امر به معروف می تواند به تضمین و توسعه بخشی بحث آزادی کمک کند

امر به معروف می تواند به تضمین و توسعه بخشی بحث آزادی کمک کند
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۴ دی ۱۳۹۱

به گزارش خبرنگار مهر، حدود ۱۵۰ تن از اندیشمندان، نخبگان، اساتید حوزه و دانشگاه، پژوهشگران ومؤلفان آثار علمی، همراه با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۲۴ آبان ماه در چهارمین نشست اندیشه های راهبردی جمهوری اسلامی، به بحث و بررسی درخصوص ابعاد مختلف موضوع «آزادی» پرداختند. درابتدای این دیدار ۱۰ نفر از صاحبنظران و اندیشمندان دیدگاههای خود را درباره مقوله آزادی بیان کردند. سپس۱۷ نفر از اساتید و پژوهشگران به مباحثه و نقد دیدگاههای مطرح شده پرداختند.

پنجمین سخنران نشست اندیشه های راهبردی، دکتر ابراهیم برزگر، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی بود. وی در ارائه مقاله خود با عنوان «آزادی در الگوی سه گانه اسلام» به بررسی آزادی در سه سطح اعتقادی، اخلاقی و سیاسی پرداخت و اثرات متقابل هر یک از این سطوح با یکدیگر را به منظور پاسخ به شبهات آزادی غربی تبیین کرد. در گفت و گویی با وی ابعادی از این موضوع بررسی شد که اکنون بخش دوم آن از نظر شما می گذرد.

"درابتدای این دیدار ۱۰ نفر از صاحبنظران و اندیشمندان دیدگاههای خود را درباره مقوله آزادی بیان کردند"وی در بخش قبلی گفت و گوی خود با بیان اینکه خاستگاه آزادی غرب نیست، گفت: اما بحث آزادی و طبعا اندیشه سیاسی غرب بسیار غنی و دارای تئوریهای مدون، رهیافتهای گوناگون و سازوکارهای گوناگون برای اکتساب آزادی هستند و ما از این حیث ضعیف هستیم.

*یکی از شعارهای اساسی انقلاب ما، آزادی بوده است؛ یعنی ما در یکی از مهمترین شعارهای انقلاب می گفتیم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، به نظر شما آزادی مورد انتظار ما در آن زمان، چقدر در این سی و چند سال محقق شده است؟

در خصوص تحقق آزادی عینی در جمهوری اسلامی، نیازمند این هستیم که نقطه مطلوب آزادی در اسلام را به تصویر بکشیم که لازمه اش تهیه و تدارک یک منظومه تئوریک غنی است. اولین آسیب شناسی در همین نقطه است که ما هنوز تئوریهای مدونی راجع به تحقق دیدگاه اسلام درباره آزادی، جامعه عملی و پوشاندن اندیشه ها نداریم. در واقع با تأسف و تعجب، بخشی از بحث آسیب شناسی به این بر می گردد که علی رغم اینکه بیش از سه دهه از حیات طیبه جمهوری اسلامی ایران می گذرد، در این زمینه قصور و تقصیر داشتیم و نظریه پردازی عمیق و غنی در این زمینه نداشتیم.

آسیب شناسی دوم، این است که در زمینه سیاستگذاری بحث آزادی هم کاستیهایی داشتیم، یعنی یک زمان است که بحث آزادی، جنبه تئوریک دارد و گاهی هم هست که جنبه عملی پیدا می کند، چون آزادی در نهایت مقصدی دارد و آن این است که ما در جامعه آن را معطوف به فرد و جامعه تحقق عینی ببخشیم. در زمینه سیاستگذاری هم کاستیهایی داشتیم یعنی مرحله ای که یک ایده، تا به پروژه عملی تبدیل شود، ایده ها هر چقدر هم قشنگ باشند آن ایده های قشنگ نمی توانند در قالب نظام سیاستگذاری اجرایی تحقق عینی پیدا کنند. بنابراین در زمینه سیاستگذاری اجرایی هم محدودیتهایی داشتیم به ویژه اینکه بحث آزادی هم مانند عبارت زیبایی که امام علی(ع) در مورد حق اظهار می دارد «حق آنجا که در مقام توصیف نظری است با یک میدان بسیار گسترده ای مواجه است، ولی آنجایی که به عرصه عملی مواجه می شود میدان بسیار تنگ می شود.» است.

تا زمانی که درعرصه نظر بحث آزادی وجود دارد می توانیم انواع و اقسام دیدگاه ها را ارائه کنیم.

بنابراین به تعبیر آیزایا برلین می توانیم با تنوعی یا پلورالیستی یا مراجعه به آزادیهای گوناگون مواجه باشیم و همه هم می توانند محترم شمرده شوند، ولی در سیاستگذاری آزادی مشکل از اینجا شروع می شود که این آزادیهای متنوع به طور همزمان نمی تواند مجال تحقق پیدا کند. مثلا یک دولت نمی تواند در آنِ واحد، یارانه ها را هم به همه و هم صرفا به طبقات محروم بدهد. یعنی یک نظر این است که به همه بدهد و یک نظر این است که صرفا طبقات محروم را برخوردار کند. در بحث نظری می توان این نظرها را ارائه داد و این دیدگاه ها را داشت، اما سیاستمدار در عرصه عمل فقط می تواند یکی از اینها را اجرا کند. بنابراین آسیب شناسی دوم این است که سیاستگذاری جامعی راجع به آزادی نداشتیم که به نظر می رسد ناشی از نقص منظومه تئوریک قبلی است.

آسیب شناسی سوم این است؛ زمانی که بحث آزادی را در جامعه مطرح می کنیم در برهه هایی از تاریخ ایران، آزادی مجالهای بسیار گسترده ای پیدا کرده است، مثلا یک عرصه اش دوران مشروطیت است.

"سپس۱۷ نفر از اساتید و پژوهشگران به مباحثه و نقد دیدگاههای مطرح شده پرداختند.پنجمین سخنران نشست اندیشه های راهبردی، دکتر ابراهیم برزگر، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی بود"نقطه دیگرش شهریور ۱۳۲۰ به بعد است. نقطه دیگرش سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱ است. نقطه دیگر هم دوران اصلاحات و هشت ساله حاکمیت دولت آقای خاتمی است. بنابراین در چهار نقطه به ویژه دو نقطه آخر با این امر مواجهه هستیم که در عمل، از آزادی سوء استفاده شده است، یعنی در عمل افرادی، احزابی، رسانه، روزنامه ها و مجلاتی از آزادی سوء استفاده کردند.

این سوء استفاده از آزادی موجب شده که طبعا آزادی سازماندهی جدیدی پیدا کند و به نحوی محدود شود، به هر حال وقتی فرصت آزادی در فضای جامعه ایجاد می شود همه افراد از یک موقعیت برخودار نیستند: برخی از افراد، رشدیافته و فرهیخته هستند. دسته دوم افراد متوسط الحال و دسته سوم افراد سوء استفاده گر، شرور و نابهنجار هستند.

بنابراین در عرصه هایی آزادی در تعارض با دینداری قرار گرفته است. وقتی آزادی ارائه شده است خط قرمزهای جامعه را، هنجارهای مقبول و محترم جامعه را عده ای، اقلیتی و سوء استفاده کنندگانی خدشه وارد کردند، اهانتهایی را به مقدسات روا داشتند.

در واقع تصور این افراد این است که وقتی صحبت از آزادی می شود، آزادی به صورت مطلق مد نظر است. بنابراین آن فرد به خود اجازه می دهد که به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) هم توهین کند، چون این کار را حق خود می کند و فکر می کند کاملا آزاد است. طبعا وقتی که جامعه یا فرد، ظرفیت خود را نشناسد، به رشد و بلوغ کافی نرسیده باشد، از آزادی سوء استفاده می کند و اگر حتی اقلیتی در جامعه دست به چنین کاری بزنند، این اقدامات طبعا آزادی را محدود می کند. در واقع باید بیاموزیم که از فرصتها و ظرفیتهایی که در اختیار ما قرار داده می شود به نحو أحسن استفاده کنیم.

"در گفت و گویی با وی ابعادی از این موضوع بررسی شد که اکنون بخش دوم آن از نظر شما می گذرد"به هر تقدیر باید بپذیریم که آزادی یک مقوله مطلق نیست.

اکثریت متفکران در اندیشه سیاسی غرب، حتی کسانی که میل افراطی به آزادی داشتند مثل «برلین»، «میل» و دیگران در عین حالی که دارند آزادی را تئوریزه می کنند و می خواهند بسط دهند در عین حال محدودیت آزادی را هم پذیرفتند. بنابراین من آزاد هستم تا زمانی که آزادی من، آزادی دیگران، هنجارهای مقبول دیگران، ارزشهای مورد احترام دیگران را خدشه دار نکند. این منطق هنوز در جامعه ما بعضا به رسمیت شناخته نشده و طبعا این آسیب شناسی سومی است که اجمالا می توان به آن اشاره کرد.

*علت این امر چیست؟، آیا ناشی از ضعفهای فرهنگی مردم و یا تقصیر مسئولان است؟ اصلا آیا مسئولان باید آزادی را به مردم بدهند و یا آزادی حق طبیعی مردم است؟

این یک سؤال جدی است که چرا این چنین می شود؟ تصور می کنم بخشی از این امر به توهمی که افراد از بحث آزادی دارند بر می گردد، یعنی تصویر درستی از بحث آزادی وجود ندارد که در واقع یک ضعف تئوریک است. رسانه های گروهی، دولت، سیاستگذاران فرهنگی نتوانستند به نحو درست بحث آزادی در جامعه را توجیه کنند که آزادی به وجه مطلق نداریم. دلیل دیگر هم ظاهرا به این امر بر می گردد که به هر حال در یک جامعه صد در صد جمعیت، انسانها فرهیخته و اخلاقی نخواهند بود، حتی در حکومت امام زمان(عج) هم چنین اتفاقی نخواهد افتاد؛ بالاخره در هر جامعه ای پیوسته افراد سودجو، اراذل و اوباش و شرور و سوء استفاده کنندگانی وجود دارند که «فارابی» از اینها به عنوان علفهای هرز یاد می کند.

بنابراین وقتی فضایی از حیث آزادی برای کل جامعه فراهم می آید، طبعا افرادی از این فضا سوء استفاده می کنند، لذا در واقع اینجا آن بحث بسیار سنگین سیاستگذاری آزادی در مقام اجرا پیش می آید که باید سازوکارهایی را طراحی کنیم تا بتوانیم آزادی را بسط حداکثری دهیم، چون برای تحقق جامعه مدنی اسلامی، به جامعه آرمانی مطلوب نیاز داریم که انسانها با کمال آزادی به سوی آن بروند.

در واقع آزادی در بحث ایمان باعث می شود که یک انسان بالغ و شکوفا شود. ایمان با اجبار و محدود کردن آزادی، تحقق عینی پیدا نمی کند. ما به این مقوله احتیاج داریم اما عده ای از این فرصتی که دولت و جامعه فراهم کرده سوء استفاده می کنند. بنابراین به نظر می رسد که ما نیاز داریم بحثهای تئوریک آزادی را به صورت علی الدوام دامن بزنیم. نیاز داریم که انسان سازی کنیم، یعنی انسانهایی را در این زمینه تربیت کنیم.

"اولین آسیب شناسی در همین نقطه است که ما هنوز تئوریهای مدونی راجع به تحقق دیدگاه اسلام درباره آزادی، جامعه عملی و پوشاندن اندیشه ها نداریم"وقتی انسان ساخته شد و خودسازی کرد از آزادی سوء استفاده نمی کند.

در هر حال در موقعیتهایی انسانهایی هستند که باز همچنان به مسیر اشتباه خودشان و تابع هوی و هوس خودشان پیش می روند. باید اینها را با ساز و کار امر به معروف و نهی از منکر هدایت کرد یعنی هر کسی به فرد خطاکار تذکر و هشدار دهد، تذکر شفاهی یا اقدام عملی کند و او را از خطا باز دارد. بنابراین به نظر می رسد سازوکارهایی برای تهذیب نفس و اخلاق در اسلام پیش بینی شده است. پیامبر(ص) هم فرمودند: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»همچنین سازوکارهایی مثل امر به معروف و نهی از منکر می تواند ما را در تضمین بخشی و توسعه بخشی بحث آزادی کمک کند.

*شما در چهارمین نشست اندیشه های راهبردی در مورد آزادی در الگوی سه گانه اسلام، به ارائه مقاله خود پرداختید، در صورت امکان به صورت اجمالی این آزادی بپردازید؟

در چهارمین نشست اندیشه های راهبردی با موضوع آزادی کوشیدیم که یک منظومه مدون و تئوریکی از بحث آزادی در اسلام ارائه کنیم که ناظر به نقص و کاستی اولی بود که در صحبتهایم به آن اشاره کردم که البته این کارم شروعی برای این بحث بوده است.

در این مقاله براساس تقسیم بندی های سه گانه ای که در اسلام یعنی اعتقادات، اخلاقیات و فقه و احکام هست که تقسیم بندی جاافتاده ای است و حدود ۱۳۰۰ ـ ۱۲۰۰ سال در کتب دانشمندان مسلمان اعم از شیعه و سنی مرتبا بیان شده و به رسمیت شناخته شده است. ما این تقسیم بندی سه گانه را نقطه عزیمت بحث خودمان انجام دادیم و بر مبنای آن، آزادی را به سه گونه آزادی فکری، آزادی اخلاقی و معنوی و آزادی فقهی یا سیاسی تقسیم بندی کردیم.

بنابراین تا همین جا ما به سه بحث نظری راجع به آزادی می رسیم در صورتی که در اندیشه سیاسی غرب تاکنون دو گونه آزادی مثبت و منفی تئوریزه کردند.

در گام بعدی تعاملات شش گانه این نوع آزادی را در بحث خود بررسی کردم یعنی هر کدام از آزادیها بر بحث دیگر تأثیر می گذارد. آنگاه در هر سبد این سؤال را مطرح کردیم که آزادی چگونه تولید می شود؟ آزادی چگونه محدود می شود؟ بنابراین اینجا به اجزای دوازده گانه ای تقسیم می شود؛ یعنی وقتی هر سبد یک سؤال محدودکننده و یک سؤال تولیدکننده را پاسخ دهد، اجزای دوازده گانه ایجاد می شود. در ادامه این دوازده گانه را در چهار وضعیت موجود فرد، جامعه، دولت و نظام بین الملل بررسی کردیم. همچنین هر کدام وضعیت مطلوبی هم خواهند داشت که به این ترتیب بیش از ۹۶ صورت بندی در بحث منظومه آزادی ترسیم می شود که هر کدام از اینها گزاره های فرعی جزئی تری دارند. همه اینها بر مبنای متون اولیه که در قرآن کریم و احادیث و در سیره معصومین(ع) و همچنین براساس تفاسیر متفکران ما از قدیم تا جدید وجود داشت که سعی کردیم این قطعات را مانند براده های آهن جمع آوری کنیم و جای هر کدام از این قطعات را پازلی که بنام منظومه آزادی در اسلام شناسایی می شود، جایگاه یابی کنیم و به این ترتیب بتوانیم تصویر کلی از مباحث توریک آزادی در اسلام را مشخص کنیم.

چون این مقولات سه گانه اسلام با ویژگیهای شناختی، عاطفی و رفتاری انسان ارتباط دارد ما را در راهبری و سیاستگذاری اجرایی بحث آزادی مدد می رساند که از وضعیت موجود به طرف وضعیت مطلوب حرکت کنیم.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط