"پنهان" ؛ فیلمی درباره پیچیدگی‌های روابط انسانی در جامعه امروز

"پنهان" ؛ فیلمی درباره پیچیدگی‌های روابط انسانی در جامعه امروز
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۷ اسفند ۱۳۸۹

به گزارش خبرنگار مهر، فیلمبرداری "پنهان" دومین فیلم بلند سینمایی مهدی رحمانی این روزها در تهران ادامه دارد. این روزها که هوا سرد و برفی و برخی مواقع آفتابی می‌شود، می‌تواند شرایط کار در هر فیلمی را کاملا تغییر دهد. در یکی از همین روزهای برفی و سرد با هماهنگی مهدی رحمانی و محسن علی‌اکبری تهیه‌کننده فیلم برای گرفتن گزارش پشت صحنه راهی یکی از خیابان‌های زعفرانیه می‌شوم. برف می‌بارد و هوا سرد است. نزدیک ساعت ۱۲ ظهر به گروه ملحق می‌شوم، زمان نهار است و فیلمبرداری در پارکینیگ برج بلندی در همان منطقه انجام می‌شود.

"به گزارش خبرنگار مهر، فیلمبرداری "پنهان" دومین فیلم بلند سینمایی مهدی رحمانی این روزها در تهران ادامه دارد"رسیدن من همزمان با رفتن فریبرز عرب‌نیا بازیگر نقش اسفندیار است. بازی وی در امروز تمام شده و با گروه خداحافظی می‌کند، تا پس از سفر دوباره به پروژه ملحق شود. دیدن این بازیگر که این روزها بیشتر مخاطبان مجذوب بازی‌اش در مجموعه تلویزیونی "مختارنامه" هستند، در چهره‌ای جدید و متفاوت برایم جالب است. فریبرز عرب‌نیا اهل گفتگو نیست. مسافر است و عجله دارد تا لوکیشن را ترک کند.

به یک سلام و احوال‌پرسی و خسته نباشید بسنده می‌کنم و گفتگو با این بازیگر که قطعا می‌توانست جذابیت‌های خود را داشته باشد، به بعد از اکران فیلم موکول می‌کنم. همچنان برف می‌بارد. گروه در اتوبوسی مشغول خوردن نهار هستند، وارد اتوبوس می‌‌شوم، همه صمیمی و گرم کنار یکدیگر صحبت می‌کنند. بابک حمیدیان، فتانه ملک‌محمدی و آزاده شمس بازیگرانی هستند که در سکانس باقی‌مانده که بعد از ظهر در همان پارکینگ گرفته می‌شود، مقابل دوربین می‌روند. با بابک حمیدیان که از قبل به دلیل چند گفتگو آشنا بودیم، شروع به صحبت می‌کنم.

"این روزها که هوا سرد و برفی و برخی مواقع آفتابی می‌شود، می‌تواند شرایط کار در هر فیلمی را کاملا تغییر دهد"از جشنواره فجر می‌گویم، از نقشی که در فیلم "اسب حیوان نجیبی است" عبدالرضا کاهانی داشت. کم کم به همراه گروه وارد پارکینیگی می‌شوم که بچه‌های صحنه مشغول آماده سازی آن هستند. با مهدی شیرزاد فیلمنامه‌نویس "پنهان" و بابک حمیدیان درباره جوایز اسکار صحبت می‌کنیم. مهدی شیرزاد یک فیلمبین حرفه‌ای است و اطلاعات کاملی درباره سینمای جهان دارد. مهدی رحمانی گاهی با وجود اینکه در حال صحبت کردن با مانفرد اسماعیلی دستیار و برنامه‌ریز اول کارگردن است، به حرف‌های ما گوش می‌کند و نظرهایی درباره این مراسم می‌دهد.

تورج منصوری مدیر فیلمبرداری حرفه‌ای با تک تک گروه صحبت می‌کند و سعی می‌کند در چیدمان صحنه مشاوره‌های خود را با توجه به تجربیاتی که دارد به کارگردان ارائه دهد.  تکیب عوامل "پنهان" حرفه‌ای است. سعید ملکان طراح چهره‌پردازی، مجید میر فخرایی طراح صحنه و لباس، یدالله نجفی صدابردار، هایده صفی‌یاری تدوینگر .... هنرمندانی هستند که هر کدام تاکنون جوایز مختلفی را دریافت کرده‌اند. هنوز تمرین‌ها آغاز نشده، گویا قرار است آنا نعمتی دیگر بازیگر اصلی این فیلم به گروه ملحق شود.

"در یکی از همین روزهای برفی و سرد با هماهنگی مهدی رحمانی و محسن علی‌اکبری تهیه‌کننده فیلم برای گرفتن گزارش پشت صحنه راهی یکی از خیابان‌های زعفرانیه می‌شوم"کنار مارال منشی صحنه می نشینم که با حسن ناحی عکاس فیلم در حال صحبت کردن است. وی درباره سکانس صبح توضیح می‌دهد که گویا در این صحنه که فریبرز عرب‌نیا و بابک حمیدیان (کامران) بازی داشتند، ماشین اسفندیار پنچر شده و کامران که یکی از همسایه‌های انها است، به وی کمک می‌کند. وی همچنین درباره سکانسی که قرار بود ظهر امروز گرفته شود، می‌گوید: در این سکانس قرار است یلدا (فتانه ملک‌محمدی) با ماشین در حال خارج شدن از پارکینیگ متوجه کامران و ملیحه (آزاده شمس) شود و دیالوگ‌هایی بین آنها رد و بدل می‌شود. کم کم صحنه آماده می‌شود، دوربین کنار پژو 206 سفید یلدا قرار می‌گیرد. مانفرد اسماعیلی که سابقه طولانی در دستیاری و مدیریت برنامه ریزی دارد به همراه گروه کارگردانی برای گرفتن پلان اول با مهدی رحمانی صحبت می‌کند.

چوب‌هایی برای نشان دادن ایستادن ماشین و لحظه برخورد یلدا با ملیحه بر روی زمین نصب می‌شود. رحمانی توضیحاتی برای فتانه ملک‌محمدی که حالا نسبت به دختر نوجوان "سوپراستار" بزرگتر شده می‌دهد. او با علاقه گوش می‌دهد و با انگیزه آماده گرفتن اولین تمرین است. صدا، دوربین، حرکت، برداشت اول گرفته می‌شود. در این برداشت یلدا دیر ترمز می‌کند و ماشین با چوب‌هایی که روی زمین نصب شده است برخورد می‌کند.

"نزدیک ساعت ۱۲ ظهر به گروه ملحق می‌شوم، زمان نهار است و فیلمبرداری در پارکینیگ برج بلندی در همان منطقه انجام می‌شود"کار به برداشت دوم می‌رسد. هنوز دیالوگ‌ها بیان نشده است. محسن علی‌اکبری تهیه‌کننده به گروه ملحق می‌شود. کمی میان این برداشت‌ها به دلیل احوال‌پرسی و خسته نباشید تهیه‌کننده به اعضای گروه فاصله می‌افتد. مهدی رحمانی مشغول خواندن فیلمنامه این سکانس است و کنار وی مهدی شیرزاد ایستاده است.

مهدی رحمانی درباره فضای فیلم "پنهان" توضیح می‌دهد: همیشه دوست داشتم فیلمی درباره روابط شهری در جامعه امروز بسازم. بعد از فیلم "دیگری" با مهدی شیرزاد آشنا شدم. در همان ابتدا پس از چند جلسه متوجه شدیم، ایده‌های مشترکی داریم. به همین دلیل خواستم با توجه به همین موضوع فیلمنامه‌ای را به نگارش در آورد. وی در ادامه افزود: "پنهان" کاری کاملا متفاوت از "دیگری" است.

"بازی وی در امروز تمام شده و با گروه خداحافظی می‌کند، تا پس از سفر دوباره به پروژه ملحق شود"این فیلم درباره رابطه آدم‌ها در شهری مثل تهران است. البته "دیگری" هم درباره رابطه آدم‌ها است، اما "پنهان" این روابط را در جامعه امروز در طبقه متوسط و شهری مثل تهران که مشکلات خاص خود را دارد، نمایش می‌دهد. اما به لحاظ ساختار، فضا و داستان دو فیلم کاملا متفاوت از هم هستند. "پنهان" به سینمایی که خودم دوست دارم بیشتر شبیه است. من قبل از "دیگری" مستند سازی می‌کردم به همین دلیل آن فیلم به فضای مستندگونه شباهت بیشتری دارد.

اما "پنهان" فضای مورد علاقه من است و به نوعی تصویرگر دغدغه امروز من است. وی که در میان صحبت‌های من مشورت‌هایی با تورج منصوری درباره صحنه امروز می‌کند، معتقد است: گروه خوب و منسجمی دارم. امیدوارم با این ترکیب حرفه‌ای بتوانیم به نتیجه ایده‌آل برسیم. البته خیلی سخت است ۱۰۰ درصد به آنچه که در ذهنم می گذرد برسیم، اما امیدوارم به ایده‌آل نزدیک باشیم. تمام گروه تلاش می‌کنند به ذهنیت من نزدیک شوند تا فضای ذهنی فیلمنامه نیز به خوبی به تصویر کشیده شود.

"دیدن این بازیگر که این روزها بیشتر مخاطبان مجذوب بازی‌اش در مجموعه تلویزیونی "مختارنامه" هستند، در چهره‌ای جدید و متفاوت برایم جالب است"صحبت‌های من با مهدی رحمانی به پایان می‌رسد. امروز قرار است دو سکانس در بعد ازظهر برفی در پارکینگ برج گرفته شود. برداشت سوم از این پلان با صدا، دوربین، حرکت گرفته می‌شود. یلدا داخل ماشین ۲۰۶ سفید در حال خارج شدن از پارکینگ است که با ملیحه و کامران برخورد می‌کند، ترمز می‌کند، کمی شیشه ماشین را پایین می‌دهد: یلدا: سلام ملیحه: سلام یلدا: انقدر شام دعوتمان نکردی که کار خانه تمام شد. ملیحه: من که غذام همیشه حاضره! یلدا( نگاهش به کفش‌های ملیحه می‌افتد) و در ماشین را باز می‌کند و .....

نمی‌توانم بقیه دیالوگ‌ها را بنویسم، نویسنده فیلمنامه، دفترم را چک می‌کند! گفتن بقیه دیالوگ‌ها برای مخاطبی که در جریان خط اصلی داستان قرار ندارد، ممکن است ذهنیت و تصور ایجاد کند. این دیالوگ‌ها کلیدی است و اصرار کارگردان و نویسنده بر این است که قصه و خط اصلی تا زمان نمایش فیلم مشخص نشود. برداشت سوم نهایی می‌شود. گروه کمی استراحت می‌کنند. فرصت خوبی است تا با مهدی شیرزاد صحبت کنم.

"به یک سلام و احوال‌پرسی و خسته نباشید بسنده می‌کنم و گفتگو با این بازیگر که قطعا می‌توانست جذابیت‌های خود را داشته باشد، به بعد از اکران فیلم موکول می‌کنم"شیرزاد پیش از این نگارش فیلمنامه‌های "راه بی‌پایان"، "وفا"، اپیزودهایی از "نیمکت" و... را برعهده داشته است. وی درباره فیلمنامه "پنهان" می‌گوید: مهدی رحمانی اواخر اردیبهشت پارسال دو طرح دو صفحه‌ای به من ارائه داد که قرار شد یکی از آنها را کار کنیم. من "پنهان" را انتخاب کردم. تقریبا تا اواسط تیرماه طرح کامل فیلمنامه طول کشید، تا شهریور نسخه اول را نوشتیم.

و پس از آن ترجیح دادیم چند نفر دیگر فیلمنامه را مطالعه کنند تا نظرات مختلفی را جویا شویم .این نظرات را اعمال کردیم و باعث شد  تغییراتی در متن ایحاد کنیم. اواخر آبان نسخه نهایی حاضر بود. البته قبل از فیلمبرداری در دورخوانی تغیرات جدیدی ایجاد کردیم. "پنهان" اولین کار سینمایی شیرزاد محسوب می‌شود، وی در این‌باره توضیح می‌دهد: من به دنبال چیزی نمی‌روم. با مهدی رحمانی به طور تصادفی آشنا شدم.

"گروه در اتوبوسی مشغول خوردن نهار هستند، وارد اتوبوس می‌‌شوم، همه صمیمی و گرم کنار یکدیگر صحبت می‌کنند"وقتی شروع به نگارش "پنهان" کردم فرق بین سینما و تلویزیون را متوجه شدم. در نوع نگارش متوجه این تفاوت شدم. شاید پیش نیامده بود کار سینمایی انجام دهم. ولی فکر می‌کنم زمان خوبی این اتفاق افتاد. شاید اگر زودتر وارد این فضا می‌شدم، مانند حالا رضایت نداشتم.

شیرزاد در پاسخ به این سئوال که کمتر فیلمنامه‌نویسی زمان فیلمبرداری پشت صحنه حضور دارد می‌گوید: من از محمدحسین لطیفی و همایون اسعدیان یاد گرفتم فیلمنامه‌نویس باید از اول تا آخر سر صحنه باشد و در کنار کارگردان حضور یابد. شاید این در سینمای ایران ما زیاد عرف نباشد، اما در سینمای غرب وجود دارد. گروه برای گرفتن پلان بعدی آماده می‌شوند که دوربین در زاویه دیگری قرار می‌گیرد تا این‌بار ملیحه و کامران در قاب تصویر قرار گیرند. برداشت اول گرفته می‌شود، یدالله نجفی صدابردار حرفه‌ای فیلم که آرام و ساکت ایستاده است. از کارگردان می‌خواهد برداشت دیگری از این پلان گرفته شود تا صداهای اضافی حذف شوند.

"بابک حمیدیان، فتانه ملک‌محمدی و آزاده شمس بازیگرانی هستند که در سکانس باقی‌مانده که بعد از ظهر در همان پارکینگ گرفته می‌شود، مقابل دوربین می‌روند"علی‌اکبری با خوشرویی تمام مسائل را کنترل می‌کند و کنار کارگردان و منشی صحنه نشسته است. مانفرد اسماعیلی تاکید می‌کند همه ساکت باشند و کسی در کادر به غیر از بازیگران قرار نگیرد. این برداشت هم با نظر قطعی کارگردان، فیلمبردار و صدابردار قطعی می‌شود. آنا نعمتی به گروه می‌پیوندد. با هم احوالپرسی می‌کنیم تا در یک فرصت کوتاه بتوانم با این بازیگر صحبت کنم.

صحبتم را با تورج منصوری با فیلم "جرم" شروع می‌کنم از اینکه این فیلم را دوست داشتم و چقدر فیلمبرداری او در این کار درخشان است. منصوری از علاقه‌اش به "جرم" می‌گوید. وی درباره "پنهان" می‌گوید: مهدی حساس و نکته‌بین است. کارکردن با او خیلی ساده و شیرین است. فیلمنامه را خیلی دوست دارم.

"از جشنواره فجر می‌گویم، از نقشی که در فیلم "اسب حیوان نجیبی است" عبدالرضا کاهانی داشت"کارگردان‌هایی مثل مهرجویی و کیمیایی اگر فیلمنامه متوسط به تو ارائه دهند، اما ثابت کردند می‌توانند زمان ساخت فیلم آن را به نقطه قابل قبول برسانند. اما زمان کار کردن با کارگردان جوانی که فیلم دوم خود را می‌سازد، قطعا فیلمنامه اهمیت زیادی دارد. منصوری ادامه می‌دهد: تصورم از اجرا در "پنهان" مدل دیگری بود. ولی نگاه رحمانی متفاوت است. اما نتیجه تا این لحظه راضی کننده است.

اگر بقیه کار به همین روال جلو برود امیدوارم نتیجه از این هم بهتر شود. من البته "دیگری" فیلم قبلی وی را ندیدم، نمی‌خواستم تحت تاثیر کار انجام شده قرار بگیریم. رحمانی کارگردان جوانی است و فکر کردم اینکه  پیش داوری از قبل نسبت به اثر قبلی وی نداشته باشیم بهتر است و این موضوع کمک می‌کند. البته این موضوع در مورد آدم‌های مختلف که سابقه طولانی دارند فرق می‌کند. منصوری می‌گوید: سینما یک کار گروهی است.

"کم کم به همراه گروه وارد پارکینیگی می‌شوم که بچه‌های صحنه مشغول آماده سازی آن هستند"فیلمبردار در آن نقش مهمی دارد. دوربین باید تمام حرکات حسی را بخواند این فقط در یک صورت است که یک رابطه حسی خوب ایجاد شود. اگر این رابطه حسی به وجود نیاید بین گروه دوربین می‌شود شیشه و آهن. چنین دوربینی احساس آرامش ندارد. ما یک تیم هستیم.

باید همه منظم کار کنند. در این صورت است که نتیجه مطلوب می‌شود. صحبت ما که تمام می‌شود، پلان بعدی نماهای بسته بابک حمیدیان و آزاده شمس است. این پلان‌ها با یک یا دو برداشت گرفته می‌شود. بابک حمیدیان برای سکانس بعدی به اتاق گریم می‌رود که در قسمت زیر پارکینگ قرار دارد.

"با مهدی شیرزاد فیلمنامه‌نویس "پنهان" و بابک حمیدیان درباره جوایز اسکار صحبت می‌کنیم"غروب نزدیک است و پارکینگ سردتر می‌شود. تا فرصت گریم شدن بابک به سراغ آنا نعمتی می‌روم که این روزها فیلم "برخورد خیلی نزدیک" از وی بر پرده سینماها است. وی درباره نقش خود در فیلم "پنهان" می‌گوید: در این فیلم نقش رعنا یک آرشیتکت را دارم که معماری خوانده و به خارج از کشور رفته، حالا بعد از یک دوره گذراندن دوره طراحی و نقاشی این‌بار با فضای عرفانی و روحیه جدید بعد از ۲۰ سال به ایران برگشته است. کافه‌ای دارد با عنوان "کافه حافظ". او هر روزش را با یک شعر حافظ آغاز می‌کند و حتی مشتریانش می‌توانند آنجا فال حافظ بگیرند و اگر یادشان برود فال‌های خود را ببرند او آنها را نگه می‌دارد.

نعمتی ادامه می‌دهد: رعنا در این فیلم حیرانی ناشی از آرمان‌خواهی دارد. این مهمترین مشخصه این نقش است. این یک تجربه جدید با کارگردانی است که از سینمای مستند آمده و درام شهری را به خوبی می‌شناسد. "دیگری" را دیدم و خیلی دوست داشتم. او سینما را به خوبی می‌شناسد.

"مهدی رحمانی گاهی با وجود اینکه در حال صحبت کردن با مانفرد اسماعیلی دستیار و برنامه‌ریز اول کارگردن است، به حرف‌های ما گوش می‌کند و نظرهایی درباره این مراسم می‌دهد"مسلط بر کارش است. همه گروه حرفه‌ای هستند. فیلمنامه خوب مهدی شیرزاد از ویژگی‌های "پنهان" است. وی می‌افزاید: این دومین همکاری من با آقای عرب‌نیا پس از سال‌ها است، خوشحالم دوباره فرصتی پیش آمد تا با وی همبازی شوم. او از بازیگران حرفه‌ای و بزرگ سینما است و این برای من تجربه محسوب می‌شود که دوباره در کنار وی قرار گرفتم تا باز هم از او بیاموزم.

تمام گروه با انرژی خاصی کار می‌کنند و منسجم هستند. من مطمئنم "پنهان" فیلم خوبی خواهد شد و  مانند "دیگری" در جشنواره‌های خارجی می‌درخشد. قطعا در جشنواره سال آینده فجر شاهد اتفاقات خوبی برای آن خواهیم بود.   گریم بابک حمیدیان تمام می‌شود و او برای سکانس بعدی در حال خواندن فیلمنامه است. وی درباره حضور خود در "پنهان" می‌گوید: فیلمنامه "پنهان" برایم جذاب بود.

"تورج منصوری مدیر فیلمبرداری حرفه‌ای با تک تک گروه صحبت می‌کند و سعی می‌کند در چیدمان صحنه مشاوره‌های خود را با توجه به تجربیاتی که دارد به کارگردان ارائه دهد"فیلم نمونه‌ای از جامعه امروز تهران است و یا مدیوم کوچکی از این ۸۰ میلیون نفری که در کشور زندگی می‌کنند. وی ادامه می‌دهد: در همین جامعه که اگر واقع بینانه‌تر نگاه کنیم روابط عاشقانه‌ای را می‌بینیم که به بن بست رسیده‌اند. آدم‌هایی که درگیر دلتننگی و تنهایی خود هستند. اینها همه در فیلمنامه مستتر است، در نتیجه در این متن هیچ آدمی رفتار بیرونی و خشنی ندارند. هیچ کدام از کاراکترها به غیر از یلدا نوسان حسی بیرونی ندارند.

تمام اینها برایم جذاب بود. حمیدیان درباره نقش خود در این فیلم عنوان می‌کند: مدت‌ها درگیر پروژه "روز رستاخیز" بودم که در آنجا نقش ابن زیاد را بازی می‌کردم. یک نقش خشن و برونگرا و در فیلم "پنهان" کامران نقشی بود که کاملا متفاوت از آن کار و یک آدم آرام و عمیق است. کامران دکتری است که در تهران درس خوانده و ازدواج کرده و زن خود را از شهرستان به تهران آورده است. وی ادامه می‌دهد: حالا مظاهر دلفریب زندگی در تهران برای دکتری که سال‌ها تنها زندگی کرده جایی برای تعهدات روحی زندگی زناشویی نگذاشته است.

"سعید ملکان طراح چهره‌پردازی، مجید میر فخرایی طراح صحنه و لباس، یدالله نجفی صدابردار، هایده صفی‌یاری تدوینگر ..."به نوعی بهتر است بگویم جهان خود را با جهان فکری زنش متفاوت می‌دیده و این در دنیای فعلی به معنی بن‌بست است. این بازیگر درباره همکاری خود با مهدی رحمانی می‌گوید: او پیش از این فیلم شریف "دیگری" را ساخته است. کارکردن با وی این آزادی را به من می‌دهد که بتوانم پیشنهادات خودم را درباره نقش کامران ارائه دهم. البته از اینکه با فریبرز عرب‌نیا در این فیلم همبازی هستم، خوشحالم. ما پیش از این با هم رفاقت داشتیم اما این اولین‌بار است که همبازی می‌شویم.

عرب‌نیا شخصیت تحلیل‌گرایی دارد. درباره نقش پر از پیشنهاد است. همیشه به بازیگر مقابل خود کمک می‌کند. به پارکینگ برمی‌گردم، دوباره برف شروع به باریدن می‌کند. فتانه ملک محمدی گریم شده و در حال تمرین است.

"هنوز تمرین‌ها آغاز نشده، گویا قرار است آنا نعمتی دیگر بازیگر اصلی این فیلم به گروه ملحق شود"با بایک حمیدیان همبازی است. ساعت نزدیک ۲۱ است و من زیاد وقت ندارم برای گرفتن سکانس بعدی حضور داشته باشم. به ملک محمدی که فردا ۲۰ ساله می‌شود تبریک می‌گویم و با هم کمی درباره نقش یلدا صحبت می‌کنیم. وی می‌گوید: نقش یلدا به خودم خیلی نزدیک است، خوشبختانه من در این فیلم با همه بازیگران بازی دارم و این را از خوش‌شانسی می‌دانم. فیلمنامه به گونه‌ای طراحی شده که با همه بازیگران بازی دارم.

این تجربه جدیدی برای من بعد از "سوپر استار" محسوب می‌شود. طی این چند سال پیشنهاداتی داشتم اما با توجه به سن و سالی که من دارم شاید کمتر نقشی به من پیشنهاد می‌شود. برای سن من نقش کمتر است. ملک محمدی در ادامه توضیح می‌دهد: این سال‌ها مشغول ادامه تحصیل بودم. فکر می‌کنم با توجه به موضوعی که مطرح کردم و کارنامه کوتاهی که دارم "پنهان" یک شانس بزرگ برای من محسوب می‌شود.این فیلم برای من جای تجربه دارد.

"مانفرد اسماعیلی که سابقه طولانی در دستیاری و مدیریت برنامه ریزی دارد به همراه گروه کارگردانی برای گرفتن پلان اول با مهدی رحمانی صحبت می‌کند"با توجه به نقشی که دارم هر روز سر صحنه حضور دارم و حتی روزهای محدودی که بازی ندارم ترجیح می‌دهم سر کار باشم. وی درباره کاراکتر خود می‌گوید: این فیلم قصه چند آدم از طبقه متوسط و تحصیل کرده در تهران است که به نظر می‌رسد این آدمها در قله موقعیت اجتماعی موفق هستند ولی در واقع هیچ کدام نمی‌خواستند اینگونه که هستند باشند، یلدا کاراکتری است که به همه کمک می‌کند که این موضوع را در خود کشف کنند. از این جهت این نقش پر اهمیت است. این بازیگر جوان سینما تاکید می‌کند: خیلی خوشحالم با فریبرز عرب‌نیا، آنا نعمتی و بابک حمدیان و دو هم نسلم مهرداد  صدیقیان و آناهیتا افشار همبازی هستم. از کمک‌های همه آنها استفاده کردم.

علاوه بر فیلمنامه خوب مهدی شیرزاد که هر روز سر صحنه حضور دارد و به ما دلگرمی می‌دهد و کارگردانی مهدی رحمانی که کاملا حرفه‌ای است و حضورم را به نوعی مدیون وی می‌دانم. یکی از افتخارتم کار در کنار تورج منصوری است که از او بسیار یاد گرفتم. کم کم از گروه خداحافظی می‌کنم. آنها مشغول گرفتن پلان اول از سکانس بعدی هستند. دوباره از خیابان زعفرانیه وارد خیابان شلوغ ولیعصر می‌شوم .

"چوب‌هایی برای نشان دادن ایستادن ماشین و لحظه برخورد یلدا با ملیحه بر روی زمین نصب می‌شود"خیابانی که این روزها به خاطر نزدیکی به نوروز پر از جمعیت است. یاد حرف‌های بابک حمیدیان می‌افتم. "پنهان" نمونه‌ای کوچک از مناسبات جامعه امروز تهران است. اگر واقع بینانه نگاه کنیم روابط عاشقانه‌ای را می‌بینیم که به بن بست رسیده‌اند. آدم‌هایی که درگیر دلتننگی و تنهایی خود هستند.

..................... گزارش: بیتا موسوی

منابع خبر

اخبار مرتبط