سهم ناکارآمدی در نارسایی اقتصادی بیشتر از تحریم است/ ناگفته‌های انتخاب محل دفتر برای رهبر معظم انقلاب

سهم ناکارآمدی در نارسایی اقتصادی بیشتر از تحریم است/ ناگفته‌های انتخاب محل دفتر برای رهبر معظم انقلاب
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۲۷ فروردین ۱۴۰۰



به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، علیرضا افشار نخستین فرمانده نیروی مقاومت بسیج و رئیس اندیشکده جنگ نرم دانشگاه عالی دفاع ملی، با حضور در برنامه تلویزیونی دستخط، به بیان خاطرات خود از دوران مختلف پس از انقلاب و تحلیل شرایط کنونی کشور پرداخت.

متن کامل این برنامه به این شرح است؛

«مهمان ارجمند این هفته برنامه «دستخط» متولد ۱۳۳۰ در مشهد است. از افراد و انقلابیون شناخته شده قبل از انقلاب و کسی است که فعالیت‌های انقلابی در زمان رژیم پهلوی داشته، توسط ساواک دستگیر می‌شود، به زندان می‌رود و بعد از انقلاب هم در فعالیت‌های مختلف در نهاد‌های مختلف حضور داشته و مسئولیت داشته است.

از جمله جزو دانشجویان پیرو خط امام (ره) بوده که لانه جاسوسی را تسخیر کردند، عضو جهاد سازندگی، از اعضای اصلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نخستین فرمانده نیروی مقاومت بسیج بوده که ۸ سال از سال ۶۸ تا ۷۶ این مسئولیت را برعهده داشته است. بعد از آن در سمت‌های مختلف نظامی، فرهنگی و سیاسی در کشور تجارب مختلفی کسب کرده است.

در خدمت آقای علیرضا افشار رئیس اندیشکده جنگ نرم دانشگاه عالی دفاع ملی هستیم که من بخشی از سوابق ایشان را عرض کردم.

* سلام، خیلی خوش آمدید.

بنده هم خدمت حضرتعالی و بینندگان عزیز عرض سلام دارم.

*تا الان اندیشکده‌ای به نام جنگ نرم نداشتیم. درست است؟

به طور خاص برای این موضوع نداشتیم، ولی معمولاً مراکز پژوهشی و تحقیقاتی بخشی از فعالیت‌های خود را به جنگ نرم اختصاص می‌دهند.

* الان چقدر از کار این اندیشکده انجام شده و چه کار‌هایی آنجا انجام می‌گیرد؟

تقریباً ساختار کلی مشخص شده است؛ چون جنگ نرم تنها تحلیل جنگ نرم دشمن نیست بلکه قدرت نرم خودی هم هست که جنبه بازدارندگی دارد. هر چقدر فرهنگ ما قوی باشد، در مقابل تهاجم نرم مقاوم‌تر می‌شویم و قدرت بازدارندگی دارد.

"هر چقدر فرهنگ ما قوی باشد، در مقابل تهاجم نرم مقاوم‌تر می‌شویم و قدرت بازدارندگی دارد"پس قدرت نرم، تهدید نرم و دیگری تهاجم نرم است. طبق گفته مقام معظم رهبری در عرصه جنگ نرم نباید دائم پدافند کنیم، بلکه آفند هم می‌توان داشت. دشمن مسائل و مشکلات زیادی دارد و واقعاً جای پرداختن به این مشکلات وجود دارد. در مسائلی همچون حقوق بشر و مسائلی دیگر که شاهد آن هستیم.

سه کارگره در این سه بخش تشکیل شده است. از شخصیت‌ها و صاحبنظران دعوت شده و حدود ۴۵ نفر به اندیشکده پیوسته اند.

پروژه‌ها نیز تعریف شده است و رویکرد این است که مصون محور باشد یعنی اگر نتیجه به دست آمد که در مقابل تهدید نرم دشمن باید چه کرد، با یک طرح تقسیم کار ملی به دستگاه‌های مربوطه بفرستیم و کار مستشاری و پیگیری با دستگاه‌ها داشته باشیم. این فاز آخر کار است.

*یعنی تنها به پژوهش اکتفا نخواهید کرد؟

نه.

*با تجارب مختلفی که از قبل و بعد انقلاب دارید، الان تهدید جنگ نرم را چقدر برای ما جدی می‌دانید؟

متاسفانه در داخل کشور آرایش مناسب مثل دفاع مقدس در مقابل دشمن در جنگ نرم نداریم.

*باور این مسئله وجود ندارد؟

اصلا! دلیل اصلی همین است که جنگ نرم حس نمی‌شود، مثل جنگ سخت نیست که توپ، تانک، تشییع شهدا و ... باشد و فضای کشور جنگی باشد. در جنگ نرم این مسائل وجود ندارد. دشمن کاملاً زیرپوستی برای تغییر باورها، تغییر سبک زندگی عمل می‌کند و خیلی اهدافی که دشمن برای آن طراحی کرده و برای آن برنامه دارد.

"طبق گفته مقام معظم رهبری در عرصه جنگ نرم نباید دائم پدافند کنیم، بلکه آفند هم می‌توان داشت"۷۰۰ تریلیون دلاری که ترامپ می‌گفت در منطقه هزینه کردیم بخش عمده‌ای در عرصه‌های تاثیرگذاری بر افکار عمومی بود که هدف اصلی جنگ نرم هم تغییر باور‌ها و تاثیرگذاری روی ذهن جامعه هدف است.

ولی خب ملت ما بواسطه مایه‌های عمیق معنوی که دارند، پیوستگی با اسلام و عاشورای حسینی و فضای فرهنگی که از گذشته بوده، دشمن خیلی در این زمینه موفق نبوده است؛ حتی در حوزه سیاسی! بالاخره ما ۹ دی را در جریان فتنه پشت سر گذاشتیم که این‌ها نشان می‌دهد مایه‌های قوی داخل جامعه وجود دارد، ولی غفلتی که وجود دارد این است که آن دستگاه‌های فرهنگی باید رصد کنند، شاخص‌های جنگ نرم دشمن را بررسی کنند، راهکار‌های مقابله آن را در آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها و رسانه ملی و سازمان‌های فرهنگی تاثیرگذار بر افکار عمومی وجود دارد. به خصوص در شرایط فعلی، فضای مجازی بر ادبیات و فرهنگ عمومی بسیار تاثیرگذار است و باید برای این فضا برنامه داشته باشیم.

*آقای افشار اوضاع کشور را چطور می‌بیند؟

من اعتقاد ندارم که صفر و صد یا سیاه و سفید ببینیم. هیچ مقطعی را نباید این چنین دید. متاسفانه دولت‌هایی که می‌آیند بیشتر برآمده از یک اراده سیاسی، به معنی جریان و جناح خاص، هستند این حالت تامین نظر همگان را در خود ندارند. هر دولتی که می‌آید گذشته را کلاً سیاهنمایی می‌کند و کنار می‌گذارد و به اثبات خودش می‌پردازد.

این درست نیست.

اگر به منافع ملی فکر کنیم دولت‌ها باید مانند دوی ماراتون هر دولتی به یک نقطه‌ای می‌رسد دولت بعدی بگیرد و ادامه راه را برود و طرح‌ها و برنامه‌های دولت قبلی را دنبال کند. خسارت بزرگی که ما در کشور داریم برای همین است که در تغییر دولت‌ها برنامه‌ها کنار گذاشته می‌شود. مصوبات ملی، مصوباتی که مجلس دارد و بودجه‌های سنگینی صرف آن‌ها شده است، صرف این که برنامه برای دولت قبلی است دلیل نمی‌شود دولت جدید کنار بگذارد. فرقی در جریان‌ها وجود ندارد و تقریباً همه این حالت را دارند. یک روزی مسکن مهر افتخار نظام بود و مشکلات جامعه متوسط در حوزه مسکن برطرف می‌شد و یک روز بعنوان فاجعه اقتصادی کشور کنار گذاشته شد.

"در مسائلی همچون حقوق بشر و مسائلی دیگر که شاهد آن هستیم.سه کارگره در این سه بخش تشکیل شده است"یا مثلا کارت سوخت یک مقطع بود، حذف شد، دوباره آمد. این‌ها خسارت‌های سنگینی به کشور وارد می‌کند.

*یا سند چشم‌اندازی که مجمع تصویب کرد و دولت آقای احمدی‌نژاد به آن توجهی نکرد.

بله. به نظر می‌رسد الان سهم ناکارآمدی و سوء مدیریت‌ها در نارسایی اقتصادی بیشتر از تحریم است. همه دولت‌ها در دولت دومشان، نسبت به دوره اول دچار این چالش‌ها می‌شوند. این مسئله باید آسیب‌شناسی شود که چرا؟

* احساس می‌شود در کادرسازی قوی عمل نکرده‌ایم بخصوص الان در فضای انتخابات ریاست جمهوری که نگاه می‌کنید، به غیر از چند تک چهره، چهره‌ای که بشود درباره ریاست جمهوری به او فکر کرد و شاخص‌های مختلف را داشته باشد نمی‌بینیم یا کمتر می‌بینیم.

این را قبول دارید؟

درباره کادرسازی دو مقوله مهم وجود دارد. یک اینکه تربیت نیرو‌های فرهیخته، مدیر و صاحبنظر صرفاً در کلاس‌های درس دانشگاهی بدست نمی‌آید و باید در میدان عمل یک مهارت‌ورزی و رشدی داشته باشند. نکته دیگر در این خصوص شناساندن این‌ها به جامعه است. به هر حال صداوسیما نقش دارد و با یک مصاحبه و گزارش مردم این چهره‌ها را می‌شناسند و ارتباط لازم را با آن‌ها برقرار می‌کنند. اصولاً ما در چهره سازی از عناصر فرهیخته قدری مشکل داریم.

*دو دولت آقای روحانی را چطور می‌بینید؟ در این ۸ سال چطور عمل کردند؟

دوره اول نسبتاً موفق‌تر عمل کردند مخصوصاً اینکه توانستند تورم را یک رقمی کنند، پایه خیلی از پروژه‌ها آنجا ریخته شد و الان ما محصولش را می‌بینیم.

"دشمن کاملاً زیرپوستی برای تغییر باورها، تغییر سبک زندگی عمل می‌کند و خیلی اهدافی که دشمن برای آن طراحی کرده و برای آن برنامه دارد"پروژه‌های سنگین و بزرگی که افتتاح و عملیاتی شدن آن‌ها مرهون این زحمات در ۸ سال بخصوص در ۴ سال اول است. به نظر من این‌ها را نباید از نظر دور داشت. الان هم کار‌های خوب انجام می‌شود، ولی تحت نظر سنگین مسائل اقتصادی و تورم مهارگسیخته موفقیت‌ها خودش را نشان نمی‌دهد.

به هر حال مردم گرفتار مشکلات معیشتی هستند و نمی‌توان این مسائل را ندید گرفت. به نوعی بازار را رها کردند و مدیریت بر بازار صعیف است. الان ما مشکل تولید یا واردات منابع نیست، بلکه مشکل در توزیع و مدیریت توزیع است.

این حوزه بسیار ضعیف است. بدلیل سوءنظارت و سوءمدیریت افرادی هستند که میلیارد‌ها می‌برند. باید این مدیریت کرد، نمی‌توان گفت همه چیز را به عرضه و تقاضا و بازار واگذار می‌کنیم. مخصوصاً گسترش وسیع دولت مشکلات را افزایش داده و مزید بر علت شده که سنگینی بار دولت روی دوش بودجه که بخش عمده بودجه صرف هزینه‌های جاری می‌شود، دولت‌ها در کوچک سازی دولت موفق عمل نکردند.

*نگاه آقای افشار به برجام چطور است؟

من فکر می‌کنم که اگر ما در همین نرمش قهرمانانه که مقام معظم رهبری بیان کردند، درست عمل می‌کردیم، خسارت هایش را نداشتیم بلکه سود برجام را داشتیم. به کوس رسوایی بردن آبروی غرب و بخصوص آمریکا، سود این امر بود.

"متاسفانه دولت‌هایی که می‌آیند بیشتر برآمده از یک اراده سیاسی، به معنی جریان و جناح خاص، هستند این حالت تامین نظر همگان را در خود ندارند"امریکا خیلی بدنبال اجماع علیه ما در دنیا بود. خیلی سنگین در سازمان ملل و مجامع بین المللی عمل می‌کرد و دست آمریکا باز بود، ولی تنها ماند. این نشان داد که آمریکا در قرارداد‌ها و مذاکرات قابل اعتماد نیست. موارد دیگری هم ممکن است از فواید برجام شمرده شود، اما خسارت‌ها سنگین بود.

می‌توانستیم خیلی از موارد را عمل نکنیم. همانطور که مقام معظم رهبری بیان داشتند می‌توانستیم گام به گام عمل کنیم.

یک اقدام ما انجام می‌دادیم و یک اقدام آن‌ها اجرا می‌کردند. وقتی می‌دیدیم اقدامی از سوی آن‌ها انجام نمی‌شود قدم بعدی را برنمی داشتیم. قرار هم اینطور بود. قرار بود در اجرا ما قدم به قدم عمل کنیم، نه اینکه یکباره برجام را تا انتها اجرا کنیم و طرف مقابل هم زیر قول و تعهد خود بزند. آمریکا هم اینجا آچمز شده و نمی‌داند چه کار کند، از یک سو می‌خواهد برگردد و از سوی دیگر شرط معقولی را جمهوری اسلامی ایران قرار داده است و دنیا هم تائید می‌کند، ولی آمریکا نمی‌تواند انجام دهد، چون نه کنگره حاضر است چنین مصوبه‌ای داشته باشد، چون اختیار را از رئیس جمهور گرفتند و حتی اختیاراتی که رئیس جمهور قبلاً در وضع تحریم‌ها داشت را گرفتند و این در اختیار کنگره است.

"هر دولتی که می‌آید گذشته را کلاً سیاهنمایی می‌کند و کنار می‌گذارد و به اثبات خودش می‌پردازد"این برای آمریکا مشکل شده است.

*یعنی تکلیف آمریکا با خودش هم مشخص نیست.

دقیقاً.

*البته این مسئله هم دست ما را پرتر می‌کند.

قطعاً همینطور است.

*این مدت مجلس یازدهم را چطور ارزیابی می‌کنید؟

مجلس یازدهم یک رویکرد انقلابی دارد که همگی احساس می‌کنند. در مصوباتی که داشته است خوشبختانه امید‌هایی را در دل مردم ایجاد کرده است. منتهی بی‌تعارف باید بیان کنم یک نوع اختلافاتی درون این جریان انقلابی ممکن است لطمه بزند به این امید ایجاد شده و رویکرد انقلابی مجلس یازدهم. این اختلافات را باید کنار گذاشت. در مجموع مجلس یازدهم را موفق می‌بینم، حداقل نسبت به مصوبات انقلابی در این مقطع مخصوصاً درباره برجام که گل سرسبد این مصوبات است و مملکت را در مقابل آمریکا یکپارچه کرد.

قانون بودجه هم تا حد زیادی کاستی‌هایی دارد که البته دست مجلس نیست.

اصلاح بودجه باید در دولت صورت گیرد؛ این لایحه بودجه است.

*جوانگرایی را در مجلس چطور می‌بینید؟ به نظر شما جوانگرایی اثر مثبت گذاشته است یا باید با تامل بدان نگاه کرد، چون این هم عرصه‌ای است که برای جوانان ایجاد شده که فکر می‌کنم عرصه آزمایش است؟

البته جوانگرایی طبق گفته آقا منظور فقط سن و سال نیست؛ روحیه جوانگرایی و انقلابی و ریسک‌پذیری اهمیت دارد. مجلس تقریباً یک جمعیت تعادلی دارد، نیرو‌های مجرب از وزرا و شخصیت‌ها هم زیاد دارد. اتفاقاً کنار هم بودن این‌ها در انتقال تجربیات به نسل نو خیلی کمک می‌کند. تقریباً مجلس یازدهم در ترکیب اینچنین است. این که عملکرد مجلس چقدر بواند در جذب روحیه انقلابی و جوان موفق باشد هنوز باید فرصت داده شود و این اول راه است.

*مدیریت اقای قالیباف را در این مدت چطور دیدید؟

در مجموع، مثبت و خوب بوده است، به جز موارد حاشیه‌ای که ممکن بود بهتر عمل شود، در مجموع مدیریت کردن چنین مجموعه‌ای سخت است.

"این درست نیست.اگر به منافع ملی فکر کنیم دولت‌ها باید مانند دوی ماراتون هر دولتی به یک نقطه‌ای می‌رسد دولت بعدی بگیرد و ادامه راه را برود و طرح‌ها و برنامه‌های دولت قبلی را دنبال کند"توقعاتی که ایجاد شده و برآوردن توفعات مردم کار سختی است و نقش رئیس مجلس هم در کشور بسیار بالاست. در مجالس دیگر اینچنین نیست. رئیس مجلس مانند بقیه نمایندگان است و تنها ریاست مجلس را برعهده دارد یعنی در قوانینی که تصویب شده اختیارات مجلس را بسیار بالا بردیم.

*در مقایسه با آقای لاریجانی چطور؟

اگر توقع یک رویکرد انقلابی دارید دوره آقای قالیباف موفق‌تر است.

*آقای افشار فضای انتخابات را چطور می‌بینید؟ فکر می‌کنم می‌توان گفت تنها انتخاباتی است که ۴ ماه به انتخابات مانده، اما صحنه روشن نیست.

درست است. وضعیت اینطور است که تا نزدیک انتخابات نمی‌توان درست حدس زد. همه دنبال اجماع سازی هستند و سعی می‌کنند از تعدد نامزد‌ها کم کنند، ولی مهم این است که در انتها می‌توان نظر داد که بین ۳-۲ نفری که هستند کدام قوی‌تر هستند.

نمی‌توان گفت بطور مطلق کسی خوب است و یا مطلق بد است. مجبور هستیم و چاره‌ای نداریم جز اینکه در آخرین لحظات بررسی تطبیقی و شایسته را برای انتخابات ریاست جمهوری داشته باشیم. وظیفه شرعی و عقلی و منطقی ما این است.

*حدس شما درباره آمدن آقای رئیسی چیست؟

تا الان که ایشان بار‌ها تاکید کردند که نمی‌آیند و دستگاه قضائی را خوب مدیریت کرده‌اند و انتظاراتی در مردم ایجاد شده و می‌خواهند همین راه را ایشان ادامه دهند و آمدن ایشان به قوه مجریه شاید لطمه‌ای به قوه قضائیه باشد.

*آقای قالیباف چطور؟

ایشان هم اخیراً اعلام کردند نمی‌آیند؛ حالا شاید احتمال ایشان بیشتر باشد.

*آقای لاریجانی را در جرگه کدام جناح سیاسی می‌دانید؟

سخت است. خود ایشان علاقه‌مند به جریان انقلابی، ولایی، اصولگرایی تا حدی هستند، ولی منتسب به جریان دیگری می‌شوند و ما نمی‌توانیم تشخیص درستی داشته باشیم، بدلیل این که ایشان سعی کرده هر دو جنبه را در کار خود داشته باشد و با هر دو گروه در ارتباط باشد.

*شما تجربه معاونت سیاسی وزارت کشور را دارید و انتخابات برگزار کردید، فکر می‌کنید به لحاظ نصاب، انتخابات پرشوری خواهیم داشت؟

بستگی دارد و الان قابل پیش‌بینی نیست. اگر بتوانیم رقابت قوی را در جامعه داشته باشیم، نه اینکه فقط این دو جناح باشند، یک مسئله گفتمانی و فضای افکار عمومی را تهییج کنیم که حضور و رأی آن‌ها تاثیرگذار است.

*یعنی قاطبه مردم سلائق مختلف را در این عرصه ببینند.

بله.

"خسارت بزرگی که ما در کشور داریم برای همین است که در تغییر دولت‌ها برنامه‌ها کنار گذاشته می‌شود"این یکی از موارد است، این تاثیرگذاری مهمی است که یکی از این جهت است که سلائق مختلف در نظر گرفته شود، ولی به نظر من راهکار‌های دیگری هم برای تشویق عموم مردم و حضور در صحنه داریم که آن‌ها احساس کنند می‌توانند با رای خودشان تاثیرگذار برای آینده کشور باشند.

فراتر از همه این‌ها موضوعی که از آن غفلت می‌شود و تاثیرگذار روی بی‌توجهی و دور شدن مردم از مشارکت حداکثری است، بحث اخلاق انتخاباتی است. متاسفانه رویکرد احزاب ما و تا حدی نامزدها، جناح ها، شخصیت‌ها و جریان‌های تبلیغی برای فرایند انتخابات از غرب الگو می‌گیرند. همان زمان که ستاد انتخابات وزارت کشور بودم، تیمی از شخصیت‌های علمی دانشگاهی و حوزوی دعوت کردیم و جمع بندی این جلسات منجر به تهیه و چاپ منشور اخلاقی انتخاباتی شد. خواستیم این را به رسانه‌ها و رسانه ملی بدهیم تا تبلیغ شود و مردم متوجه شوند که اگر کسی حرکت غیراخلاقی انجام داد ضدتبلیغ برای او باشد، نه مزیت! یکبار خدمت شهید بهشتی بودیم که جمله‌ای کلیدی بیان کردند؛ گفتند شعب حزب در استان‌ها و شهرستان‌ها باید این چنین عمل کنند که اگر کسی در شهر آن‌ها شایسته‌تر از کاندید حزب بود، ولی حاضر نیست به زیر پرچم حزب بیاید حزب موظف از او حمایت کند؛ این جمله بسیار کلیدی است. منافع و مصالح ملی باید مدنظر باشد، احزاب متاسفانه اینچنین نیستند.

جریان‌های سیاسی هر کاری را برای خودشان مباح می‌دانند تا به قدرت برسند. قدرت طلبی اصل کار شده است.

*حتی گفته می‌شود یکسری از کاندیدا‌هایی که می‌دانند شانسی برای پیروزی ندارند و حتی ممکن است از شورای نگهبان هم تائید صلاحیت نگیرند، می‌آیند، چون هدفگذاری برای یک وزارتخانه‌ای دارند. می‌خواهند اینجا دیده شوند، چنین چیزی خیلی نچسب است!

البته اگر بشود کسانی که همفکر و همجهت هستند تیمی عمل کنند، در بحث وزارتخانه یا جا‌های دیگر با هم تصمیم بگیرند که زیر بار این مسائل و مشکلات کشور بروند، یک تیم می‌شوند و ملت کاپیتان این تیم را از بین این افراد انتخاب کند. این اشکالی ندارد.

*الان آقای ناطق نوری را بسیار مطرح می‌کنند. آقای ناطق جدید با آقای ناطق قدیم متفاوت است.

"مصوبات ملی، مصوباتی که مجلس دارد و بودجه‌های سنگینی صرف آن‌ها شده است، صرف این که برنامه برای دولت قبلی است دلیل نمی‌شود دولت جدید کنار بگذارد"قبول دارید؟

ایشان کم مطرح است، خیلی جدی نیست. گزینه‌های مطرح خیلی زیاد است، ولی حضور آقای ناطق جدی نیست.

*تغییرات آقای ناطق را چطور ارزیابی می‌کنید؟ واقعاً تغییری کرده یا همان آقای ناطق هستند؟

ما با ایشان حشر و نشر زیاد داشتیم، ایشان نماینده حضرت امام در جهاد بودند و خاطرات خوشی با ایشان داشتیم. اقدامات بعدی که در مقابله با افراد و جریاناتی که با ولایت فقیه و حضرت امام زاویه داشتند، انجام دادند. ولی بعد از آتش‌بس فضای جدیدی بوجود آمد. اگر به خاطر داشته باشید تحت عنوان «خط سه» مطرح می‌شد.

یک جریانی راه افتاد که می‌گفت نه طرفدار حزب جمهوری اسلامی هستیم که تندرو هستند و نه طرفدار لیبرال‌ها و غربگرا‌ها هستیم. این جریان بین نیرو‌های ارزشی و اصولگرایی و طیفی از لیبرال‌ها یک جریان جدیدی شد که در دوره آقای هاشمی که به نام کارگزاران و جریان‌های دیگر بودند، دیدیم تا قدری تندتر آن را در دوره آقای خاتمی و حزب مشارکت دیدیم که به تندی علیه دستاورد‌ها و ارزش‌های انقلاب و حتی حضرت امام (ره) موضع‌گیری داشتند.

*یکسری هم که به آن سوی مرز‌ها رفتند.

بله. آقای ناطق خیلی سطح خودش را این افراد مشخص نکرد! یعنی رویکردی که قبلاً در مقابل جریان‌های ضدنظام داشت و ایستادگی می‌کرد، ادامه ندادند، ولی بدین معنا نیست که نخواهند کار کنند. ایشان خودش همچنان علاقه‌مند است که با هر دو جریان کار کند.

*فکر می‌کنید نامزد اصلی جریان اصلاحات چه کسی است؟

نمی‌دانم، افراد مختلفی مطرح هستند. نمی‌توان تاکید کرد چه کسی باشد.

"یک روزی مسکن مهر افتخار نظام بود و مشکلات جامعه متوسط در حوزه مسکن برطرف می‌شد و یک روز بعنوان فاجعه اقتصادی کشور کنار گذاشته شد"افرادی همچون آقای جهانگیری، آقای محسن هاشمی، آقای ظریف و دیگران مطرح هستند. آقای ظریف بیش از دیگران مطرح است. همه این‌ها حدس زدن است و قطعی نشده است. افراد خودشان اعلام می‌کنند؛ این‌ها گزینه‌های در دست بررسی است.

*با تجربه‌ای که دارید فکر می‌کنید روی چه کسی تمرکز پیدا می‌کنند؟ ممکن است روی آقای لاریجانی اجماع کنند؟

من بعید می‌دانم. گزینه آقای ظریف احتمالش بیشتر است.

*قوه قضائیه و آقای رئیسی را چطور می‌بینید؟

به هر حال آیت الله رئیسی، چون قبلاً در قوه قضائیه در مقام دادستانی کل بودند اشراف اطلاعاتی خوبی دارند.

یعنی اینطور نیست که از ابتدا رئیس قوه قضائیه انتخاب شوند.

*از ابتدا هم در قوه قضائیه بودند.

بله، بازرسی کل کشور و دادستانی و مسئولیت‌های دیگر را تجربه کردند. این به مدیریت صحنه و میدانی کمک می‌کند و پشتوانه اصلی است. مشی ایشان بسیار به حضرت آقا نزدیک است. رویکرد انقلابی و متعادل و تجمیع همه نقطه نظر‌ها و تیم خوبی هم بکار گرفتند. افرادی که می‌شناسم افراد سالم و پاکی هستند.

"این‌ها خسارت‌های سنگینی به کشور وارد می‌کند.*یا سند چشم‌اندازی که مجمع تصویب کرد و دولت آقای احمدی‌نژاد به آن توجهی نکرد.بله"فرد به تنهایی نمی‌تواند کار کند، آن جریانی که با فرد کار می‌کنند بسیار تعیین کننده است. در تصمیم‌سازی، ارائه پیشنهادات، جمع بندی مطالب، همه این‌ها کمک می‌کند تا بعد مجری شوند. یک مشکلی در اداره کشور است که رده کارشناسی است، مدیران میانی بسیار تعیین کننده هستند. آینده خوبی پیش‌بینی می‌شود. کار سنگین است، تعداد پرونده ها، وضعیت زندان‌ها و ...

مطرح است. مشکلاتی که در قوه قضائیه تلمبار شده بسیار زیاد است.

*ولی همین نقطه امید خوب است. آرامشی ایجاد می‌کند. بنده خدایی در هیئت‌های حل اختلاف کار می‌کرد گفت که مردم پیش ما کارهایشان را پیگیری می‌کنند و مشکلی پیش می‌آید و به جایی که می‌خواهند نمی‌رسند، می‌گویند ما پیش آقای رئیسی می‌رویم. همین امیدواری خوب است که می‌دانند دسترسی پیدا می‌کنند، همین ملجا و پناهگاهی است که حضرت آقا بیان کردند.

یک مظلومیتی هم جمهوری اسلامی ایران در برخورد با مفاسد دارند، وقتی این‌ها سراغ مفاسد اجتماعی و اختلاس‌ها و سوءاستفاده‌ها می‌روند، می‌خواهند عادلانه برخورد کنند، یعنی مسئول و غیرمسئول ندارد.

"به نظر می‌رسد الان سهم ناکارآمدی و سوء مدیریت‌ها در نارسایی اقتصادی بیشتر از تحریم است"هر کسی در هر جایی خلاف می‌کند باید بدان رسیدگی شود؛ خب این قوت نظام است. وقتی در جامعه پخش می‌شود و دشمن هم این‌ها را برجسته می‌کند و این فضای ذهنی در جامعه تقویت می‌شود که مسئولین همه اینچنین هستند.

*همان فساد سازمان یافته‌ای که حضرت آقا بیان کردند که وجود ندارد و تاکید بر این دارند.

چون نظام در مقابل این مفسدین است. فساد سازمان یافته بدین معناست که از راس تا ذیل دنبال این فساد‌ها باشند.

*آقای افشار قرابتی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد، سپاه را چطور می‌بینید؟ اقتدار و فرماندهی سپاه را چطور می‌بینید؟ در این مدت فرمانده‌های مختلفی را تجربه کردیم، کدام را بیشتر می‌پسندید؟

سپاه ستون خیمه انقلاب است. از فرماندهان بخواهیم فردی را انتخاب کنیم مسلماً همگی از آقای محسن رضایی یاد می‌کنند، به عنوان فرد موفقی که توانست سپاه را از ابتدا که وارد جنگ شدند و حدود ۲۰ هزار نفر بودند، همان زمان هم نقش خوبی در مقابله با گروهک‌های ضدانقلاب داشت و تمام این گروهک‌های ضدانقلاب که دست به اسلحه بردند و خون مردم را به زمین ریختند، قبل از این که اطلاعات سپاه از سپاه جدا شود و وزارت اطلاعات شود همه را بچه‌های سپاه از بین بردند و آخرین موردش حزب توده بود که فاز نظامی آن را کسی باور نمی‌کرد که وجود دارد و آن هم کشف شد و بعد که جنگ شروع شد کار اطلاعاتی و امنیتی نیاز به مجموعه دیگری داشت اطلاعات سپاه از سپاه جدا شد و وزارت اطلاعات شد.

از آن زمان شاهد موفقیت‌های سپاه در عرصه دفاع مقدس در کنار عزیزان ارتش بودیم تا الان که نقش سردار محسن رضایی در تمام این مراحل در ساختارسازی و مدیریت صحنه مخصوصاً در انتخاب فرماندهان و مدیران و مسئولین خوش سلیقگی داشت. این مسائل تاثیرگذار در مدیریت و فرماندهی است.

بقیه عزیزان هم موفق بودند.

*جالب است که وقتی به انتخاب‌های آقای رضایی نگاه می‌کنیم، البته آن زمان تفکرات اینچنین نبوده است، ولی الان بیشتر نمایان شده است که تفکرات مختلف در سپاه وجود داشت.

بله، چون فضای شهید و شهادت اجازه نمی‌داد اختلافات بیرونی در سپاه خودش را نشان دهد؛ نمی‌خواهم بگویم هیچ نبوده است، بچه‌های اصفهان، بچه‌های قم و دیگران ملاحظاتی داشتند، ولی فضای صمیمی و همسنگر بودن در اوج قرار داشت و این خیلی موثر بود.

ولی شاید اگر بخواهم از سپاه گله کنم، حالا نمی‌خواهم بگویم در خدمت عزیزان بسیجی نبودند، ولی کم توجهی به بسیج وجود داشت. سپاه تغییر مناسبی برای مقابله با جنگ نرم پیدا نکرده است.... جنگ نرم سپاه بسیج است. بسیج اقشار مختلف ... سپاه در جنگ نرم است.

"یک اینکه تربیت نیرو‌های فرهیخته، مدیر و صاحبنظر صرفاً در کلاس‌های درس دانشگاهی بدست نمی‌آید و باید در میدان عمل یک مهارت‌ورزی و رشدی داشته باشند"این چرخش صورت نگرفته است. نهاد انقلابی یک سنتی که دارد، انعطاف سازمانی خیلی سریع دارد. خیلی سریع متناسب با تهدید عوض می‌شود. من بخواهم ایرادی بگیرم همین است که از ظرفیت بسیج استفاده نشد، هم متاسفانه بعداً با تغییرات سازمانی که پیدا کرد این ضعف بیشتر شد، البته الان بسیج بسیار زحمت می‌کشند و نمی‌خواهم خدمات و زحمات آن‌ها را ندید بگیرم. از مسئولین اداره کننده تا رده‌های مقاومت زحمات زیادی می‌کشند.

*به یاد دارم در سال ۶۸ که اولین فرمانده نیروی مقاومت بسیج شدید، در سال ۷۶ خیلی تلاش می‌کردید بسیج یک نهاد مردمی باقی بماند، ولی کم کم یک نهاد رسمی شده است.

درست است؟

نگاه‌ها متفاوت است؛ مسئولین که تغییر می‌کنند برنامه‌ها قدری تغییر می‌کند. آن مقطع بخش نظامی در گردان‌های عاشورا و الزهرا داشت، ولی در طرح‌های مردمی همچون واکسیناسیون فلج اطفال، برنامه‌های مردمی هم زیاد شرکت داشتیم. اردو‌های راهیان نور فعال شد، فضای فعالیت قدری متحول‌تر بود. الان هم طرح «حاج قاسم سلیمانی» که عزیزان بسیجی انجام دادند چیزی شبیه همان است.

*ولی می‌گویید ظرفیت بسیج بیش از این است.

بله. اگر سپاه یک نگاه ساختارمند نسبت به تغییر هدف پیدا می‌کرد، وضع بهتر بود.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط