این پنج ماده قرار است فرهنگ ایران را توسعه دهد؟!

این پنج ماده قرار است فرهنگ ایران را توسعه دهد؟!
تابناک
تابناک - ۳ تیر ۱۴۰۲



برنامه هفتم توسعه در بخش فرهنگ آنچنان ضعیف به نگارش درآمده که این شائبه را در پی داشته که نگارش این بخش از برنامه صرفاً با هدف رفع تکلیف و البته ایجاد بسترهایی برای بهره برداری عده‌ای خاص در لوای قانون به نگارش درآمده و اگر بخواهیم بگوییم در بخش فرهنگی چه رویکرد توسعه گرایانه‌ موثری برای پنج سال آینده در نظر گرفته شده، پاسخ کوتاه این است: «هیچ».

به گزارش «تابناک»؛ فرهنگ در برنامه توسعه هفتم ایران عملاً بخش کوچکی را شامل می‌شود که این بخش کوچک نیز بندهای کمی درباره فرهنگ کشور دارد. در فصل «ارتقاء فرهنگ عمومی و رسانه» این برنامه ۱۵۳ صفحه‌ای، ماده‌ها و بندهایی مرتبط با فرهنگ است اما بندهایی که در این فصل‌ آمده عمدتاً ناظر بر فرهنگ عمومی است، تا تولیدات فرهنگی یا حمایت معنادار از هنرمندان.

در لایحه توسعه نسبت به پیش نویس، در قالب ماده ۷۴، یک جدول اهداف کمی افزوده شده که اقدام مثبتی است اما ارقام تعیینی آن عجیب است. برخی اهداف کمی تعیین شده هم اکنون تحقق یافته است. به عنوان نمونه در سال‌های اخیر تولید صد فیلم سینمایی در سال اتفاقی معمول بوده است. درباره عدد ۶۰۰ با واحد متعارف هزار عنوان برای تعداد رسانه‌های برخط نیز مشخص نیست به دلیل عدم خواندن برنامه و غلط گیری آن توسط تنظیم کنندگان عدد ۶۰۰ هزار رسانه درج شده یا مسئله دیگری است؟ همچنین باید پرسید چرا کل اهداف کمی صرفاً متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و هیچ هدف کمی برای سازمان صداوسیما، سازمان تبلیغات و حوزه‌های علمیه طراحی و در نظر گرفته نشده و آنها از برنامه توسعه کنار گداشته شده‌اند؟ همچنین باید پرسید چرا هیچ هدف گذاری کمی برای توسعه زیرساخت‌های فرهنگی اعم از تعداد کتابخانه‌ها، سالن‌های سینما، سالن‌ها تئاتر، مساجد و...

"در نظر گرفته نشده است؟برخی از این مواد اساساً ربطی به برنامه توسعه ندارد و نیاز به قانون گذاری عمومی دارد اما متاثر از دعواهای دستگاه‌های حاکمیتی و دولتی، سر از برنامه توسعه درآورده‌اند"در نظر گرفته نشده است؟

برخی از این مواد اساساً ربطی به برنامه توسعه ندارد و نیاز به قانون گذاری عمومی دارد اما متاثر از دعواهای دستگاه‌های حاکمیتی و دولتی، سر از برنامه توسعه درآورده‌اند. در این زمینه مشخصاً می‌توان به ماده ۷۶ و بند پ ماده ۷۷ اشاره کرد که ظاهراً ادامه کشمکش صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد بر سر نقش اعمال کننده حاکمیت بر بسترهای ویدیویی در فضای مجازی است. در این ماده آمده است: «ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤﺘﻮا در ﺣﻮزه ﻓﻀﺎی ﻣﺠﺎزی ﺑﺎ روﯾﮑﺮد ﮔﺴﺘﺮش و ﺗﻌﻤﯿﻖ فرﻫﻨﮓ اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮاﻧﯽ و ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺎ ﺟﻨﮓ رواﻧﯽ و ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺳﯿﺎﺳﯽ دﺷﻤﻨﺎن:

اﻟﻒ- ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮔﺮی و ﺻـﺪور ﻣﺠﻮز و ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ ﺧﺒﺮﮔﺰاری ﻫﺎ، رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﻣﮑﺘﻮب، ﮐﺘﺎب، ﺑﺎزی‌ﻫﺎی راﯾﺎﻧﻪ‌ای، ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت و ﻧﻈﺎﯾﺮ آن ﮐﻪ در ﭼﺎرﭼﻮب وﻇﺎﯾﻒ و ﻣﺄﻣﻮرﯾﺖ ﻫﺎی وزارت فرﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﯽ ﻗﺮار دارد، در ﺑﺴﺘﺮ ﻓﻀﺎی ﻣﺠﺎزی ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻋﻬﺪه وزارت ﻣﺬﮐﻮر اﺳﺖ.

در ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺨﺸﯽ از رﺳﺎﻧﻪ‌ﻫﺎی ﻓﻮق از ﺻﻮت و ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻓﺮاﮔﯿﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﻨﺪ، ﻣﻠﺰم ﺑﻪ رﻋﺎﯾﺖ دﺳﺘﻮراﻟﻌﻤﻞ‌ﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮک ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﺪاوﺳﯿﻤﺎی ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان و وزارت فرﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﯽ ﻣﯽ‌ﺑﺎﺷﻨﺪ. در ﻫﺮ ﯾﮏ از ﺷﻮراﻫﺎی ﺻﺪور ﻣﺠﻮز ﺗﻮﻟﯿﺪ، ﻣﺠﻮز اﻧﺘﺸﺎر و ﻣﺠﻮز ﭘﺨﺶ آﮔﻬﯽ ﺑﺎزرﮔﺎﻧﯽ ﮐﻪ در ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﺪاوﺳﯿﻤﺎی ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽ‌ﺷﻮد، ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه وزارت ﻓﺮﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﯽ ﻋﻀﻮﯾﺖ ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ.

ب- ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮔﺮی، ﺻﺪور ﻣﺠﻮز، ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻓﻌﺎل در ﻋﺮﺻﻪ ﺻﻮت و ﺗﺼﻮﯾﺮ فراﮔﯿﺮ ﺷﺎﻣﻞ رﺳﺎﻧﻪ‌ﻫﺎی ﮐﺎرﺑﺮﻣﺤﻮر و ﻧﺎﺷﺮﻣﺤﻮر و شبکه ﻧﻤﺎﯾﺶ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﺑﻪ وﯾﮋه ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺳﺮﯾﺎل‌ﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ‌ﻫﺎی ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻧﯽ و اﻣﺜﺎل آن و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت و آﮔﻬﯽ در ﺣﯿﻄﻪ ﺻﻮت و ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺑﺮﻋﻬﺪه ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﺪاوﺳﯿﻤﺎی ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان اﺳﺖ.
»

در بند پ ماده ۷۷ نیز آمده است: «ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﺪاوﺳﯿﻤﺎی ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان و وزارت ﻓﺮﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﯽ مکلفند در راﺳﺘﺎی ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﻓﺮﻫﻨﮓ و ارزش‌ﻫﺎی اﺳﻼﻣﯽ- اﯾﺮاﻧﯽ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ رﺳﺎﻧﻪ‌ای و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ آن دﺳﺘﮕﺎهﻫﺎی ﻣﺬﮐﻮر در ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻣﻘﺮرات، ﺻﺪور ﻣﺠﻮز و ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ رﺳﺎﻧﻪ‌ﻫﺎی ﻓﻌﺎل در ﻋﺮﺻﻪ ﺻﻮت و ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻓﺮاﮔﯿﺮ ﺷﺎﻣﻞ رﺳﺎﻧﻪ‌ﻫﺎی ﮐﺎرﺑﺮﻣﺤﻮر و ﻧﺎﺷﺮﻣﺤﻮر و ﻧﯿﺰ ﺷﺒﮑﻪ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﺑﻪ وﯾﮋه ﺳﺮﯾﺎل‌ﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ‌ﻫﺎی ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻧﯽ و اﻣﺜﺎل آن در ﻓﻀﺎی ﻣﺠﺎزی، آﯾﯿﻦ ﻧﺎﻣﻪ اﺟﺮاﯾﯽ ﻧﺤﻮه ﺣﻤﺎﯾﺖ و رﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺗﺨﻠﻔﺎت اﺷﺨﺎص در ﻣﻮارد ﻓﻮق را ﻇﺮف ﻣﺪت ﺳﻪ-ﻣﺎه ﭘﺲ از اﺑﻼغ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺪوﯾﻦ و ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺐ ﻫﯿﺄت وزﯾﺮان ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ.» آیا این دو ماده کوچک‌ترین ارتباطی با توسعه فرهنگ در پنج سال پیش رو دارد؟!

برخی از این مواد ناظر بر اعمالی است که تا پیش از این نیز انجام شده و عمدتاً عدم کارآمدی عملیاتی آنها به انجام رسیده که می‌توان به بند پ، ج، چ و ح ماده ۷۵ و ماده ۷۷ اشاره کرد.

در بندهای ج ماده ۷۵ آمده است: «وزارت ﻓﺮﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﯽ (ﺳﺎزﻣﺎن اوﻗﺎف و اﻣﻮر ﺧﯿﺮﯾﻪ) ﻣﮑﻠﻒ اﺳﺖ ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎری ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﺪاوﺳﯿﻤﺎی ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان و ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺒﻠﯿﻐـﺎت اﺳﻼﻣﯽ، ﻃﺮح احیاء و فعال ﺳﺎزی ﻣﻮﻗﻮﻓﺎت، ﺟﻬﺖ ﺣﻤﺎﯾﺖ و ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﻗﺮآﻧﯽ، ﻫﯿﺌﺎت، مساجد و ﺑﻘﺎع ﻣﺘﺒﺮﮐﻪ را ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﯿﺎت واﻗﻔـﯿﻦ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎن ﺳﺎل اول ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺪوﯾﻦ و ﺑﻪ ﺗﺼـﻮﯾﺐ ﻫﯿﺄت وزﯾﺮان ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ.» آیا بهتر نیست به جای این کلی گویی‌ها که در نهایت به چند کلیپ و در بهترین حالت مستند یا سریال درجه دو ختم می‌شود، سازمان اوقاف و امورخیریه مکلف می‌شد یک قدم کوچک برای شفاف سازی بردارد و در یک سامانه آنلاین در دسترس عموم، لیست و مشخصات املاک و زمین‌های وقفی و موضوع و جزئیات وقف هرکدام، مشخصات مستاجران و بهربرداران این املاک و زمین‌ها، میزان و مدت اجاره هریک را ذکر می‌کرد تا اعتماد عمومی برای وقف افزایش یابد و ضمن تقویت فرهنگ وقف، اگر برای بخشی از مردم شائبه‌ای وجود دارد نیز رفع شود؟!

در بندهای پ، چ و ح ماده ۷۵ نیز تاکید شده است: «پ- ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻧﻘﺶ ﻧﻈﺎرﺗﯽ وزارت ﻓﺮﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﯽ در ﺣﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﻫﻨﺮ و رﺳﺎﻧﻪ، اﺟﺎزه داده ﻣﯽ ﺷﻮد وزارت ﻣﺬﮐﻮر در ﭼﺎرﭼﻮب آﯾﯿﻦ ﻧﺎﻣﻪ‌ای ﮐﻪ ﻇﺮف ﻣﺪت ﺳﻪ ﻣﺎه ﭘﺲ از اﺑﻼغ اﯾﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺐ ﻫﯿﺄت وزﯾﺮان ﺧﻮاﻫﺪ رﺳﯿﺪ، در ﺻﻮرت اﺣﺮاز ﺗﺨﻠﻔﺎت ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺤﺮوﻣﯿﺖ، ﺗﻌﻠﯿﻖ ﯾﺎ ﻟﻐﻮ ﻣﺠﻮز ﻣﺘﺨﻠﻔﯿﻦ اﻗﺪام ﻧﻤﺎﯾﺪ.

 

چ- ﺑﻨﯿﺎد ﺷﻬﯿﺪ و اﻣﻮر اﯾﺜﺎرﮔﺮان ﻣﮑﻠﻒ اﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﮔﻠﺰارﻫﺎی ﺷﻬﺪای ﺳﺮاﺳﺮ ﮐﺸﻮر ﺑﺎ رﺿﺎﯾﺖ واﻟﺪﯾﻦ ﺷﻬﯿﺪ اﻗﺪام ﻧﻤﺎﯾﺪ. وزارﺗﺨﺎﻧﻪ‌ﻫﺎی ﻧﯿﺮو، ﻧﻔﺖ، راه و ﺷﻬﺮﺳﺎزی و ﮐﺸﻮر ﻣﮑﻠﻒ‌اﻧﺪ ﺣﺴﺐ ﻣﻮرد ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﺄﻣﯿﻦ زﯾﺮﺳﺎﺧﺖ‌ﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز ﺷﺎﻣﻞ آب، ﺑﺮق، ﮔﺎز و ﺟﺎده دﺳﺘﺮﺳﯽ در ﺳﻘﻒ ﺑﻮدﺟﻪ ﺳﻨﻮاﺗﯽ اﻗﺪام ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.

ح- ﻣﺮاﮐﺰ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﻫﻨﺮی، ﻗﺮآﻧﯽ، رﺳﺎﻧﻪای، ﺳﯿﻨﻤﺎﯾﯽ، ﻣﻄﺒﻮﻋﺎﺗﯽ و ﺗﺒﻠﯿﻐﯽ- دﯾﻨﯽ دارای ﻣﺠﻮز از ﻣﺮاﺟﻊ ذی ﺻﻼح (ﺑﻪ ﺟﺰ ﺳﺎﻟﻦﻫﺎی ﻧﻤﺎﯾﺶ ﻓﯿﻠﻢ و ﺗﺌﺎﺗﺮ، آﻣﻮزﺷﮕﺎهﻫﺎ، ﮐﺎﻧﻮنﻫﺎی ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺗﯽ) ﻣﺸﺮوط ﺑﻪ رﻋﺎﯾﺖ ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﻣﻘﺮرات ﭘﻠﯿﺲ اﻣﺎﮐﻦ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان، ﻣﺎداﻣﯽ ﮐﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ آن ﻫﺎ ﻣﻮرد ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﺮاﺟﻊ ذی ﺻﻼح  ﺑﺎﺷﺪ، از ﺣﻤﺎﯾﺖ‌ﻫﺎی زﯾﺮ ﺑﺮﺧﻮردار ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ:

۱- اﺣﺘﺴﺎب ﻫﺰﯾﻨﻪ‌ﻫﺎی اﻧﺸﻌﺎب ﻣﺼﺮف آب، ﺑﺮق و ﮔﺎز ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﻌﺮﻓﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ (آﻣﻮزﺷﯽ)؛ 

۲- اﺳﺘﻔﺎده از ﮐﺎرﺑﺮی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ در ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﻣﺸﺮوط ﺑﻪ ﻋﺪم ﺗﻀﯿﯿﻊ ﺣﻘﻮق ﺳﺎﮐﻨﺎن»

در ماده ۷۷ نیز تصریح شده است: «ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻘﻮﯾﺖ ﮐﺎرآﯾﯽ و اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ رﺳﺎﻧﻪ ﻣﻠﯽ ﺑﺮای ﮔﺴﺘﺮش و ﺗﻌﻤﯿﻖ ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﻼﻣﯽ- اﯾﺮاﻧﯽ و ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺎ ﺟﻨﮓ رواﻧﯽ و ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺳﯿﺎﺳﯽ دﺷﻤﻨﺎن و اﯾﺠﺎد ﺗﺤﻮل در ﻣﺤﺘﻮا، روﯾﮑﺮد و ﺳﺎزوﮐﺎر:

اﻟﻒ- ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﺪاوﺳﯿﻤﺎی ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان ﻣﮑﻠﻒ اﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﭘﺨﺶ ﻣﺤﺘﻮای ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺤﻮر، ﻋﺪاﻟﺖ ﮔﺴﺘﺮ و ﺷﺘﺎب ﺑﺨﺶ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ در ﻗﺎﻟﺐ‌ﻫﺎی ﺧﻼق، ﺟﺬاب و اﻣﯿﺪاﻓﺰا در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ و اﺧﺒﺎر رادﯾﻮﯾﯽ و ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻧﯽ در ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺳﻄﻮح ﻣﻠﯽ، اﺳﺘﺎﻧﯽ و ﺑﺮون ﻣﺮزی اﻗﺪام ﻧﻤﺎﯾﺪ.

ب- وزارت ارﺗﺒﺎﻃﺎت و ﻓﻨﺎوری اﻃﻼﻋﺎت ﻣﮑﻠﻒ اﺳﺖ ﭘﻬﻨﺎی ﺑﺎﻧﺪ و اﻣﮑﺎﻧﺎت ﻻزم ﺑﺮای دﺳﺘﺮﺳﯽ ﻋﻤﻮم ﻣﺮدم ﺑﻪ ﺷﺒﮑﻪ ﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ‌ﻫﺎی رﺳﺎﻧﻪ ﻣﻠﯽ در اﻗﺼﯽ ﻧﻘﺎط ﮐﺸﻮر ﺑﺮ ﺑﺴﺘﺮ ﺷﺒﮑﻪ ﻣﻠﯽ اﻃﻼﻋﺎت و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺣﺪاﮐﺜﺮی در ﺳﻄﺢ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ را ﻓﺮاﻫﻢ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
» آیا تاکنون برنامه‌های صداوسیما رایگان نبوده یا صداوسیما دسترسی حداکثری در سطح بین المللی نداشته که چنین امور بدیهی که همین الان نیز توسط این سازمان اجرا می‌شود، به عنوان هدف پنج ساله توسعه در نظر گرفته شده است؟ آیا قرار است پنج سال دیگر متولیان وقت صداوسیما در آن دوران اعلام کنند، به این هدف که همین الان محقق شده است، دست یافته‌اند و از آن به عنوان پیروزی یاد شود؟!

در کنار این ایرادات، باید اشاره کرد تکالیف مطرح شده در بندهای الف، ب، ت، ث و خ ماده ۷۵ به عنوان رویکردی تازه در بازتعریف ماموریت‌ها و روندهای اجرایی دستگاه‌های فرهنگی متناسب با نیازهای روز و همچنین رصد مداوم وضعیت فرهنگی برای ارائه ادراک روزآمد از وضعیت فرهنگی و تحولات شتابان در حال وقوع در این عرصه، اقدامی مثبت است که باید نگاه ناظر بر نگارش این دو ماده در روح برنامه توسعه به ویژه در بخش فرهنگی تسری یابد و کلان نگری جای خود را به مسائل فوق الاشاره بدهد: «در راﺳﺘﺎی اﻋﺘﻼء ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﻤﻮﻣﯽ در ﺟﻬﺖ ﺗﺤﮑﯿﻢ ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﯽ اﺳﻼﻣﯽ ـ اﯾﺮاﻧﯽ، ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ و اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻣﻠﯽ، ارﺗﻘﺎء ﻫﻮﯾﺖ ﻣﻠﯽ و روﺣﯿﻪ ﻣﻘﺎوﻣﺖ، ﮐﺎر و ﺗﻼش در ﺟﺎﻣﻌﻪ: 

اﻟﻒ- ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﺎزﻃﺮاﺣﯽ ﺳـﺎﺧﺘﺎر ﻓﺮﻫﻨﮕـﯽ ﮐﺸـﻮر و ﺑـﺎ ﻫـﺪف اﻓـﺰاﯾﺶ ﮐـﺎراﯾﯽ و اﺟﺘﻨـﺎب از ﻫﻢ ﭘﻮﺷﺎﻧﯽ و ﺗﺪاﺧﻞ ﻣﺄﻣﻮرﯾﺖ و وﻇﺎﯾﻒ و ﺑﺎ روﯾﮑﺮد اﺳﺘﻘﺮار اﻟﮕﻮی ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ، ﺷﺒﮑﻪ ای، ﺗﻌﺎﻣﻠﯽ، ﻣﺮدم ﭘﺎﯾﻪ و ارزﺷﯽ- اﻧﻘﻼﺑﯽ، وزارت ﻓﺮﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﯽ ﻣﮑﻠﻒ اﺳﺖ ﺑـﺎ ﻫﻤﮑﺎری دﺑﯿﺮﺧﺎﻧﻪ ﺷﻮرای ﻋﺎﻟﯽ اﻧﻘﻼب ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﺳﺎزﻣﺎن اداری و اﺳﺘﺨﺪاﻣﯽ ﮐﺸﻮر و ﺳﺎﯾﺮ دﺳـﺘﮕﺎه‌ﻫﺎی فرﻫﻨﮕﯽ ذﯾﺮﺑﻂ، ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎن ﺳﺎل دوم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﻬﯿﻪ ﻃﺮح اﺻﻼح ﻣﺄﻣﻮرﯾﺖ، ﺳﺎﺧﺘﺎر، وﻇـﺎﯾف و ﺗﺸﮑﯿﻼت دﺳﺘﮕﺎه‌ﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮی از اﻧﺤﺎء از ﺑﻮدﺟﻪ‌ﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴـﺘﻘﯿﻢ و ﯾﺎ ﻏﯿﺮﻣﺴﺘﻘﯿﻢ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، اﻗﺪام ﻧﻤﻮده و ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺐ ﻣﺮاﺟﻊ ذی ﺻﻼح ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ.

ب- ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اﺣﺼﺎء دﻗﯿﻖ و ﺑﺮﺧﻂ دادهﻫﺎی آﻣﺎری ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺗﺴﻬﯿﻞ ﭘﺮدازش، ﺗﺤﻠﯿﻞ دﻗﯿﻖ و اﯾﺠﺎد ﺑﺴﺘﺮ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای آﯾﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ روﻧﺪﻫﺎی ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯾﺮاﻧﯽ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ اﻧﺘﺸﺎر آنها، وزارت ﻓﺮﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻣﺮﮐﺰ آﻣﺎر اﯾﺮان ﻣﮑلف اﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ راه اﻧﺪازی ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ رﺻﺪ، ﭘﺎﯾﺶ و ﺳﻨﺠﺶ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺷﺎﺧﺺ‌ﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﻤﻮﻣﯽ و ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮدم اﻗﺪام ﻧﻤﺎﯾﺪ. دﺳﺘﮕﺎهﻫﺎی اﺟﺮاﯾﯽ و دارﻧﺪﮔﺎن ﭘﺎﯾﮕﺎهﻫﺎی داده ﻣﻮﺿﻮع اﯾﻦ ﺑﻨﺪ، ﻣﮑﻠﻒ اﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اراﺋﻪ ﻣﺴﺘﻤﺮ و ﺟﺎﻣﻊ دادهﻫﺎ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﺮﺧﻂ اﻗﺪام ﮐﻨﻨﺪ.

ت- ﮐﻠﯿﻪ دﺳﺘﮕﺎه ﻫﺎی اﺟﺮاﯾﯽ ﻣﮑﻠﻒ اﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﺮوﯾﺞ و ﺗﺒﯿﯿﻦ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎی رﻫﺒﺮ ﻣﻌﻈﻢ اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ، در ﮔﺴﺘﺮه ﻣﻠﯽ و ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ اﻗﺪام ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. دوﻟﺖ ﻣﮑﻠﻒ اﺳﺖ آﯾﯿﻦ ﻧﺎﻣﻪ اﺟﺮاﯾﯽ اﯾﻦ ﺑﻨﺪ را ﻇﺮف ﻣﺪت ﺳﻪ ﻣﺎه از ﺷﺮوع ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ، ﺗﺪوﯾﻦ و ﭘﺲ از ﺗﺄﯾﯿﺪ دﻓﺘﺮ ﺣﻔﻆ ﻧﺸﺮ آﺛﺎر ﺣﻀﺮت آﯾﺖ اﷲ اﻟﻌﻈﻤﯽ ﺧﺎﻣﻨﻪ ای «ﻣﺪﻇﻠﻪ اﻟﻌﺎﻟﯽ» اﺑﻼغ ﻧﻤﺎﯾﺪ.

ث- وزارت ﻓرﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﯽ ﻣﮑﻠﻒ اﺳﺖ ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎری ﻣﺮﮐﺰ رﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﻪ اﻣﻮر ﻣﺴﺎﺟﺪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺴﯿﺞ ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﯿﻦ و ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت اﺳﻼﻣﯽ، ﺑﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﻣﺮدﻣﯽ ﺳﺎزی ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ‌ﻫﺎی فرﻫﻨﮕﯽ و اﺳﺘﻔﺎده از ﻇﺮﻓﯿﺖ مساجد، ﻃﺮح ﻣﺴﺠﺪﻣﺤﻮری در محلات را  ﻇﺮف ﻣﺪت ﺳﻪ ﻣﺎه ﭘﺲ از اﺑﻼغ ﺑﺮﻧﺎمه تهیه و ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺐ ﻫﯿﺄت وزﯾﺮان ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ
.

خ- ﺳﺎزﻣﺎن اﻣﻮر ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﮐﺸﻮر ﻣﮑﻠﻒ اﺳﺖ، ﻫﺰﯾﻨﻪ ﮐﺮد اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻮﻗﯽ در ﺳﺎﺧﺖ، ﺗﮑﻤﯿﻞ، ﺗﺠﻬﯿﺰ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻣﺎﮐﻦ و ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﻫﻨﺮی و ورزﺷﯽ در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺤﺮوم و ﮐﻢ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ و ﺗﺄﯾﯿﺪ وزارﺗﺨﺎﻧﻪﻫﺎی ورزش و ﺟﻮاﻧﺎن و ﻓﺮﻫﻨﮓ و ارﺷﺎد اﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺻﺪ در ﺻﺪ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮل ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﺗﻠﻘﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ.»

همچنین در ﻣﺎده ۷۸، کوشش شده چالش حق پخش رفع شود و بالاخره صداوسیما حق پخش مسابقات را به فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها پرداخت نماید و این چالش در مسیر حرفه‌ای شدن ورزش ایران رفع شود. در این ماده به صداوسیما تکلیف شده است: «ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻮﺳﻌﻪ ورزش ﻫﺎی ﻫﻤﮕﺎﻧﯽ و ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﯽ، ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﺪاوﺳﯿﻤﺎی ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان ﻣﮑﻠﻒ اﺳﺖ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ وزارت ورزش و ﺟﻮاﻧﺎن، آﯾﯿﻦﻧﺎﻣﻪ ﻧﺤﻮه ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﺰان ﺣﻖ ﭘﺨﺶ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻧﯽ ﻣﺴﺎﺑﻘﺎت ورزﺷﯽ و ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺗﺄﻣﯿﻦ و ﺗﺴﻬﯿﻢ آن ﺑﯿﻦ ذینفعان را ﺑﺎ ﻟﺤﺎظ ﮐﯿﻔﯿﺖ و ﮐﻤﯿﺖ ﻣﺴﺎﺑﻘﺎت و ﺗﻌﺪاد ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﻇﺮف ﻣﺪت ﺷﺶﻣﺎه ﭘﺲ از اﺑﻼغ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﻬﯿﻪ و ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺐ ﻫﯿﺄت وزﯾﺮان ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ.» این موضوع نیز می‌توانست در قالب یک قانون مجزا با طراحی جزئیات به تصویب برسد اما قرار گرفتن در قالب برنامه توسعه نیز به عنوان امر تاثیرگذار بر توسعه ورزش حرفه‌ای قابل توجیه است.

خوشبختانه شماری از مواد پیش نویس منتشر شده که شائبه تامین منافع برخی دستگاه‌های دولتی و برخی اصحاب قدرت را در پی داشت، در متن نهایی لایحه جای نگرفته که نشان می‌دهد نقدها موثر واقع شده اما در مجموع بخش فرهنگی به مراتب کوچک‌تر شده و از یازده ماده به پنج ماده تقلیل یافته است.

همان گونه که این مواد نشان می‌دهد فرهنگ دغدغه عمده تنظیم کنندگان برنامه توسعه هفتم نبوده و اینکه این چند ماده مرتبط با فرهنگ به همراه نقد آن در این گزارش ۲۰۹۰ کلمه‌ای شده به خوبی نشان می‌دهد این سند توسعه تا چه میزان از فرهنگ ایران و دورنمای پنج ساله‌اش غافل است.

بنابراین انتظار می‌رود در بررسی سند نهایی و تصویب توسط مجلس شورای اسلامی، دست‌کم دورنمایی برای توسعه اماکن فرهنگی و افزایش سرانه اماکن ورزشی نیم تا یک متر و تنظیم بودجه عمرانی برای متولیان فرهنگی به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد برای تحقق این ماموریت بزرگ، در نظر گرفتن یارانه فرهنگی برای مناطق کمتر برخوردار به قصد افزایش عدالت فرهنگی و مجموعه دیگر از اقدامات زیربنایی دارای آثار ملموس در نظر گرفته شود.

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۴ بهمن ۱۴۰۱
جام جم - ۱ خرداد ۱۴۰۲