معصومین با اذن الهی می‌توانند در عالم تصرف کنند

معصومین با اذن الهی می‌توانند در عالم تصرف کنند
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹

به گزارش خبرنگار مهر، پیرو انتشار یادداشتی از حجت الاسلام قاسم ترخان، مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، برخی شبکه‌های معاند با تحریف گفتار این کارشناس دینی به شبهه پراکنی پرداختند.

در پاسخ به این شبهات پیرامون اینکه امامان معصوم نیز مانند سایر انسان‌ها و مطابق با نظام اسباب و مسببات رفتار می‌کنند، محمدهادی همایون، استاد دانشگاه امام صادق (ع) به خبرنگار مهر گفت: در پاسخ به این شبهه که از امام زمان نجات بشریت انتظار می‌رود، چگونه است که خود امام معصوم نیز به ابتلائات این عالم گرفتار شود، گفت: این ابهام یک پاسخ فوری، نقضی و اثباتی دارد که من در وهله اول آن را عرض می‌کنم و بعد وارد تبیین علمی تری بر پایه معارف اسلامی و اعتقادی می‌شوم. پاسخ نقض فوری این است که پزشکی که ما را معالجه می‌کند چه به شکل دارویی که تجویز می‌کند چه بالاتر، دست به کار عمل جراحی می‌شود و مستقیماً وارد حل مسئله می‌شود خود می‌تواند مریض شود. این خیلی عجیب و غریب نیست و حتی می‌تواند درگیر خیلی از مسائل دیگر غیر از بیماری شود. علی‌رغم اینکه خودش این کار را انجام می‌دهد. این پاسخ فوری است، اما آن چیزی که برای تبیین مورد نیاز است چند مقدمه نظری نیاز دارد؛ نکته اول اینکه در عالم دنیا سلسله علل اصلی حقیقت خلقت، هم عرض هم هستند ما آنها را طولی در نظر می‌گیریم.

"پاسخ نقض فوری این است که پزشکی که ما را معالجه می‌کند چه به شکل دارویی که تجویز می‌کند چه بالاتر، دست به کار عمل جراحی می‌شود و مستقیماً وارد حل مسئله می‌شود خود می‌تواند مریض شود"یعنی فکر می‌کنیم که آتشی که چوب را می‌سوزاند آن را بالاتر از چوب و به عنوان علت در نظر می‌گیریم برای این که چوب بسوزد. در حالی که در نگاه ما آتش و چوب هر دو مخلوق خدا هستند و خداوند است که هر لحظه این خاصیت را افاضه می‌کند که چوب را بسوزاند و الا آتش در ذات خود چنین ویژگی ندارد. نمک در ذات خود شوری ندارد، آب در ذات خودش خیس کردن و غرق کردن را ندارد. اینها هر لحظه در حال افاضه شدن است. مثال تاریخی آن آتشی است که بر حضرت ابراهیم گلستان شد که بسیاری فکر می‌کنند جز وظیفه ذاتی آن آتش سوزاندن بوده و اگر خداوند می‌خواست جلوی آن را بگیرد باید یک مانعی را ایجاد می‌کرد.

برخی تفاسیر این گونه مسئله را دیده اند. در صورتی که خیلی روشن است که آتش از خودش قدرت سوزاندن ندارد و اگر هر لحظه خداوند به آن افاضه نکند نمی‌تواند بسوزاند و در آن لحظه این اتفاق افتاد.

وی ادامه داد: نکته دوم این است که این اموری که ما در عالم دنیا می‌بینیم، اگر چه سطحی از علیت را دارند _به ویژه با توجه به و تفویض و افاضه ای که خداوند می‌کند_، ولی علت واقعی نیستند. علت واقعی کجاست؟ پاسخ این است که علت واقعی در رتبه‌های بالاتر عالم شکل می‌گیرد. یعنی از آن بالا می‌آید. همان طور که عرض کردیم سوزانندگی را خداوند به آتش افاضه می‌کند و این در نظام سلسله مراتبی است که پایین می‌آید.

"این پاسخ فوری است، اما آن چیزی که برای تبیین مورد نیاز است چند مقدمه نظری نیاز دارد؛ نکته اول اینکه در عالم دنیا سلسله علل اصلی حقیقت خلقت، هم عرض هم هستند ما آنها را طولی در نظر می‌گیریم"کوه از خودش استحکامی ندارد. کما این که در صحنه قیامت هم ما خواهیم دید که این کوه‌ها پودر می‌شوند یا اصلاً می‌بینیم کامل پودر بودند و ما اشتباه می‌کردیم که اینها را محکم می‌دیدیم. استحکام اینها از جایی دیگر می‌آید. از عوالم بالاتر می‌آید و این اتفاق افاضه می‌شود. پس در واقع علت آن بالا است.

آن چه که می‌توانیم آن را علت واقعی تلقی کنیم از آن بالا نازل می‌شود و رتبه به رتبه پایین می‌رسد تا تحقق امری را ایجاد می‌کند.

همایون افزود: نکته سوم این است که آن چیزی می‌تواند علت و منشأ حوادث در زمین باشد که در آن عالم بالا صاحب اختیار باشد. بنا بر عقیده ما هم برخی از مؤمنان و هم معصومین دارای چنین اختیاری هستند و می‌توانند در عالم تصرف کنند. اساساً اداره خلقت و اداره نظام عالم به دست آنها دارد شکل می‌گیرد. در زیارت جامعه کبیره مفصل از این نوع اعتقادات بیان شده که اداره خلقت به دست ائمه معصومین (ع) شکل می‌گیرد. به این علت که آنها در آن عالم بالا قدرت افاضه و قدرت خلق به این معنا که روی زمین اتفاقی بیافتد را دارند و آنها هستند که این کار را انجام می‌دهند.

"یعنی فکر می‌کنیم که آتشی که چوب را می‌سوزاند آن را بالاتر از چوب و به عنوان علت در نظر می‌گیریم برای این که چوب بسوزد"هر کسی هم به تبع آنها به عوالم بالاتر دسترسی داشته باشد می‌تواند از آن جا بر اتفاقی که در روی زمین می‌افتد تأثیر بگذارد. پس این که یک امام معصوم می‌تواند شفا بدهد از این جهت است که همه آن عوامل زمینی که وجود دارد و درست هم است و باید لحاظ کرد، بر همه آنها حاکم است. مثل ماجرایی که بر حضرت ابراهیم پیش آمد فرض کنید جلوی یک بیماری را بگیرد. در واقع نه این که جلوی تأثیر یک بیماری را بگیرد چون این همان اشتباهی است که ما می‌کنیم بلکه اساساً اجازه ندهد به بیماری که اثرگذار باشد.

وی افزود: پرسش دیگر این است که این قدرت از کجا می‌آید. آیا مثلاً خداوند نعوذبالله پارتی بازی می‌کند و به برخی قدرتی می‌دهد که می‌توانند این کار را انجام بدهند؟ این قدرت هم در ما هم در ائمه معصومین و هم در پیامبران از نحوه درست زندگی در همین عالم دنیا ایجاد می‌شود.

یعنی همان دستورات خداوند را که درست انجام می‌دهیم و مومنانه در همین عالم دنیا زندگی می‌کنیم - فعلاً نیازی نیست که به عوالم بالاتر کاری داشته باشیم - وقتی در عالم دنیا درست زندگی کنیم طبیعتاً رشد می‌کنیم به عوالم بالاتر می‌رویم و به منابع علیّت دسترسی پیدا می‌کنیم و در زندگی زمینی تأثیرگذار می‌شویم. از جمله این موارد که در عالم دنیا هست این بیماری‌ها و گرفتاری هاست. یعنی ائمه معصومین اساساً این قدرت را از پرداختن و وارد شدن به همین نظام زندگی دنیوی کسب می‌کنند. ائمه نیز بیمار می‌شوند و مسائل و مشکلات دارند. برای ائمه معصومین بالاتر از عاشورا که نداریم که این همه به ظاهر مصیبت اتفاق افتاد.

"در حالی که در نگاه ما آتش و چوب هر دو مخلوق خدا هستند و خداوند است که هر لحظه این خاصیت را افاضه می‌کند که چوب را بسوزاند و الا آتش در ذات خود چنین ویژگی ندارد"همین موارد است که آنها را بالا می‌برد. هم ما و هم ائمه معصومین سفارش شده ایم که با همین ابتلائات دنیا دست و پنجه نرم کنیم و جلو برویم. در نتیجه هر چه که ائمه معصومین از این پایگاه دنیا برای بالا رفتن توشه جمع می‌کنند با همین نظاماتی که در دنیا اتفاق می‌افتد، به آنها قدرت داده می‌شود که بتوانند در نظامات دنیا تأثیرگذار باشند.

وی در ادامه گفت: سوال آخر این است که اگر کسی بالا رفت و توانست هم برای خودش و هم برای دیگران تأثیرگذار باشد بدون هیچ حساب و کتابی باید این علیت را داشته باشد؟ قاعدتاً این طور نیست. حضرت ابراهیم هم که شاهد آن معجزه بود، همه زندگی ایشان که با آن معجزه اتفاق نیفتاد. جاهای خاصی است که در حکمت الهی است.

آن حکمت به مؤمن و معصومی که در عوالم بالا سیر می‌کند داده می‌شود. طبیعتاً وقتی بالا می‌رود تجربیاتش همان حکمت خواهد بود. می‌داند در مورد خود یا در مورد دیگران کجا این قدرت را اعمال کند و در کجا این قدرت را اعمال نکند. پس طبیعی است که ائمه معصومین به همین زیست طبیعی ما زیست کنند و همین ابتلائات را داشته باشند و از تحمل همین ابتلائات و ماجراهایی که در زندگی زمینی پیش می‌آید قدرتی پیدا بکنند که آن قدرت توأم با حکمت به آنها این امکان را می‌دهد که امکان دخل و تصرف را در این دنیا داشته باشند.

محمدهادی همایون اظهار داشت: من فکر می‌کنم شرایط فعلی وضعیتی را به وجود آورده که اتفاقاً مسائلی را پیش روی ما قرار بدهد که حل آن می‌تواند ما را از لحاظ اعتقادی و معارفی و علمی یک پله بالاتر قرار بدهد. چه در سطوح اهل علم و چه در سطوح عمومی.

"مثال تاریخی آن آتشی است که بر حضرت ابراهیم گلستان شد که بسیاری فکر می‌کنند جز وظیفه ذاتی آن آتش سوزاندن بوده و اگر خداوند می‌خواست جلوی آن را بگیرد باید یک مانعی را ایجاد می‌کرد"به نظر من باید این شبهات در همین فضا مطرح شود و پاسخ داده شود. حذف کردن صورت مسئله مشکل ما را حل نمی‌کند. اتفاقاً زمانه خوبی است برای طرح این سوالات و این سوالات هم برای دنیا مطرح است. الان که دنیا اقبالی نسبت به ایده‌های آخرالزمانی شیعه نشان می‌دهد زمینه فراهم است. خداوند این زمینه را فراهم کرده که از نظر من باید قدر دانست و عالمانه وارد شد.

هم اجازه بدهیم که شبهه مطرح شود هم پاسخ شبهه را بدهیم. البته متوجه هستم که یک جریانی به نام تهاجم فرهنگی به ویژه با استفاده از فضای مجازی در حال سمپاشی است که همیشه سر راه انقلاب اسلامی بوده است. پاسخ متین و معقول و منطقی ما می‌تواند تا حد خیلی زیادی مشکل را حل کند.

استاد دانشگاه امام صادق (ع) در پاسخ به اینکه مباحث مهدویت را چگونه باید با عقلانیت ادراک کرد، گفت: خود این شبهات به طور مثال درباره عمر حضرت ولی عصر (عج) به تصریح روایت یکی از فتنه هاست. یعنی در همین ماجراها است که یک عده‌ای زمین می‌خورند. از جمله درباره همین موضوع عمر و طول غیبت تصریح روایت این است که چون یک عده‌ای نمی‌توانند این مسئله را هضم کنند و باور کنند در آستانه ظهور دچار انحراف و فتنه و سقوط می‌شوند، پس این طبیعی است.

"همان طور که عرض کردیم سوزانندگی را خداوند به آتش افاضه می‌کند و این در نظام سلسله مراتبی است که پایین می‌آید"نکته دوم این است که به نظر من ما اگر دقت مان را در جنبه‌های علمی بالا ببریم چیز غیر قابل اثباتی از لحاظ علمی نداریم. مثلاً همین موضوع طول عمر موضوعی کاملاً منتفی از نظر علم نیست. همین الان علم هم دنبال راه‌هایی است که طول عمر انسان را بالا ببرد. اگر کاملاً ناامید بود که دنبال این نوع پژوهش‌ها نمی‌رفت. ما این موضوع را مطرح می‌کنیم برای این که بگوییم می‌شود علم رشد جدی تری پیدا کند.

وی ادامه داد: به هر حال وقتی ما می‌ایستیم و اصرار می‌کنیم که امام ما زنده است با همه این عمر طولانی که بر ایشان گذشته، اندک اندک فضای تحقیق و پژوهش علمی را بنا بر تفکر و اندیشه در حال فراهم کردن هستیم که آهسته آهسته این موضوعات در دستور کار ما قرار گیرد.

کافی است شما به این ۲۰، ۳۰ سال اخیر نگاه کنید. از زمانی که مدرنیسم و اندیشه‌های اثبات گرایی حاکمیت مطلق داشت و کسی چیزی بیشتر از این را باور نمی‌کرد تا امروزی که در اثر اتفاقاتی که افتاده هم در جامعه خودمان و هم در جامعه جهانی دارد باور جدی تری به ملکوت و و مسائلی که ما تا به حال واقعی تلقی نمی‌کردیم شکل می‌گیرد. اینها از آثار خود مهدویت است که به این مسائل دامن می‌زند و اساساً برای همین است که ما را با ملکوت و آسمان آشنا کند.

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹