لعنت به این زندگی

لعنت به این زندگی
پیک ایران
پیک ایران - ۲۱ شهریور ۱۳۹۸


در پی صدور احکام سنگین قضایی علیه فعالان کارگری، « رضا طالشیان جلودارزاده»، روزنامه‌‌نگار و جامعه‌‌شناسی که در فاصله روز سه‌‌شنبه ۱۰ اردیبهشت ماه تا هفتم خردادماه ۱۳۹۷ در زندان اوین مدتی را با«اسماعیل بخشی» در یک بند حضور داشته با انتشار یادداشتی درباره حکم این فعال کارگری واکنش نشان داد. متن یادداشت او را به نقل از کانال مستقل کارگران هفت تپه در ادامه بخوانید:

«با "اسماعیل بخشی" این فعال کارگری معروف به هفت‌تپه، وبچه شوش لرزبان چند روزی در زندان اوین هم‌بند بودم. تازه از زندان اهواز آورده بودنش اوین و بند قرنطینه.

بی‌اغراق عرض کنم، او را پسری دیدم به شدت با احساس و مهربان و بی‌آلایش، که سادگی و صداقت از سر و روی‌اش می‌بارید. خدا را گواه می‌گیرم، من کمتر جوانی را در این سال‌های دشوار این‌گونه دیدم. خاطرات خوب و زیادی، البته در همان مدت کوتاه با او داشتم....

"متن یادداشت او را به نقل از کانال مستقل کارگران هفت تپه در ادامه بخوانید:«با "اسماعیل بخشی" این فعال کارگری معروف به هفت‌تپه، وبچه شوش لرزبان چند روزی در زندان اوین هم‌بند بودم"اما خبر ۱۴ سال محکومیت‌‌اش را شنیدم، تمام فکر و ذهنم مشغول یک اتفاق دیگر شده است. دارم به این فکر می‌کنم، زندگی ما انسان‌ها در روزگاران حاضر چقدر بالا و پایین دارد و چقدر با ادبار و کشمکش‌های عجیبی مواجه است.

خودم شاهد بودم و دیدم بسیاری از کبودی‌های تن و بدن این بچه را. روزهای نخست روزی چندبار بچه‌ها بدنش را ماساژ می‌دادند تا تالمات‌اش لختی آرام گیرد. می‌گفت، آن‌قدر کتک‌ام زدند که اصلا نمی‌فهمم کجا هستم. می‌گفت: بدنم «سِر» شده است.

جای کبودی، لختگی خون و عفونت به وضوح روی قسمت‌های پهلو و گودی کمر و بخش‌های زیادی از ران و ماهیچه‌ پاهای‌اش نمایان بود... اما من او را مردی قوی دیدم و برخوردار از اراده‌ای قابل ستایش.

چند باری عصرگاهان اسماعیل را می‌دیدم که گاهی دلتنگ می‌شود، گوشه‌ای کز می‌کند و در خود فرو می‌رود. یک‌بار از اسماعیل پرسیدم، انگار غمی پنهان دارد، غیر از درد و کوفتگی بدن و پرونده‌ای که برایش تدارک دیده شده! با چشم‌های درشت‌اش به من خیره شد. بی‌آنکه نامی بر زبان بیآورد گفت، امسال تازه اولین سالی‌ست که پا به مدرسه گذاشته است و من نیستم. اسماعیل ادامه داد: دخترم را می‌گویم.

و سپس تکیه کلام معروف‌اش، «لعنت به این زندگی!»

اسماعیل یک فرزند دختر دارد و من الان دارم به این فکر می‌کنم، وقتی اسماعیل از زندان آزاد می‌شود دخترش چند ساله است؟ ۲۱ ساله!

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

پیک ایران - ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
پیک ایران - ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
پیک ایران - ۲۱ شهریور ۱۳۹۸