سهروردی برای امروز ما چه دارد؟/حکمت اشراق به نوعی فلسفه بومی ماست

سهروردی برای امروز ما چه دارد؟/حکمت اشراق به نوعی فلسفه بومی ماست
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۶ مرداد ۱۴۰۰



خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ واندیشه: هشتم مرداد روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی ا ست کسی که موسس مکتب فلسفی اشراق است. «اشراق» به معنی درخشندگی و برآمدن آفتاب و لحظه فرو آمدن معرفت در ذهن آدمی است. سهروردی اهل کشف و دیدگاه شهودی بود و در آثارش بیش از هرچیزی به نور و شهود می‌پردازد.

هرساله با فرا رسیدن مناسبت های بزرگان و اندیشمندان، مراسم ها و یادبودهایی برای این افراد برگزار و نظریات و آثارشان مرور می شود و پس از آن هم به فراموشی سپرده می شود تا سال بعد در حالیکه گرامیداشت و یاد کسی بودن یعنی یاد او را همیشه زنده نگه داریم و این کار درباره اندیشمندان و فلاسفه اینگونه امکانپذیر است که از نظریاتشان در امروز خودمان استفاده کنیم نه اینکه آنها را به مثابه یک کتاب کهنه و قدیمی بدانیم که فقط هرسال چند صفحه از آن را ورق می زنیم و بعد هم می بندیم و می گذاریم کنار تا سال بعد.

به بهانه فرا رسیدن روز بزرگداشت سهروردی با محمد اخگری، استادیار دانشکده صدا وسیما گفتگو کردیم. اخگری دکترای عرفان اسلامی دارد و سالها درباره سهروردی و سایر فلاسفه اسلامی مشغول تحقیق و پژوهش است. موضوع گفتگویمان با او این است که سهروردی برای جهان و انسان امروز چه دارد و چگونه می توان از نظریات او امروز استفاده کرد.

وی در ابتدا گفت: ما در قرون گذشته مخصوصا قرون سوم و چهارم تا شاید هفتم و هشتم شخصیت های بسیار برجسته ای را داشتیم که متعلق به یک مرز و بوم نیستند و جایگاه جهانی دارند.یک زمانی می‌توان به بعد تاریخی این شخصیت ها پرداخت.

"خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ واندیشه: هشتم مرداد روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی ا ست کسی که موسس مکتب فلسفی اشراق است"مثلا تاثیرات ابن سینا و ابن رشد و اندیشه هایشان را در قرون وسطی بررسی کرد. چون هنوز هم که هنوز است در غرب و در دانشگاه های معروف دنیا روی نظرات این بزرگان کار می شود اما صرف پرداخت تاریخی به شخصیت های برجسته و جهانی گذشته چه در حوزه ادبیات چه در حوزه فلسفه، تاریخ و علوم اجتماعی و حتی پزشکی کافی نیست و باید از جنبه های دیگری هم به این شخصیت ها بپردازیم.

اخگری افزود: بنده خودم به تازگی ترجمه اثری با عنوان «تولد عرفان آلمانی از روح فلسفه اسلامی» را تمام کردم. این کتاب نوشته پروفسور کوت فلاش استاد دانشگاه بوخوم است. ایشان استاد بازنشسته این دانشگاه است و۹۱ سال سن دارد. فلاش از درون ترجمه های لاتینی ابن سینا و ابن رشد و فارابی اثبات می کند که اندیشه های اکهارت متاثر از این فیلسوفان اسلامی بوده است.

بنابراین بازنگری و مطالعه دوباره اندیشه های گذشته همچنان هم ادامه و کاربرد دارد. لذا اندیشه، مربوط به یک دوره زمانی خاص یا یک مکان خاصی نیست و اندیشه سهروردی هم از همین جنس است. یعنی ما نمی توانیم اندیشه سهروردی را به زمان پیدایش اثر و یا مکان تولید آن اندیشه محدود کنیم چون این اندیشه ها فرازمانی هستند و در زمان های مختلف جریان دارند و علاقمندان به حوزه اندیشه می توانند مجدد آنها را مورد کاوش قرار دهند. بنابراین یک ساحت پرداختن به اندیشمندان بزرگ و برجسته تاریخ این است که از اندیشه های سهروردی و دیگر بزرگان متناسب با آنچه که در جامعه و جهان امروز جریان دارد بتوانیم جهان پیرامونی خودمان را تحلیل کنیم. طبیعتا وقتی فلسفه مسائل اصلی بشر را مورد پرسش قرار می دهد این پرسش ها همیشه در طول زمان باقیست.

این استاد دانشگاه ادامه داد: سوال درباره خود انسان، سوال درباره وجود و ...

"اخگری دکترای عرفان اسلامی دارد و سالها درباره سهروردی و سایر فلاسفه اسلامی مشغول تحقیق و پژوهش است"پرسش های اساسی هستند که جامعه بشری همچنان با آنها درگیر است و از قضا اندیشه سهروردی به این سبب که صرفا بر مبنای مباحث عقلی استناد نمی کند و از مفهوم دیگری با عنوان «شهود» استفاده می کند مربوط به نوعی خودسازی و سلوک درونی است که انسان امروز با وجود همه پیشرفت ها و تکنولوژی و فناوری اما آرامش ندارد و آرامش زاییده درون وبرخاسته از باطن انسان است. بنابراین تفکر سهروردی به لحاظ انچه که امروز با آن ارتباط دارد همچنان قابل پردازش و استفاده برای سلوک درونی، خودسازی و آرامش روحی است و می تواند سعادت بشر را به همراه داشته باشد. یکی از مسائلی که اندیشمندان به دنبال آن بودند مسئله سعادت و خوشبختی انسان است و این مسئله هیچ وقت کهنه نمی شود و مربوط به دوره زمانی خاصی هم نیست. در دوران مدرن و امروزی با وجود همه پیشرفت ها به علت نبود معنویت و سلوک درونی انسان با سرگشتگی روبروست. پس اندیشمندان می توانند متناسب با آنچه که در دنیای امروز وجود دارد و درباره سوالاتی که زمان مند نیست و همیشه وجود دارد دوباره کار کنند و با ادبیات امروزی شرح دهند.

این مترجم آثار آلمانی با بیان اینکه از اندیشه سهروردی می توان در حوزه های دیگری هم استفاده کرد گفت: اندیشه سهروردی در حوزه های هنری و علوم انسانی می تواند کاربرد داشته باشد.

یکی ازهنرهای ارزشمند سهروردی، تولید آثار ادبی رمزی مثل عقل سرخ، آواز پرجبرئیل، قصه غربت غرب است. این آثار زبان رمزگونه ای دارد و گویی سهروردی با استفاده از زبان، مفاهیم ذهنی را به صورت عینی برای مخاطب خودش مانوس کرده است.سهروردی یک الگویی ارائه داده است که ما می توانیم براساس آن الگو تولید فکر و نظر و از آنها متناسب با هنر امروز استفاده کنیم. مثلا ما در فلسفه اسلامی در حوزه زیبایی شناسی کمتر کار کردیم اما اگر به آثار سهروردی نگاه کنیم می بینیم که برخی از موارد در این حوزه را می توانیم از درون نظریات این فیلسوف استخراج کنیم. به طورکلی من معتقدم که باید یکبار دیگر نظریات آثار همه فلاسفه و اندیشمندانمان را مثل سهروردی و ابن سینا درست، خوب و با نگاه امروزی بخوانیم. فقط هم کسانی که رشته فلسفه می خوانند به اینها رجوع نکنند بلکه تمام کسانی که در رشته های دیگر مثل هنر تحصیل می کنند هم این آثار را مطالعه می کنند.

"فلاش از درون ترجمه های لاتینی ابن سینا و ابن رشد و فارابی اثبات می کند که اندیشه های اکهارت متاثر از این فیلسوفان اسلامی بوده است"ممکن است در ابتدا زبان این آثار برایشان سخت و سنگین باشد ولی خب باید برای فهم آن تلاش کنند.

اخگری تصریح کرد: یکی از اشکالات ما در برخی از رشته های دانشگاهی این است که برخی از رشته های مرتبط اصلا با مبادی فلسفه آشنا نیستند و این اصلا خوب نیست. به عنوان مثال کسی که می خواهد تو حوزه هنر، معماری و نویسندگی کار کند باید حتما یکسری مبادی و ابتداییات فلسفه را بداند.

این مترجم و پژوهشگر در ادامه بیان کرد: بنده به عنوان کسی که سالهاست مشغول تدریس در دانشگاه هستم این موضوع را می بینم که دانشجویان در پایان نامه نوشتن و در بخش چارچوب نظری از نظریات اندیشمندان غربی استفاده می کنند نه اندیشمندان و فیلسوفان اسلامی. آیا فیلسوفان و اندیشمندان اسلامی نظریه ای نداشتند تا از آنها استفاده کنیم و یا شاید وظیفه ما بوده که براساس نظریات آنها یک نظریه جدید تولید کنیم که برمبنای آن بتوان این حوزه ها را بسط داد. مثلا در خصوص موضوع شنیدن و حس شنوایی ابوریحان بیرونی نظریاتی دارد و یا مثلا درباره نور و فیزیک ابن سینا نظریاتی دارد و در این حوزه بسیار مسلط بوده است به طوریکه اکهارت بسیاری از توضیحاتش درباره مابعدالطبیعه را از نظریات ابن سینا در بخش «طبیعیات شفا» گرفته است. اما متاسفانه امروز بین آنچه در جامعه جریان دارد و با فلسفه انقدر فاصله ایجاد شده است که این دو بخش از یکدیگر از هم جدا شدند و موقع مناسبت ها که می رسد این سوال پیش می آید که یاد اندیشمندان کردن فقط یک یادبود است یا اینکه یادکردن ها باید زمینه ساز تولید فکر و اندیشه متناسب با مخاطب و نیاز جامعه جهانی امروز باشد.

اگر چینش علوم و فراگیری آنها به گونه ای باشد که از فلاسفه و اندیشه هایشان به خصوص در حوزه های اسلامی و هنر به درستی استفاده کنیم این اندیشمندان و تفکراتشان بستر لازم را برای تولید فکر در آینده دارند.

وی در پایان گفت: سهروردی علاوه براینکه در حوزه تفکر عقلی از سیر استدلالی که مشائیان دارند استفاده می کند، از شیوه و روشی به نام «شهود» استفاده می کند و «اشراق» هم به همین موضوع دلالت دارد و معنی ش لحظه دمیده شدن نور یا لحظه ای که اندیشه در ذهن روشن می‌شود و نور معرفت پیدا می شود است. اینکه سهروردی تزکیه نفس و شهود را به عنوان ابزار شناخت در کنار عقل و این را برمبنای داشته های حکمای ایران باستان قرار می دهد باعث می شود که نوعی فلسفه بومی به وجود بیاید. فلسفه ای که انگار برون داد بومی ایرانی- اسلامی است به بیان دیگر حکمت اشراق دارای بن مایه های بومی و ایرانی است هرچند حکمت و فلسفه را نمی‌توان به مرز و جغرافیای خاصی محدود کرد.

منابع خبر

اخبار مرتبط