ایران و انتخابات آمریکا بخش اول: 'فوج نجات' و دوران کوتاه خوش‌بینی

ایران و انتخابات آمریکا بخش اول: 'فوج نجات' و دوران کوتاه خوش‌بینی
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۵ آبان ۱۳۹۹

ایران و انتخابات آمریکا بخش اول: 'فوج نجات' و دوران کوتاه خوش‌بینی۳ ساعت پیش

انتخابات امسال آمریکا برای ایران اهمیت ویژه‌ای دارد. اما تحولات سیاست داخلی و خارجی آمریکا و انتخاب ریاست جمهوری که برای چهار سال قدرت را به دست می‌گیرد دهه‌ها است که برای مردم ایران و حکومت‌ها اهمیت داشته است. در مجوعه گزارش‌هایی روابط ایران و آمریکا و سیاست‌های دولت‌های این کشور در امور ایران از دوران مشروطه تا امروز مرور شده است.

منبع تصویر،

Getty Images

سوم نوامبر، که امسال به سیزدهم آبان افتاده است، برای بیشتر آمریکایی ها روزی سرنوشت‌ساز است. پس از ماه‌ها کارزار تبلیغاتی درون‌حزبی و میان حزبی، انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود و دو رقیب جمهوری‌خواه و دموکرات تا آخرین نفس مبارزه می‌کنند تا به کاخ سفید راه یابند. پیشاپیش روز انتخابات، بازار انتقاد و شایعه و افترا از یک سو، و وعده و قول و قرار آمریکایی بهتر از سوی دیگر، میان دو رقیب رد و بدل می‌شود.

"ایران و انتخابات آمریکا بخش اول: 'فوج نجات' و دوران کوتاه خوش‌بینی۳ ساعت پیشانتخابات امسال آمریکا برای ایران اهمیت ویژه‌ای دارد"در دنیای اینترنت و رسانه‌های اجتماعی، نتیجه انتخابات ناشی از عواملی است که تا پیش از آن سابقه نداشت.

از قضا، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا امسال مقارن شده‌است با سال‌روز اشغال سفارت ایالات متحده در تهران، که روابط دو کشور را برای همیشه تغییر داد.

  • پوشش انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا در بی‌بی‌سی فارسی

البته در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سیاست خارجی نامزدها هیچ‌گاه عاملی تعیین کننده نبوده. مثل مردم همه جای دنیا، آنچه برای عمومآمریکایی‌ها مهم است پول توی جیب‌هایشان، سطح و کیفیت زندگی، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، و چشم‌انداز اقتصاد در سطح خانوار است. در عرصه سیاست داخلی، جدال میان حافظان سنت و منادیان تغییر هم همیشه در جریان است: نظام مالیاتی و خدمات درمانی شاید مهم‌ترین نقاط برخورد سیاست‌های دو حزب، و جناح‌های درون دو حزب باشد. در حاشیه‌ای هر چه فزاینده بر این متن، عواملی دیگر در انتخابات اهمیت بیشتری می‌یابند، از آن جمله حقوق اقلیت‌ها و غیرسفیدپوستان گرفته تا قوانین حاکم بر مالکیت سلاح.

در سراسر دنیا هم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را با دقت دنبال می‌کنند. هر چه باشد، آمریکا هنوز بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان است، و عطسه رئیس‌جمهور در واشنگتن، ممکن است در گوشه‌ای از دنیا کسانی را دچار تب کند.

این حالت هم در مورد هم‌پیمانان ایالات متحد صادق است، هم درباره رقبای آن. هر یک به فراخور رابطه‌ای که با آمریکا دارند، در هر مقطع ممکن است نامزدی را بر رقیبش ترجیح بدهند. کشورهایی که از کمک مالی آمریکا برخوردارند، نگران استمرار این کمک‌هایند؛ متحدان اروپایی آمریکا، مایلند کسی به قدرت برسد که روابط دو سوی اقیانوس اطلس را تحکیم کند؛ و رقبای ایالات متحده خواستار رئیس‌جمهوری‌اند که کمترین سنگ را در راهشان بیندازد، یا دست‌کم سیاست مشخصی در قبالشان داشته ‌باشد.

اما شاید سرنوشت هیچ کشوری در دنیا به اندازه ایران به نتیجه انتخابات ایران گره نخورده باشد، و مردم و حکومت هیچ کشور دیگری به اندازه ایران باور نداشته باشند که نتیجه شمارش آرای سوم نوامبر در واشنگتن، می‌تواند به تغییراتی مهم در تهران منجر شود. این پندار نزد بسیاری ایرانیان حتما از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تا به امروز نیرومندتر از همیشه بوده و با اوهام و خوش‌بینی‌ها و نظریه‌های توطئه هم در آمیخته بوده. اما شاید هیچ روز انتخاباتی مثل سوم نوامبر امسال نفس مردم و حکومت ایران را تا به حال چنین در سینه حبس نکرده باشد.

از زمان خروج یک‌جانبه دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای ایران (برجام) در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ، حکومت ایران عملا در حالت انتظار و تعلیق به سر می‌برد.

"اما تحولات سیاست داخلی و خارجی آمریکا و انتخاب ریاست جمهوری که برای چهار سال قدرت را به دست می‌گیرد دهه‌ها است که برای مردم ایران و حکومت‌ها اهمیت داشته است"سیاست فشار حداکثری آمریکا بر ایران، نفس اقتصاد را گرفته و نفوذ جهانی‌اش شرکت‌های اروپایی و آسیایی را هم که بعد از برجام در ایرن فعالیت را شروع کرده بودند فراری داده است. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی می‌گوید که مسئولان نباید منتظر نتیجه «انتخابات فلان کشور» بمانند، ولی واقعیت این است که به نظر می‌رسد انتخابات آن فلان کشور در تعیین وضعیت ایران دست‌کم در کوتاه ‌مدت، اثری تعیین کننده خواهد داشت.

منبع تصویر،

Tasnimnews

توضیح تصویر،

به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه محصول نزاع‌ها و کشمکش‌های بین دو نیروی عمده یعنی شاه و ملیّون بود.

ایرانی‌ها دهه‌هاست که چشم به آمریکا دوخته‌اند. حدود صد سال پیش و در پی جنبش مشروطه، آمریکا در نظر ایرانیان - که همواره به روسیه و بریتانیا بدبین بودند - قدرتی با نیت خیر به شمار می‌آمد. مبلغی مسیحی به نام هوارد باسکرویل، در پاییز ۱۹۰۷ برای تدریس تاریخ به تبریز آمد. ورود او به ایران مقارن با دوره‌ای بود که محمدعلی‌شاه در تهران مجلس را به توپ بسته بود، اساس مشروطه را برچیده بود و دورهٔ استبداد صغیر را در ایران حاکم کرده بود.

مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان برای اعادهٔ مشروطیت به‌ پا خاستند و به دنبال آن، نیروهای طرفدار شاه، تبریز را محاصره کردند.

پس از ۱۱ ماه محاصره و بر اثر کمبود دارو و غذا، دسته‌ای در تبریز به نام "فوج نجات" به رهبری باسکرویل، برای شکستن محاصره تشکیل شد. باسکرویل، که دورهٔ سربازی را در آمریکا دیده بود، به قول خودش به‌جای نقالیِ تاریخِ مُردگان، تصمیم گرفت مشق نظامی به جوانان بیاموزد. در همین ایام، مرگ سید حسن شریف‌زاده، دوست و یار نزدیک باسکرویل، چنان او را منقلب کرد که در جواب همسر کنسول آمریکا در تبریز، که از او خواسته بود از صف مشروطه‌خواهان جدا شود، ضمن پس‌دادن پاسپورتش گفت: «تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است، و این فرق بزرگی نیست.»

در درگیری که بین گروه "فوج نجات" به رهبری باسکرویل و محاصره کنندگان به وقوع پیوست، باسکرویل بر اثر گلوله‌ای که به سینه‌اش اصابت کرد، کشته شد. پس از مرگش، مراسم تشییع جنازه‌ای با حضور گستردهٔ مردم در گورستان آمریکایی تبریز برگزار شد که به گفتهٔ آلبرت چارلز راتیسلاو، کنسول وقتِ بریتانیا در تبریز، مراسمی بسیار تأثیرگذار بود. چندی بعد، ستارخان، تفنگ باسکرویل را که در هنگام کشته‌شدن در دست داشت، با حک کردن نام و تاریخ کشته‌شدنش در پرچم ایران پیچیده شد و برای خانواده‌اش در آمریکا فرستاد.

"پس از ماه‌ها کارزار تبلیغاتی درون‌حزبی و میان حزبی، انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود و دو رقیب جمهوری‌خواه و دموکرات تا آخرین نفس مبارزه می‌کنند تا به کاخ سفید راه یابند"مجسمهٔ نیم‌تنه‌ای از او در خانهٔ مشروطهٔ تبریز نصب شده‌است.

منبع تصویر،

Manzoom

توضیح تصویر،

هاوارد باسکرویل آموزگاری آمریکایی بود که جان بر سر مشروطه ایرانی گذاشت

در دوران کوتاه پس از مشروطه و پیش از به قدرت رسیدن رضاشاه پهلوی، دو آمریکایی در مناسب مهم حکومتی ایران دعوت به کار شدند: مورگان شوستر و آرتور میلیسپو برای مبارزه با فساد مالی و اصلاح امور اقتصادی ایران مشغول به کار شدند، اما با دسیسه درباریان قاجار و فشار روسیه، هر دو پس از مدت کوتاهی از ایران رفتند. شوستر بعدا کتابی به نام «خفه کردن ایران» نوشت و در آن توطئه‌های روسیه و بریتانیا علیه ایران را شرح داد.

بیشتر ایرانیان که به‌شدت به دو قدرت جهانی آن زمان - بریتانیا و روسیه - و استفاده‌ آنها از ایران برای مقاصد خود بدبین بودند، از آن زمان اعتمادی به آمریکا پیدا کردند که تا دهه ۱۳۳۰ ادامه داشت. آمریکا برای ایران اهمیت چندانی قائل نبود، و ایران در گرماگرم رقابت قدرت‌های جهانی بهایی به آمریکا نمی‌داد. این تصویر پس از کشف نفت در ایران، و به‌ویژه پس از جنگ دوم جهانی که ایالات متحده عملا جای بریتانیا را در صحنه جهانی گرفت، تغییر کرد. از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا امروز، رابطه ایران و آمریکا، آمیزه‌ای از عشق و نفرت بوده‌ است.

از همان زمان و پس از انتخاب دوایت آیزنهاور به ریاست جمهوری ایالات متحده، حکومت ایران به‌طور کلی و مردم ایران به طور خاص، چشم به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا داشته‌اند.

این نگاه به نتیجه انتخابات در واشنگتن در ایران، شاید هیچ زمانی تا امروز چنین حساسیتی نداشته‌است. برای حکومت و اقتصاد ایران، این شاید مهم‌ترین اتفاقی باشد که طی دهه‌ها در پایتخت آمریکا می‌افتد.

بیشتر بخوانید:

  • هاوارد باسکرویل - آمریکایی شهید راه مشروطه ایرانی
  • به توپ بستن مجلس؛ کشمکش صد ساله که ادامه دارد

منابع خبر

اخبار مرتبط