'سگهای ولگرد' در آپارات

'سگهای ولگرد' در آپارات
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۱۷ بهمن ۱۳۹۲

'سگهای ولگرد' در آپارات

فیلم 'سگهای ولگرد' ساخته مرضیه مشکینی در آپارات به نمایش در می آید.

تماشا کنیدmp4

برای پخش این فایل، نرم افزار "جاوا اسکریپت" باید فعال شود و تازه ترین نسخه "فلش" نیز نصب شده باشد

تازه ترین نسخه "فلش" اینجا قابل دریافت است

پخش ویدیو با ویندوز میدیا پلیر

این هفته در ادامه فصل مروری بر سینمای مخملباف در آپارات، فیلم 'سگهای ولگرد' ساخته مرضیه مشکینی به نمایش در می آید.

درباره فیلم

سگ های ولگرد دومین فیلم مرضه مشکینی است. او پس از آن که فیلم روزی که زن شدم را ساخت و در پروژه های سینمایی خانه فیلم مخملباف به عنوان دستیار در فیلم های مختلف همکاری کرد، سگ های ولگرد را در افغانستان ساخت . 'سگ های ولگرد' در بخش اصلی مسابقه اصلی جشنواره ونیز سال ۲۰۰۳ حضور یافت و برنده دو جایزه بین المللی از این جشنواره شد . این فیلم تصویری از یک جامعه جنگ زده و خشونت زده است . جامعه ای که در آن زن در هر حال مقصر است و کودکان اش در خیابان ها و لابه لای خشونت ها بزرگ می شوند.

خلاصه فیلم

نمایی از فیلم سگهای ولگرد

یک دختر و پسر کوچک که خواهر و برادر هستند و در شهر کابل افغانستان زندگی می کنند یک سگ کوچک را که گفته می شود سگ خارجی هاست از دست کودکانی که قصد آزار او را دارند نجات می دهند و به در زندان شهر مراجعه می کنند.

"او پس از آن که فیلم روزی که زن شدم را ساخت و در پروژه های سینمایی خانه فیلم مخملباف به عنوان دستیار در فیلم های مختلف همکاری کرد، سگ های ولگرد را در افغانستان ساخت "نگهبان زندان به آنها اعلام می کند که وقت ملاقات تمام شده اما آنها پاسخ می دهند که ملاقاتی نیستند بلکه زندانی هستند. نگهبان می پرسد پس بیرون زندان چه می کنند؟ بچه‌ها پاسخ می‌دهند ما 'زندانی شب هستیم' . پس از بازرسی بدنی، بچه‌ها به سلول برده می شوند و معلوم می شود که درحقیقت این مادر آنهاست که زندانی است و چون کودکان او پناهی ندارند، اجازه یافته‌اند شب‌ها را در زندان پیش مادرشان بگذرانند. روز بعد با اطلاع رئیس زندان آنها از ورود به زندان منع می شوند و هر چه التماس می کنند راهی برای ورود به زندان نمی یابند. به آنها گفته می شود زندان، یتیم خانه یا پناهگاه آدم‌های بی سرپرست نیست، بلکه زندان جای مجرمین است.

از این به بعد آنها برای ورود به زندان می کوشند جرمی را انجام دهند تا برای زیستن پناهگاهی بیابند.

ویژگی فیلم

فلم لحنی نوریالستی دارد و می خواهد بی واسطه بیننده اش در جریان رخدادی قرار دهد که در بطن جامعه افغانستان در حال رخ دادن است.
فیلم داستانی لطیف و انسانی در بستری از یک جامعه خشونت زده است

شناسنامه فیلم

نام فیلم: سگ‌های ولگرد
فیلمنامه و کارگردانی: مرضیه مشکینی

بازیگران: گل غتی، زاهد، توئیگی، عاقله رضایی، سهراب اکبری، جمیل غنی زاده، عاقله شمس الله، رازالدین سیار ، میده گل، قمری ولدامیر، شاه محمود گلبهاری، امام الدین وکیل، اختر عبدالعزیز،

دستیاران کارگردان: کاوه معین فر، حنا مخملباف
صحنه: اکبر مشکینی
منشی صحنه: زهرا کمالیان
مدیر فیلمبرداری: ابراهیم غفوری
دستیاران فیلمبردار: رضا شیخی، مهدی امیری
صدابردار صحنه: فرخ فدایی
دستیار صدابردار: فرید پیرایش
تدوین صدا و تصویر: مستانه مهاجر
صداگذاری: بهروز شهامت
موسیقی: محمد رضا درویشی
مدیران تولید: محمد احمدی، فخرالدین ایام
امور اداری افغانستان: ابوبکر عاطف

عکاس، برنامه ریز، تهیه کننده: میثم مخملباف
تهیه کننده: خانه فیلم مخملباف
۹۲ دقیقه، رنگی، ۳۵ میلیمتری، افغانستان، ۱۳۸۲

درباره کارگردان

مرضیه مشکینی متولد ۱۳۴۸ در تهران. همسر محسن مخملباف. سینما را به مدت ۸ سال در مدرسه فیلم مخملباف آموخت.

اولین فیلم سینمایی وی با نام 'روزی که زن شدم' در بخش هفته منتقدین جشنواره بین المللی ونیز سال ۲۰۰۰ حضور یافت و برنده سه جایزه از جشنواره ونیز شد. فیلم های او جوایز بسیاری را از جشنواره های بین المللی به دست آورده است.

وی به عنوان دستیار کارگردان در فیلم های سیب، تخته سیاه، پنج عصر و اسب دو پا به کارگردانی سمیرا مخملباف و هم چنین در فیلم های آخر محسن همکاری داشته است.

فیلمنامه فیلم 'بودا از شرم فرو ریخت' به کارگردانی حنا مخملباف برنده خرس کریستال برلین و نامزد اسکار بهترین فیلم آسیا نوشته اوست.

مرضیه مشکینی، کارگردان

نگاه کارگردان

زمانی که به عنوان دستیار سمیرا مخملباف همراه او به افغانستان رفتم. ما به دنبال بازیگر و لوکیشن به هر کجا سر می زدیم.
روزی در زندان زنان به زنی برخوردم که کودکانش را نیز در سلول همراه خود نگهداشته بود، زیرا کسی را برای نگهداری آن ها در بیرون نداشت.

"'سگ های ولگرد' در بخش اصلی مسابقه اصلی جشنواره ونیز سال ۲۰۰۳ حضور یافت و برنده دو جایزه بین المللی از این جشنواره شد "جرم او این بود که دوبار شوهر کرده بود. شوهر اول روزی ناپدید شده بود و او سال ها منتظر شوهرش مانده بود تا بازگردد اما همه خبرها حاکی از مرگ او بوده اند.
زن بی کس و تنها و بدون نان آور، مجبور به ازدواج با مرد دومی شده بود تا حامی او باشد. پس از یکسال مرد دوم نیز در ناامنی افغانستان کشته شده بود و حالا شوهر اول زن بازگشته بود و زن را به جرم خیانت به خودش به زندان انداخته بود...

پشت صحنه فیلم سگهای ولگرد

پشت صحنه فیلم سگهای ولگرد

پشت صحنه فیلم سگهای ولگرد ساخته مرضیه مشکینی

تماشا کنیدmp4

برای پخش این فایل، نرم افزار "جاوا اسکریپت" باید فعال شود و تازه ترین نسخه "فلش" نیز نصب شده باشد

تازه ترین نسخه "فلش" اینجا قابل دریافت است

پخش ویدیو با ویندوز میدیا پلیر

آدرس پست الکترونیک برنامه آپارات: کلیک

aparat@bbc.co.uk

آدرس فیس بوک برنامه آپارات:کلیک

https://www.facebook.com/aparatonbbc

خلاصه فیلم هفته گذشته 'نون و گلدون' ساخته محسن مخملباف

در دوران شاه، وقتی که محسن مخملباف چریکی هفده ساله‌ است، به همراه دختری که او هم چریک است برای خلع سلاح به یک پلیس حمله می کنند. پلیس و مخملباف همدیگر را زخمی می کنند و دختر ناپدید می شود.
بیست سال بعد، وقتی مخملباف کارگردانی ۳۷ ساله است و برای انتخاب بازیگران سلام سینما از طریق روزنامه آگهی می دهد، پلیس سابق نیز به خانه مخملباف رجوع می کند و از طریق دختر کوچک مخملباف به او پیغام می دهد که خواستار نقشی در سینماست.

مخملباف تصمیم می گیرد ماجرای خلع سلاح بیست سال پیش را از نگاه امروز به فیلم برگرداند. خودش جوانی هفده ساله را برای ایفای نقش جوانی اش انتخاب می کند. بعد هر کدام به همراه یک دوربین مستقل، جوانی خود را دنبال می کنند تا به شیوه‌ای که آن حادثه در بیست سال پیش اتفاق افتاد، به سراغ واقعیت بروند. هر دو از دوسو به محل خلع سلاح می رسند، اما جوان هفده ساله‌ای که جوانی مخملباف را بازی می کند، حاضر نیست دست به خشونت بزند و پلیس را، حتی به خاطر عدالت، زخمی کند. از آن سو معلوم می شود پلیس که از ماجرای حمله خبر نداشته، آرام آرام عاشق دختر چریکی شده بوده است که همراه مخملباف برای خلع سلاح او می آمده است و حتی وقتی زخمی و بیهوش می شود نیز پی به راز دختر نمی برد و غم آن عشق را بیست سال بر دل نگه می دارد و همه این‌ سال‌ها در جست‌وجوی عشق گمشده خود بوده است و اکنون که پی می برد دختری که عاشقش بوده همدست ضارب اوست در مقابل بیست سالی که از دست داده، واکنش نشان می دهد.

"نگهبان زندان به آنها اعلام می کند که وقت ملاقات تمام شده اما آنها پاسخ می دهند که ملاقاتی نیستند بلکه زندانی هستند"

نظرات بینندگان درباره فیلم هفته گذشته

فاطمه

من از تماشای فیلم لذت بردم. خیلی سعی کردم دست کارگردان ر و بخونم در طول فیلم و یا حتی نقدش کنم قبل پایان، ولی وقتی گلدون گم شد تسلیم شدم و خودم و سپردم به جریان فیلم. از دیدگاه فمنیستی هم نقد خوبی میشه نوشت براش به خصوص آخرین صحنه فیلم.

بهناز

پیام فیلم رو خیلی دوست دارم. نوع ساخت و سبک این فیلم رو هم همین طور.

سالها پیش مخملباف به گفتمان رسیده بود و روش اش رو تغییر داده بود. کاش هر کسی از ما پوسته زمختش رو بشکنه و تغییر ایجاد کنه در خودش، کاش.

نیلوفر

خیلی خاص بود.

سوزان

نمایی از فیلم نونو و گلدون ساخته محسن مخملباف

فیلم قشنگی بود، دیالوگهای ساده و زیبائی داشت، صحنه ی آخرش هم خیلی جالب بود، اونجایی که جوانی پاسبان گل رو میاره جلو و همزمان جوانی محسن هم نون رو میاره جلو.

علی

کارهای آقای مخملباف حرف نداره .

نون مساوی عدالت، گلدون مساوی صلح.

محمدرضا

بسیار لذت بردم، با قطره اشکی و این آرزوی از دست رفته و شاید هم خودخواهانه که ای کاش این فرایند بقول خود ایشان پوست اندازی قدری درونی تر اتفاق می افتاد تا با حضور طولانی ترشان در ایران شاهد امتداد بیشتر این آثار درخشان بودیم.

ابراهیم

آقای مخملباف استاد بازیگری حتی از نابازیگران. کاری که حتا بزرگان هالیوود مثل اسکورسیزی در این خصوص عاجزند! به اعتقاد من ایشان با نوعی شیفت کردن به سمت فیلم های غیر قصه گو و مستند گونه و دور شدن از فضای 'دستفروش' تحت تاثیر سینمای کیارستمی قرار گرفت. البته نه از نوع جعفر پناهی. چون خودش یک وزنه در سینماست و کاملا مستقل و جهانیست. شخصا سینمای قصه گو را بیشتر می پسندم چرا که معتقدم این سینما لایه ی احساسات و عقلانیت را توامان در بر دارد اما سینمای از نوع کیارستمی هر چند دلنشین از لایه ی احساسات و گزارش دهی فراتر نمی روند، تمییز آنچه در نون و گلدون دیدیم و توضیحات آقای مخملباف متقاعد کننده به نظر نمی آمدند.

هیلر

عالی بود.

"پس از بازرسی بدنی، بچه‌ها به سلول برده می شوند و معلوم می شود که درحقیقت این مادر آنهاست که زندانی است و چون کودکان او پناهی ندارند، اجازه یافته‌اند شب‌ها را در زندان پیش مادرشان بگذرانند"تفنگت را زمین بگذار که من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجار.

مریم

فیلم بسیار خوبی بود.

نیما

بی نظیر بود.

مرتضی

فیلم جالبی نبود.

مهسا

جالب بود فیلمش،هم خود فیلم و هم نقدش رو دوست داشتم.

ریحانه

عالی بود. مخصوصا که خود آقای مخملباف اومده بود.

پروین

خیلی لطیف و زیبا بود با یه عالمه نو آوری.

پریسا

فوق العاده بود؛ واقعا فوق العاده.

آتوسا

عاشق روش برگشت به قبلش شدم خیلی خوب بود.

سهیلا

خیلی خوب بود.

پرستو

بشریت رو نجات بده.

رهبر

بسیار خوب خیلی لذت بردم.

سهیلا

خیلی قشنگ بود.

ماری

از پایانش لذت بردم. حس خوبی داد بهم.

حمیدرضا

زیبا بود.

ناهید

خیلی لذت بردم.

رامین

فیلمی ساده و روان و تاثیر گذار.

هلن

فیلم هنری بسیار جالبی بود والبته نقد خوبی هم داشت استفاده کردم.

روبینیا

خیلی عالی بود.

امیر

فیلم جالبی بود.

شیرین

فیلم بسیار زیبا بود.

پریناز

خیلی خوب بود.

سارا

واقعا لذت بردم.

ژاله

فیلم بسیار زیبایی واقعا لذت بردم.

میثم

خیلی خوب بود.

شبنم

واقعا زیبا بود تفکرش.

مهین

عالی بود. باز مرحله ایی از عبور نسل ها و تفاوت دیدگاهها.

سیاوش

دیالوگهاش بد بود.

یاسمن

جالب بود.

ناصر

دم مخملباف گرم ، فیلماش واقعا برام خاطر انگیزه سلام سینما، نون گلدون و گبه.

شیرین

بسیار فیلم زیبایی بود. عالی،مجموعه ای زیبا و دلنشین از شعر،موسیقی، نقاشی ،فلسفه و معنا و انسانیت در قالب فیلم.

مخملباف ذاتاً هنرمند به تمام معنا، فیلسوف و جامعه شناس در قالب کار گردانی فهیم و خلاق خود ساخته.

زینب

آخرش خیلی قشنگ بود.

اردلان

جالب بود.اما متاسفانه هر نسلی این اشتباه تکرار میکنه بعد که پا به سن میذاره به اشتباه خودش پی میبره.

اکبری

خوشمان آمد.جالب بود مخصوصا آخرش که دوست داشت داستان اون شکلی تموم بشه وکلا رفتار قبلی خودرا خیلی خوب نقد کرده بود.

منصور

عالی بود.

نینا

لذت بردم، همیشه باعث می شه که آدم به فکر فرو بره.

کامیار

فیلم خیلی جالبی بود، انگارمخملباف دارهکارای گذشته اش رو نگاه می کنه.

مانی

عـالی بود، دوست داشتم.

پویان

جالبه، اون زمان یه داستان غیر خطی ساخته.

مهدی

اصلا سینمای مخملباف رو درک نمی کنم . فیلم جالبی نبود، خیلی اغراق شده اونقدری که فیلم رو به جای اینکه بالا ببره سطحیش کرده. اصلا به دیالوگها تو فیلم هاشون دقت نمیشه، برای مثال توی این فیلم وقتی میرسن در خونه دختره یک ثانیه هم نمیشه که دختره سوار میشه اون وقت پسره میگه چقدر دیر کردی.

نیما

بسیار تاثیر گذار بود.

حسین

خیلی عالی بود.

محمود

در بین فیلمهای مخملباف این فیلم را دوست دارم.

الهام

فوق العاده بود، یک مغز و این همه خلاقیت شگفت آوره.

راحله

فوق العاده بود این فیلم.

مهدیه

فیلم بسیار زیبایی بود.

حسین

با این‌که محسن مخملباف و نون و گلدون شو دوست دارم و این هنرمند استثنایی را به‌عنوان تنها فیلسوف سینمای ایران می‌شناسم؛ ولی ای‌کاش مخملباف در آپارات و نقد بررسی فیلم خودش شرکت نمی‌کرد و به‌طور شفاهی ماجرای تکراری یک پسر ١٧ ساله و خلع سلاح پاسبان را برای هزارمین‌بار تشریح و تعریف نمی‌کرد

به وقت تهران به وقت کابل به وقت دوشنبه به وقت گرینویچ جمعه

۲۱:۰۰

۲۲:۰۰

۲۲:۳۰

۱۷:۳۰

تکرار شنبه

۱۳:۰۰

۱۴:۰۰

۱۴:۳۰

۰۹:۳۰

تکرار یکشنبه

۲۴:۰۰

۰۱:۰۰

۰۱:۳۰

۲۰:۳۰

تکرارسه شنبه

۱۵:۰۰ ۱۶:۰۰ ۱۶:۳۰ ۱۱:۳۰

تکرارچهارشنبه

۲۴:۰۰

. ۰۱:۰۰

۰۱:۳۰

۲۰:۳۰

تکرار پنج شنبه

۱۱:۰۰

۱۲:۰۰

۱۲:۳۰

۰۷:۳۰

*ممکن است هنگام پخش خبر فوری، محتویات این صفحه و این برنامه بدون اعلام قبلی تغییر کند.

[an error occurred while processing this directive]

منابع خبر

اخبار مرتبط