اتحاد شکننده عربی- عبری علیه ایران

اتحاد شکننده عربی- عبری علیه ایران تهران- ایرنا- روزنامه وقایع اتفاقیه در گفت وگو با حسن هانی‌زاده و کامران کرمی نوشت: به‌قدرت‌رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا تا چه اندازه می‌تواند منجر به ایجاد جبهه‌ای ضد‌ایرانی با مشارکت کشورهای عرب و رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه شود؟ این پرسشی است که در یک ماه اخیر مورد توجه جدی تحلیلگران مسائل خاورمیانه قرار گرفته است.

در ادامه این گفت و گو می خوانیم: سخنان ضد‌‌‌ایران ترامپ و هشدار مایک پنس، معاون او به تهران، این فرضیه را بیش‌ازپیش تقویت کرده است که جبهه‌ای ضد‌ایرانی با رهبری عربستان و اسرائیل در منطقه خاورمیانه شکل خواهد گرفت. در راستای بررسی احتمالات شکل‌گیری این جبهه‌بندی، محورهای ضدیت آن با ایران و واکنش مناسب و منطقی تهران به اقدامات این جبهه‌بندی، «وقایع‌اتفاقیه» نظر کارشناسان حوزه مسائل خلیج‌فارس و جهان عرب را جویا شده است. در سخنان کارشناسان، حسن هانی‌زاده، کارشناس مسائل جهان عرب، بر این باور است؛ تهران باید مواضع تهاجمی‌تری را در منطقه اتخاذ کند، در مقابل، کامران کرمی، کارشناس مسائل حوزه خلیج‌فارس، بر این باور است؛ تهران به‌جای تنش باید ائتلاف‌های خود را با قدرت‌های فرامنطقه‌ای گسترش دهد.**دولت یازدهم باید تهاجمی‌تر با عربستان برخورد کندحسن هانی‌زاده، کارشناس مسائل جهان عرب، در ارتباط با احتمال شکل‌گیری جبهه‌ای ضد‌ایرانی در منطقه خاورمیانه به رهبری آمریکا به «وقایع‌اتفاقیه« گفت: «در گذشته، تلاش‌های زیادی از سوی آمریکا و عربستان برای ایجاد جبهه‌ای عبری- عربی علیه ایران انجام گرفت اما تلاش‌های ریاض- تل‌آویو که با محوریت انزوای ایران بود، با شکست مواجه شد. دلیل اصلی این موضوع هم این بود که نفرت عمومی مردم از همکاری عربستان با اسرائیل موجب بیزاری از این محور شد و مورد تأیید اتحادیه عرب قرار نگرفت، هر چند در شرایط کنونی، عربستان تلاش می‌کند پای نتانیاهو را به کشورهای عرب باز کند و سفارت اسرائیل در کشورهای عرب منطقه ایجاد شود.

"با توجه به این نزدیکی، آمریکا نیز تلاش می‌کند این جبهه را شکل ببخشد و عربستان‌سعودی در پشت پرده، تمام هزینه‌های آن را تأمین کند"با توجه به این نزدیکی، آمریکا نیز تلاش می‌کند این جبهه را شکل ببخشد و عربستان‌سعودی در پشت پرده، تمام هزینه‌های آن را تأمین کند. واقعیت آن است که با توجه به ظرفیت‌های بالای ایران در منطقه، امکان موفقیت این جبهه، بسیار پایین است.»این کارشناس مسائل جهان عرب در بخشی دیگر از سخنان خود، بر این باور است دولت یازدهم با کشورهای عرب در چند سال اخیر بسیار مماشات کرده و باید از موضعی محکم‌تر و سرسختانه‌تر وارد تقابل با آنها شد. «متأسفانه، اعتدال و مماشات، نتیجه معکوس داشت و موجب مصر‌شدن بیشتر عرب‌ها شد.»**ایران، تقویت محور مقاومت و نزدیکی به لندن را برای تقابل با جبهه عربی در پیش بگیردهمچنین، کامران کرمی، کارشناس مسائل حوزه خلیج‌فارس و عربستان‌سعودی، در ارتباط با امکان ایجاد شکل‌گیری جبهه عربی ضد‌ایرانی در منطقه خاورمیانه به رهبری آمریکا، به «وقایع‌اتفاقیه» گفت: «در شرایط کنونی، ترامپ در‌صدد اجرایی‌کردن و بُعد عملی‌بخشیدن به وعده‌ها و شعارهای خود در دوران انتخابات است. اگر نگاهی به تحولات اخبر کشورهای عربی، به‌ویژه بعد از به‌قدرت‌رسیدن ترامپ در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ داشته باشیم، خواهیم دید اراده‌ای در حال شکل‌گیری بوده که نمودهای آن نویدبخش شکل‌گیری جبهه‌ای ضد‌ایرانی در منطقه با مشارکت کشورهای عربی به ریاست عربستان، اسرائیل، واشنگتن و لندن است. احتمالا نوک پیکان این جبهه‌بندی، علیه ایران خواهد بود و دلیل اصلی محوربندی و انسجام این جبهه، مقابله با نفوذ روبه‌افزون ایران در منطقه است.

در مجموع، تیم امنیتی جدید ترامپ، به‌شدت مواضعی نزدیک با مقامات سعودی دارند و دولتمردان ریاض، به‌شدت از انتخاب این تیم در آمریکا خرسند بودند. از این رو، باید موضوع شکل‌گیری ائتلافی از کشورهای عربی با همراهی آمریکا و انگلیس را به‌طور جدی مطرح کرد.»این کارشناس مسائل سیاسی حوزه خلیج‌فارس در ادامه اظهارات خود، محور اصلی ضدیت جبهه احتمالی ضد‌ایرانی در منطقه را مقابله با نفوذ ایران در جهان عرب ارزیابی کرده و دو کانون بحران را برای تقابل عربستان با ایران مطرح می‌کند؛ یکی یمن و دیگری سوریه. در‌واقع، سعودی‌ها در تلاش هستند نفوذ ایران را در یمن و سوریه کاهش دهند، به‌ویژه عربستان به شکلی جدی، یمن را به‌طور تاریخی در حوزه نفوذ خود قرار می‌دهد.همچنین، کرمی در ارتباط با احتمال برخورد نظامی میان کشورهای ایران و عربستان گفت: «وقوع درگیری نظامی میان ایران و کشورهای عربی در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ نیز نزدیک به صفر است. واقعیت این است که سابقه ضدیت و تقابل کشورهای عربی با ایران، به چند دهه قبل باز‌می‌گردد. واقعیت آن است که خود منظومه عربی در ارتباط با رویکردشان نسبت به تهران، بسیار اختلاف‌نظر دارند و این موجب تفاوت نگاه‌ها شده است.

"احتمالا نوک پیکان این جبهه‌بندی، علیه ایران خواهد بود و دلیل اصلی محوربندی و انسجام این جبهه، مقابله با نفوذ روبه‌افزون ایران در منطقه است"برای نمونه، نگاه مصر به ایران، به‌شدت با عربستان متفاوت است. همچنین، در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس، دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به ارتباط با ایران وجود دارد.»این کارشناس مسائل حوزه خلیج‌فارس در بخشی دیگر از سخنان خود، در ارتباط با عملکرد وزارت‌ امور خارجه ایران در یک سال اخیر در تقابل با عربستان و کشورهای عربی اظهار می‌کند: «در یک سال گذشته، ایران تلاش‌های زیادی را برای تنش‌زدایی و حل اختلافات با عربستان انجام داده است و به نظر می‌رسد این سعودی‌ها هستند که بنا به دلایلی خواهان مذاکره و حل اختلافات نیستند. به‌نوعی ایران از ابزارهای خود برای مقابله با کشورهای عربی در مقام ضدیت نمی‌خواهد بهره بگیرد. برای نمونه، انجام مانورهای نظامی با همکاری قدرت‌های بین‌المللی و شکل‌دهی به ائتلاف ضد‌کشورهای عربی، اقداماتی هستند که ایران شرایط انجام آنها را ندارد. از این رو، بر این باور هستم ایران باید در دو محور برای مقابله با جبهه‌بندی کشورهای عربی علیه ایران اقدام کند؛ یکی تقویت جبهه مقاومت و دیگری نزدیکی به کشور انگلیس و متقاعد‌کردن این کشور به حمایت از ایران.

واقعیت آن است بعد از جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا، این کشور توجه خاصی را به منطقه خلیج‌فارس معطوف کرده است؛ در این شرایط، ایران باید تلاش کند لندن را با خود همراه کرده تا از شدت اقدامات محور عربی پیشگیری کند.»*منبع: روزنامه وقابع اتفاقیه، ۱۳۹۵.۱۱.۱۹ **گروه اطلاع رسانی**9370**9131**انتشار دهنده: شهربانو جمعه