عیب‌جویی از رهبر مگر چه حُسنی دارد؟

کلمه - ۱۲ تیر ۱۳۹۹

چکیده : انتقاد از آقای خامنه‌ای، همواره برای فعالان اپوزیسیون هزینه‌های بسیار سنگین در پی داشته، ولی آقای کامفیروزی و سایر کسانی که بعضا در جریان "دیدارهای دانشجویی" رهبر ایران به بیان انتقادات ملایم پرداخته‌اند، جزو فعالان اپوزیسیون نبوده‌اند و اعضایی از "خانواده نظام" به شمار...

حسین باستانی

محمدعلی کامفیروزی، وکیل دادگستری و فعال دانشجویی، در سال ۱۳۹۵ در جلسه “دیدار دانشجویان با رهبری به مناسبت ماه رمضان” گفت که “پرسش از برخی نظرات حضرتعالی” منجر به برخورد قضایی می شود و پاسخ شنید: “مخالف بنده حرف زدن اصلاً نه مؤاخذه دارد، نه جرم است”.

حالا این دانشجوی دکترای حقوق خبر داده که قوه قضاییه با شکایت سازمان اطلاعات سپاه، او را به خاطر “توهین به رهبری” در شیراز در سال ۹۷ محاکمه و به “۲سال حبس تعلیقی به همراه ۶۰ بار سفر به شیراز در طول ۵ سال” محکوم کرده است. وی دیروز دوشنبه ۹ تیر، در رشته توییتی نوشت که در رای دادگاه، به خاطر بیان محترمانه این دو جمله “انتقادی ساده” محکوم شده: “۱-عملکرد رهبری هم عملکرد قابل انتقادی است در دفاع از حقوق و آزادی‌های شهروندان. ۲-اگر رهبری از نقض حقوق شهروندی [در برخی نهادهای ذی‌ربط] خبر ندارند جای تاسف دارد و اگر خبر دارند [و برخورد نمی‌کنند]، صد برابر جای تاسف دارد.”

آقای کامفیروزی همچنین تاکید کرده: “۳-۴ سال است که با گزارش‌های سازمان اطلاعات سپاه در شهرهای مختلف به دادسرا احضار می‌شوم… از گرگان گرفته تا بوشهر، از قزوین گرفته تا شیراز”. اشاره به پرونده سازی‌های اطلاعات سپاه در “۳-۴ سال گذشته”، به این معنی است که فشار امنیتی بر محمدعلی کامفیروزی، به لحاظ زمانی عملا بعد از سخنان سال ۹۵ او در حضور آیت الله خامنه‌ای شروع شده است.

البته انتقاد از آقای خامنه‌ای، همواره برای فعالان اپوزیسیون هزینه‌های بسیار سنگین در پی داشته، ولی آقای کامفیروزی و سایر کسانی که بعضا در جریان “دیدارهای دانشجویی” رهبر ایران به بیان انتقادات ملایم پرداخته‌اند، جزو فعالان اپوزیسیون نبوده‌اند و اعضایی از “خانواده نظام” به شمار می‌رفته‌اند.

داستان انتقادات مطرح در این دیدارهای کنترل شده دانشجویی، که در رسانه‌های حکومتی به عنوان نماد “آزادی بیان” معرفی می‌شوند، حکایت جداگانه‌ای است. حکایتی که صدور حکم قضایی اخیر، فارغ از آنکه در نهایت به مرحله اجرا در بیاید یا نه، بهانه‌ای را برای بازخوانی آن فراهم می‌کند.

‘جوری حرف نزنید که در مراجع قضایی محکوم شوید’

در ۱۲ تیر ۹۵، رسانه‌ها خبر دادند که محمدعلی کامفیروزی، فرزند یکی از “شهدای جنگ ایران و عراق”، در جریان دیدار عده‌ای از نمایندگان تشکل‌های دانشجویی با آیت‌الله خامنه‌ای گفته: “بعضاً انتقاد از وضعیت برخی نهادهای تحت نظر جنابعالی یا پرسش از برخی نظرات حضرتعالی منجر به برخورد با نشریات شده و مدیرمسئول و سردبیر و نویسنده را راهی راهروهای پرپیچ و خم دادسرا و دادگاه می‌کند… آقای خامنه‌ای، خون پدر من روی این خاک ریخته شده.

"او توضیح داد که وقتی به دنبال تجمع عده‌ای از کامیونداران “برای شنیدن صحبت‌های رانندگان و بررسی مطالبات‌شان” به میان آنها رفته بوده بازداشت شده است"من نمی‌توانم این خاک را رها کنم. من نمی‌توانم بی تفاوت باشم. از شما خواهش می‌کنم که بفرمایید شیوه تعامل با من و امثال من چگونه باید باشد؟”

پاسخی که شنید این بود: “برادر عزیزمان می‌آید می‌گوید اگر کسی مخالف حرف شما [حرف] زد، باید برود در پیچ‌وخم دالان های دادگستری. نه! مخالف بنده حرف زدن اصلاً نه مؤاخذه دارد، نه جرم است”. آقای خامنه‌ای سپس بر مبنای همین ادعای خود، وضعیت حکومت جمهوری اسلامی را از دوران حکومت پهلوی بهتر دانست: “آن روز این‌جوری نبود، آن روز مخالفت با یک پلیس زندان داشت… اختناق این‌جوری بود.”

طیفی از مدافعان حکومت در سال های بعد، ویدیوی این صحبت‌های آیت الله خامنه‌ای را، بارها به مناسبت‌های مختلف پخش کردند تا وجود “اختناق” در ایران را رد کنند.

با این حال محمدعلی کامفیروزی، که اخیرا مشخص شده در “۳-۴ سال گذشته” زیر فشار اطلاعات سپاه قرار داشته، تنها دانشجویی نبوده که بعد از اندکی انتقاد در دیدارهای رمضانی آقای خامنه‌ای با دانشجویان، دچار مشکل شده است.

در مراسم افطاری ۷ خرداد ۹۷ نیز محمدجواد معتمدی‌نژاد، دبیر وقت “جنبش عدالخواه دانشجویی” با انتقاد از وضعیت قوه قضاییه که رئیس آن منصوب آیت الله خامنه‌ای است گفت: “رئیس دستگاه قضا مدت‌هاست که وعده‌ انتشار اسامی و تصاویر قضات فاسد را داده‌اند، ولی هنوز خبری نشده.

طبق قانون اساسی، اصل، بر علنی برگزار شدن دادگاه‌ها بوده ولی وقتی تشخیص را به قاضی می‌دهیم معلوم است که کمتر قاضی‌ای از علنی برگزار شدن دادگاه استقبال می‌کند.”

او همچنین با گلایه از “انحصار رسانه‌ای توسط نهادهای حاکمیتی مثل سپاه و احزاب سیاسی”، هشدار داد: “مقصر اصلی در آنکه بعضاً رسانه‌های بیگانه مرجع تظلم‌خواهی مردم شده‌اند، رسانه ملی و عدم وجود عدالت رسانه‌ای در صداوسیما است، نه آن مردم بی‌پناهِ رنج‌کشیده که آنها را متهم به بازی کردن در پازل دشمن می‌کنیم.”

تنها یک روز بعد رسانه‌ها خبر دادند آقای معتمدی‌نژاد بازداشت شده و بلافاصله رئیس وقت دادگستری تهران اعلام کرد که خبر بازداشت این فعال دانشجویی “صحت ندارد”. اما محمدجواد معتمدی‌نژاد با ابراز تاسف از انکار رئیس دادگستری، گفت که به اتهام “اخلال در نظم و آسایش عمومی” بازداشت و با وثیقه۵۰ میلیون تومانی آزاد شده و تصویر قرار التزام صادره برای خود را نیز منتشر کرد. او توضیح داد که وقتی به دنبال تجمع عده‌ای از کامیونداران “برای شنیدن صحبت‌های رانندگان و بررسی مطالبات‌شان” به میان آنها رفته بوده بازداشت شده است. بازداشتی که ظاهرا ربطی به سخنان او نزد آقای خامنه‌ای نداشت، ولی فاصله یک روزه این بازداشت با سخنانش در بیت رهبری، معنی دار تلقی شد.

در جلسه خرداد ۹۷، همچنین سحر مهرابی یک فعال دانشجویی دیگر و نماینده مدیران مسئول نشریات دانشگاهی هم در صحبت‌هایی خطاب به آیت الله خامنه‌ای از “عدم امکان عملی تحقیق و تفحص از برخی نهادهای تحت امر او” مانند سپاه پاسداران، قوه قضاییه، صدا و سیما، بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام انتقاد کرد.

او، که سخنانش با شعارهای “مرگ بر فتنه‌گر” عده‌ای از حاضران قطع می‌شد، همچنین از “نقض مکرر حقوق متهمان مانند حق دفاع، یا دسترسی به وکیل خصوصا در پرونده‌های سیاسی، و محدودیت خودسرانه آزادی اشخاص مانند هشت سال حصر غیرقانونی” انتقاد کرد. این دانشجو افزود: “جنابعالی که برخی، اختیارات مندرج در اصل ۱۱۰ قانون اساسی را کف اختیاراتتان می‌دانند، در برابر پرسش‌ها، انتقادات و اعتراضات مردم چه پاسخی دارید؟”

در پایان اظهارات سحر مهرابی و محمدجواد معتمدی‌نژاد، آقای خامنه‌ای به بیان این جمله معروف پرداخت که: “مدیریت نهادهایی همچون نیروهای مسلح با رهبری است، اما در قوه قضاییه و صداوسیما با وجود آنکه رؤسای آنها از طرف رهبری منصوب می‌شوند، مدیریت آنها با رهبری نیست.” با تاکید بر اینکه: “راه حل اساسی برای برطرف کردن عیوب و مشکلات در برخی دستگاه‌ها همچون صداوسیما، تزریق عناصر جوان، فعال، مؤمن و پرانگیزه به این دستگاه‌هاست.” او در عین حال به انتقاد از “القای مردمسالاری واقعی ایران به عنوان دیکتاتوری” در اظهارات منتقدان پرداخت.

بعد از این جلسه، مدافعان حکومت، با داغ کردن هشتگ #اوج_دموکراسی، انتقادات مطرح در مهمانی افطاری را نشان دهنده وجود دموکراسی در جمهوری اسلامی دانستند، هرچند روزنامه جوان وابسته به سپاه با انتقاد از “بیانیه”های خوانده شده در حضور آقای خامنه‌ای، این پرسش هشدارآمیز را مطرح کرد که: “چنین بیانیه‌‌هایی که محصول فکر مشترک افرادی با تخصص‌‌ها و اطلاعات گوناگون و جمع‌آوری آن زمان‌بر است و مبلُغ این‌چنین بیانیه‌‌هایی شاید خود با بسیاری از مفاهیم آن بیگانه باشد، در کجا و به دست چه کسانی تهیه شده که با برخی کلی‌گویی‌ها، همان اتهامات بدون مصداق مخالفان سنتی را برجسته می‌کند؟”

حدود سه ماه بعد از جلسه خبرساز خرداد ۹۷، محمدجواد معتمدی نژاد دبیر وقت جنبش عدالتخواه دانشجویی جای خود را به محمدحسین صبوری داد که در مهمانی افطاری سال بعد بیت رهبری، به شیوه‌ای متفاوت خبرساز شد.

"در این متن، از جمله آمده بود: “زمزمه‌ ناکارامدی و فساد برخی زیرمجموعه‌ها و منصوبین شما در بین بسیاری از این جوانان دلبسته‌ انقلاب جدی است"آقای صبوری در جریان دیدار دانشجویی اول خرداد ۹۸، از “نحوه مدیریت بیت رهبری” و “رفتارهای غیرشفاف برخی اعضای ارشد دفتر، دخالت در موضوعات نامربوط با وظایف شان، و حضور چند دهه‌ای بعضی از افراد” انتقاد کرد. او از کسانی گلایه داشت که “با استفاده از انتساب به رهبر، جمع‌بندی خود و جناح‌شان را به عنوان جمع‌بندی دفتر رهبری طرح می‌کنند” و می‌افزود: “مسئولان بیت رهبری باید پاسخگو باشند و از مصونیت انتساب به رهبری بیرون بیایند”.

در پاسخ به این انتقادات، آقای خامنه‌ای گفت که “بسیاری از انتقادها به‌جاست، منتها لحن انتقاد را خیلی تند نکنید”. او نصیحت کرد: “جوری حرف نزنید که بتوانند شما را در مرجع قضایی محکوم کنند… جوری حرف نزنید که مورد استفاده‌ طرف مقابل قرار بگیرد برای محکوم‌ کردن قضایی شما.” توصیه‌ای که اگرچه خیرخواهانه می‌نمود، اما گویی در عمل، به معنی اجتناب ناپذیر دانستن این واقعیت در حکومت او بود “حرف زدن” تند، لاجرم به “محکومیت قضایی” منجر می‌شود.

در دیدار رمضانی سال بعد در ۲۸ اردیبهشت ۹۹، که به خاطر کرونا به صورت آنلاین برگزار شد، علی اسکندری نداف دبیر جدید جنبش عدالتخواه دانشجویی، به تکرار انتقاداتی مشابه با دبیران قبلی با لحن ملایم تر پرداخت. او گفت: “اکثریت مردم از دارایی نهادهایی نظیر بنیاد مستضعفان، اوقاف، ستاد اجرایی، کمیته امداد، آستان‌های مقدس و نهادهای فرهنگی اطلاعی ندارند” و افزود: “برخی از این نهادها خود را پاسخگو نمی‌دانند؛ مثلاً بارها از رئیس صداوسیما دعوت شده که در دانشگاه حضور یابند، ولی کمترین توجهی نشده. این شیوه‌ پاسخگویی شامل برخی از معاونین دفتر رهبری هم می‌شود.”

آیت الله خامنه‌ای اما این بار، پاسخگویی به انتقادات او را به نمایندگان خود محول کرد: “پاسخ‌ها و توضیحات روشنی در این زمینه‌ها وجود دارد که طبعاً وقت جلسه، بیان همه آنها را اجازه نمی‌دهد اما مسئولان نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها و بخش‌های مرتبط با دانشجویان و دانشگاه‌ها در دفتر رهبری باید خود را متعهد به پاسخگویی و رفع ابهامات بدانند.”

انتقاد آقای نداف از عدم حضور “برخی معاونین دفتر رهبری” در دانشگاه‌ها برای گفتگو با دانشجویان، دو سال پس از آن مطرح می‌شد که مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران (زیرمجموعه جنبش عدالتخواه دانشجویی) با اشاره به تاکیدات قبلی آقای خامنه‌ای بر “ضرورت حضور مسئولین در دانشگاه جهت شفاف سازی”، از خود او دعوت کرده بود به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه تهران حاضر شود.

این نامه، به تاریخ اول آذر ۹۷، مشخصا از آیت‌الله خامنه‌ای تقاضا داشت با آمدن به دانشگاه، پاسخگوی پرسش‌های دانشجویان در مورد “نهادهای تحت مدیریت رهبری مانند ستاد کل نیروهای مسلح از سپاه پاسداران تا ارتش و نیروهای انتظامی، و نهادهای انتصابی از جمله قوه قضاییه، صدا و سیما، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام و …” و همچنین “هدایت و حل اختلاف‌های غیرعادی و تنظیم روابط نهادهای انتخابی از جمله دولت و مجلس” باشد.

نامه سال ۹۷ اما با واکنش بسیار شدید فعالان و رسانه‌های حکومتی مواجه شد، تا جایی که روزنامه جوان وابسته به سپاه، با انتقاد از “ذوق‌زدگی اصلاح‌طلبان و براندازان” از آن، نویسندگانش را متهم ‌کرد که “دنبال زدنِ آخرین سنگرند”. نتیجه آنکه شورای عمومی مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران، ناچار به عقب نشینی سریع از دعوت‌نامه خود شد و در بیانیه‌ای به تاریخ ۴ آذر اعلام کرد: “لحن نامه می‌توانست شفاف تر نوشته شود تا مورد سوءاستفاده غرض ورزانه جریانات ضد عدالت و ضد انقلاب قرار نگیرد”.

در واکنشی جداگانه، در ۵ آذر ۹۷ محمدحسین صبوری دبیر وقت جنبش عدالتخواه دانشجویی، با توصیف دعوت از آیت الله خامنه‌ای به عنوان “تصمیم تشکیلاتی” مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران، عملا در ارتباط با نامه خبرساز از خود رفع مسئولیت کرد. او همزمان، به تمجید از “شیوه مدیریتی، رفتار و برخورد رهبری معظم انقلاب با دانشجویان” پرداخت.

‘آقا از سخنان تند و انتقادی خوششان نمی‌آید’

با وجود انتفادات موردیِ حاضران در جلسات دانشجویی آیت الله خامنه‌ای، بعضا خبرهایی از این جلسات به بیرون درز کرده که حاوی اطلاعاتی قابل توجه در مورد برنامه ریزی‌های دفتر رهبری بوده است. برنامه ریزی‌هایی که البته، بخشی از آنها مخفی نبوده: این بخش که همواره اکثریت قاطع -و البته نه همه- مدعوین، اعضای تشکل‌های تندروی حکومتی بوده‌اند.

اما بخش دیگری از این برنامه ریزی‌ها، کمتر جلوی چشم بوده و همین بخش، به ویژه با گسترش نفوذ رسانه‌های مجازی، هر از گاه خبر ساز شده است.

مثلا در پی جلسه دانشجویی ۱۷ خرداد ۹۶، کورش دستپاک عضو کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی دانشگاه‌های علوم پزشکی گفت اگرچه قرار بوده در حضور آقای خامنه‌ای صحبت کند، اما روز جلسه متوجه شده که نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها سخنرانیش را “تایید” نکرده است. متعاقب این انتقادات، متن سخنرانی آقای دستپاک منتشر شد که نشان می داد صحبت‌های او، شامل انتقاد از موضوعاتی همچون “حصر و ممنوع التصویری” و “عدم رعایت اصول دادرسی منصفانه به ویژه در برخی محاکم خاص و خصوصاً در پرونده‌های سیاسی” بوده است.

او در بخشی از متن سخنرانی خود، که اجازه بیانش را نیافت، از اینکه “امسال نیز به مانند قبل، بخش مهمی از فعالان دانشجویی دلسوز و پایبند به آرمان‌های انقلاب اما با دیدگاه‌های متفاوت و یا منتقد، از داشتن فرصت برابر برای اظهارنظر در این تریبون بی‌بهره‌اند” انتقاد می کرد و می افزود: “خواهشمندم بفرمایید یک دانشجو چگونه می‌تواند با حفظ طرز فکر و دیدگاهش، در مصونیت از انواع تعرضات غیرقانونی و تنگ نظرانه، به وظیفه دغدغه مندی و تعهد اجتماعی‌اش عمل نماید؟”

در جلسه رمضانی آن سال، پس از اینکه وقت سخنرانی‌های دانشجویان تمام شد، یکی از دانشجویان حاضر به نام سینا قلیچ با فریاد از داده نشدن نوبت به دانشجویان منتقد گلایه کرد و گفت: “نظرات بیان شده، نظرات تمامی دانشجویان فعال در دانشگاه‌ها نیست.” در پاسخ، آقای خامنه‌ای با خونسردی تایید کرد که می‌داند در جلسه تمام سلیقه‌ها حضور ندارند.

تنها چند ماه پس از آن جلسه، برنامه‌ریزی دفتر رهبری برای کنترل سخنان حاضران در جلسه دیدار آیت الله خامنه‌ای با طلاب هم خبرساز شد.

"او همچنین گفت: “من شاید چهار-‌پنج سال است که به صورت جدی‌تر روزنامه می‌خوانم و مجلات را مطالعه می‌کنم"در پی دیدار ۶ شهریور ۹۶ گروهی از طلاب با آقای خامنه‌ای حیدر عباسی، طلبه فارغ التحصیل دانشگاه شریف، در کانال تلگرام خود اعلام کرد: “در فرایندی که برای انتخاب سخنرانان دیدار طراحی شده بود یک بخش نهایی وجود داشت که سخنرانان برگزیده باید در محضر عده‌ای از بزرگان و مسئولین، متن خویش را قرائت می‌کردند و متن از جانب آنها تایید و اصلاح می‌شد و طبیعتا متنی که از این فیلتر نمی‌گذشت واجد صلاحیت برای قرائت مقابل رهبری نبود.”

این فعال اصولگرا شهادت داد: “معیارهای تایید متن‌ها عمدتا خوشایندی حضرت آقا بود به نحوی که در جلسه، بارها این جمله تکرار شد که جوری حرف بزنید که آقاخوشش بیاید. حتی یکی از بزرگان که بسیار هم در بین حزب الله جایگاه دارند بارها به خاطراتی متوسل شدند که نشان دهند آقا از سخنان تند و انتقادی خوششان نیامده است و باید جوری حرف زد که آقاخوشش بیاید.” بعدها مشخص شد فردی که به دانشجویان و طلاب چنین تکلیفی کرده، علیرضا پناهیان، از سخنرانان معروف جلسات مذهبی دفتر رهبری بوده است.

آقای عباسی در بخشی دیگر از روایت خود نوشت قبل از دیدار طلاب با آیت الله خامنه‌ای، از آنها خواسته شده که فقط به نقد مسئولان دولت حسن روحانی بپردازند و از “بزرگان نظام و حوزه” انتقاد شدید نکنند.

روایت حیدر عباسی، وقتی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که او متن صحبت هایی را که اجازه بیان‌شان در حضور آقای خامنه‌ای را نیافته بود، بر روی کانال تلگرامی خود منتشر کرد. در این متن، از جمله آمده بود: “زمزمه‌ ناکارامدی و فساد برخی زیرمجموعه‌ها و منصوبین شما در بین بسیاری از این جوانان دلبسته‌ انقلاب جدی است. در چند سال اخیر نیز بارها در دیدارهای دانشجویی این مساله به عرضتان رسیده‌است اما این جوانان از پاسخ‌های شما احساس اقناع نکرده‌اند.”

بخشی دیگر از متن تصریح داشت: “از آنجا که شما از این جوانان خواسته‌اید که آتش به اختیار باشند؛ سوال‌شان این است که آیا این فرمان صرفا محدود به نهادهای انتخابی است یا شامل انتصابی‌ها نیز می‌شود؟ اگر می‌شود چه سازوکاری برای تحقق این مطالبه وجود دارد که تبعات امنیتی هم برای شخص و تشکل نداشته باشد؟”

در هر صورت، افشاگری های سال ۹۶ راجع به انواع دخالت دفتر رهبری در ملاقات های آیت الله خامنه‌ای با جوانان، یادآور انتقادهای مشابهی بود که پیشتر نیز از سوی برخی از دانشجویان “خودی” مطرح شده بود.

مثلا در پی دیدار ۱۶ مرداد ۹۱ عده ای از نمایندگان تشکل‌های دانشجویی با آقای خامنه‌ای، وبسایت تریبون مستضعفین در ۲۷ شهریور ۹۱ سخنان مهدی امیریان، دبیر شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت (شاخه شیراز) و محمد پهلوان، دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان را منتشر کرد که با انتقاد از اقدامات دفتر رهبری برای “گزینش” دانشجویان، خبر می‌دادند بخش هایی از سخنرانی آیت الله خامنه‌ای هم از سوی دفتر او منتشر نشده است. از جمله، این سخن او که “من استالین نیستم که بنشینم یک سری حرف بزنم بعد یک عده‌ای را بیاورم بنشینند آنها را تئوریزه کنند”.

مهدی امیریان به علاوه تعریف می کرد که چگونه در جلسه دیدار با آقای خامنه‌ای، به جای او که به نمایندگی از دفتر تحکیم وحدت معرفی شده بوده، “نفر ذخیره” را برای سخنرانی صدا کرده‌اند.

هرچند آقای امیریان توانسته بود خود را به پشت برساند و با انتقاد از رفتار قوه قضاییه با رسانه‌ها و دانشجویان منتقد، ازجمله این سوال را مطرح کند که “چرا پرونده دانشگاه تهران [حمله به کوی دانشگاه در ۲۵ خرداد ۸۸] و بازداشتگاه کهریزک بعد از سه سال همچنان مفتوح است؟”

در مصاحبه با تریبون مستضعفین، همچنین محمد پهلوان از ممانعت دستگاه‌های امنیتی و روسای دانشگاه‌ها از برگزاری “کرسی‌های آزاد اندیشی” انتقاد می‌کرد که قرار شده بود مکانی برای طرح انتقادات دانشجویی در چارچوب‌های مورد نظر آیت الله خامنه‌ای باشد. او حتی مثال می‌زد که او و دوستانش زمانی برای برگزاری کرسی آزاد اندیشی در دانشگاهی تقاضا کرده‌اند و مسئولین به آنها “پیشنهاد داده‌اند که یکی از موافقین (هواداران حکومت) بیاید و نقش مخالفین (منتقدان حکومت) را بازی کند”.

‘این کار بد است’

بیان انتقادات پراکنده در جلسات دانشجویی بیت رهبری، البته در دهه‌های اخیر کمابیش مسبوق به سابقه بوده است. ولی احتمالا نخستین باری که فیلم کامل سخنان اعتراضی یک دانشجو در حضور آقای خامنه‌ای خبرساز شد، ۶ آبان ۸۸، یعنی در میانه اعتراضات ضدحکومتی پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم بود.

آن جلسه در حالی پایان یافت که به عده‌ای از حاضران که خواستار صحبت بودند، فرصت حرف زدن داده نشد. اما حداقل آن طور که از ظواهر جلسه بر می‌آمد، آقای خامنه‌ای با اشاره فی البداهه به یکی از متقاضیان، که بعدا معلوم شد محمود وحیدنیا دارای رتبه طلای المپیاد کشوری ریاضی در سال ۸۶ است، به او وقت حرف زدن داد.

این دانشجوی دانشگاه شریف در صحبت‌های خود، از جمله از “تصویر غیرواقعی و کاریکاتورگونه” صداوسیما از ایران و جهان، عدم دسترسی “عقایدی که مورد نقد و یا حتی حمله قرار می‌گیرند” به صداوسیما، و خشونت نیروی انتظامی در برخورد با معترضان انتقاد کرد. او همچنین گفت: “من شاید چهار-‌پنج سال است که به صورت جدی‌تر روزنامه می‌خوانم و مجلات را مطالعه می‌کنم.

"آقای خامنه‌ای مشخصا در پاسخ به اینکه “آیا صدا و سیما وضعیت واقعی کشور را نشان می‌دهد؟” گفت: “نه، ناقص نشان می‌دهد"این مدت واقعاً به یاد نمی‌آورم که مطلبی را با عنوان نقد رهبری خوانده باشم … نقد رهبری را، هم به شکل عمومی می‌شود مطرح کرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان.”

آیت الله خامنه‌ای در پاسخ به انتقادات این دانشجو از صداوسیما گفت که خودش هم منتقد رادیو-تلویزیون است، اما به دلایلی متفاوت و مثلا چون این رسانه به خوبی برای حکومت تبلیغ نمی کند. آقای خامنه‌ای مشخصا در پاسخ به اینکه “آیا صدا و سیما وضعیت واقعی کشور را نشان می‌دهد؟” گفت: “نه، ناقص نشان می‌دهد. خیلی پیشرفت‌های برجسته و بزرگ هست که صدا و سیما نشان نمی‌دهد. دلیلش هم این است که شما مجموعه‌ مرتبط با حوادث گوناگون، از خیلی از حقائق کشور و پیشرفت‌های کشور مطلع نیستید.”

او در خصوص اشاره محمود وحیدنیا به موانع انتقاد از نهاد رهبری هم روایت کرد که “ما که نگفتیم از ما کسی انتقاد نکند؛ ما که حرفی نداریم. من از انتقاد استقبال می‌کنم… البته انتقاد هم می‌کنند!” آقای خامنه ای تا آنجا پیش رفت که مدعی شد اصلا شخص او مشوق انتقاد از خودش است: “گاهی که ببینم حالا بعضی‌ها روی ملاحظه، روی احترام، روی هرچه، بعضی از این حرف‌ها را که خیال می‌کنند من خوشم نمی‌آید، نمی‌زنند؛ از نگفتنش ناراحت می‌شوم؛ از گفتنش مطلقاً ناراحت نمی‌شوم.”

صحبت‌های آیت الله خامنه‌ای، که انعکاس رسانه ای گسترده یافت، در زمانی بیان می‌شد که او می‌کوشید چهره خود را در میان طیف گسترده “خودی” هایی که بر سر انتخابات ۸۸ و وقایع پس از آن “مساله دار” شده بودند ترمیم کند.

متفاوت بودن چهره‌ای که آقای خامنه‌ای در صدد ارائه آن بود، با مقایسه اظهارات جدید او با برخی از تاکیدات قبلیش برجسته می‌شد.

مثلا، تاکیدات ۴ اسفند ۷۷ او در دیدار با جمعی از دانشجویان که در جریان آن، به دانشجویی که حرف‌هایی مشابه محمود وحیدنیا را زده بود، پاسخی کاملا متفاوت داده بود.

آیت الله خامنه‌ای در آن جلسه به صراحت تاکید کرده بود: “می‌گویید چرا به رهبری انتقاد نمی کنند. اوّلاً که عیبجویی از رهبری مگر چه حُسنی دارد؟ رهبری‌ که در نظام جمهوری اسلامی اشاره‌ انگشتش باید بتواند در یک لحظه خطرناک و حسّاس، مردم را به جانفشانی وادار کند، آیا این مصلحت است که یک نفر به میل خودش بیاید بایستد و بدون حق و بدون موجب، نسبت به او بدگویی کند؟” آقای خامنه‌ای به سوال خود، چنین پاسخ داده بود: “این کار بد است؛ رواج نداشته باشد، بهتر است.”

فارغ از هر گونه تحلیل در مورد دلایل پاسخ متفاوت آیت الله خامنه‌ای به سوالی مشابه در سال ۸۸، چنین می نماید که انتشار اظهارات او در جلسه دانشجویی آبان‌ماه آن سال، عملا نوعی “سنت” نانوشته تبلیغاتی را در ایران پایه گذاری کرد.

بر مبنای این سنت، آقای خامنه‌ای هر یکی – دو سال یک بار، در جلسه‌ای دانشجویی که سرتاسر آن از سخنرانی‌های پرشور تحسین کنندگانش یا انتقادات آنها به قوه مجریه پر شده، برای دقایقی هم اجازه انتقاد به نهادهای زیرنظر خودش را می‌دهد. سپس خبر آن، به عنوان نمادی از “آزادی بیان” رسانه ای می‌شود و احیانا، به درد داغ کردن هشتگ هایی مانند #اوج_دموکراسی هم می‌خورد.

در نهایت اما چنین به نظر می‌آید که تدریجا برخی نهادهای ارشد حکومتی، هزینه‌های این ساز و کار تبلیغاتی را بیش از منافع آن ارزیابی کرده‌اند. رویکردی که در رفتارهایی همچون گزینش سختگیرانه تر حاضران در جلسات دیدار با آیت الله خامنه‌ای، یا برخوردهای هر از گاه سپاه با برخی از معدود سخنرانان منتقد در این جلسات نمود داشته است.

علی الظاهر جدیدترین نمونه این رویکرد که رسانه‌ای شده هم، برخورد با محمدعلی کامفیروزی بوده، تا احیانا در مورد میزان “تحمل” حکومت در خصوص گلایه از “راس نظام”، سوء تفاهم ایجاد نشود.

منبع: بی‌بی‌سی

منابع خبر

اخبار مرتبط