سینمای مستند مهمان ناخوانده جشنواره فیلم فجر بود

مستند فردا نزدیك است به جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر راه یافت
خبرگزاری جمهوری اسلامی
خبرگزاری مهر - ۱۱ اسفند ۱۳۹۰

به گزارش خبرنگار مهر، صادق داوری‌فر کارگردان فیلم مستند "شیخ شوخ کاشی" یکی از فیلمسازانی بود که در جشنواره فیلم فجر و به خصوص در برج میلاد و در میان اهالی مطبوعات فیلمش خوب دیده شد. این فیلمساز در نشستی که در خبرگزاری مهر به منظور بررسی حضور سینمای مستند در جشنواره فیلم فجر برگزار شد به بیان نقطه نظرهای خود درباره این حضور و کم و کیف فرهنگسازی درعصره دیدن فیلم های مستند پرداخت.

خبرگزاری مهر- فرهنگ و هنر: بحث فرهنگسازی از مباحث ابتدایی این نشست بود که شفیع آقامحمدیان مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اشاره‌ای به آن داشت، برای آغاز درباره این تعریف این عبارت در عرصه سینمای مستند بگویید؟

- صادق داوری‌فر کارگردان فیلم "شیخ شوخ کاشی":
فرهنگ را مجموعه پیچیده‌ای از دانش‌ها، باورها، هنرها، اطلاعات، عادات و هر چه که فرد به‌عنوان عضوی، از جامعه (سینما) خویش فرا می‌گیرد تعریف کرده‌اند. اما به اعتقاد من واژه فرهنگسازی تنها اصطلاحی است که وقتی کم می‌آوریم به سراغ آن می‌رویم تا بتوانیم در پس ساعت‌ها جلسه و بحث و بررسی ضعف‌هایمان را پنهان کنیم و شاید آغاز این بحث هم پنهان کردن خود در پس اما و اگرها باشد. سی‌امین جشن سینمای ایران معروف به جشنواره فجر با نمایش فیلم‌های مستند در کنار سینمای داستانی به پایان رسید و حالا نمی‌دانیم که باید همچنان برای این نوع سینما فرهنگسازی کنیم یا نه؟ جشنواره یعنی جایی که فیلم بدون سانسور اکران می‌شود. جشنواره یعنی جایی که اگر فیلمی پذیرفته شد و در جدول جا گرفت از داوری خارج نشود.

" به گزارش خبرنگار مهر، صادق داوری‌فر کارگردان فیلم مستند "شیخ شوخ کاشی" یکی از فیلمسازانی بود که در جشنواره فیلم فجر و به خصوص در برج میلاد و در میان اهالی مطبوعات فیلمش خوب دیده شد"جشنواره یعنی جایی که همه در فرصتی برابر به رقابت می‌نشینند. جشنواره یعنی  جشنواره!

*ورود سینمای مستند در جشنواره، یعنی قدم نخست فرهنگسازی سینمای مستند، مگر اینطور نیست؟

داوری‌فر: قبل از پاسخ به این نکته باید متذکر شوم که جشنواره امسال از قم تا تهران. از تهران تا مشهد، از تهران تا تمام جاهایی که جشنواره داشتند و نداشتند تعریف کردند. این یعنی فرهنگسازی جواب داده و همینجور پیش برویم. اما هیچ کجای این تعاریف در زبان گویندگان و رسانه‌ها و مطبوعات و اطرافیان و همسایه‌ها که انصافا در سینمای رسانه، امسال زیاد مشاهده شدند، هیچ کس از سینمای مستند حرفی به میان نیاورد و حال این همان فرهنگسازی است که از آن یاد می‌کنیم.

اما در پاسخ به سئوال شما باید بگوییم که من هم تا اندازه‌ای موافق هستم کمترین اتفاق این جشنواره این بود که یک جریان فکری با هر سلیقه‌ای و به هردلیلی سینمای مستند را وارد جشنواره فیلم فجر کرد و این خوب بود اما سئوال من این است که چرا  سینمای مستندی که مهمان جشنواره بود اینگونه مورد پذیرش مسئولان، رسانه‌ها، مخاطبان و درنهایت داوران قرار گرفت.

* البته کیفیت داوری‌های سی‌امین دوره از جشنواره از مسائل مطرح در بین اهالی سینما بود و تنها مختص به سینمای مستند نمی‌شد.

داوری‌فر: به هرحال هر هنرمندی نسبت به قضاوتی که بر حرفه‌اش صورت می‌گیرد دقیق و نکته سنج است و همه می‌دانیم که داوری‌های این دوره از جشنواره دور از اشتباه نبود اما حرف من این است که یکی از راه‌های فرهنگسازی، آگاهی و آگهی است.

در واقع لازم است نسبت به ظرفیت‌ها و امکانات و فلسفه ایجادی هر پدیده‌ای اطلاع‌رسانی دقیق و کامل صورت گیرد تا چرایی فرهنگسازی خودش را نشان بدهد. بنابراین به جهت آگاهی بخشی چند چرا مطرح است نخست اینکه چرا جشنواره بخش مستند داشت؟ چرا سینمای مستند را محدود به زمان بلند کرد، اما در نهایت به یک ایپزود مستقل و کوتاه (یعنی فیلم کوتاه) جایزه داد. چرا در بخش سینمای مستند، مستندسازی نشد؟

چرا فیلم‌های بخش مستند، درست وسط اکران فیلم‌های داستانی، پخش شد؟ ناگفته نماند که یکی از راههای فرهنگسازی، آگاهی دادن به اهالی رسانه و مطبوعات است تا بلکه برای مردم آگهی بسازند از همین‌رو در اینجا دقیقا منظورم اهالی رسانه است. چرا هیچ یک از رسانه ها و مطبوعات به طورجدی درارتباط  با سینمای مستند حرفی نزدند؟ چرا حتی در بولتن جشنواره هیچ خبری برای فیلم های مستند چاپ نشد، مگر یادداشت های خود سازندگان فیلم. چرا سالن در ظاهر بی مخاطب سینمای مستند با کمترین امکانات تبلیغی فقط در حد پخش کارت توسط خود عوامل فیلم مملواز تماشاگر شد؟

* جدا از داوری های بخش اصلی جشنواره، ارزیابی بخش‌های جنبی جشنواره از سینمای مستند چطور بود؟

داوری‌فر:هیچ یک از سازمان های حمایتی در بخش تجلی اراده ملی که به نقل از سازمان سینمایی مهمترین بخش جشنواره است، توجهی به سینمای مستند نکردند.

"جشنواره یعنی  جشنواره!*ورود سینمای مستند در جشنواره، یعنی قدم نخست فرهنگسازی سینمای مستند، مگر اینطور نیست؟داوری‌فر: قبل از پاسخ به این نکته باید متذکر شوم که جشنواره امسال از قم تا تهران"مگر نه اینکه فیلم‌های مستندی درارتباط  با موضوع های بیداری اسلامی، دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، افتخارات ملی، شخصیت های مذهبی و فرهنگی بوده‌است، پس چرا سازمان‌های ارزشی، ارزش و اهمیتی  برای فیلم های مستند قائل نشدند؟

* پاسخ به چراهایی که مطرح شد همان آغاز راه فرهنگسازی است.

داوری‌فر: من هم قبول دارم به شرطی که نباید سازی شود.

- نباید سازی؟

داوری‌فر: پاسخ به چراها، شروع مسیر فرهنگ سازی برای سینمای مستند درسالهای بعد جشنواره فجر خواهد شد. البته به شرط اینکه دوباره مانند سالهای قبل که فیلم‌های ویدئو یا فیلم‌های کوتاه مورد تصمیم سلیقه‌ها قرارگرفت و حذف شد، اینبار پایدار بماند. کمااینکه به هریک از چراها که پاسخ دهیم، به جواب شفاف و روشن دست خواهیم یافت و مطمئن می شویم که نباید سازی جایگزین فرهنگ سازی قرار می گیرد.

-  جالب شد، دقیقا منظور از نباید سازی چیست؟

داوری‌فر: نباید سازی، یعنی سینمای مستند خطرناک و جریان‌ساز است پس نباید بسازی. نبایدسازی یعنی کوتاه و بلند سینما حقیقت یا سینمای بی واسطه درگیر کننده است، پس مطبوعات و رسانه ها و هفت و بولتن جشنواره و سایت ها  نباید خبری بسازند که درگیری ایجاد کنند. نبایدسازی یعنی سینمای مستند کمتر درگیر سفارش و سفارشی می شود پس هیچ سازمانی به راحتی سرمایه گذاری نمی کند و اگر فیلم به نتیجه رسید، چوب حراج بر سرش می‌زنند و به افتخاراتشان اضافه می کنند.

نباید سازی یعنی نباید بسازی و اگر ساختی هر جور که دلمان خواست در جشن واره پخش می‌کنیم.

- پس سهم صاحب اثر و کسی که دغدغه مستند دارد چه می‌شود؟

داوری‌فر: به اعتقادمن بدون توجه به چراها و هرگونه تلاش برای حیات سینمای مستند و فرهنگسازی، کافی است به تاریخ این هنر صد ساله رجوع کنیم و به بایدسازی برای سینمای حقیقی برسیم به این معنا که بایدسازی یعنی سینمای مستند بخشی جنبی یا فرزند خوانده جشن سینمای ایران نیست، بلکه بخش اصلی و جریان‌ساز تاریخ سینما بوده و هست پس باید باشد. بایدسازی یعنی سینمای مستند، دارای پتانسیل و قدرت است و تقریبا کسی نیست که سینما را دوست داشته باشد اما به جادوی سینمای مستند توجهی نکند. بایدسازی یعنی، سینمای حقیقی که موثر در تاریخ جریان‌های انقلابی، فرهنگی، سیاسی، مذهبی و بوده‌است و تاریخ نشان داده که این جریان‌سازی در سینمای مستند بوده است و نه در سینمای داستانی.

در نهایت بایدسازی یعنی بیشتر فیلمسازان مطرح با سینمای مستند پا به عرصه گذاشته‌اند وبه آن ایمان دارند، پس باید به عنوان معلم سینماگران حضور داشته باشد. بایدسازی یعنی بایدهای زیادی که در تاریخ سینما مطرح است و در این فرصت اندک شاید از حوصله جمع و خوانندگان خارج باشد.

ادامه دارد...

منابع خبر

اخبار مرتبط