگرا در صفحه اول خود خبر از درگذشت محمد رضا لطفی آهنگساز و موسقیدان را منعکس کرده اند. تیتر اکثر این روزنامه ها بیتی از غزلی است که هوشنگ ابتهاج (سایه) سال ها پیش برای لطفی ساخت. بی تو این ساز ندارد لطفی.
فرزانه ابراهیم زاده در عنوان اصلی شرق نوشته: محمدرضا لطفی درگذشت. خبر ساده و هولناک بود. شبیه اینکه کسی بگوید یکی از پایههای موسیقی فروریخته است. مثل خبری که پاییز ۸۸ یکبار رسید: پرویز مشکاتیان درگذشت؛ مثل روزی که با خبر درگذشت همایون خرم آغاز شد.
"مثل خبری که پاییز ۸۸ یکبار رسید: پرویز مشکاتیان درگذشت؛ مثل روزی که با خبر درگذشت همایون خرم آغاز شد"خبرها همیشه آنقدر سریع و کوتاهاند که فرصت واکنش را از هرکسی میگیرند.
به نوشته این گزارش: مدتی بود که خبر بستریشدن این نوازنده و آهنگساز چیرهدست منتشر شده بود. اما در خبرها تاکید شده بود که بیماری کمردرد است و همه در انتظار بهبود و تور کنسرتهای جدید لطفی به بیمارستان رفتند. ازدحام شاگردان و دوستداران لطفی آنقدر زیاد بود که حسین علیزاده دست به قلم برد و از همه دوستداران او خواست تا برای بهبود او منتظر بمانند. اما تقدیر محمدرضا لطفی که علاوه بر آهنگسازی، حق استادی و معلمی بر گردن موسیقی معاصر ایران داشت، این بود که سحرگاه روزی که بهنام معلم نامگذاری شده بود، چشم از جهان ببندد.
علی مسعودی نیا با عنوان «اسطوره ای که اسطوره نماند» در اعتماد نوشته:علی مسعودینیا/ زیاد نیستند آدمهایی که در حیطه موسیقی سنتی ایران فعالیت کرده باشند و چنان اسطوره شده باشند که الگوی بلامنازع نسل جوان شوند و آثارشان مثال ایدهآل مهارت و تکنیک و پوسترها و عکسهایشان زینت بخش دیوار اتاق هنرجویان نوپا شود. محمدرضا لطفی یکی از این آدمها بود.
شاگرد علی اکبر خان شهنازی و نورعلیخان برومند در گذر زمان بدل شد به چهرهیی نخبه و جریان ساز در عرصه موسیقی سنتی. او صدای تازه تار بود. صدای تازه موسیقی کلاسیک ایرانی.
هر که با سنت موسیقی ایرانی دست و پنجه نرم کرده باشد، میداند که برآوردن صدای تازه در این سیاق- که بهشدت به ریشهها و اصول و گذشتهاش وفادار و وابسته است و به این آسانیها تن به تغییر نمیدهد- چقدر میتواند دشوار باشد.
مسلم متین در مقاله ای در کلیک
شهروند با اشاره به ابراز امیدواری رییس دولت به موفقیت مذاکرات هسته ای نوشته: چنانچه روند مذاکرات هستهای به همین نحو مثبت پیش برود با توجه به برخورد و رویارویی امنیتی، سیاسی و اقتصادی روسها در مقابله با غرب خصوصا ایالات متحده، آیا خروجی دیپلماسی کرملین دقیقا همان چیزی خواهد بود که الان میگویند؟ تا حدی مشکل از آنجا شروع میشود که از دید مسکو ماهیت پرونده ایران دارای آنچنان قابلیتی هست که بتوان آن را در جایی مناسب خرج کرد و تصور می رود روحانی و ظریف دقیقا متوجه نقش حساس روسیه در فرآیند آتی حل پرونده ایران شدهاند و به همین دلیل روحانی در گفتوگوی تلویزیونی خود از روسیه و چین بهعنوان ۲ شریک اقتصادی خوب برای آینده یاد میکند.
این کارشناس مسایل بین المللی در مقاله خود تاکید کرده: پاسخ این سوال را که آیا تهران در بخش اول اطمینانهای امیدوارکنندهای دریافت کرده که اکنون درصدد راضی نگه داشتن روسها برآمده، نمیتوان داد. روسیه فعلا خود را عمیقا درگیر یکی از بزرگترین بحرانهای بینالمللی طی ۵۰ سال گذشته کرده و همه چیز را به همه چیز ربط میدهد و به همین دلیل ارزیابی تصمیمات آتی کرملین قدری مشکل است.
و خلاصه این که مقاله شهروند معتقد است: همین مات بودن فضا تا حدودی کار را برای روحانی و وزیر خارجهاش سختتر خواهد کرد.
"خبرها همیشه آنقدر سریع و کوتاهاند که فرصت واکنش را از هرکسی میگیرند.به نوشته این گزارش: مدتی بود که خبر بستریشدن این نوازنده و آهنگساز چیرهدست منتشر شده بود"آن ها میدانند و آگاهی به معنای ساده بودن بازی نیست. آنهم نهفقط در حساسترین شرایط ایران طی ۳۵سال گذشته بلکه بیشتر به این دلیل که ساختار جدید روابط بینالمللی با رویکردی نظامی و امنیتی درحال تغییر و به تعبیری درحال زایمان است.
دلواپسانمهسا امرآبادی در ابتدای گزارشی به عنوان «دلواپسان» در کلیک
شرق نوشته: میگویند دلواپسند و حالا بعد از ۹ ماه احساس میکنند باید تمامقد بیایند وسط و هشدار بدهند. یاران احمدینژاد نزدیک به ۹ ماه تحمل کردهاند، تا آنجا که غلامحسین الهام دستبهکار شد و فرمان داد: همه به خط! حالا میخواهند همهشان دور هم جمع شوند. دور هم جمع شوند. اکنون رایحه خوش خدمت شان را میتوان حس کرد.
به نوشته این گزارشگر: منتقدان سیاستخارجی دولت روحانی قرار است امروز جمع شوند. «دلواپسیم» را برای عنوان همایش خود انتخاب کردهاند. ، مراسم بزرگی دارند. از سخنرانیهای کوتاه جمع کثیری از احمدینژادیها تا شعرخوانی، پخش کلیپهای کوتاه پیرامون «توافق ضعیف» و اعتراضات «دانشجویی سال ۸۲ به توافق ضعیف سعدآباد» و اهدای اولین جایزه سالانه شهید احمدیروشن به افراد شاخصی که به «خاطر حراست از دستاوردهای هستهای کشورمان متحمل هزینههای قابلتوجه شدهاند» از برنامههای همایش «دلواپسیم» است.
به نوشته گزارش شر ق: تاکنون ۴۱ نفر از افراد مدافع سیاستهای احمدینژاد برای سخنرانی در این مراسم اعلام آمادگی کردهاند و سایتها مدعی شدهاند که احتمال افزایش سخنرانان زیاد است! از محمدعلی رامین تا کوچکزاده و رسایی، از وحید یامینپور تا حسین فدایی و صادق محصولی و... .
"اما در خبرها تاکید شده بود که بیماری کمردرد است و همه در انتظار بهبود و تور کنسرتهای جدید لطفی به بیمارستان رفتند"نگاهی به اسامی و سوابق سخنرانان میتواند به خوبی اهداف و مقاصد برگزارکنندگان همایش را نمایان کند و این گزارش تنها به برخی افراد بهعنوان نمونه و سوابق و کارنامه آنها میپردازد.
کارتون مهدی عزیزی، فرهیختگان
آموزش و پرورش در مدار صفر درجه
شیرزاد عبداللهی در مقاله ای در کلیک
اعتماد به انتقاد از برنامه های خصوصی سازی وزارت آموزش و پرورش پرداخته و نوشته : به گفته مقامات رسمی ۵۰۰ هزار صندلی مدارس غیر انتفاعی بدون مشتری مانده است و اغلب خانوادهها از پرداخت شهریه کمر شکن مدارس غیردولتی و اخذ پول به بهانههای مختلف در مدارس دولتی به ستوه آمدهاند. با نزدیک شدن فصل ثبتنام، موجی از دلهره و نگرانی خانوادهها را فراگرفته است. برگزاری امتحان ورودی، درخواست شهریههای هفت تا ۱۴ میلیونی در برخی مدارس خاص، امری عادی و روزمره است.
به نوشته این کارشناس آموزش و پرورش: خانوادهها از یک طرف رغبتی به ثبت نام فرزندشان در مدرسه دولتی سرکوچه ندارند و از طرف دیگر پول ثبت نام در مدارس غیر انتفاعی به اصطلاح با کیفیت را نمیتوانند فراهم کنند. چشماندازی برای تحقق برنامههای دولت وجود ندارد.
تغییر در بافت نیروی انسانی در جهت کارآمدی و بهرهوری بیشتر، با مقاومت شدید نیروی انسانی ناراضی و فاقد انگیزه، مواجه میشود. در حال حاضر ۵۸ هزار نیروی مازاد بر نیاز در آموزش و پرورش حقوق ماهانه خود را دریافت میکنند و تقریبا همین تعداد معلم حقالتدریس در مدارس مشغول به کارند.
به تاکید مقاله اعتماد: مشارکت مردمی در ادبیات رسمی یعنی گرفتن پول از مردم. مردم توان کمک بیشتر به مدارس را ندارند و اگر اخذ پول به حالت جبری انجام شود با اصل ۳۰ قانون اساسی در تعارض قرار میگیرد. سپردن بودجه به مدیران مدارس در شرایطی که سیستم نظارتی و کنترلی کافی وجود ندارد باعث هرج و مرج و فساد میشود. یک نظر سنجی ساده نشان میدهد که بیش از ۹۰ درصد کارکنان مدارس باپرداخت حقوق توسط مدیران مخالفند.
"ازدحام شاگردان و دوستداران لطفی آنقدر زیاد بود که حسین علیزاده دست به قلم برد و از همه دوستداران او خواست تا برای بهبود او منتظر بمانند"در همین حال و فانی وزیر آموزش و پرورش کابینه روحانی همچنان تحت فشار تندروهای مجلس قرار دارد.
چرا یارانه ها نشدعلیرضا خانی سردبیر روزنامه کلیک
اطلاعات در سرمقاله این روزنامه در بررسی علت بی رغبتی مردم به انصراف داوطلبانه از دریافت یارانه های نقدی نوشته: از قرنها پیش مردم را به دولتها کم اعتماد کرده است. بنابراین نه به اطلاعاتی که دولت میدهد باور دارند و نه باور دارند که باید اطلاعات درست به دولت داد! برای همین است که در شرایطی که طبق محاسبه نهادهای اقتصادی دولت، فقط ۱۶ درصد مردم درآمد ماهانه کمتر از ۶۰۰ هزار تومان دارند، بیش از ۶۰ درصد مردم در فراخوان اخیر ادعا کردهاند که درآمدشان کمتر از ۶۰۰ هزار تومان است!
به نوشته این مقاله: اگر دولت قصد داشت «قدرمطلق» پرداخت یارانه را ثابت نگه دارد، اساساً نیازی به هیچ یک از این کارها نداشت و میتوانست به همه مردم یارانه بدهد، چرا که ارزش این پول به قدری کاهشیافته است که ظرف ۲ سال دیگر تقریباً هیچ تأثیری در معشیت مردم نخواهد گذاشت.
مقاله اطلاعات در نهایت یادآور شده که به تایید همه آمارهای رسمی، ارزش ۴۵ هزار تومانی که در سال ۸۹ به عنوان یارانه نقدی درنظر گرفته شد، در اقتصاد امروز کمتر از ۲۲ هزار تومان است و این ارزش نیز به سرعت مستهلک میشود تا به سمت صفر میل کند. شیوه درستتر و عادلانهتر این بود که دولت با همه ابزارهایی که در اختیار دارد از وضع درآمدی مردم باخبر میشد و فقط به چند دهک پایین جامعهیارانه نقدی میداد.
پرویز کاظمی در سرمقاله کلیک
مردم سالاری نوشته: دولت یازدهم در شرایطی کارش را شروع کرد که واقعا خاصی بود و هشت سال مدیریتِ مملو از اشتباه و همچنین سیاستهایی غلط، موجب شده بود تا علاوه بر محرومیتهای بحران زا، نوعی بیاعتمادی به تصمیمگیران و همچنین به آینده به جامعه تزریق شود. محدودیتهای مالی مردم به جایی رسید که حتی عدهای از اصولگرایان مدیریت دولت اصولگرایی را زمینه رسیدن کشور به لبه پرتگاه عنوان کردند.
به نوشته این مقاله: مشاهدات موجود و اتفاقات افتاده، به طور کاملا شفاف و ملموسی نشانگر این مساله هستند که چه آنهایی که رای مطلق را به صندوقها انداخته بودند و چه آنهایی که رایشان با رای پیروز همخوان نبود، از رفتارها و کارنامه چند ماهه دولت اعتدال و تدبیر رضایت دارند و به همین دلیل شاهد به وجود آمدن نوعی شور اجتماعی در جامعه هستیم تا بتوان اینطور گفت که «کشور در مسیر کاهش مشکلات در حال سیر است».
نویسنده مقاله مردذم سالاری تاکید کرده: با این حال معتقد است اکه گروهی همچنان در حال نواختن ساز مخالف هستند و با کمترین بهانهای، دنبال این هستند تا بلکه چهره دولت را برای اذهان عمومی به عنوان چهرهای پراشتباه و ناکارآمد معرفی کنند تا به زعم خود شاید بتوانند مردم را از تصمیمگیران فعلی که حداقل تا مرداد سال ۹۶ بر راس کار تکیه میزنند، دلسرد کنند تا شاید از این طریق دوباره جریان متبوعشان را در متن و گروه رقیب را در حاشیه ببینند.
روزنامه سیاست روز و تظاهرات پر تنش روز گارگر در برخی از شهرهای اروپا
تنها گزارش مربوط به روز کارگر در صفحات روزنامه های آخر و اول هفته تهران، گزارشی است در صفحه اول سیاست روز از درگیریهای پلیس در چند شهر اروپایی با تظاهرکنندگان روز اول ماه مه، روز کارگر.
معصومه آباد در کلیک
قانون نوشته: گویی این ارابه مرگی که در کشور راه افتاده است باید از همه شهر و دیار این مرزو بوم گذر کند و قربانی بگیرد.
از خوزستان، هفت تپه و ایذه تا فارس، قم، اصفهان و اینک این ارابه مرگ به تهران رسیده و گریبان شهروندان تهرانی را گرفته است. اتوبوسی که در جهان هواخواه زیادی دارد در ایران به ارابه مرگ معروف شده، تا یک وسیله نقلیهای امن و قابلاطمینان. استانداردی که دراین اتوبوس ها به کار رفته است کف استاندارد است یعنی در پایینترین حد ممکن نویسنده توضیح داده:.همین نوع اتوبوس بود که سال گذشته در هفتکل خوزستان جان ۱۷ نفر را گرفت، زمانی نگذشته بود که واژگونی این اتوبوس در محور ایذه ۱۶ دختر دبیرستانی دیگر را نیز به کام مرگ کشاند و در سومین رویداد در اتوبان قم منجر به مرگ ۴۴ نفر شد.
خاطره گوییکلیک
فرهیخنگان خبر داده رضا فرجیدانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به همراه پدر و برادران خود در دفتر آیتالله هاشمیرفسنجانی حضور یافتند و با وی دیدار کردند. به گزارش ایسنا، در این دیدار محمد فرجیدانا که یکی از کسبه خوشنام و باسابقه شهر قم و اطراف حرم حضرت معصومه(س) و دارای سوابق دوستی در دوران طلبگی آیتالله هاشمیرفسنجانی در قم بود، به بیان خاطراتی از وی، طلاب، علما و اساتید پرداخت.
"شاگرد علی اکبر خان شهنازی و نورعلیخان برومند در گذر زمان بدل شد به چهرهیی نخبه و جریان ساز در عرصه موسیقی سنتی"
به نوشته این روزنامه: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز خطاب به وی گفت: اخلاق خوب و نوع کاسبی شما موجب مراجعه همگان، مخصوصا طلاب و خانوادهها بود و من از آن سالها خاطرات خوبی دارم. در حاشیه این دیدار وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، گزارشی از روند اجرای کارها در این وزارتخانه و برنامههای آینده را به اطلاع رساند.
کارتون حمید صوفی، آرمان
احسان پیربرناش با اشاره به رقم های میلیاردی طلب های معوقه بانک ها وضعیت خود را که با دریافت یک وام ده میلیونی ناچار شده چه مراحلی را طی کند مطرح کرده و در کلیک
قانون نوشته وقتی از ما برای ۱۰ میلیون تومان دو نفر ضامن، آن هم کارمند رسمی میخواهند، برای ۹ هزار میلیارد تومان بابک زنجانی دقیقا چند کارمند رسمی باید بخواهند؟ اصلا ما اینقدر کارمند رسمی در مملکت داریم؟ اصلا ما این تعداد آدم در مملکت داریم؟
- فرض بر اینکه از ده میلیون به بالا به دو ضامن نیاز است. ما ماهانه ۴۰۰ هزار تومان قسط داریم که از عهده پرداخت آن بهسختی بر میآییم. اتفاقا با هر کسی هم که این موضوع را مطرح میکنیم به ما حق میدهند و میگویند خیلی سنگین است! البته اولش میپرسند آشنا داشتی؟ که خب طبیعتا جواب مثبت است، وگرنه دزد دست ما نمیدهند ببریم کلانتری. حالا این بندههای خدا چگونه از پس پرداخت اقساط وامچند هزار میلیاردی بربیایند؟ ما دو قسط عقب بمانیم دیگر رغبتی به پرداخت اقساط نداریم، آنوقت شما توقع دارید طرف ماهی چند میلیارد تومان را به موقع پرداخت کند؟
وقتی برای ۱۰ میلیون وام، نوزده میلیون سفته میخواهند، برای گرفتن ۹ هزار میلیارد میدانید چند جنگل باید نابود شود؟ حالا آسیبهای اقتصادی که هیچی، به فکر محیط زیست باشید لااقل.
آیا میدانید وام دادن به یکی مثل بابک زنجانی و درخواست سفته تا چه اندازه میتواند در گرمتر شدن هوای جهان موثر باشد؟
- بله آقای روحانی، دل گندهای داریم ما که با این حقوق مساوی با اقساط، میرویم از دریافت یارانه انصراف میدهیم. خوشخیالیم دیگر، فکر میکنیم مملکت اینجوری آباد میشود. خیلی سخت است آقای روحانی... خیلی سخت است در مملکتی که میلیارد میلیاردش را میبرند، تو بروی ریال ریال انصراف بدهی... ما دادیم آقای روحانی، خواهشا شما اولین نفری باش که به ما نمیگوید: اَبله!
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران