خواستم بیننده از دیدن "مثل یک کابوس" لذت ببرد/ هنوز فیلمم را نساختهام
به گزارش خبرنگار مهر، پخش مجموعه تلویزیونی "مثل یک کابوس" به کارگردانی شهرام شاهحسینی اواخر اسفند ماه در شبکه یک به پایان رسید. این مجموعه روایتگر بازگشت مردی به سرزمین مادریاش بود که درگیر ماجراهایی میشود. شاهحسینی در سینما کارگردانی فیلمهایی همچون "کلاغ پر"، "آقای هفت رنگ" و ... را در کارنامه دارد.
او در تلویزیون بهتر از سینما عمل کرده و ساخت مجموعهها و فیلمهایی همچون "تاوان"، "مثل یک کابوس"، "گامهای معلق" و ... را کارگردانی کرده است.
" به گزارش خبرنگار مهر، پخش مجموعه تلویزیونی "مثل یک کابوس" به کارگردانی شهرام شاهحسینی اواخر اسفند ماه در شبکه یک به پایان رسید"با شاهحسینی درباره وروداش به سینما و کارگردانی این مجموعه صحبت کردیم که در پی میخوانید.
*خبرگزاری مهر - سرویس فرهنگ و هنر: آقای شاهحسینی عملکرد شما در تلویزیون خیلی بهتر از سینما بوده و توانستید با ساخت مجموعهها و فیلمهایی چون "تاوان"، "مثل یک کابوس"، "گامهای معلق"، "تلفن همراه" نشان دهید اشراف زیادی به کارتان دارید، چرا این موفقیت را در سینما کسب نکردید؟ گرچه فیلمهایی چون "کلاغ پر"، "آقای هفت رنگ" به لحاظ قصه با مشکلات عمدهای رو به رو بودند، اما به لحاظ کارگردانی هم با ایرادهایی رو به رو بود. میخواهم بدانم چه عامل یا عواملی باعث شد شما در سینما نتوانید موفقیت تلویزیون را داشته باشید؟
- شهرام شاهحسینی، کارگردان: از این همه لطفی که نسبت به من دارید، ممنون هستم. مگر میشود فیلم "جدایی نادر از سیمین" را ببیند، اما بعد از آن تاثیر نگیرد. من به اصغر فرهادی تبریک میگویم و برای حسودهایی که از این جایزه ناراحت شدند، خیلی متاسف هستم که نسبت به این فیلم جبهه گرفتند و تبریک نگفتند. این فیلم شاهکار است، حتی اگر هم متوسط بود بعد از این همه جایزه باید حلوا حلوا میکردیم.
متاسفانه این حسادت ریشه در فرهنگ ما دارد، به خصوص در میان اهالی هنر. این حسادت به شدت تیشه به ریشه سینما، تلویزیون و هنر میزند. امیدوارم یک روز سر عقل بیایند.
راستش را بخواهید من باید به سینما ورود پیدا میکردم. البته این حرف را حامد بهداد به من می زند. نمیدانم این حرف چقدر درست است؟ اما به عهده خواننده میگذارم.
"این مجموعه روایتگر بازگشت مردی به سرزمین مادریاش بود که درگیر ماجراهایی میشود"من با کمیت وارد سینما شدم و دارم به کیفیت میرسم، به همین دلیل به حرف بهداد استناد کردم تا بگویم خیلی تلاش کردم تا با فیلم خودم وارد سینما شوم، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و تهیهکنندگان نمیخواستند ریسک کنند، به دلیل اینکه نمیدانستند فیلمنامهای که در دست گرفتم از عهدهاش بر میآیم یا نه؟
خیلی این در و آن در زدم، اما نشد. تا اینکه آقای جیرانی من را به فرحبخش برای ساخت فیلم "کلاغ پر" معرفی کرد و بعد از آن هم فیلمهای "زنها فرشتهاند" و "آقای هفت رنگ" را ساختم. البته من سالها قبل یک فیلم هم برای تلویزیون ساخته بودم. منهای فیلمهای کوتاهی که ساختم، من اهل قصه گویی هستم و علاقمند هستم با بهترین پلان و تصویر قصهام را تعریف کنم.
در فیلمهای سینمایی که مثال زدید ضعیف هستند، باید بگویم که برای آن فیلمها کار خودم را انجام دادم و بیشتر از این هم نمیطلبید که بخواهم کار ویژهای انجام بدهم. منظوم این نیست که تواناییام بیشتر بوده و من کم گذاشتم.
در این سه فیلم که البته معتقدم فیلم "زنها فرشتهاند سر و شکل بهتری نسبت به دو فیلم دیگر دارد، تلاش خودم را کردم. تکلیف تماشاگر با این سه فیلم روشن است. فیلم برای گیشه ساخته شده بود و اینکه تماشاگر دو ساعت خوش بگذارند.
بنابراین ما هم کار خودم را کرده بودیم. قرار نبود این فیلمها جایزه بگیرد یا مخاطب خاص داشته باشد. برای همین دفاع میکنم.
"شاهحسینی در سینما کارگردانی فیلمهایی همچون "کلاغ پر"، "آقای هفت رنگ" و .."این فیلمها قرار نبوده در جشنوارههای خارجی شرکت کند. تا اینکه بعد از "آقای هفت رنگ" سراغ ساخت سریال "تاوان" رفتتم و سعی کردم از سریال سازی مرسوم که بین همکاران عزیزم رواج دارد و با تمام احترامی که برایشان قائل هستم، فاصله بگیرم و ساختارشکنی کنم و به این آب بستنها پایان بدهم که تا حدودی هم موفق شدم.
نمایی از مجموعه "مثل یک کابوس"
*شما آثاری که در تلویزیون ساختهاید هم قرار نبوده در جشنوارهای شرکت کند، اما کارگردانی شما در تلویزیون قابل مقایسه با فیلمهای سینماییتان نیست. ما نماهای خوبی را در مجموعههای "تاوان" و "مثل یک کابوس" دیدهایم. احساس میکنم کسانی جلوی رشد شما را در سینما گرفته بودند. این طور نیست؟
- واقعاً کسی جلوی رشد من را نگرفته بود.
خیلیها باعث شدند من به این حرفه ورود پیدا کنم.
*اما در صحبتهایتان اشاره کردید تهیهکنندگان سینما به شما اعتماد نکردند تا فیلم خودتان را در سینما بسازید. پس چطور میگویید کسی جلوی رشدتان را نگرفته است؟
- بله، البته این که سر جای خودش است و چندین بار هم گفتهام که تهیهکنندگی همچون سید ضیاءهاشمی و شایسته و دیگر دوستان وقتی فیلمنامه اولام را دادم، قبول نکردند. البته نه اینکه اعتماد نکنند، ولی گفتند چرا فیلم اول را باید با این فیلمنامه کار کنم. در سریال "مثل یک کابوس" تلاش کردم تا مخاطب پسند باشد. مثل "تاوان" که در زمان خودش سریال موفقی بود.
"را در کارنامه دارد.او در تلویزیون بهتر از سینما عمل کرده و ساخت مجموعهها و فیلمهایی همچون "تاوان"، "مثل یک کابوس"، "گامهای معلق" و .."البته نمیخواستم مثل تاوان بسازم، چرا که عقبگرد بود.
قصه "مثل یک کابوس" مشابههای زیادی مثل سریال "بیگناهان" احمد امینی و ... داشت، اما من به خودم گفتم که حالا باید به این قصه که مشابه زیادی هم دارد به عنوان کارگردان باید چه کار کنم؟ چه تعلیقهایی ایجاد کنم؟ بازیگران باید چگونه باشند؟ یا اینکه چطوری میتوانم بعد دیگری از آدمها را از بازیگرانی همچون داریوش فرهنگ و محمد صادقی بیرون بکشم تا جذابیت ایجاد کند و ...
*پس شما وقتی به تلویزیون ورود پیدا کردید، قصد داشتید ساختارشکنی کنید؟
- دقیقاً هدفم ساختارشکنی بود. ما در تلویزیون با مخاطبان خیلی گستردهای رو به رو هستیم. برخی عام و بعضی دیگر خاص هستند یا برخی هم تلویزیون نگاه نمیکنند. به همین دلیل همیشه میخواستم ببینم که چطور باید برخورد کنم و اثری بسازم که آنقدر هنری نباشد که مردم عام دوست نداشته باشند یا آنقدر عام باشد که مخاطبان خاص نپسندند.
من دنبال یک تعادلی بودم تا برای خودم ایجاد کنم.
در مجموعه "مثل یک کابوس" هم این گونه عمل کردم دلم میخواست تماشاگر از دیدن این مجموعه لذت ببرد و اگر دوربینام برای سکانسی به قبرستان میرود، بیننده آزار نبیند. برای این سریال معماری خودم را داشتم، حتی خیلی از عوامل هم سر صحنه تا مدتها متوجه این جنس پلانها نبودند و بعد از چند قسمت متوجه شدند.
*فکر میکنم تهیهکنندگان تلویزیون به شما بیشتر از تهیهکنندگان سینما اعتماد کردند؟ و فضایی فراهم شد تا شما رشد کنید؟
- به نظرم این قضیه خیلی به تهیهکنندگان تلویزیون مربوط نیست. قبل از فیلم "آقای هفت رنگ" تله فیلم "گامهای معلق" را به تهیهکنندگی آقای مولایی ساخته بودم. او فیلمهای سینماییام را دیده بود و علاقمند بودیم با یکدیگر یک سریال را کار کنیم. تا اینکه مجموعه "تاوان" را با هم کار کردیم.
*به هر حال شما در تلویزیون توانستید به چیزی که میخواهید تا حدودی برسید، اما در سینما این شرایط فراهم نشد.
- با شما موافق هستم، اما اگر من در سینما فیلمهای "کلاغ پر" و "آقای هفت رنگ" را نمیساختم این اعتماد هم از سوی تهیهکنندگان تلویزیون نمیشد و نقطه سر خط بودم.
"میخواهم بدانم چه عامل یا عواملی باعث شد شما در سینما نتوانید موفقیت تلویزیون را داشته باشید؟- شهرام شاهحسینی، کارگردان: از این همه لطفی که نسبت به من دارید، ممنون هستم"به قول حامد بهداد من باید به سینما ورود پیدا میکردم. البته خانم فاطمه ثمرقندی تهیهکننده سریال "مثل یک کابوس" فیلمهای من را ندیده بود و من با زور شمشیر به او گفته بودم که فیلم "زنها فرشتهاند" را ببیند!
*پس چطور شما را برای کارگردانی مجموعه "مثل یک کابوس" انتخاب کرده بود در حالی که فیلمهایتان را ندیده بود؟
ـ نمیدانم در جریان نیستم.
*تلویزیون شما را انتخاب کرده بود؟
- واقعاً نمیدانم.
*مجموعه تلویزیونی "مثل یک کابوس" کار مشارکتی با شرکت گاز است. احساس میشود در برخی صحنهها مشارکتی بودن به قصه لطمه زده است، مثل حادثهای که اتفاق میافتد، اما اجازه نمیدهند مامور گاز جلو برود، اما بعد یک نفر رد میشود و سیگارش را میاندازد و باعث یک انفجار میشود. از این لحاظ قصه با ضعفهایی رو به رو است، چون این نوع اتفاقات دور از ذهن است. فکر میکنید مشارکتی بودن چقدر به کارتان لطمه زده است؟
- قبول دارم قصه این مجموعه ضعفهایی دارد، اما این ضعف در درام قصه وجود دارد؛ نه در مشارکتی بودن کار.
اتفاقاً مشارکتی بودن این مجموعه با شرکت گاز به هیچ وجه به این کار ضربه نزده و آسیبی به کلیت قصه وارد نکرده است. آقای مدنی نماینده شرکت گاز سر صحنه بود. اتفاقاً برای این صحنه پیشنهاد ایشان بود که اتفاقی بیفتد و بعد انفجار را داشته باشیم. اصلاً قبول ندارم مشارکت به قصه لطمه زده است. شغل نقش اول جوان قصه ما امدادگر شرکت گاز است.
"من به اصغر فرهادی تبریک میگویم و برای حسودهایی که از این جایزه ناراحت شدند، خیلی متاسف هستم که نسبت به این فیلم جبهه گرفتند و تبریک نگفتند"نمیتوانسیم در قصه از این مسئله فارغ شویم. باید با حرفه این آدم آشنا شویم.
ادامه دارد...
گفتگو: فاطمه عودباشی
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران