فرقی نمیکند که طرف مرد یا که زن هرکس که بود، هموطنم بود، هموطن فارسی و انگلیسی او مثل هم نبود از این کم و زیاد مرا هیچ غم نبود

فرقی نمیکند که طرف مرد یا که زن هرکس که بود، هموطنم بود، هموطن فارسی و انگلیسی او مثل هم نبود از این کم و زیاد مرا هیچ غم نبود
اخبار روز
اخبار روز - ۲۲ آذر ۱۳۹۴

 
در اخبار-روز نقدی بر نمایشی دیدم که نویسنده ی گرامی چند بار واژه ی انگلیسی «کانتکست» را به همین صورت بکار برده بود. دو سه بار «کانتکست تاریخی»‌ و یک بار «کانتکست تاریخی، فرهنگی»! حیرت کردم که چرا خانم نویسنده ی خوشقلم از واژه های رایج «زمینه» یا «متن» برای ادای مقصود سود نجسته و چرا گمان کرده «کانتکست» نوشتن بیشتر به خواننده کمک میکند، و چرا فقط برای خوانندگانی که انگلیسی میدانند مینویسد؟ ضمنا از ایشان سپاسگزارم که مرا به صرافت نوشتن این قطعه یا «شعرانه» انداختند که مدت ها بود در فکرش بودم.  

کالچر بهتر است یا لنگویچ؟

فرقی نمیکند که طرف مرد یا که زن
هرکس که بود، هموطنم بود، هموطن

فارسی و انگلیسی او مثل هم نبود
از این کم و زیاد مرا هیچ غم نبود

ناگه سکوت را به سخن گفتنی شکست
«هادی ببین که کالچر ما میرود ز دست»

«آنفورچونتلی ملت ما در به در شده»
«از خویش بی نیوز شده بی خبر شده»

«در این یکی دو ماهه که آوتم ز کانتری»
«ساری چه روزگاری و ساری چه کالچری!»

«فورگت کنیم کاله-چر خویش، ممکنه؟»
«اوه ماااااااای گاد، واقعا آوت آف کوئسشنه»

گفتم ببین عزیز دلم، کاله-چر که هیچ
من غصه ام بود از بهر لنگویچ!

گفت «آه لنگویچ هم افتاده در خِنِس؟»
گفتم درسته گفت «پس آور گاو، گِیو بِرس »
(گاومون زائید!)
«وات کن یو دو پیلیز، هاری آپ تنکیو»
«آی لاو یو به گربه ی ایران میو میو!»

گفتم چرا جفا بکنی با زبان خویش؟
یعنی چه بین فارسی اسپیک انگلیش؟

این وضع کالچر که ترا کرده ناامید
اصلش زبان ماست که تو کرده ای شهید

دانی که این زبان همه لطف است و آبرو
لطفن به فارسی سخن فارسی بگو!

گر انگلیسیِ تو قوی هست همچنان
صحبت بکن درست و تماماَ به آن زبان

لطمه نزن مبانی فرهنگ خویش را
در کالچر خودت نچپان فینگلیش را

با هموطن ز حافظ و سعدی مدد بگیر
با انگلیسیان، الیوت باش و شکسپیر!

«گفت «آه. آه. اینهمه بورینگ و ناستی
«آی ام ساری برای شما راستی راستی!»

-------------------------------------
اشاره هایی سردستی و شاید بیمورد به راهنمایی:
کالچر = فرهنگ \ آنفورچونتلی = متاسفانه \ آوتم! ز کانتری = بیرونم از کشور \ فورگت = فراموش \ آوت اف کوئسشنه = جای سوال ندارد \ لنگویچ = زبان \ بورینگ و ناستی = کسالت آور و نکبتی
----------------------------------

فیسبوک هادی خرسندی
www.facebook.com
 

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:.

منابع خبر

اخبار مرتبط