منتظری حرف موسوی درباره احمدینژاد را تکرار کرد
وبسایت «دولت بهار» با انتقاد از اظهارات محمدجعفر منتظری٬ رئیس دیوان عدالت اداری درباره دروغگوییهای احمدینژاد به وی هشدار داده از سرنوشت سعید منتظری عبرت بگیرد.
آقای منتظری به تازگی گفته احمدینژاد به مردم دروغ میگفت و دروغگوییهای وی مصیبتی بود.
«دولت بهار» در واکنش سعید مرتضوی را از «وفادارترین» مقامهای نظام دانسته و افزوده منتظری با این اظهارات٬ هشدار خامنهای درباره دروغگو نامیدن رئیس دولت دهم را نادیده گرفته و حرف چهار سال پیش میرحسین موسوی را تکرار کرده است.
متن کامل این یادداشت با عنوان «احمدینژاد و حامیانش را اعدام کنید یا لااقل به دریا بریزید»:
دوره ۸ ساله ریاست جمهوری محمود احمدینژاد ۱۲ مرداد ۱۳۹۲ به پایان رسید اما دو رویکرد آشنای سالهای اخیر همچنان تداوم دارد؛ یکی سیاست سکوت و دندانِ بر جگرِ رئیس جمهور سابق و دیگری هتاکی و اتهام زنی مخالفان؛ مخالفانی که ترکیب متنوع و به ظاهر متضادشان، لبو فروشها و رانندگان تاکسی را طی سالهای اخیر ناگزیر از سر دادن شعار «چپ، راست کارگزار، علیه خدمتگزار» میکرد.
این روزها که متولیان بصیرت پس از انجام موفقیتآمیز ماموریت ابتر کردن دولت عدالت خواه در مقطع ۹۰-۹۲، کمی تا قسمتی سر در جیب تفکر فرو برده و زبان در کام کشیدهاند، نبض اهانت به احمدینژاد بار دیگر تا حدود زیادی در اختیار نزدیکان آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی قرار گرفته است؛ همچون مقطع ۸۴-۸۸. حالا اکبر هاشمی رفسنجانی در ۸۰ سالگی تکانی به خود داده و عزم سفرهای استانی کرده است، شهر به شهر میرود و احمدینژاد را خسارتی بزرگتر از صدام حسین مینامد.
مرئوس او نیز که این روزها بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده، هر چقدر با مهربانی و تواضع، کلیدداران نظام سلطه را تحویل میگیرد و از همزیستی مسالمت آمیز با آنان سخن میگوید، با رئیس جمهور سابق به تندی و خشونت برخورد میکند تا لااقل در یک مورد جنم و شجاعتش را عیان کرده باشد. همینطور است حکایت دولتمردانی که خود، به خود لقب مدبر و راستگو دادهاند. این روزها آش آنقدر شور شده است که چون اکبر ترکانی نیز در نقش مدافع بیت المال و دشمن فساد و تبعیض ظاهر میشود.
۲- طی سالهای اخیر از آنجایی که دروغگو نامیدن محمود احمدینژاد به برند اختصاصی اصلاحطلبان و فتنهگران حامی میرحسین موسوی تبدیل شده بود، دست چهرههای اصولگرا برای استعمال این فحش لااقل به صورت صریح تا حدود زیادی بسته بود. این طیف بیشتر میکوشید برای حفظ مرزبندی گفتمانی با اصلاحطلبان، از اتهاماتی نظیر فراماسونری، انحراف، بهاییگری، بیاعتقادی به اسلام فقاهتی و...
"این طیف بیشتر میکوشید برای حفظ مرزبندی گفتمانی با اصلاحطلبان، از اتهاماتی نظیر فراماسونری، انحراف، بهاییگری، بیاعتقادی به اسلام فقاهتی و.."برای هدف قرار دادن محمود احمدینژاد استفاده کنند.
با این وجود رئیس دیوان عدالت اداری روز پنج شنبه با صراحتی بیسابقه احمدینژاد را دروغگو و مصیبتی بزرگ نامید. وی گفت: «یکی از مصیبتها در دوره گذشته این بود که متاسفانه آقای رییس جمهور محترم به مردم دروغ میگفت و قانون را علنا زیر پا میگذاشت و ما آن زمان میگفتیم به قانون عمل کنید. وقتی مردم میبینند عالیترین مقام اجرایی کشور قانونگریز و قانون ستیز است به چه کسی اعتماد کنند؟» و این چنین بود که رئیس دیوان عدالت اداری جمهوری اسلامی ایران و یکی از افرادی که داعیه مبارزه با فتنه را دارد، با اختلاف فازی ۴ ساله به همان نقطهای رسید که شکست خوردگان انتخابات رسیده بودند؛ دروغگویی احمدینژاد!
۳- دروغگو نامیدن محمود احمدینژاد، سبکی از فحاشی بود که در همان سال ۸۸ نیز با واکنش شدید رهبر انقلاب مواجه شده بود. آیت الله خامنهای در نمازجمعه ۲۹ خرداد در این باره تصریح کرده بودند: «از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیس جمهورِ قانونی کشور شد. حتی از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانیها را برای من میآوردند و من میدیدم یا گاهی میشنیدم؛ تهمتهائی زدند، حرفهائی گفتند؛ به کی؟ به کسی که رئیس جمهور قانونی کشور است، متکی به آراء مردم است.
نسبتهای خلاف دادند، رئیس جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است، به دروغگوئی متهم کردند! اینها خوب است؟ کارنامههای جعلی برای دولت درست کردند، اینجا آنجا پخش کردند، که ما که در جریان امور هستیم، میبینیم میدانیم که اینها خلاف واقع است؛ فحاشی کردند؛ رئیس جمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبتهای خجالتآور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند.»
حجتالاسلام منتظری در جمع دفترداران استانی دیوان عدالت اداری از نگرانیاش نسبت به کاهش اعتماد عمومی مردم در پی آنچه دروغهای رئیس جمهور سابق نامید، سخن گفت اما نکات بسیاری را ناگفته باقی گذاشت. اینکه وقتی مردم میبینند رئیس دیوان عدالت اداری مثل آب خوردن هشدار صریح رهبری درباره دروغ گو نامیدن احمدینژاد را نادیده میگیرد و حرفی را میزند که ۴ سال قبل میرحسین موسوی زده بود، چه قضاوتی درباره او خواهند داشت؟
منتظری توضیح نداد که چگونه میتوان در لباس پیامبر، مسلمانی دیگر را مورد اهانت قرار داد و باز متولی عدل و داد بود؟ او توضیح نداد که دروغگو بودن احمدینژاد در کدام دادگاه اثبات شده است. او نگفت به کدامین دلیل توهین به احمدینژاد خلاف شرع، خلاف قانون، خلاف تقوا و خلاف حقوق اساسی ۲۵ میلیون نفری که رئیس جمهور سابق را برگزیدند نیست و آیا میتوان دیگر مسئولان کشور را به همین آسانی دروغگو نامید؛ مثلا سرنوشت فرد بیتقوایی که نعوذ بالله آقای منتظری را دروغگو و کینه توز بنامد چه خواهد بود؟ به راستی به جز قانون نانوشته زخم خوردگان از عدالت و سرنشینان کشتی فحاشی، کدام قانون جمهوری اسلامی اجازه توهین به رئیس جمهور سابق را میدهد؟
۴- حجتالاسلام منتظری روز ۵ شنبه مرتضوی را نیز از حملاتش بیبهره نگذاشت. رئیس دیوان عدالت اداری گفت: «یک آدم متخلف و مجرم را خلاف قوانین سر کار میگذارد. دیوان عدالت اداری حکم میدهد که این کار خلاف قانون است، اما حکم را اجرا نمیکنند یا مصوبه را طوری تنظیم میکنند تا قانون را دور بزنند و حالا هم میبینیم دارد گندش درمیآید.
"برای هدف قرار دادن محمود احمدینژاد استفاده کنند.با این وجود رئیس دیوان عدالت اداری روز پنج شنبه با صراحتی بیسابقه احمدینژاد را دروغگو و مصیبتی بزرگ نامید"این چیزی است که ما فریاد میزدیم و میگفتیم این فرد شایستگی تصدی چنین پست مهمی را ندارد.» این جملات آقای منتظری نشان داد که ظاهرا وی عادت دارد نکتهای را بگوید اما سوالات مهم را بیپاسخ گذارد.
آقای منتظری این بار هم نگفت که جرم و تخلف سعید مرتضوی چیست و او در کدام دادگاه مجرم شناخته شده است؟ آیا او تبرئه مرتضوی از اتهامات واهی کهریزک توسط دستگاه قضایی را قبول ندارد؟ و اگر چنین است این خود ستیز با احکام قانونی قوه قضائیه آن هم از درون قوه قضائیه نیست؟ ظاهرا در جمهوری اسلامی قرار بود افشاگری و اتهام زنی قبل از اثبات در دادگاه نداشته باشیم، آیا این اصل صرفا قرار است شامل محمود احمدینژاد شود، یا تنها حجتالاسلام منتظری از شمول آن خارج است؟ دقیقا گند چه چیز در آمده است؟ گند کارتهای هدیه؟
چرا آقای منتظری اجازه دارد حکم به در آمدن گند کارتهای هدیه کند در حالی که هنوز حتی پروندهای هم درباره تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی در قوه قضائیه تشکیل نشده است؟ ظاهرا ناراحتی اصلی آقای منتظری ناشی از انتصاب یک قاضی مغضوب در دولت احمدینژاد است، اما چرا احمدینژاد باید انتصاباتش را با نظر آقای منتظری یا نمایندگان مجلس تنظیم کند؟ بر اساس کدام قانون؟ آیا این توقعی فراقانونی و ناقض اصل تفکیک قوا نیست؟ آیا یک موجود دروغگو، بیبصیرت و بیتقوا چون احمدینژاد نیز میتواند به همین سیاق جناب منتظری را مجرم و متخلف بنامد و توقع عزل او را داشته باشد؟
۵- سعید مرتضوی این روزها زیر تیغ است، زیر تیغ آنان که خود روزی به جرم براندازی جمهوری اسلامی بازداشتشان کرده بود و امروز پشت میز وزارت و معاونت و مشاورت نشستهاند. مرتضوی از وفادارترین مقامات جمهوری اسلامی در سالهای سخت پس از دوم خرداد بود، قاضی جوانی که پس از هشدار رهبری درباره تبدیل شدن مطبوعات به پایگاه دشمن، در عمل به تکلیف انقلابیاش تردید نکرد و در یک روز تعداد روزنامههای توقیف شده اصلاح طلب را دو رقمی کرد.
او اما دچار خطایی بزرگ شد، خطایی که پیشتر علی کردان نیز مرتکب شده بود. مرتضوی بدون عبرت گرفتن از سرنوشت کردان، و عاقبت او پس از جدایی از راست سنتی و پیوستن به اردوگاه مستضعفین، هوای یاری احمدینژاد به سرش زد و این چنین بود که دیگر فقط در چشم عناصر اصلاح طلب و فتنه گر مغبوض نبود، مرتضوی خود بهتر از هرکس دیگر میداند که چرا این روزها علیرضا زاکانی و احمد توکلی دوشادوش علیرضا محجوب آرزوی نابودیاش را دارند.
احتمالا حجتالاسلام منتظری هم نیک میداند که حتی کسری از خدمات سعید مرتضوی را در کارنامه ندارد، که اگر این چنین بود باید به اندازه مرتضوی در چشم اصلاح طلبان مغبوض میآمد نه آنکه سخنانش با استقبال شبکه سلطنتی انگلستان مواجه شود. اگر هنر منتظری توهین به احمدینژاد آن هم پس از پایان دوره مسئولیت اوست، در مقابل مرتضوی برای یک بار هم که شده، تک تک عناصر نقش آفرین در حادثه ۱۸ تیر و فتنه ۸۸ را پای میز محاکمه کشاند و روزنامههای توهین کننده به مقدسات ملت ایران را توقیف کرد.
با این همه مرتضوی میتواند به مثابه آینه عبرت نیز عمل کند، به خصوص برای آنان که تصور میکنند صندلیشان ابدی است. روزگاری نچندان دور کسی نمیتوانست به سعید مرتضوی که این روزها به عنوان یک قربانی به مسلخ میرود، بگوید بالای چشمانت ابروست!
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران