رضا براهنی، شاعر و منتقد ادبی درگذشت

رضا براهنی درگذشت
خبر آنلاین
صدای آلمان - ۷ فروردین ۱۴۰۱

اکتای براهنی، کارگردان  سینما و فرزند رضا براهنی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام با اعلام این خبر نوشته است: «به تاریخ پنجم فروردین‌ماه هزار و چهارصد و یک؛ پدرم رضا براهنی جهان را ترک و به دیدار آفتاب شتاب کرد.»

رضا براهنی در ۲۱ آذر سال ۱۳۱۴ در تبریز چشم به جهان گشود.

او در دانشگاه تبریز به تحصیل زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت و سپس در ترکیه در همین رشته دکترای خود را دریافت کرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

براهنی در دهه ۴۰ با جلال آل احمد برای تشکیل کانون نویسندگان همکاری کرد. او سال‌ها عضو کانون نویسندگان ایران بود و مدتی ریاست انجمن قلم کانادا را بر عهده داشت.

براهنی از اواخر دهه ۷۰ در کانادا اقامت داشت. او در سال‌های پایانی‌ عمرش دچار بیماری فراموشی شده بود.

View this post on Instagram

رضا براهنی آثار متعددی در زمینه شعر، داستان و نقد ادبی دارد که از میان آنها می‌توان به "خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟" ، "اسماعیل"، و "ظل‌الله" ، "رازهای سرزمین من"، "آزاده خانم و نویسنده‌اش"، "روزگار دوزخی آقای ایاز"، "طلا در مس" و "کیمیا و خاک" اشاره کرد.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    کوچ از پهنه حیات و پیوستن به ابدیت پایدار. مرگ اما پایان نیست؛ خواه در محبس و غربت، خواه در گذر از بیماری و کهولت. یادی از چند چهره‌ مانا که روی در نقاب خاک یا خاکستر کشیدند.

    "او سال‌ها عضو کانون نویسندگان ایران بود و مدتی ریاست انجمن قلم کانادا را بر عهده داشت.براهنی از اواخر دهه ۷۰ در کانادا اقامت داشت"مردگانی زنده در میراث‌ خویش.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    اسماعیل خویی (تیر ۱۳۱۷ - خرداد ۱۴۰۰)

    نویسنده، مترجم و شاعر غزل‌سرا، از بنیان‌گذاران "کانون نویسندگان ایران" و "انجمن قلم در تبعید" در لندن درگذشت. او که به دلایل سیاسی، در سال ۱۳۶۳ از ایران گریخته بود، غربت را "بی‌ در‌کجا" می‌نامید. از خویی مجموعه اشعاری چون "بر خنگ راهوار زمین"، "از صدای سخن عشق"، "گزاره هزاره" و "شاعر خلقم، دهن میهنم" منتشر شده است. پیکرش را به خواست خودش سوزاندند و با بخشی از خاکسترش درختی کاشتند.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    پرویز کردوانی ( اسفند ۱۳۱۰ - مرداد ۱۴۰۰)

    یک زندگی گره خورده با آب، کویر و بیابان.

    مشهور به "پدرعلم کویرشناسی ایران". دانش آموخته رشته عمران کویر در آلمان، مولف بیش از ۲۰ کتاب و صد‌ها مقاله به فارسی، انگلیسی و آلمانی و یکی از نخستین کسانی که زنگ خطر کمبود آب، بیابان‌زایی و سیاست‌های نادرست آبی در ایران را به صدا درآورد. هشدارها و راهکارهای زیست محیطی او اما مخالفان و منتقدان بسیاری بین دانشگاهیان و کنشگران داشت.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    جلال ستاری (مرداد ۱۳۱۰ - مرداد ۱۴۰۰)

    نویسنده، پژوهشگر، اسطوره‌شناس و مترجم با بیش از ۱۰۰ تالیف و ترجمه در حوزه افسانه‌شناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی، در پاکسازی‌های پس از انقلاب، از کلیه مشاغل اخراج شد. او که در دارالفنون درس خوانده و در سوئیس ادامه تحصیل داده بود، در گفت‌وگویی با سردبیر مجله بخارا گفته بود: «...اگر ما یک وقت یک جایی حرفی برای گفتن داشته باشیم، آن مطمئناً علم و صنعت نیست، بلکه فرهنگ است.»

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    لاله دارایی (خرداد ۱۳۳۹ - مهر ۱۴۰۰)

    چهاردهه تلاش و تعهد برای حفاظت‌ محیط زیست، از ۱۸سالگی تا ۵۸ سالگی.

    " سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار اسماعیل خویی (تیر ۱۳۱۷ - خرداد ۱۴۰۰) نویسنده، مترجم و شاعر غزل‌سرا، از بنیان‌گذاران "کانون نویسندگان ایران" و "انجمن قلم در تبعید" در لندن درگذشت"کسب عنوان زن برتر آسیا از سوی برنامه عمران سازمان ملل و بازنشستگی زودهنگام بعد از ۱۹ سال در مقام مدیر صندوق کمک‌های کوچک این برنامه به دلیل بیماری. نویسنده کتاب شناخت استعداد سرزمین در فلات ایران، فارغ‌التحصیل دانشگاه بوستون و مجری پروژه‌های حمایتی در نواحی محروم ایران، از کاشت صدف و درختان حرا تا جمع آوری گلدوزی‌های زنان و دختران.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    هوشنگ چالنگی (مرداد ۱۳۱۹- آبان ۱۴۰۰)

    شاعر نام آشنای خوزستانی، زاده مسجدسلیمان، از پایه‌گذاران شعر موج نو و از شاعران حلقه "شعر دیگر". زنگوله تنبل، آبی ملحوظ و نزدیک با ستاره مهجور از کتاب‌های او هستند. فرزندی از ایل ممبینی که بر دوش اهالی چهارمحال بختیاری و لرستان، با نوای دهل و کرنا در امامزاده طاهر کرج مشایعت شد. او به خواست خودش در کنار شاعران دهه چهل آرام گرفت.

    چالنگی را پدر شعر نوی خوزستان و نیمای جنوب نامیده‌اند.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    ایران درودی (شهریور ۱۳۱۵ - آبان ۱۴۰۰)

    ایران درودی که آثارش را به مردم ایران بخشید و رویای افتتاح موزه‌ای برای مردم را داشت، در این آرزو ماند. او نقاشی را بهشت خودساخته و عرصه‌ عصیان و شکیبایی خویش می‌خواند. کارگردان، منتقد هنری و صاحب سبکی یگانه در نقاشی مدرن حدود شش دهه در فرانسه زندگی کرد و پانزده سال آخر عمر را در وطن گذراند. آثار او در بیش از ۶۰ نمایشگاه انفرادی و ۲۵۰ نمایشگاه گروهی در ایران و جهان به نمایش درآمده‌اند.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    کامبیز درمبخش (خرداد ۱۳۲۱ - آبان ۱۴۰۰)

    پیش‌کسوت هنر کاریکاتور در ایران با طنزی ظریف و زیرپوستی.

    "او که به دلایل سیاسی، در سال ۱۳۶۳ از ایران گریخته بود، غربت را "بی‌ در‌کجا" می‌نامید"تصویرگر کتاب‌های کودک، پوستر، انیمیشن‌ کوتاه، مولف چند کتاب و دارنده جوایز بین‌المللی. او کاریکاتور را "اعتراض مصور" می‌خواند. پیش از ابتلا به کرونا، مجموعه‌ای طرح تحت نام "روزهای کرونایی" کشیده بود که در یکی از آنها، مرد گنده‌ای داشت به کره‌ای کوچک اسپری می‌پاشید: «جهان را به گند کشیده‌ایم و حالا می‌خواهیم استریل‌اش کنیم.»

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    آرامش دوستدار(خرداد ۱۳۱۰ - آبان ۱۴۰۰)

    نظریه‌پرداز، اندیشمند و منتقد بی‌امان "فرهنگ دین‌خویی" و ایستایی تفکر، مولف آثاری چون "ملاحظات فسلفی در دین و علم"، درخشش‌های تیره" و "امتناع تفکر در فرهنگ دینی". آرامش دوستدار دانش آموخته فلسفه، روانشناسی و دین‌شناسی تطبیقی از دانشگاه بن آلمان بود و در شهر کلن می‌زیست. خاکستر او را در آرامستان جنوبی همین شهر به دل خاک سپردند.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    مه‌لقا ملاح ( شهریور ۱۳۹۶- آبان ۱۴۰۰)

    دانش آموخته علوم اجتماعی در ایران و فرانسه. کتابداری که رئیس کتابخانه موسسه تحقیقات روانشناسی بود و پس از بازنشستگی "جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست" را بنیان گذاشت. پرچمدار تلاش برای فرهنگ‌سازی در مصرف، پرهیز از تولید زباله و تفکیک پسماند. گوشه‌هایی از کارنامه و زندگی "مادر محیط زیست ایران" در مستندی با کارگردانی رخشان بنی‌اعتماد ثبت شده که "همه درختان من" نام دارد.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    صدرالدین الهی (آذر ۱۳۱۳ - دی ۱۴۰۰)

    روزنامه‌نگار پیش‌کسوت، پاورقی‌نویس، گزارشگر جنگ استقلال الجزایر، بنیان‌گذار کیهان ورزشی، مولف کتاب‌هایی چون "سید ضیاء مرد اول یا مرد دوم کودتا"، تحصیل‌کرده فرانسه بود و استاد دانشگاه علوم ارتباطات تهران.

    "از خویی مجموعه اشعاری چون "بر خنگ راهوار زمین"، "از صدای سخن عشق"، "گزاره هزاره" و "شاعر خلقم، دهن میهنم" منتشر شده است"او سعدی را سرقافله روزنامه‌نگاری می‌خواند؛ با این استدلال که شیخ اجل بسیار سفر می‌کرد، با خوب و بد می‌نشست، آینه اندیشه‌های متضاد بود و حاصل این همه را ساده و روشن می‌نوشت.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    بکتاش آبتین (آذر ۱۳۵۳ - دی ۱۴۰۰)

    شاعر، منتقد، مستندساز و دبیرکانون نویسندگان که به اتهام "تبلیغ علیه نظام" زندانی بود، به خاطر تعلل زندانبا‌نان در درمان کرونا، جان باخت. مرگی که افکار عمومی را تکان داد و "قتل و جنایتی" تازه خوانده شد. ­پرسید شغل؟ گفتم شاعرم/ خندید و کف دستم را مهر زد/ روی برگه‌ اعزام به بیمارستان/ شغلم را آزاد نوشته بود/ خندیدم/چگونه یک زندانی می‌تواند شغلش آزاد باشد؟

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    منوچهر آریان‌‌پور (شهریور ۱۳۰۸ - دی ۱۴۰۰)

    مترجم و گردآورنده مجموعه کتاب‌های فرهنگ لغات پیشرو آریان‌پور شامل فرهنگ‌ هفت جلدی انگلیسی به فارسی، فرهنگ چهار جلدی فارسی به انگلیسی، فرهنگ دو جلدی گسترده و فرهنگ یک جلدی فراگیر. او در کنار پدرش، عباس آریانپور کاشانی، مدرسه عالی ترجمه در تهران را بنا گذاشت و پیش از مرگ، اموال موروثی خانوادگی و حق تالیف کتاب‌هایش را به دانشگاه کاشان واگذار کرد. آریانپور در کلرادوی آمریکا درگذشت.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    ایرج پزشکزاد (۱۳۰۶- دی ۱۴۰۰)

    زاده در تهران از پدری پزشک و مادری معلم.

    فارغ‌التحصیل حقوق از فرانسه، قاضی و دیپلمات پیشین در باره خودش گفته بود: «بعد از انقلاب از کار اخراج شدم طوری که حتی حقوق بازنشستگی هم شامل حالم نشد. بعد از اون به فرانسه برگشتم و به کار روزنامه‌نگاری و قلم‌زنی و نوشتن اراجیف مشغول شدم.» الف. پ. آشنا با وجود محبوبیت بی‌نظیر دایی‌جان ناپلئون، رمان "ادب مرد به ز دولت اوست" را بهترین کتاب خود می‌دانست.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    علی اشرف نوبتی "پرتو" (مهر ۱۳۱۰- بهمن ۱۴۰۰)

    پرتو به فارسی و کردی شعر می‌گفت و به عنوان یکی از مفاخر زنده کرد مورد تقدیر قرار گرفته بود. از شاعران دهه چهل شمسی با نگاهی نو به غزل و به ویژه شعر کردی کرمانشاهی، با اصطلاحات و تمثیل‌های محلی و فولکلور که سروده‌ها را زمزمه مردم، از آواز‌خوان‌های دوره‌گرد تا مجالس ادبی کرد.

    " سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار پرویز کردوانی ( اسفند ۱۳۱۰ - مرداد ۱۴۰۰) یک زندگی گره خورده با آب، کویر و بیابان"اهالی فرهنگ و هنر کرمانشاه پیکر او را با دف وکرنا و با کتاب "کوچه باغی‌ها" تا خانه ابدی‌اش در باغ فردوس مشایعت کردند.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    یعقوب یادعلی (خرداد ۱۳۴۹ - اسفند ۱۴۰۰)

    خالق رمان‌های "آداب بی‌قراری"، "آداب دنیا" و "آمرزش زمینی"  در غربت و در مرگی نامنتظر چشم از جهان فرو بست. یادعلی که خودش بختیاری بود، اسفند ۱۳۸۴ به اتهام "توهین به زن لر" بازداشت شد. مصداق امر، دیالوگی در رمان آداب بی‌قراری بود که به توقیف ده ساله کتاب و سکوت هفت ساله نویسنده انجامید. یادعلی گفته بود: «نوشتن برای نویسنده زندگی است؛ اگر حواشی رایج مملکت بگذارد و نویسنده جوانمرگ نشود.»

    نویسنده: مهیندخت مصباح



رضا براهنی؛ مبارز چپ‌گرا و شاعر 'پست مدرن'

  • شایان شیرزاد
  • روزنامه‌نگار
ایران

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

او در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر شد

رضا براهنی از مشهورترین چهره‌های ادبی ایران که کارنامه‌ای پربار از شعر و داستان و نقد ادبی داشت و آثارش به چند زبان ترجمه شده بود، روز پنجم فروردین در سن ۸۷ سالگی از دنیا رفت. او علاوه بر نوشتن، نقش پررنگی در شکل گیری کانون نویسندگان ایران داشت و موضعگیری‌های سیاسی‌اش در مقاطع مختلف عمرش خبرساز بود و حتی بعد از انتشار خبر درگذشتش یادآوری شد.

او متولد ۲۱ آذر ۱۳۱۴ در تبریز بود و لیسانس خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تبریز گرفت و برای ادامه تحصیل به ترکیه رفت و بعد از دریافت مدرک دکتری به ایران بازگشت و از دهه ۱۳۴۰ به تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول شد. در همین دوران آشنایی با جلال آل احمد او را به جمع هیات موسس کانون نویسندگان ایران کشاند که تشکیلاتی صنفی بود و البته مواضع سیاسی خبرسازی داشت. اعضای این تشکل پیش و پس از انقلاب اسلامی بارها بازداشت شده‌اند.

رضا براهنی علاوه بر تدریس، از ابتدای دهه ۱۳۴۰ اشعارش را هم منتشر کرد و دیدگاه‌هایش درباره شعر و ادبیات در قالب مقالات و کتاب‌های نقادانه به چاپ می‌رسید.

او در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر و حدود سه ماه در زندان و انفرادی نگه داشته شد.

رضا براهنی در مقاله‌ای به زبان انگلیسی ماجرای دستگیری و شکنجه‌‌های فیزیکی و روانی را شرح می‌دهد. او در این مقاله نوشت که بهانه بازداشتش، انتشار کتاب "تاریخ مذکر" و مقاله "فرهنگ ستمگر و فرهنگ ستمدیدگان" بوده که در آن خواستار "خودمختاری فرهنگی" اقوام ایرانی شده بود.

رضا براهنی بعد از آزادی به آمریکا رفت تا تدریس کند. در همین دهه رفت و آمد او به ایران و آمریکا ادامه داشت و عضویتش در حزب کارگران سوسیالیست از او چهره‌ای مخالف رژیم پهلوی ترسیم کرد که در نهایت باعث شد از ایران مهاجرت کند و در آمریکا به فعالیت سیاسی و ادبی ادامه دهد.

بیشتر بخوانید:

حمایت از انقلاب اسلامی و آیت‌الله خمینی

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
شیرازه

«شیرازه» پادکستی درباره کتاب‌ها است که سام فرزانه تهیه می‌کند

پادکست

پایان پادکست

مخالفت او با محمدرضا پهلوی به عنوان نویسنده و روشنفکری چپ‌گرا ادامه داشت و او در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت. مقاله‌ای که روز دوم بهمن ۱۳۵۷ در روزنامه اطلاعات منتشر کرد، تا چند دهه بعد بازخوانی شده و محل بحث بوده است. او در این مقاله نوشته بود که "علمای عالی‌قدر اسلام" مردم دنیا را "متحیر و مبهوت" و کاری کرده‌اند که " امپریالیسم به خود می‌پیچد." او همچنین هشدار داده بود که "امپریالیسم" بعد از رفتن شاه و در آستانه بازگشت آقای خمینی نقشه "کودتا" می‌چیند.

آقای براهنی که در ماه‌های منتهی به انقلاب با ابراهیم یزدی از چهره‌های نزدیک به آیت‌الله خمینی در ماه‌های آخر تبعید دیدار کرده بود، در دی ماه ۵۷ از طریق او نامه‌ای به آیت‌الله خمینی رسانده بود که در کتاب خاطرات ابراهیم یزدی منتشر شده است. او در نامه به رهبر انقلاب اسلامی خود را از دوستان " شادروانان جلال آل‌احمد و دکتر شریعتی" معرفی کرده و از "اشتیاق دیدار آن حضرت، رهبر بزرگ اسلام و انقلاب ایران" نوشته است. آقای براهنی در ادامه از "کلمات ساده، سنجیده، قابل فهم، رسا، انسانی، هوشیارانه" آیت‌الله خمینی تقدیر کرده و با اشاره به مقاله‌ای که ضمیمه این نامه کرده، از او خواسته که "از راهنمایی‌ها و ارشاد خود بی‌بهره‌ام نگذارید."

اما حتی این ابراز ارادت و حمایت از انقلاب اسلامی باعث نشد که آقای براهنی در سال‌های بعد از انقلاب به راحتی در ایران فعالیت کند. او مانند بسیاری دیگر از روشنفکران چپ‌گرا به تدریج به حاشیه رانده شد و سرانجام از ایران رفت و تا پایان عمرش در نوعی تبعید زندگی کرد.

توضیح تصویر،

رضا براهنی شیوه نوین خود را "جریان شعر زبان" نامگذاری کرده بود

آغازگر شعر پست مدرن ایران

اما تاثیر فرهنگی و ادبی او چندین سال بعد از انقلاب اسلامی خود را نشان داد. آقای براهنی کارگاه‌های شعر، نقد و داستان‌نویسی برگزار می‌کرد و شاعران و نویسندگان مهمی از دوران بعد از انقلاب خود را "شاگرد" او می‌دانستند. او و همین شاعران جوان‌تر در دهه ۱۳۷۰ جریان شعر جدیدی در فضای ادبی ایران به راه انداختند.

رضا براهنی شیوه نوین خود را "جریان شعر زبان" نامگذاری کرده بود که با انتشار کتاب "خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم" آغاز شد. منتقدان ادبی و زبان شناسان به این شیوه لقب "شعر پست مدرن" دادند. هرچند که طی سه دهه گذشته در موافقت و مخالفت با این شیوه شعر گفتن بسیار گفته و نوشته شده است. در کنار حامیان و ستایشگران و پیروان این جریان شاعری فرم‌گرا، چهره‌هایی مانند علی باباچاهی شاعر و منتقد سرشناس مخالف سبک رضا براهنی است و درباره آن مقالاتی هم منتشر کرده است.

به زبان ساده، رضا براهنی به این عقیده رسیده بود که شعر پسا نیمایی باید از "استبداد" قواعد نحوی زبان فارسی خود را رها کند و "زبانیت" خود را به رخ بیننده بکشد. به همین دلیل برخی اشعار او از این دوره به بعد نامفهوم به نظر می‌رسد و هرچند زبان شناسان برجسته ایرانی از او تقدیر کرده‌اند، اما این شیوه شاعری از طرف عده‌ای از شعرا و منتقدان و البته مخاطبان جدی‌تر شعر فارسی رد شده است. با این حال طی دهه‌های بعد از انقلاب اسلامی هیچکس مانند رضا براهنی نتوانست چنین تاثیری بر فضای شعر معاصر ایران بگذارد.

کارنامه داستان نویسی رضا براهنی و برخی حاشیه‌ها

آقای براهنی در زمینه داستان‌نویسی هم به این رهایی از قید و بند زبان و سبک پست مدرن اعتقاد داشت و رمان "آزاده خانم و نویسنده‌اش" را به همین شیوه نوشت که در میانه دهه ۱۳۷۰ منتشر شد. درباره این رمان گفته شده که نه راوی یک "داستان"، بلکه روایت‌گر "داستان نوشتن" برای خواننده است و به همین دلیل وحدت زمانی و مکانی ندارد و پراکنده به نظر می‌رسد.

او پیش از آن رمان‌های دیگری هم منتشر کرده بود، از جمله داستان سیاسی-تاریخی "رازهای سرزمین من" که اولین بار در میانه دهه ۱۳۶۰ منتشر شد و روایت‌گر وقایع مهمی از دهه ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی است. این داستان چند راوی دارد و لحن روایت آن با تغییر راوی هر فصل از کتاب عوض می‌شود و از ظهور فرقه دموکرات آذربایجان تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و خروج شاه از ایران و پیروزی انقلاب را مرور می‌کند.

آقای براهنی در مقطعی متهم شده بود که "پان‌ترک" و حامی "تجزیه" ایران است و یکی از استدلال‌های ورای این ادعا تصویری بود که در همین داستان از شخصیت‌های ترک و فارس ارائه می‌شود. او در مصاحبه‌ای این ادعا را رد کرد و با تاکید بر این که حاضر است برای محافظت از ایران "تفنگ" به دست بگیرد، گفت برداشت‌هایی که از شخصیت‌های ترک و فارس در رمان "رازهای سرزمین من" می‌شود و "اشتباه محض" است. او در مصاحبه دیگری زبان فارسی را "زبان رسمی و مشترک" ایران دانست اما گفت از زبان مادری‌اش (ترکی) "دفاع" می‌کند.

رضا براهنی در دهه‌های پایانی زندگی خود از مخالفان جمهوری اسلامی بود. او که طی سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ رئیس انجمن قلم کانادا بود، بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که به کشته شدن معترضان و دستگیری برخی چهره‌های سیاسی و فرهنگی انجامید، در بیانیه‌ای به شدت از جمهوری اسلامی انتقاد کرد و با اشاره به این که مردم ایران "آزادی" می‌خواهند، نوشت: "حکومت ایران آدم می‌کشد."

البته نقش مهم او در ادبیات ایران طی شش دهه باعث شد در دهه ۱۳۹۰ برخی نشریات ایران دیدگاه‌ها و سخنان او درباره ادبیات و جامعه و سیاست را منتشر کنند و طی ساعت‌های بعد از انتشار خبر درگذشتش، حتی رسانه‌های دولتی ایران هم این خبر را بازتاب داده‌اند.

رضا براهنی در سال‌های پایانی عمرش با بیماری آلزایمر در جدال بود، اما جایگاهش به عنوان چهره‌ای تاثیرگذار در ادبیات معاصر ایران و یکی از معدود بازماندگان نسل نویسندگان و روشنفکران مهم پیش از انقلاب همچنان در یادها مانده بود. اشعار مشهورش از جمله "ایرانه خانم زیبا" یا "اسماعیل" مدام در شبکه‌های اجتماعی ایران بازنشر می‌شد و نسل‌های متفاوتی او را می‌شناختند یا حداقل مخاطب آثارش بودند.

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false" />

رضا براهنی؛ مبارز چپ‌گرا و شاعر 'پست مدرن'

  • شایان شیرزاد
  • روزنامه‌نگار
ایران

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

او در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر شد

رضا براهنی از مشهورترین چهره‌های ادبی ایران که کارنامه‌ای پربار از شعر و داستان و نقد ادبی داشت و آثارش به چند زبان ترجمه شده بود، روز پنجم فروردین در سن ۸۷ سالگی از دنیا رفت. او علاوه بر نوشتن، نقش پررنگی در شکل گیری کانون نویسندگان ایران داشت و موضعگیری‌های سیاسی‌اش در مقاطع مختلف عمرش خبرساز بود و حتی بعد از انتشار خبر درگذشتش یادآوری شد.

او متولد ۲۱ آذر ۱۳۱۴ در تبریز بود و لیسانس خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تبریز گرفت و برای ادامه تحصیل به ترکیه رفت و بعد از دریافت مدرک دکتری به ایران بازگشت و از دهه ۱۳۴۰ به تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول شد. در همین دوران آشنایی با جلال آل احمد او را به جمع هیات موسس کانون نویسندگان ایران کشاند که تشکیلاتی صنفی بود و البته مواضع سیاسی خبرسازی داشت. اعضای این تشکل پیش و پس از انقلاب اسلامی بارها بازداشت شده‌اند.

رضا براهنی علاوه بر تدریس، از ابتدای دهه ۱۳۴۰ اشعارش را هم منتشر کرد و دیدگاه‌هایش درباره شعر و ادبیات در قالب مقالات و کتاب‌های نقادانه به چاپ می‌رسید.

او در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر و حدود سه ماه در زندان و انفرادی نگه داشته شد.

رضا براهنی در مقاله‌ای به زبان انگلیسی ماجرای دستگیری و شکنجه‌‌های فیزیکی و روانی را شرح می‌دهد. او در این مقاله نوشت که بهانه بازداشتش، انتشار کتاب "تاریخ مذکر" و مقاله "فرهنگ ستمگر و فرهنگ ستمدیدگان" بوده که در آن خواستار "خودمختاری فرهنگی" اقوام ایرانی شده بود.

رضا براهنی بعد از آزادی به آمریکا رفت تا تدریس کند. در همین دهه رفت و آمد او به ایران و آمریکا ادامه داشت و عضویتش در حزب کارگران سوسیالیست از او چهره‌ای مخالف رژیم پهلوی ترسیم کرد که در نهایت باعث شد از ایران مهاجرت کند و در آمریکا به فعالیت سیاسی و ادبی ادامه دهد.

بیشتر بخوانید:

حمایت از انقلاب اسلامی و آیت‌الله خمینی

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
شیرازه

«شیرازه» پادکستی درباره کتاب‌ها است که سام فرزانه تهیه می‌کند

پادکست

پایان پادکست

مخالفت او با محمدرضا پهلوی به عنوان نویسنده و روشنفکری چپ‌گرا ادامه داشت و او در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت. مقاله‌ای که روز دوم بهمن ۱۳۵۷ در روزنامه اطلاعات منتشر کرد، تا چند دهه بعد بازخوانی شده و محل بحث بوده است. او در این مقاله نوشته بود که "علمای عالی‌قدر اسلام" مردم دنیا را "متحیر و مبهوت" و کاری کرده‌اند که " امپریالیسم به خود می‌پیچد." او همچنین هشدار داده بود که "امپریالیسم" بعد از رفتن شاه و در آستانه بازگشت آقای خمینی نقشه "کودتا" می‌چیند.

آقای براهنی که در ماه‌های منتهی به انقلاب با ابراهیم یزدی از چهره‌های نزدیک به آیت‌الله خمینی در ماه‌های آخر تبعید دیدار کرده بود، در دی ماه ۵۷ از طریق او نامه‌ای به آیت‌الله خمینی رسانده بود که در کتاب خاطرات ابراهیم یزدی منتشر شده است. او در نامه به رهبر انقلاب اسلامی خود را از دوستان " شادروانان جلال آل‌احمد و دکتر شریعتی" معرفی کرده و از "اشتیاق دیدار آن حضرت، رهبر بزرگ اسلام و انقلاب ایران" نوشته است. آقای براهنی در ادامه از "کلمات ساده، سنجیده، قابل فهم، رسا، انسانی، هوشیارانه" آیت‌الله خمینی تقدیر کرده و با اشاره به مقاله‌ای که ضمیمه این نامه کرده، از او خواسته که "از راهنمایی‌ها و ارشاد خود بی‌بهره‌ام نگذارید."

اما حتی این ابراز ارادت و حمایت از انقلاب اسلامی باعث نشد که آقای براهنی در سال‌های بعد از انقلاب به راحتی در ایران فعالیت کند. او مانند بسیاری دیگر از روشنفکران چپ‌گرا به تدریج به حاشیه رانده شد و سرانجام از ایران رفت و تا پایان عمرش در نوعی تبعید زندگی کرد.

توضیح تصویر،

رضا براهنی شیوه نوین خود را "جریان شعر زبان" نامگذاری کرده بود

آغازگر شعر پست مدرن ایران

اما تاثیر فرهنگی و ادبی او چندین سال بعد از انقلاب اسلامی خود را نشان داد. آقای براهنی کارگاه‌های شعر، نقد و داستان‌نویسی برگزار می‌کرد و شاعران و نویسندگان مهمی از دوران بعد از انقلاب خود را "شاگرد" او می‌دانستند. او و همین شاعران جوان‌تر در دهه ۱۳۷۰ جریان شعر جدیدی در فضای ادبی ایران به راه انداختند.

رضا براهنی شیوه نوین خود را "جریان شعر زبان" نامگذاری کرده بود که با انتشار کتاب "خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم" آغاز شد. منتقدان ادبی و زبان شناسان به این شیوه لقب "شعر پست مدرن" دادند. هرچند که طی سه دهه گذشته در موافقت و مخالفت با این شیوه شعر گفتن بسیار گفته و نوشته شده است. در کنار حامیان و ستایشگران و پیروان این جریان شاعری فرم‌گرا، چهره‌هایی مانند علی باباچاهی شاعر و منتقد سرشناس مخالف سبک رضا براهنی است و درباره آن مقالاتی هم منتشر کرده است.

به زبان ساده، رضا براهنی به این عقیده رسیده بود که شعر پسا نیمایی باید از "استبداد" قواعد نحوی زبان فارسی خود را رها کند و "زبانیت" خود را به رخ بیننده بکشد. به همین دلیل برخی اشعار او از این دوره به بعد نامفهوم به نظر می‌رسد و هرچند زبان شناسان برجسته ایرانی از او تقدیر کرده‌اند، اما این شیوه شاعری از طرف عده‌ای از شعرا و منتقدان و البته مخاطبان جدی‌تر شعر فارسی رد شده است. با این حال طی دهه‌های بعد از انقلاب اسلامی هیچکس مانند رضا براهنی نتوانست چنین تاثیری بر فضای شعر معاصر ایران بگذارد.

کارنامه داستان نویسی رضا براهنی و برخی حاشیه‌ها

آقای براهنی در زمینه داستان‌نویسی هم به این رهایی از قید و بند زبان و سبک پست مدرن اعتقاد داشت و رمان "آزاده خانم و نویسنده‌اش" را به همین شیوه نوشت که در میانه دهه ۱۳۷۰ منتشر شد. درباره این رمان گفته شده که نه راوی یک "داستان"، بلکه روایت‌گر "داستان نوشتن" برای خواننده است و به همین دلیل وحدت زمانی و مکانی ندارد و پراکنده به نظر می‌رسد.

او پیش از آن رمان‌های دیگری هم منتشر کرده بود، از جمله داستان سیاسی-تاریخی "رازهای سرزمین من" که اولین بار در میانه دهه ۱۳۶۰ منتشر شد و روایت‌گر وقایع مهمی از دهه ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی است. این داستان چند راوی دارد و لحن روایت آن با تغییر راوی هر فصل از کتاب عوض می‌شود و از ظهور فرقه دموکرات آذربایجان تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و خروج شاه از ایران و پیروزی انقلاب را مرور می‌کند.

آقای براهنی در مقطعی متهم شده بود که "پان‌ترک" و حامی "تجزیه" ایران است و یکی از استدلال‌های ورای این ادعا تصویری بود که در همین داستان از شخصیت‌های ترک و فارس ارائه می‌شود. او در مصاحبه‌ای این ادعا را رد کرد و با تاکید بر این که حاضر است برای محافظت از ایران "تفنگ" به دست بگیرد، گفت برداشت‌هایی که از شخصیت‌های ترک و فارس در رمان "رازهای سرزمین من" می‌شود و "اشتباه محض" است. او در مصاحبه دیگری زبان فارسی را "زبان رسمی و مشترک" ایران دانست اما گفت از زبان مادری‌اش (ترکی) "دفاع" می‌کند.

رضا براهنی در دهه‌های پایانی زندگی خود از مخالفان جمهوری اسلامی بود. او که طی سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ رئیس انجمن قلم کانادا بود، بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که به کشته شدن معترضان و دستگیری برخی چهره‌های سیاسی و فرهنگی انجامید، در بیانیه‌ای به شدت از جمهوری اسلامی انتقاد کرد و با اشاره به این که مردم ایران "آزادی" می‌خواهند، نوشت: "حکومت ایران آدم می‌کشد."

البته نقش مهم او در ادبیات ایران طی شش دهه باعث شد در دهه ۱۳۹۰ برخی نشریات ایران دیدگاه‌ها و سخنان او درباره ادبیات و جامعه و سیاست را منتشر کنند و طی ساعت‌های بعد از انتشار خبر درگذشتش، حتی رسانه‌های دولتی ایران هم این خبر را بازتاب داده‌اند.

رضا براهنی در سال‌های پایانی عمرش با بیماری آلزایمر در جدال بود، اما جایگاهش به عنوان چهره‌ای تاثیرگذار در ادبیات معاصر ایران و یکی از معدود بازماندگان نسل نویسندگان و روشنفکران مهم پیش از انقلاب همچنان در یادها مانده بود. اشعار مشهورش از جمله "ایرانه خانم زیبا" یا "اسماعیل" مدام در شبکه‌های اجتماعی ایران بازنشر می‌شد و نسل‌های متفاوتی او را می‌شناختند یا حداقل مخاطب آثارش بودند.

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false">

رضا براهنی، شاعر، نویسنده و منتقد ادبی ایران درگذشت

  • مهرزاد فتوحی
  • بی‌بی‌سی
عکس نمایی از فیلم 'کیمیا و خاک' ساخته ارسلان براهنی فیلمساز ایرانی- کانادایی و پسر دوم آقای براهنی است
توضیح تصویر،

رضا براهنی، نمایی از فیلم 'کیمیا و خاک' ساخته ارسلان براهنی فیلمساز ایرانی- کانادایی و پسر دوم آقای براهنی است

رضا براهنی از نویسندگان و شاعران بزرگ و سرشناس ایران در ۸۶ سالگی در تورنتو کانادا در گذشت.

اکتای براهنی، پسر آقای براهنی این خبر را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده است. او درصفحه اینستاگرام خود نوشت: "به تاریخ پنجم فروردین ماه هزار و چهارصد و یک؛ پدرم رضا براهنی جهان را ترک و به دیدار آفتاب شتاب کرد."

او رمان نویس، شاعر، منتقد ادبی و استاد دانشگاه بود و علاقه‌مندان آثارش او را در عرصه‌های مختلف، یک هنرمند پیشرو و مدرن می‌شناسند و معتقدند که حضوری تاثیر‌گذار در ادبیات ایران داشته و بنیان‌گذار گفتمان اصلی نقد ادبی در تاریخ ادبیات معاصر ایران می‌دانند.

از آقای براهنی تاکنون کتاب‌های بسیاری در زمینه شعر، رمان و نقد ادبی منتشر شده که می‌توان از مهمترین آنها در عرصه شعر به مجموعه 'خطاب به پروانه‌ها' اشاره کرد که حاوی شعرهای بسیار متفاوت و بحث‌انگیز در عرصه شعر ایران در دهه هفتاد خورشیدی است و در زمینه رمان هم رمان 'آواز کشتگان'، 'رازهای سرزمین من'، 'آزاده خانم و نویسنده‌اش' و در زمینه نقد ادبی به دو کتاب 'طلا در مس' و 'کیمیا و خاک' اشاره کرد.

رمان هایى چون "رازهاى سرزمین من"، "روزگار دوزخى آقاى ایاز" و "آزاده خانم و نویسنده اش یا: آشویتس خصوصى دکتر شریفى" و مجموعه شعرهایى چون "گل بر گستره ماه"، "ظل الله"، "اسماعیل" و "خطاب به پروانه ها" از جمله آثار آقای براهنی است.

احمد کریمی حکاک، استاد ادبیات فارسی در دانشگاه مریلند آمریکا در برنامه چشم انداز بامدادی بی‌بی‌سی فارسی، رضا براهنی را "یکی از پرکارترین نویسندگان نسل خود" خواند.

آقای حکاک همچنین به نقش مهم رضا براهنی در تشکیل کانون نویسندگان ایران، در کنار نویسندگانی چون جلال آل احمد و غلامحسین ساعدی اشاره کرد.

کودکی در دوران اشغال ایران و تحصیل در ترکیه

رضا براهنی در ۲۱ آذر ماه سال ۱۳۱۴ در شهر تبریز متولد شد و کودکی خود را در یک خانواده فقیر در شرایط سخت جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط نیروهای اتحاد جماهیر شوروی آن زمان گذراند.

او در دهه ۳۰ خورشیدی و زمانی که ۲۲ ساله بود به ترکیه رفت و در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرد و دکترا گرفت. تحصیلات در رشته زبان انگلیسی شاید کمکی بود که او نقد ادبی را به شکل اصولی وارد ادبیات فارسی کند.

رضا براهنی در دهه ۴۰ خورشیدی در دانشگاه تهران استخدام شد و همزمان شروع به نوشتن نقد ادبی کرد. خودش می‌گوید که با نقدهایش که آن زمان در هفته‌نامه فردوسی منتشر می‌شد، "زبان نقد ادبی را به وجود آورده است."

نقدهای رضا براهنی و آنچه که در پاسخ به او نوشته شد را بسیاری "شکل گیری گفتمان اصلی نقد ادبی در ایران می‌دانند."

منتقد سرسخت سانسور در همه دوران

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
شیرازه

«شیرازه» پادکستی درباره کتاب‌ها است که سام فرزانه تهیه می‌کند

پادکست

پایان پادکست

رضا براهنی، در کنار آثار ادبی خود، در همه دوران مبارزه‌ای دائمی با سانسور داشت. او در سال ۱۳۵۱ سه ماه به زندان افتاد و پس از آن ایران را ترک کرد و به آمریکا رفت.

او در این دوران با اشعار سیاسی خود به شدیدترین لحن به انتقاد از حکومت پهلوی پرداخت.

"شما خسرو گلسرخی را کشته‌اید

حتی پیش از آنکه بکشید، کشته‌اید

شما دو هزار و پانصد سال پیش ازین

خسرو گلسرخی را کشته‌اید"

رضا براهنی در مقالات خود که عمدتاً به زبان انگلیسی بود، روایت‌هایی از اعدام و شکنجه در زندان‌های ساواک روایت کرده بود.

در سال ۱۳۵۷ و همزمان با انقلاب در ایران، رضا براهنی هم مثل بسیاری از ایرانیان، تصمیم به بازگشت به ایران گرفت.

او کار ثابت در دانشگاه مریلند آمریکا را رها کرد و به ایران بازگشت. در دی ماه ۱۳۵۷ در نامه‌ای به روح الله خمینی، از رهبری او و انقلاب ایران حمایت کرد.

اما مانند بسیاری، در پی سرکوب حکومت انقلابی و حذف جریان متفکران و نویسندگان، از فعالیت سیاسی و فرهنگی و تدریس در دانشگاه منع شد و حتی مدتی به زندان افتاد.

آقای براهنی با وجود محدودیت‌ها در ایران ماند و به نوشتن ادامه داد. او مدتی به همراه همسرش، ساناز صحتی، در زیرزمین محل سکونتش کارگاه‌های شعر، ادبیات و نقد ادبی برگزار کردند.

اما در اواسط دهه ۷۰ خورشیدی بار دیگر مجبور به ترک ایران شد و این‌بار به تورنتو کانادا مهاجرت کرد. او مدتی رئیس انجمن قلم در کانادا بود و در دانشگاه تورنتو تدریس می‌کرد و تا زمان مرگ در این شهر سکونت داشت.

ببینید: مستند رضا براهنی، "پیغمبری که خدایش او را از یاد برده بود"، ساخته حامد یوسفى، که پیشتر در برنامه تماشا بی‌بی‌سی فارسی پخش شد و به بررسى زندگى و میراث ادبى براهنى در طى نیم قرن فعالیت ادبى و روشنفکرى پرداخته است.

"... و خداحافظی‌اش

آنچنان چلچله‌سان ست

که من می‌خواهم

دائماً باز بگوید که :

خداحافظ ، اما نرود"

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false" />

رضا براهنی، شاعر، نویسنده و منتقد ادبی ایران درگذشت

  • مهرزاد فتوحی
  • بی‌بی‌سی
عکس نمایی از فیلم 'کیمیا و خاک' ساخته ارسلان براهنی فیلمساز ایرانی- کانادایی و پسر دوم آقای براهنی است
توضیح تصویر،

رضا براهنی، نمایی از فیلم 'کیمیا و خاک' ساخته ارسلان براهنی فیلمساز ایرانی- کانادایی و پسر دوم آقای براهنی است

رضا براهنی از نویسندگان و شاعران بزرگ و سرشناس ایران در ۸۶ سالگی در تورنتو کانادا در گذشت.

اکتای براهنی، پسر آقای براهنی این خبر را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده است. او درصفحه اینستاگرام خود نوشت: "به تاریخ پنجم فروردین ماه هزار و چهارصد و یک؛ پدرم رضا براهنی جهان را ترک و به دیدار آفتاب شتاب کرد."

او رمان نویس، شاعر، منتقد ادبی و استاد دانشگاه بود و علاقه‌مندان آثارش او را در عرصه‌های مختلف، یک هنرمند پیشرو و مدرن می‌شناسند و معتقدند که حضوری تاثیر‌گذار در ادبیات ایران داشته و بنیان‌گذار گفتمان اصلی نقد ادبی در تاریخ ادبیات معاصر ایران می‌دانند.

از آقای براهنی تاکنون کتاب‌های بسیاری در زمینه شعر، رمان و نقد ادبی منتشر شده که می‌توان از مهمترین آنها در عرصه شعر به مجموعه 'خطاب به پروانه‌ها' اشاره کرد که حاوی شعرهای بسیار متفاوت و بحث‌انگیز در عرصه شعر ایران در دهه هفتاد خورشیدی است و در زمینه رمان هم رمان 'آواز کشتگان'، 'رازهای سرزمین من'، 'آزاده خانم و نویسنده‌اش' و در زمینه نقد ادبی به دو کتاب 'طلا در مس' و 'کیمیا و خاک' اشاره کرد.

رمان هایى چون "رازهاى سرزمین من"، "روزگار دوزخى آقاى ایاز" و "آزاده خانم و نویسنده اش یا: آشویتس خصوصى دکتر شریفى" و مجموعه شعرهایى چون "گل بر گستره ماه"، "ظل الله"، "اسماعیل" و "خطاب به پروانه ها" از جمله آثار آقای براهنی است.

احمد کریمی حکاک، استاد ادبیات فارسی در دانشگاه مریلند آمریکا در برنامه چشم انداز بامدادی بی‌بی‌سی فارسی، رضا براهنی را "یکی از پرکارترین نویسندگان نسل خود" خواند.

آقای حکاک همچنین به نقش مهم رضا براهنی در تشکیل کانون نویسندگان ایران، در کنار نویسندگانی چون جلال آل احمد و غلامحسین ساعدی اشاره کرد.

کودکی در دوران اشغال ایران و تحصیل در ترکیه

رضا براهنی در ۲۱ آذر ماه سال ۱۳۱۴ در شهر تبریز متولد شد و کودکی خود را در یک خانواده فقیر در شرایط سخت جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط نیروهای اتحاد جماهیر شوروی آن زمان گذراند.

او در دهه ۳۰ خورشیدی و زمانی که ۲۲ ساله بود به ترکیه رفت و در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرد و دکترا گرفت. تحصیلات در رشته زبان انگلیسی شاید کمکی بود که او نقد ادبی را به شکل اصولی وارد ادبیات فارسی کند.

رضا براهنی در دهه ۴۰ خورشیدی در دانشگاه تهران استخدام شد و همزمان شروع به نوشتن نقد ادبی کرد. خودش می‌گوید که با نقدهایش که آن زمان در هفته‌نامه فردوسی منتشر می‌شد، "زبان نقد ادبی را به وجود آورده است."

نقدهای رضا براهنی و آنچه که در پاسخ به او نوشته شد را بسیاری "شکل گیری گفتمان اصلی نقد ادبی در ایران می‌دانند."

منتقد سرسخت سانسور در همه دوران

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
شیرازه

«شیرازه» پادکستی درباره کتاب‌ها است که سام فرزانه تهیه می‌کند

پادکست

پایان پادکست

رضا براهنی، در کنار آثار ادبی خود، در همه دوران مبارزه‌ای دائمی با سانسور داشت. او در سال ۱۳۵۱ سه ماه به زندان افتاد و پس از آن ایران را ترک کرد و به آمریکا رفت.

او در این دوران با اشعار سیاسی خود به شدیدترین لحن به انتقاد از حکومت پهلوی پرداخت.

"شما خسرو گلسرخی را کشته‌اید

حتی پیش از آنکه بکشید، کشته‌اید

شما دو هزار و پانصد سال پیش ازین

خسرو گلسرخی را کشته‌اید"

رضا براهنی در مقالات خود که عمدتاً به زبان انگلیسی بود، روایت‌هایی از اعدام و شکنجه در زندان‌های ساواک روایت کرده بود.

در سال ۱۳۵۷ و همزمان با انقلاب در ایران، رضا براهنی هم مثل بسیاری از ایرانیان، تصمیم به بازگشت به ایران گرفت.

او کار ثابت در دانشگاه مریلند آمریکا را رها کرد و به ایران بازگشت. در دی ماه ۱۳۵۷ در نامه‌ای به روح الله خمینی، از رهبری او و انقلاب ایران حمایت کرد.

اما مانند بسیاری، در پی سرکوب حکومت انقلابی و حذف جریان متفکران و نویسندگان، از فعالیت سیاسی و فرهنگی و تدریس در دانشگاه منع شد و حتی مدتی به زندان افتاد.

آقای براهنی با وجود محدودیت‌ها در ایران ماند و به نوشتن ادامه داد. او مدتی به همراه همسرش، ساناز صحتی، در زیرزمین محل سکونتش کارگاه‌های شعر، ادبیات و نقد ادبی برگزار کردند.

اما در اواسط دهه ۷۰ خورشیدی بار دیگر مجبور به ترک ایران شد و این‌بار به تورنتو کانادا مهاجرت کرد. او مدتی رئیس انجمن قلم در کانادا بود و در دانشگاه تورنتو تدریس می‌کرد و تا زمان مرگ در این شهر سکونت داشت.

ببینید: مستند رضا براهنی، "پیغمبری که خدایش او را از یاد برده بود"، ساخته حامد یوسفى، که پیشتر در برنامه تماشا بی‌بی‌سی فارسی پخش شد و به بررسى زندگى و میراث ادبى براهنى در طى نیم قرن فعالیت ادبى و روشنفکرى پرداخته است.

"... و خداحافظی‌اش

آنچنان چلچله‌سان ست

که من می‌خواهم

دائماً باز بگوید که :

خداحافظ ، اما نرود"

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false">

منابع خبر
رضا براهنی درگذشت - تابناک - ۵ فروردین ۱۴۰۱

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۱۰ آذر ۱۳۹۹
کلمه - ۱۴ شهریور ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۲۷ بهمن ۱۳۹۹
آفتاب - ۲۱ فروردین ۱۳۹۹
خبرگزاری مهر - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
خبرگزاری مهر - ۲۵ خرداد ۱۳۹۹
بی بی سی فارسی - ۱۰ اسفند ۱۳۹۹
موضوعات مرتبط: دانشکده ادبیات دانشگاه تهران اعضای کانون نویسندگان ایران امتناع تفکر در فرهنگ دینی رسوایی جنسی بیل کلینتون فرقه دموکرات آذربایجان انتخابات ریاست جمهوری کشتار زندانیان سیاسی پیروزی انقلاب اسلامی ادبیات داستانی ایران عباس آریانپور کاشانی نمایشنامه ریچارد سوم جنگ استقلال الجزایر جمهوری اسلامی ایران انقلاب مشروطه ایران ادبیات معاصر ایران اتحاد جماهیر شوروی کاریکاتور در ایران رهبر انقلاب اسلامی کارگران سوسیالیست امیرارسلان نامدار