روزشمار انتخابات ۳۰ فروردین ۱۳۸۸/ میرحسین موسوی: شائبه استفاده از بودجه مفقوده برای خرید رای وجود دارد
چکیده :وی خاطرنشان کرد: «این شائبه وجود دارد که بخش عمدهای از کسریهایی که الان دیوان محاسبات عمومی در تفریغ بودجه بر آن تاکید میکند و به خزانه ریخته نشده، در خدمت همین مساله به کار گرفته شده باشد که در این صورت یعنی هزینههایی برای جلب رای مردم برای اهداف کوتاه مدت سیاسی به بیتالمال تحمیل شده که من نام آن را صرف کردن منابع کمیاب کشور در خدمت اغراض سیاسی گذاشتهام»....
روزشمار تاریخ ؛ انتخابات دهم
میرحسین موسوی: شائبه استفاده از بودجه مفقوده برای خرید رای وجود دارد
۳۰ فروردین ۱۳۸۸
سرخط خبرها
- وزیر کشور: سفرهای استانی، تبلیغاتی نیست (ایسنا)
- میرحسین موسوی: شائبه استفاده از بودجه مفقوده برای خرید رای وجود دارد(آفتاب نیوز)
- رئیس ستاد انتخابات کشور: تایید صلاحیتشدگان ازسوی شورای نگهبان را خودی میدانیم(ایسنا)
- میرحسین موسوی: ملی مذهبیها دوستان قدیمی بنده هستند (فارس)
- مهدی کوچک زاده: تندروها از موسوی هم عبور کرده اند (فارس)
- علی فلاحیان: نظرسنجی ها از برتری احمدی نژاد بر موسوی حکایت دارد (فارس)
- محسن آرمین: احتمال پیروزی موسوی در انتخابات ریاست جمهوری بیش از سایر رقباست (مهر)
- میرحسین موسوی فردا میزبان اهالی فرهنگ و هنر است (مهر)
- علی اکبر جوانفکر: احمدینژاد ستاد انتخابات رسمی ندارد (مهر)
- بسته پیشنهادی ستاد میرحسین به اصولگرایان منتقد دولت (عصر ایران)
- عباس منوچهری: موسوی بیداد را در بی قانونی، بی مسوولیتی می داند (قلم نیوز)
فراتر از خبر
- میرحسین موسوی با انتقاد برخی از اقدامات جریانی که به نظر میرسد با هدف خرید رأی صورت گرفته و با اهدای هدایا از بیتالمال به مردم درصدد تأمین منافع انتخاباتی خود است، اظهار کرد: «بحث خرید رای در صورت وجود، یکی از مهمترین مسائل و آفات این انتخابات است. بخشی از فساد اداری و دولتی به این مساله برمیگردد که وقتی کسی هدیهای میگیرد، انتظاری در او برای پاسخ دادن به هدیه به وجود میآید؛ ولی اتفاقی که در کشور ما میافتد و بسیار فراتر از این فساد ظاهری است، این است که دستگاههای دولتی برای ایجاد همان حسی که اشاره کردم و پاسخ دادن مردم و گرفتن رایهای آنها، هدایایی توزیع کنند. طرح این مساله باید به شکلی باشد که به عزت مردم فقیر و نیازمند، لطمه نخورد».
وی خاطرنشان کرد: «این شائبه وجود دارد که بخش عمدهای از کسریهایی که الان دیوان محاسبات عمومی در تفریغ بودجه بر آن تاکید میکند و به خزانه ریخته نشده، در خدمت همین مساله به کار گرفته شده باشد که در این صورت یعنی هزینههایی برای جلب رای مردم برای اهداف کوتاه مدت سیاسی به بیتالمال تحمیل شده که من نام آن را صرف کردن منابع کمیاب کشور در خدمت اغراض سیاسی گذاشتهام».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: «اینکه طرحهای بزرگی مانند عسلویه و امثال اینها متوقف شده و هیچ طرح مهمی دراین چند سال بر اساس برنامههای قبلی پیش نرفته به دلیل این است که اساسا سمت و سوی استفاده از این منابع در کشور ما به بیراهه رفته است».
- کامران دانشجو رییس ستاد انتخابات کشور گفت: برای ما به عنوان مجریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هیچ فرقی نمیکند که چه کسی رییسجمهور شود و هرکس که صلاحیت آن توسط شورای محترم نگهبان تایید شد برای ما مفهوم خودی را دارد.
کامران دانشجو در همایش مسوولان برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری منطقه یک کشور، در تبریز با بیان اینکه ” ما به نظارت استصوابی شورای نگهبان اعتقاد راسخ داریم و از بیان آن نه شرمندهایم، بلکه افتخار هم میکنیم” اظهار کرد: در این زمینه شورای محترم نگهبان اگر رایانهای شدن انتخابات را هم تایید نکند، ما حتماً آن را کنار مینهیم و البته این را با افتخار اعلام میکنم.
وی با انتقاد از کسانی که معتقدند در دوران ۳۰ ساله انقلاب به حد کافی به اسلامیت نظام پرداخته شده اما جمهوریت مورد بیتوجهی قرار گرفته است، گفت: جمهوری اسلامی مفهوم و معنایی یکپارچه دارد و هیچکدام از دیگری جدا نیست و باید توجه داشت که تاکنون نه مردم و نه مسوولان برای جمهوریت نظام کم نگذاشتهاند.
- علی فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات(امسال کاندیدای ریاست جمهوری است) چهار سال پیش در چنین روزی با بیان اینکه نظرسنجی ها نشان می دهد احمدی نژاد در رقابتهای انتخاباتی از موسوی جلوتر است پیش بینی کرد که تداوم شرایط موجود پیروزی دوباره محمود احمدی نژاد را رقم خواهد زد.
وی که هیچ اشاره ای به جزئیات نظرسنجی که از آن نام برد نکرد، اظهار داشت: درحال حاضر صحنه انتخابات دو قطبی است و جهت گیری نیروهای اصولگرا به سمت احمدی نژاد است و مجموعه جریان مقابل پشت سر میرحسین موسوی قرار گرفته و مهدی کروبی کاندیدای سایه آنهاست. وی یادآور شد که امکان دارد در روزهای آینده، صحنه انتخابات تغییر کند و افرادی تحت عنوان “دولتی ائتلافی” یا به عنوان “نیروهای مستقل” وارد عرصه شوند و بخواهند در قامت جریان سوم موجی جدید ایجاد کنند، اما جذب آرا به سوی آنها، بستگی به شرایط و تحولات آینده دارد. فلاحیان با اشاره به نتایج نظرسنجی ها گفت:در حال حاضر احمدی نژاد در رقابتهای انتخاباتی از موسوی پیش و رای آورترین گزینه برای اصولگرایان است و تداوم شرایط موجود و حمایت مجموعه گروههای عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری از احمدی نژاد پیروزی وی را رقم میزند.
برگزیده ها
گفت و گوی روز/ اعتماد
دفاع از آزادی انتخاب مردم
گفت و گو با زهرا رهنورد
کیوان مهرگان؛ پروفسور زهرا رهنورد برای جامعه علمی، سیاسی و روشنفکری ایران یک نام شناخته شده است.
"بر این اساس وقتی او را برای یک گفتوگو دعوت میکنم، نیک میدانم به راحتی میتوانم ریزترین پرسشها را در این حوزهها با او در میان بگذارم؛ از زنان تا بحث دموکراسی"نام او با دین، هنر، زنان، جوانان و روشنفکری مسلمان گره خورده است. بر این اساس وقتی او را برای یک گفتوگو دعوت میکنم، نیک میدانم به راحتی میتوانم ریزترین پرسشها را در این حوزهها با او در میان بگذارم؛ از زنان تا بحث دموکراسی. از حجاب زنان و جوانان تا موسیقی راک و جاز. زهرا رهنورد که درجه علمیاش فول پروفسور رشته هنر است، تاکنون بیش از ۳۰ جلد کتاب در حوزههای گوناگون نوشته است.
علاوه بر این نقاش و مجسمه ساز است و «تندیس مادر» در میدان محسنی از ساختههای این روشنفکر مسلمان است. پروفسور رهنورد به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با جوانان، زنان و سیاستمداران دارد نامش همواره به عنوان یکی از زنان شایسته برای نامزدی ریاست جمهوری یا اولین وزیر زن بعد از انقلاب مطرح بوده است.
اما… مهندس میرحسین موسوی نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری همسر پروفسور رهنورد است. در صورت پیروزی موسوی از رهنورد به عنوان تئوریسین دولت بعدی یاد میشود. جهت گیری نظرات رهنورد، تاییدی بر این نظر است. میگویید نه؛ بخوانید.
***
-انتخابات ریاست جمهوری در پیش است، شما همیشه در مصاحبهها و یادداشتهای خود بر توانمندی زن ایرانی تاکید داشتهاید، در این دوره چند تن از خانمها اعلام کاندیداتوری کردهاند. فکر میکنم حضرتعالی از جمله زنان ایرانی هستید که مجموع شرایط را برای پذیرش پست ریاست جمهوری و فعالیت در این عرصه داشتید، چرا شما کاندیدا نشدید؟
البته این نظر لطف شماست که تشکر میکنم، اما مشکل بر سر این است که واژه رجال در قانون اساسی هنوز در ابهام قرار دارد.
"پروفسور رهنورد به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با جوانان، زنان و سیاستمداران دارد نامش همواره به عنوان یکی از زنان شایسته برای نامزدی ریاست جمهوری یا اولین وزیر زن بعد از انقلاب مطرح بوده است"واژه رجال از تفسیرهای مختلفی برخوردار است که یکی از تفسیرهای آن «شخصیت توانمند» و فارغ از برداشتهای جنسیتی است وای کاش در قانون اساسی به جای واژه رجال، واژه «شخصیت» میآمد. در هر حال امیدوارم در آینده زنان قابل و توانمندی این نقش را ایفا کنند. در قرآن هرگز شخصیت ملکه صبا مورد تقبیح قرار نگرفته بلکه توصیف از شخصیت او حاکی از تایید همراه با احترام است که نشان دهنده نگرش قرآنی به ایفای مسوولیت زنان در سطح کلان اداره مملکت است. من مایل هستم در موقعیتهایی که تغییر و تحولی در کشور در حال انجام است، اندیشهها و نظریات خود را مطرح کنم زیرا در این مقطع علایق و حساسیتها برای شنیدن صحبتها معمولاً بیشتر است.
از اینکه لطف میکنید و مرا شایسته این مقام میدانید تشکر میکنم ولی فکر میکنم زنان بسیار زیادی هستند که میتوانند مسوولیتهای بزرگ در کشور از جمله مسوولیت ریاست جمهوری را بر عهده بگیرند، ولی اینکه چرا خود من طالب این موقعیت نیستم و در حقیقت بیشتر علاقهمند هستم به عنوان یک روشنفکر مسلمان و در سطح مدنی، دغدغههای مردم و مسائل آنها و دردمندیهای لازم را نسبت به سرنوشت آنها را داشته باشم و در کنار آن به فعالیتهای فرهنگی و هنری و نوشتاری و تحقیقات ادامه دهم. من فکر میکنم کسانی باید کارهای زیربنایی را در جامعه انجام دهند.
من فعالیتهای فرهنگی را بنیادی میدانم و خود نیز مشغول آن هستم. امیدوارم هر کس که رئیس جمهور میشود دردمندانه و متعهدانه در خدمت مردم باشد.
-یعنی میتوانیم منتظر باشیم خانم دکتر رهنورد از دیده بانی جامعه و دغدغههای روشنفکری داشتن، روزی به سمت پذیرش پست عالی اجرایی حرکت کرده و این دغدغهها را در مقام یک مجری دنبال و تعقیب کنند؟
من هم فعالیتهای روزنامه نگاری، سردبیری و ریاست دانشگاه را داشتهام اما علایق من بیشتر علایق فرهنگی و هنری است و فکر نمیکنم در آینده مسوولیتهای دیگری را برعهده بگیرم.
-در بحثهای شما در مورد زنان که از گذشته تاکنون تعقیب میکردم، شما نسبت به دو مساله اظهار نگرانی میکنید، یکی از آنها وضعیت حقوقی زنان در نظام حقوقی ما است؛ مساله قانونگذارانی که در مورد زنان قانون تصویب میکنند اما دغدغههای آنان را در نظر نمیگیرند و دیگری در مورد کرامت زنان است. راه حلی که برای رئیس جمهور بعدی پیشنهاد دادهاید «رفع تبعیض از زنان» و «تامین رفاه کرامتمندانه» آنهاست. این نگاه شما به مقوله زن از کجا نشات میگیرد و ناظر بر چه مشکلات و دغدغههایی است؟
من هر کاری که انجام میدهم برای آن یک پایگاه فکری و فرهنگی قائل هستم و بدون آن نمیتوانم کاری انجام دهم. در واقع اندیشه و تفکر نورافکن تمام زندگی من از زمانی که اعتقادات دینی پیدا کردهام، بوده است.
"اما… مهندس میرحسین موسوی نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری همسر پروفسور رهنورد است"قبل از آن راه به جایی نمیبردم و فقط سر و صدایی بود و دغدغه رنجهای مردم ولی از زمانی که افکار اسلامی پیدا کردم و اسلام را شناختم، نمیتوانم بدون آن هیچ حرکتی انجام دهم. من هر نوع کرامتی را در وجود انسان میبینم؛ کرامت انسان در بودن خودش است، همین که انسان وجود دارد، هستی او مساوی با کرامت است، چه زن باشد و چه مرد، هیچ فرقی نمیکند.
دقیقاً قرآن و اسلام هم همین را میگوید. در واقع «بنی آدم را کرامت بخشیدهایم» و کرامت، موهبت و لطف خداوندگاری در وجود انسان است و خدشه دار کردن این کرامت انسانی، چه زن و چه مرد در هر موقعیت اجتماعی که باشد چه کارگر، چه کارمند و چه روشنفکر در مقابل خداوند ایستادن است. به نظر من کسی که کرامت انسانی را خدشه دار میکند گویی در مقابل خداوند ایستاده است. ممکن است خدشه دار کردن کرامت استثمار انسان و شکنجه دادن انسان و ندادن حقوق انسانی وی به او باشد.
فرقی نمیکند به چه شکلی، در هر موقعیتی تعریف و تفسیر خاصی دارد و در واقع کرامت انسان، پایه حقوق بشر است که در این رابطه هم باید خودمان پیشتاز حقوق بشر باشیم.
- بحث حقوقی که مطرح میکنید ناظر بر چیست؟
در واقع وقتی انسان کرامتمند است چرا نباید از حقوق خود بهرهمند باشد؟ مسائل زنان در حوزه حقوقی و فرهنگی، در حوزه اشتغال و مدیریتها، در حوزه کار و اهمیت بخشیدن به کار زنان همه مهم هستند اما پارامترهای زیاد دیگری نیز وجود دارد. در واقع یکی از نگرانیهای من همیشه این بوده که چرا زنان تاکنون به حقوقی که خداوند برای آنها تعیین کرده است، نرسیدهاند. البته این مقوله یی است که در سراسر تاریخ وجود دارد یعنی تا جایی که به اعماق تاریخ حرکت کنید، مشاهده میکنید به نوعی تبعیضهایی وجود داشته است، صرف نظر از آن بخشها که میگویند احتمالاً زمانی که جامعه کمون اولیه بوده در آنها زنان صاحب کمون اولیه و شاید در یک نظام مادرسالار زنان کرامتمند بودهاند که هنوز به ثبت نرسیده است و در این مورد باید مطالعاتی انجام شود تا تایید شود ولی خارج از آن قضیه هرچه ملاحظه میکنیم تبعیضهایی وجود داشته که اتفاقاً به تدریج برای زنان به وجود آمده است.
در برابر این موضع پرسشهایی مطرح است مثلاً آیا به دلیل مسوولیت مادری بوده یا به دلیل ساختار فیزیکی زن بوده است؟ اگر هم اینها بوده مسلماً به دلیل ناتوانی ذهنی نبوده است زیرا خدا ذهن زن و مرد را یکسان آفریده است و هیچ دستاورد علمی نشان نداده زنها به لحاظ ذهنی، ضعیفتر باشند یا کارایی کمتری داشته باشند. حداقل علم در این مورد ساکت است و اگر هم نگاه تبعیض گرایانه وجود داشته باشد باید دوباره بررسی شود. یکی از بحثهای ما این است که باید دوباره به زیستشناسی زن نگاه شود که آیا نظرات زیستشناسی که داده شده، درست است؟ آیا نظریاتی نبوده که به قول میشل فوکو ناشی از قدرت است که دانش و ارزشها را آفریده است؟ اگر ساحت قدرت را کنار بگذاریم و در شرایط بدون زور و قدرتمندی موقعیت انسانها را تعریف کنیم قطعاً تعاریف دیگری از زن خواهیم داشت.
در آن صورت یک سونامی در تعریف حقوق زن اتفاق خواهد افتاد.
"واژه رجال از تفسیرهای مختلفی برخوردار است که یکی از تفسیرهای آن «شخصیت توانمند» و فارغ از برداشتهای جنسیتی است وای کاش در قانون اساسی به جای واژه رجال، واژه «شخصیت» میآمد"به هر صورت در ادبیات ما نسبت به زن دو نظر وجود دارد. یکی از آنها نظر تبعیض گرایانه است که زن را جنس دوم و مادون تلقی کرده است مانند شعر معروف «زن و اژدهر هر دو در خاک به» و گاهی به قول مولوی زن آیت حق بوده است. البته این را هم داخل پرانتز اضافه کنم من گاهی میگویم به رغم اینکه شاهنامه حماسی است و حماسه سازان هم معمولاً مردان هستند معتقدم شاهنامه بیانیه زنان پاکدامن، فداکار و ایثارگر است و از این زاویه هم میتوان به آن نگاه کرد. به هر صورت این مشکلاتی است که برای زنان وجود دارد.
-از این بعد حرکت کنیم به سمت تعیین استراتژی برای زنان مسلمان. اگر کشور ایران که یک نظام اسلامی بر آن مستقر است، بخواهد یک استراتژی مشخص برای ارتقای زن ایرانی مدون کند، به غیر از دو موردی که در آخرین نوشته شما آمده است باید بر چه مواردی تاکید کند و فکر میکنید آیا برای این کار برنامه ریزی شده؛ برنامه ریزی که غیرشعاری، راهبردی و عملیاتی باشد؟
البته من معتقد نیستم رفع تبعیض و حمایت از زنان را که مطرح کردم فقط یک شعار است.
به نظر من یک نیاز بسیار جدی است، نه اینکه مطالبات زنان باشد بلکه بالاتر از آن است. در واقع مطالبات یک ملت شرافتمند و آزادیخواه است که انتظار دارد همه آحاد ملت به حق خود برسند. ولی اگر قدم به قدم پیش برویم، در قلمرو خانواده وقتی به مسائل زنان مینگریم، نخستین نکته مهم این است که «کار زنان» که بخشی از تولید ناخالص ملی است هیچ گونه محاسبه یی نمیشود. تولید ناخالص ملی یعنی زن از صبح تا آخر شب مرتباً مشغول تولید انواع محصولات زندگی اعم از فرهنگی و مادی است که روی آن حسابی نمیشود.
همان زن در محیط خانواده اگر در مقام مادر ظاهر شود البته کرامتمند است زیرا در فرهنگ و تمدن ما و در اکثر فرهنگها و حوزههای تمدنی، مادری و مادرانگی یک امر قابل احترام بوده ولی در مقام یک زن به تمام معنا، یعنی به معنای هستیشناسانه و خارج از قیدهایی که به او زده میشود که زن است، مادر است یا دختر است و… در اینجا وقتی به موقعیت زنان نگاه میکنیم به درستی متوجه میشویم در نظام حقوقی و نظام حقوقی خانواده برای زن ارزش خاصی قائل نشدهاند. دادگاهها به گلوگیرها و مخمصههایی عجیب برای زنان تبدیل شدهاند یعنی وقتی پای یک زن به دادگاه میرسد، من ندیدهام به راحتی به حق خود برسد، زیرا برای سعادت و سلامت او قانون نداریم.
در واقع تبعیضهای قانونی و حقوقی که ناشی از فقدان قانونهای لازم برای سعادتمندی زنان است، وضع نشده است.
"در قرآن هرگز شخصیت ملکه صبا مورد تقبیح قرار نگرفته بلکه توصیف از شخصیت او حاکی از تایید همراه با احترام است که نشان دهنده نگرش قرآنی به ایفای مسوولیت زنان در سطح کلان اداره مملکت است"قانونهای ما به خصوص در قلمرو خانواده حامی زنان نیستند. یکی از تصورهایی که در این رابطه میشود این است که گمان میشود به این ترتیب خانوادهها حفظ میشوند. اتفاقاً من فکر میکنم اگر قانون کرامتمندی زن را قبول کند و طراحی آن به نحوی باشد که زنها احساس کنند قانون از آنها حمایت میکند، مسلماً خانوادهها پایدارتر و قویتر خواهند بود مثلاً یکی از نکاتی که روی آن بحث زیادی است «حق طلاق» است که وقتی زن قصد طلاق دارد تا بخواهد طلاق بگیرد مثل اینکه سر گردنه است او را از نظر تواناییهای مالی و معنوی برهنه میکنند.
این چه ظلم بزرگی است، چرا باید چنین وضعی باشد؟ اگر یک زن بخواهد بچه خود را بگیرد، باید مهر و ملکش را هم بدهد تا فرزند خود را بگیرد و در حضانت خود درآورد. کدام یک از این قوانین حامی خانواده و زن است، یا بحث اخیری که مطرح شد و ناظر بر تعدد زوجات بود. قبلاً به آن اشاره کردهام و خوشبختانه مجلس و قوه قضائیه جلوی آن را گرفتهاند ولی من نگران هستم لایحه یی که از در بیرون رفته، از پنجره به داخل آید.
در شرایطی که لازم است قوانینی برای حفظ خانواده و سعادت زنها تصویب شود، بحث تعدد زوجات و… مطرح و تبدیل به لایحه و قانون میشود، این کارها بزرگترین جفا نه به زن بلکه به خانواده است زیرا به هر حال آن زنی که مشمول تعدد زوجات میشود هم یک زن است. ما درباره حمایت از خانواده بحث میکنیم. اگر به زنها در قلمرو خانواده امتیازات لازم داده شود قطعاً خانواده بیشتر از شرایط فعلی حفظ میشود تا او را به یک موجود بسیار ناتوان و اسیر و درجه دو در سطح خانواده تنزل دهیم.
-این بحثها بیشتر مباحث اجتماعی زنان است. ما وجوه سیاسی هم داریم.
خیر این بحثها مربوط به خانواده است اما من بحث اجتماع را نمیگویم.
در مورد حقوق مدنی زنان من اصطلاح قیم مآبانه را به کار میبرم که نگاه قیم مآبانه به موقعیت زن در قوانین ماست. فرض کنید یک زن میخواهد عمل جراحی کند، شوهر او باید اجازه دهد.
"راه حلی که برای رئیس جمهور بعدی پیشنهاد دادهاید «رفع تبعیض از زنان» و «تامین رفاه کرامتمندانه» آنهاست"این بدن متعلق به اوست چرا یک مرد باید اجازه دهد او عمل جراحی کند؟ به خاطر دارم در زمان به دنیا آمدن کودک، آن خانم رو به مرگ بود و کودک به دنیا نمیآمد، دکترها به شوهرش گفتند او دارد میمیرد شما اجازه میدهید یا خیر که او را عمل کنیم یعنی شوهر باید اجازه میداد که او بمیرد یا نمیرد. شوهر که اطلاعاتی از جراحی نداشت، گفت اجازه نمیدهم و این جزء کوچکی است یعنی کسی که مالک وجود و بدن خودش است- البته در درجه اول مالک خداست- اجازه ندارد درباره جسم خودش تصمیم بگیرد. به این ترتیب به طور مستتر ما برای او یک مالک مستتر در نظر گرفتهایم؛ این یک نگاه ضایع کننده کرامت زن است. یا اگر بخواهد به خارج از کشور سفر کند باید اجازه همسر وجود داشته باشد. البته من به شدت به این مساله که زن و مرد با هم پرواز داشته باشند، اعتقاد دارم.
به هیچ وجه اعتقاد ندارم زن در مقابل مرد یا مرد در مقابل زن بایستد.
همیشه گفتهام زن و مرد دو بال پرواز بشریت هستند، بدون این دو بال پرواز، بشریت اصلاً پروازی نخواهد داشت و این دو بال باید هماهنگ باشند. با بال شکسته قطعاً پرواز خوبی انجام نخواهد شد ولی بحث من این است که اگر قرار است پرواز خوبی انجام شود هر دو بال باید قوی باشند، نه اینکه یک بال شکسته و ناتوان باشد. اگر بخواهم در همین رابطه برایتان مثال بزنم، خوب است اشاره یی کنم به موضوع تحصیل دختران در خارج از کشور. یک دولت باید از اتباع خود در هر نقطه از جهان حمایت کند. اگر پدر یا شوهر به او اجازه دادند به خارج از کشور برود آیا او حمایت میشود؟
طبیعتاً سیستم باید او را حمایت کند.
"این نگاه شما به مقوله زن از کجا نشات میگیرد و ناظر بر چه مشکلات و دغدغههایی است؟من هر کاری که انجام میدهم برای آن یک پایگاه فکری و فرهنگی قائل هستم و بدون آن نمیتوانم کاری انجام دهم"من افراد زیادی را میشناسم که با شوهر به خارج از کشور رفته و در آنجا طلاق گرفتهاند و هر دو بیحمایت شدهاند. این نشانه ناتوانی قانون در بزنگاهها است. در نتیجه همین ناتوانیها زن در حقوق مدنی خود گرفتار تبعیض بسیار زیاد است، در حقوق خانوادگی تبعیض بسیار زیادتری وجود دارد. برای همین است که اصرار دارم بگویم در تعریف کرامتمند از زن که در واقع زیربنای همه مسائل ما است، احتیاج است تعریف مجددی انجام شود و من فکر میکنم انقلاب اسلامی بهترین شرایط را برای این موضوع فراهم کرده است. یک نکته دیگر تعاملات بین المللی و جهانی است.
امروز من به هیچ وجه نمیخواهم بگویم زنهای جهان خوشبخت هستند زیرا در اروپا و امریکا زندگی کردهام و مسائل زنان را از نزدیک دیدهام ولی در هر صورت تبادل تجربیات با دنیا یک شانس و فرصت بسیار عالی است که همه از تجربیات هم استفاده کنیم. من نمیگویم فقط ما از تجربیات غربیها استفاده کنیم چون آنها هم میتوانند از بسیاری از تجربیات ما استفاده کنند که فکر میکنم تجربیاتی که ما به لحاظ آموزههای دینی داریم تجربیات بسیار خوبی است.
-شما در این مورد پیشنهاد پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را دادید و در آنجا تاکید میکنید به نظر شما دین اسلام ظرفیت این را دارد که به این کنوانسیون چیزی اضافه کند؛ این مساله را بازتر کنید به خصوص اینکه شما به برخی از تیپها و اقشار دیگر زنان اشاره میکنید که ممکن است دیدگاههای اسلامی را نپذیرند یا برنتابند ولی شما اشاره میکنید میتوان با آنها هم وارد دیالوگ و گفتوگو شد.
اجازه دهید بحث را تفکیک کنیم. موضوع اول بحث کنوانسیونها است. در مورد کنوانسیونها من «طرح مطلب» کردهام نه «حل مطلب»؛ مهم طرح مطلب است. زیربنای صحبت من این است که عظمت و قدرت اسلام، توانایی حل معضلات و مشکلات بین المللی است که ممکن است زنها برای دستیابی به حقوق خود با آن مواجه شوند.
"در واقع اندیشه و تفکر نورافکن تمام زندگی من از زمانی که اعتقادات دینی پیدا کردهام، بوده است"اسلام میتواند آن را حل کند. دلیلی ندارد ما هزینههای تبلیغاتی و سیاسی زیادی برای کم کاریهای خود بپردازیم. اگر ما میتوانیم با نگاه مجدد به تمام مسائل بین المللی و نقطه نظرهای اسلامی مشکلات مثلاً الحاق به کنوانسیونهای بین المللی را حل کنیم، باید اقدام کنیم. با اطلاعاتی که از اسلام و قرآن مجید دارم، میدانم این توانایی را دارد که در این عرصه میدان دار باشد یعنی در واقع به کنوانسیونها بپیوندد، حق تحفظ خود را حفظ کند زیرا کنوانسیونها این فرصت را میدهند که قوانین بومی و قوانین بین المللی چگونه تعامل داشته باشند. این ما هستیم که باید آن را حل کنیم البته این کار من نیست؛ کار علما و حقوقدانان است.
من به عنوان یک روشنفکر حرف میزنم ولی حل مطلب با آنهاست.
من معتقدم اسلام میتواند حرفهای نوین و جدیدی به سطح جهان بزند و باعث سعادت شود ضمن اینکه از فرصتها هم استفاده کند و ما در این رابطه هزینه زیادی نپردازیم. سه کنوانسیون وجود دارد که ما به طور کامل به آنها نپیوستیم؛ زنان، کیفری بین المللی و منع شکنجه. تمام اینها را میتوانیم با قواعد خود پیش ببریم و به بهترین وجه عمل کرده و قبول کنیم در قرن ۱۵ هجری به سر میبریم، هزاره سوم میلادی است، هزاره گرایشهای ده گانه است و همان طور که میگویند هزاره سوم، هزاره مذهب است و هزاره دموکراسیهای انجمنی. در عین حال میگویند هزاره سوم، هزاره زنان هم هست. باید این هزاره را درک کرد.
"قبل از آن راه به جایی نمیبردم و فقط سر و صدایی بود و دغدغه رنجهای مردم ولی از زمانی که افکار اسلامی پیدا کردم و اسلام را شناختم، نمیتوانم بدون آن هیچ حرکتی انجام دهم"دقت شود که معنای حرف من این نیست که باید از آموزههای خود دور شویم. من واقعاً ایمان دارم که اسلام ظرفیت این را دارد که در مدرنترین حالت لحظه به لحظه تا آخرالزمان پیش رود اما این دریافت از اسلام است که چگونه باید عمل شود و در زمینههای حقوقی من فکر میکنم این کار حقوقدانان و علما است تا به این موضوع رسیدگی کنند.
-اگر بستر آن فراهم شود؟
اکنون انتخابات ریاست جمهوری شرایط پرتب و تابی است و مردم ما خوشحال هستند که خودشان تا حد ممکن انتخاب کننده هستند. چرا در این موقعیت خوب به ملت خود فرصت دیگری ندهیم که آینده بهتری داشته باشند.
-سراغ دیدگاههای سیاسی شما برویم. در شرایط کنونی برخی بر وجه جمهوریت نظام تاکید میکنند و برخی وجه اسلامیت نظام را پررنگ میبینند. اگر همان طور که بنیانگذار جمهوری اسلامی هم فرمودهاند «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم، نه یک کلمه بیش»، در این شرایط بحث دموکراتیک نبودن یا نبود آزادی را در ایران مطرح میکنند.
از نظر شما نقطه پایان این منازعات چیست؟ چه استراتژی و راهبردی را باید در دستور کار قرار دهیم تا همه بر سر جمهوری اسلامی توافق کنند؟
ما به اسم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی انقلاب کردیم، بعد هم به جمهوری اسلامی رای دادیم. من فکر میکنم باید هم جمهوری و هم اسلامی را با همدیگر تعریف کنیم. من در تدریس خودم به نکته دیگری رسیدم، شما نام درس را بدهید، هر کس ممکن است هر شرحی روی آن بگذارد. شرح و تفسیر را ما انجام میدهیم وگرنه شرایط تفسیر جمهوری اسلامی از دموکراتیکترین تا دیکتاتوریترین حالت وجود دارد. اگر بخواهید تفسیر دیکتاتوری کنید میتوانید، اگر هم بخواهید تفسیر دموکراتیک کنید باز هم میتوانید.
-تفسیر اساسی؟
تفسیر دموکراتیک.
-آیا از نظر شما تفسیر اسلامی همان تفسیر دموکراتیک است؟
به نظر من بله.
"ممکن است خدشه دار کردن کرامت استثمار انسان و شکنجه دادن انسان و ندادن حقوق انسانی وی به او باشد"وقتی گفته میشود «لااکراه فی دین قدتبین الرشد من الغی» یعنی آیا بیش از این آزادی؟ وقتی امام حسین (ع) میفرمایند اگر مومن نیستید و دیندار نیستید آزاده باشید، آیا بیش از این آزادی؟ من این تفسیرها را در آن واژگان میگذارم. از نظر من جمهوری اسلامی با دریافتی از اسلام، نهایت آزادیخواهی را به انسانها میدهد و فضای بازی را ایجاد میکند. چرا خداوند بحث تکلیف را مطرح میکند؟ آیا اگر کسی مجبور باشد میتواند مکلف باشد؟ کسی که مجبور است نمیتواند پاسخگو باشد. تکلیف یعنی کسی که انتخاب میکند و براساس انتخاب خود عمل کند و روزی باید پاسخگو باشد. این در درون اندیشه اسلامی وجود دارد.
«لایکلف الله نفس الا وسعها» یعنی خدا به هر کس به اندازه توانایی او تکلیف میکند. اصلاً واژه تکلیف و مکلف بودن یعنی ما آزاد هستیم و به خاطر همان میتوانیم پاسخگو باشیم. اما از نظر من کسی که مجبور باشد قادر به پاسخگویی نیست.
فقط در یک فضا و فرهنگ باز انسان میتواند خود را بسازد، هویت خود را بسازد، برای زندگی خود تصمیم بگیرد و پاسخگوی اعمال خود باشد و این یکی از مسائل زنان و حتی مسائل جوانان ما است. وقتی ما به آنها یک نوع خوراک دادهایم، چه انتظاری داریم آنها از خوراکهای دیگر لذت نبرند. باید هزار نوع خوراک در دسترس او باشد و او انتخاب کند؛ مخصوصاً خوراکهای فکری، اندیشه یی و عملی.
"در واقع یکی از نگرانیهای من همیشه این بوده که چرا زنان تاکنون به حقوقی که خداوند برای آنها تعیین کرده است، نرسیدهاند"وقتی جوان مصرف کننده وجود دارد و جوان تولیدکننده وجود ندارد به این دلیل است که برای او شرایط تولید ایجاد نشده است. منظور من تولید اندیشه، فکر و خلاقیت است پس او میتواند از هر چیز دیگری مصرف کند و از هر جای دنیا او مقلد باشد زیرا او انتخابی نداشته است.
امروز شما او را وادار کردهاید، روز دیگر بیگانه او را به چیزی دیگری وادار میکند. برای زنان، جوانان و آحاد ملت باید شرایطی باشد که همان طور که قرآن و خدا خواسته است او بتواند در یک شرایط باز راه درست را پیدا کند البته نه اینکه هدایت نباشد و خودش هم میفرماید قدتبین الرشد من الغی «طریق رشد و گمراهی مشخص شده، هر کس میتواند هر کدام را که میخواهد انتخاب کند.» مسلماً طبع انسان او را به پاکی و زیبایی میرساند زیرا جنس انسان از پاکی و زیبایی است و از پلیدی نیست ولی زمانی که قید «باید» برای او زده شود، او انتخاب کننده نیست. امروز «باید شما» را باید قبول کند، فردا یک «باید» دیگر. در این سیکل او هرگز تولیدکننده نخواهد بود برای همین است که کتابهای جلو دانشگاه همه ترجمه هستند یعنی تولید علم به آن معنا وجود ندارد.
دانشجو فقط تحقیق میکند و از سوابق دیگران میگوید، پس خودش چه میگوید؟
ما به او یاد ندادهایم خودش فکر و صحبت کند و این یکی از معضلاتی است که در صحنه اجتماعی و صحنه آموزشی عالی یک طور ظاهر میشود و هر جایی خود را به عنوان مصرف کننده، مصرف کننده فکر، مصرف کننده الگوی شخصیتی و مصرف کننده هویت معرفی میکند. در مقابل آن هویت سازی، تولید شخصیت و تولید دانش وجود ندارد زیرا دست او را بستهایم و میگوییم باید خوب باشی. کسی که دستش بسته است قادر به تکان خوردن نیست که حالا خوب یا بد باشد.
-باید چه کنیم تا ظرفیت دموکراتیک یا تفسیر دموکراتیک از جمهوری اسلامی پررنگتر شود؟ صرف اتکا به تفسیری که حضرتعالی ارائه دادید و آیاتی که از قرآن آوردید، حدیثی که از امام حسین نقل کردید، کفایت میکند؛ بخشی دیگر هم نظر دیگری از این مباحث اسلامی را مطرح میکند. اگر بخواهیم وجه دموکراتیک یا به تعبیر شما وجه اسلامیت دموکراتیک جامعه را پررنگ کنیم و به چالش در این حوزه پایان دهیم، چه باید بکنیم؟
این کار بسیار پیچیده یی است و من نمیتوانم در این مصاحبه راه حل برای شما بگویم. در مورد سیاستگذاری فرهنگی ما در این ۳۰ سال این حرف امروز من نیست و من همیشه به سیاستگذاری فرهنگی کشور نقد داشتهام.
"حداقل علم در این مورد ساکت است و اگر هم نگاه تبعیض گرایانه وجود داشته باشد باید دوباره بررسی شود"به نظر من ما سیاستگذاری فرهنگی نداشتهایم، در واقع بسیار پراکنده و بیبرنامه بوده است ولی سدهای زیادی باید در ذهن ما بشکند تا بتوانیم شرایطی را ایجاد کنیم که انسانها ضمن اینکه آزادانه عمل میکنند، واقعاً شرافتمندانه و درست عمل کنند.
-چند تا از این سدها را نام ببرید.
کثرت گرایی یکی از راه حل هاست. هر فرد، هر اندیشه و هر سلوکی که مایل است برای خود اقدام کند. من معتقدم تنوع نشریات، تنوع رسانههای دیجیتالی، تلویزیونهای آزاد، انجمنهای متنوع و NGOها تشویق شوند. انجمنهای علمی با گرایشهای علمی وجود داشته باشد، در سطح آموزش عالی و در سطح زنان انواع و اقسام انجمنها وجود داشته باشد. قبول کنیم که کشور ما یک پروسه تاریخی را طی کرده است که پس از مشروطیت اندیشههای بسیار متنوع و گوناگونی در کشور ما وجود داشته است.
من معتقدم این حالت حتی در غرب نبوده است که یک تمدن یکدست و بدون هیچ نوع گسستی پیش رفته و به شرایط فعلی رسیده باشد. ولی بعد از مشروطیت ملاحظه میکنیم در فکر، اندیشه، ایدئولوژیها، گرایشها و به خصوص در ارتباط با مغرب زمین چه مقدار تنوع و تکثر پیش آمده است. چه اشکالی دارد همه فرصت داشته باشند اندیشههای خود را در قالب تشکلها و انجمنها مطرح کنند؟ من بر این باورم چماق باید و نباید از سر مردم برداشته شود و ایمان بیاوریم مردم خوب هستند و با چماق «باید» هیچ کس خوب نمیشود. البته ممکن است من کمی احساساتی شوم ولی اصل فکر تکلیف ناظر به آزادی در انتخاب است.
-اتفاقاً میخواستم همین دو تا را تیتر کنم.
من در این ۳۰ سال همیشه این حرفها را زدهام.
-خیلی خوب است.
ولی فایده نداشته است.
-اگر فایده نداشت که جامعه بدتر از این میشد.
من معتقدم همیشه در شرایط آزاد آدمها «انسان» میشوند و کرامت خود را پیدا میکنند. باید فرصت پیدا کنند این کرامت را از درون خود استخراج کنند ولی اگر محاصره «بایدها» وجود داشته باشد، فرصت استخراج کرامت پیدا نخواهد شد و به بیراهههای مختلف کشیده میشوند.
"یکی از آنها نظر تبعیض گرایانه است که زن را جنس دوم و مادون تلقی کرده است مانند شعر معروف «زن و اژدهر هر دو در خاک به» و گاهی به قول مولوی زن آیت حق بوده است"البته نمیخواهم بگویم مشکلات ما فقط همینها است. اگر جوان ما اشتغال داشته باشد، دورنمای تحصیل، ازدواج، آزادی فکر، سلیقه، بیان و اندیشه داشته باشد، در مجموع یک جوان موفق و عالی خواهد بود ولی این هم یکی از پایههای مهم است. نمیخواهم افراط کنم و بگویم اشتغال نداشته باشد اما به او آزادی بدهیم مساله حل است. ساختارگراها در هر زمینه یی بد فکر نمیکنند، ما باید مقداری ساختارگرایانه فکر کنیم. اگر قبول کنیم در واقع سعادت جوان یک ساختار است که در آن آزادی، اشتغال، ازدواج، تحصیل، کرامت انسانی و فرصت خلاقیت است، در آن زمان میتوانیم بگوییم برای جوانان شرایط خوبی ایجاد کردهایم.
شادی، نشاط، پایکوبی و… خواهد بود و این جوان متعهد خواهد بود. مگر ما خودمان در چه شرایطی دل به اسلام و انقلاب سپردیم؟
گزارش تصویری روز/ خبرگزاری مهر
دیدار میرحسین موسوی با کمیته دانشجویی ستاد مردمی
اشتراکگذاری:
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران