نقش خاطره می‌زنند!

نقش خاطره می‌زنند!
خبر آنلاین
خبر آنلاین - ۱۴ شهریور ۱۴۰۰

امیررضا احمدی: در داستان«بخارای من ایل من»، محمدبهمن بیگی در مورد پدرش نوشته است: «پدرم غصه می‌خورد. پیر و زمین‌گیر می‌شد... فقط یک دلخوشی برایش مانده بود. اینکه پسرش با کوشش و تلاش درس می‌خواند. سرانجام تصدیق لیسانس گرفتم.

"امیررضا احمدی: در داستان«بخارای من ایل من»، محمدبهمن بیگی در مورد پدرش نوشته است: «پدرم غصه می‌خورد"پدرم لیسانسم را قاب گرفت و بر دیوار گچ فرو ریخته‌اتاق‌مان آویخت و همه را به تماشا آورد. آشنایی در کوچه و محله نماند که تصدیق مرا نبیند و آفرین نگوید. پیرمرد، دلخوشی دیگری نداشت. روز و شب، با فخر و مباهات، با شادی و غرور به تصدیقم می‌نگریست و می‌گفت: جان و مالم و همه‌چیزم را از دست دادم ولی تصدیق پسرم به همه آنها می‌ارزد.»
حال و روز فوتبال ایران چیزی شبیه به این مقدمه از بهمن بیگی است. فوتبال ایران سال‌هاست با مشکلات ریز و درشت مختلفی دست به گریبان است و در این میان طرفدارانش همچنان برای خاطره بازی و افتخار به فوتبال خود، به سراغ نسل ۹۸ می روند.

نسلی که هنوز هم برای خیلی ها نسل طلایی فوتبال ایران است که توانست در جام جهانی آمریکا را شکست دهد. داستان آن نسل با بازی معروف ایران- استرالیا شروع شد و در فرانسه به اوج رسید. نسلی که با فرار مهدوی و کیا و گل قرن استیلی خودش را در ذهن مردم جاودانه کرده تا مانند پدر بهمن بیگی، مردم به درخشش آن نسل ببالند و وقتی از فساد و دلالی و شرایط نابسامان امروز فوتبال به ستوه آمدند، به سراغ خاطرات خود از آن نسل بروند و باز هم آن را مرور کنند. حالا این روزها مهدی مهدوی کیا، به عنوان سرمربی تیم ملی امید انتخاب شده و همین انتخاب باعث شد تا در گزارشی به این انتخاب و البته سرنوشت سایر بازیکنان کلاس ۹۸ ایران نگاهی بیندازیم.

مهدوی کیا و تیم امید؛ از شب گذر کن

وقتی موشک فوتبال ایران چهار گوشه مستطیل سبز را بوسید و بعد از آن به جای گرفتار شدن درفضای مربیگری ایران که استعدادهای جدید را همچون گرداب در خود می کشید، به آلمان رفت تا در آنجا مشق مربیگری کند، همه معتقد بودند که او این بار قصد دارد همچون فرارهایش در دوران بازی، با یک حرکت اصولی در کنار زمین خودش را پله پله بالا بیاورد و بتواند به عنوان یک مربی با دانش در آینده به مدد فوتبال ایران بیاید. او در این سال ها در رده های پایه هامبورگ فعالیت کرد و در کنار آن با احداث آکادمی کیا و جذب بازیکنان مستعد از سراسر کشور و نقاط محروم، سعی داشت یک برنامه استعداد یابی جدید را در فوتبال کشور بنا بگذارد.

"پدرم لیسانسم را قاب گرفت و بر دیوار گچ فرو ریخته‌اتاق‌مان آویخت و همه را به تماشا آورد"صرف نظر از این که کار او تا چه اندازه موفق بوده و چه حواشی‌ای داشته، او توانست با حضور روی نیمکت تیم ملی امید دوباره امید ها را زنده کند که این بازیکن نسل طلایی فوتبال ایران، با داشته هایی که از آلمان در خورجینش گذاشته و به ایران آورده، بعد از پنج دهه طلسم حضور فوتبال ایران در المپیک را بشکند و ایران را به این رقابت ها برساند. آخرین حضور کشورمان در المپیک به ۱۹۷۶ مونترال بر می گردد و این طلسم سنگین، کار مهدوی کیا را بیشتر سخت می کند. چرا که او بعد از سال ها باید هم بتواند عیار مربی گری خود را نشان دهد و هم با رساندن امیدهای ایران به المپیک، شب تار این رده را کنار بزند. ردایی که باید دید برازنده قامت موشک است یا بر دوشش سنگینی خواهد کرد؟

علی دایی: از رکورد ماندگار تا مزه نیمکت‌های مختلف

اگر نگوییم ماندگارترین، بی شک علی دایی یکی از چند نفری است که در بین بازیکنان نسل۹۸ بیشترین محبوبیت را در میان فوتبال دوستان دارند. شهریار در سال آخر فوتبال به عنوان بازیکن- مربی در سایپا فعالیت کرد و پس از قهرمان با این تیم در فصل ۸۵-۸۶ رسما از دنیای حرفه ای خداحافظی کرد.

دایی پس از آن حضور روی نیمکت های مختلف را تجربه کرد. سایپای البرز، پرسپولیس تهران، راه‌آهن، صبای قم و نفت تهران تیم هایی بودند که او هدایتشان را بر عهده داشت که با پرسپولیس دو بار و با نفت یک بار قهرمان جام حذفی شد. او در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ هم سرمربی تیم ملی بود که از صعود به جام جهانی ناکام ماند و برکنار شد.
جدا از کارنامه مربی گری شهریار، او برای سال های متمادی آقای گل بازی های ملی بود و با ۱۰۹ گل در صدر این جدول قرار داشت که بالاخره کربس رونالدوی پرتغالی توانست پس از سال ها این رکورد را بشکند تا ارزش کار دایی و گل های او بیش از پیش مشخص شود. پس از آن گل رونالدو به نیکی از دایی و رکورد بی نظیرش یاد کرد تا بار دیگر ارزش کار او مشخص شود. البته دایی  در یکی دو سال اخیر از فضای مربی گری دور مانده و بارها تا یک قدمی نشستن روی نیمکت تیم های لیگ برتری پیش رفته اما به دلایلی که مشخص نیست او جواز مربی گری ندارد و فعلا فارغ از غوغای فوتبال، روزگار می گذارند.

احمدرضا عابدزاده؛ عقاب آسیا میلی به مربیگری ندارد

این روزها احمد عابدزاده، عقاب آسیا و خالق لحظات دلچسب حماسه ملبورن، تمایل چندانی به حضور در فوتبال ندارد اما پسرش با درخشش در اروپا یکبار دیگر نام و یاد او را زنده کرده و همه را یاد شعر پسر کو ندارد نشان از پدر میندازد.

"فوتبال ایران سال‌هاست با مشکلات ریز و درشت مختلفی دست به گریبان است و در این میان طرفدارانش همچنان برای خاطره بازی و افتخار به فوتبال خود، به سراغ نسل ۹۸ می روند"امیر که درلیگ پرتغال درشش خوبی داشت، با حضور در لیگ دو اسپانیا، روند مثبتش را ادامه داده و قرار است این بار اسپانیا را به ویترین درخشش خود تبدیل کند. پدرش اما چهار سال پس از جام‌جهانی از فوتبال خداحافظی کرد و به مربیگری روی آورد، کار به عنوان مربی گلرهای پرسپولیس و استیل‌آذین را در کارنامه خود دارد و در این سال ها وارد حوزه رستوران داری شده و در تهران و نقاط شمالی کشور چند رستوران دایر کرده. اما پشتک های خاص و لبخندهای دلنشین او تا همیشه جزوی از تاریخ فوتبال ایران است که با نسل او و بازیهایش گره خورده.

علیرضا منصوریان؛ قرار بود نماد نسل جدید مربیان باشد اما نشد!

علی‌منصور یا همان داش علی آبی ها که روزگاری نماد تعصب و وفاداری این تیم به شمار می رفت، در آن سال ها یکی از بازیکنان برجسته تیم ملی بود که با ثباتی مناسب توانسته بود جای خود را دل ترکیب باز کند و نهایتا هم مسافر پرواز فرانسه ۱۹۹۸ شود. او بعد از پایان فوتبالش، مانند بیشتر همقطاران لباس مربیگری به تن کرد. او کارش را با حضور در آکادمی استقلال شروع کرد و سپس مربی تیم ملی شد، پس از آن روی نیمکت تیم های مختلفی همچون نفت تهران، استقلال، ذوب آهن، تراکتور و آلومینیوم اراک نشست اما به موفقیت خاصی دست پیدا نکرد.

علیمنصور در نفت تهران عملکرد بسیار مناسبی داشت و باعث شد طرفداران استقلال خواهان حضور این اسطوره خود روی نیمکت آبی شوند اما او نتوانست آنطور که باید در این تیم موفق باشد و بعد از آن هم موفقیت چشمگیری در این حوزه نداشت.

مهرداد میناوند؛ چپ دوست داشتنی از کرونا دریبل خورد

مهرداد میناوند یکی از ستاره های درخشان نسل ۹۸ بود؛ بازیکن خوش تکنیکی که پای های مخصوصش امضای او بود و به عنوان یک هافبک چپ تکنیکی در فوتبال اروپا هم به میدان رفت تا عکس دوئلش با بکهام سال ها مایه کری خوانی سرخابی ها باشد. او در این سال ها فعالیت های مختلفی داشت. به عنوان مربی در چند تیم فعالیت کرد اما به صورت جدی وارد حوزه سرمربیگری نشد. به دلیل بیماری که داشت در سال های اخیر دردهای مختلفی را تحمل کرد و نهایتا بهمن ماه سال گذشته اسیر ویروس کرونا شد و این بار نتوانست این حریف بد بدن را از پیش رو بردارد تا هافبک چپ درخشان نسل ۹۸ از کرونا دریبل بخورد و فوتبال ایران را عزادار خود کند.

علاوه بر این ها، نفراتی همچون نعیم سعداوی، خداداد عزیزی، مهدی پاشازاده، افشین پیروانی و... هم افرادی بودند که جزو نسل طلایی فوتبال ایران محسوب می شدند و پس از آویزان کردن کفش ها، یا وارد دنیای مربیگری شدند یا دور از فوتبال به فعالیت های دیگری روی آوردند که در ادامه با نگاهی اجمالی به سرنوشت آن ها می پردازیم.همه آنها یک نقشی از خاطره را در ذهن ما ایجاد می کنند حتی اگر خیلی های‌شان زیاد با فوتبال سر و کار نداشته باشند اما تاثیری که آن نسل بر فوتبال ایران گذاشت انکار ناپذیر است و خواندن و شنیدن خبرهایی درباره اش،ناخودآگاه لبخند را روی لب می نشاند.

پربیننده‌ترین اخبار ورزشی ایران و جهان

  • بازیکنی که آلکنو پشتش بود، علیه‌اش شد!

    .

منابع خبر

اخبار مرتبط