«راز نگین سرخ» شنیدنی شد

«راز نگین سرخ» شنیدنی شد
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۸ تیر ۱۳۹۹



به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «راز نگین سرخ» زندگی‌نامه داستانی سردار شهید مهندس محمود شهبازی فرمانده سپاه همدان و جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) است که توسط حمید حسام نوشته شده و در سال ۸۵ رتبه اول جشنواره ملی بیست سال ادبیات داستانی را به دست آورده است.
کتاب حاوی خاطرات شهید شهبازی از زبان خانواده و همرزمانش است. تمام شخصیت‌های این داستان ساخته ذهن نویسنده است. حوادث این داستان گوشه‌ای از فراز و نشیب‌های دفاع مقدس از آغازین روز جنگ تا هنگام آزادی خرمشهر است.
در بخشی از این کتاب آمده است: «همدانی آخرین قطره‌های آب را مزمزه کرد و قمقمه را انداخت پایین کوه. باز هم دکمة بی‌سیم را فشار داد: «محمود محمود، حسین...»
ـ محمود به گوشم، خسته و تشنه که نیستی حسین جان؟
ـ می‌دونی که هستم.
ـ پس بذار یه قصه برات تعریف کنم.
همدانی عصبانی شد: «تا الان سه روز و دو شبه که این بالا با این جانورا می‌جنگیم. نه آب هست نه نارنجک، توی این حال و وضع می‌خوای قصة حسین کُرد واسمون بگی؟!»
ـ نه، اتفاقاً قصة حسین همدانی رو می‌خواستم بگم...

"نه آب هست نه نارنجک، توی این حال و وضع می‌خوای قصة حسین کُرد واسمون بگی؟!»ـ نه، اتفاقاً قصة حسین همدانی رو می‌خواستم بگم.."با انبوه نیرو‌هایی که داره به کمکش میاد.

همدانی عصبانی‌تر شد: «حاج محمود، گوشام از صدای نارنجک کیپ شده. دل و دماغ شوخی ندارم. بگو نیرو کِی می‌رسه؟»
ـ مطمئن باش راست می‌گم. موجی نیستم که توی این شرایط شوخی کنم. دارم از این پایین می‌بینم که شما چه کولاکی می‌کنین.
ـ پس نیرو کی میاد.

مگه قبلاً نگفته بودی که...
ـ میاد، یقین داشته باش میاد. اصلاً شاید اومدن، شاید هم تو راهن.
همدانی گیج و کلافه شد. دست آخر با التماس گفت: «ببین حاج محمود، نمی‌خوام تنگه رو راحت رها کنم. اگه پنجاه نفر، فقط پنجاه نفر رو بفرستی اینجا کمک ما...»
صدای همدانی یکباره قطع شد.»

منابع خبر

اخبار مرتبط