نگاه پادگانی آموزش را نمی‌توان با پول برگرداند / ایست قلبی، خودکشی و افسردگی سهم رزیدنت از آموزش

نگاه پادگانی آموزش را نمی‌توان با پول برگرداند / ایست قلبی، خودکشی و افسردگی سهم رزیدنت از آموزش
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۱۰ آذر ۱۴۰۰



گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو- محدثه محمودی؛ بیمارستان‌ها مراکزی بدون تعطیلی هستند که برای هر سی روز ماه باید نیروی آماده به خدمت داشته باشند و از آنجایی که اساتید دانشگاه ملزم به پر کردن ساعت حضور در بیمارستان نیستند، نیروی اصلی بیمارستان‌ها را رزیدنت‌ها تشکیل می‌دهند. دوران رزیدنتی، در سلسله مراتب علوم پزشکی به دوران بعد از اخذ مدرک پزشکی عمومی گفته می‌شود که پزشک برای  ورود به دوران تخصصی و تکمیلی برای مدت سه تا پنج سال به کسب مهارت می‌پردازد.

رزیدنت ها در دسترس ترین گزینه، برای پر کردن بیمارستان ها هستند که از آنها به عنوان جایگزین پزشک متخصص استفاده می شود و کم بودن تعداد آن‌ها برابر است با نیروی کمتر برای بیمارستان‌ها و به تبع آن شیفت‌های بیشتر و سنگین‌تر بدون توجه به رنجی که میبرند، چرا که بیمارستان نمیتواند خالی از نیرو بماند!

از رزیدنتی بگو

رزیدنت‌ها علاوه بر فعالیتی که در باب طبابت دارند با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند یکی از دانشجویان سال دوم دستیاری که به علت فضای حاکم تمایل یه ناشناس بودن داشت در مصاحبه با خبرگزاری دانشجو اینگونه از مشقت‌های رزیدنتی می‌گوید: «جدای از خشونت رشته پزشکی و درگیری رزیدنت با صحنه‌های دلخراش در بیمارستان؛ شلوغی مراکز درمانی، زیاد و طولانی بودن شیفت‌ها و فشار کاری باعث خستگی و فرسودگی رزیدنت است که ابتدا منجر به بد رفتاری‌ها و کاهش کیفیت و افزایش خطای پزشکی و به خطر افتادن جان بیمار میشود و عواقب ناخوشایندی را به همراه دارد.»

در تایید سخنانش به یکی از رزیدنت‌های فوت شده اخیر اشاره میکند که بخاطر اشتباهی که عدم تمرکز به دستش داده بود، چندین بار توسط اساتید و سال بالایی‌ها بازخواست و تنبیه شده و تحت فشار روحی و عصبی شدید قرار گرفته و میگوید: «یک هفته بیشتر نتوانسته با این وضعیت کنار بیاید و با تزریق دارو مرگ را بر این سیاهی  بحران ترجیح داده؛ البته که در اعلام‌های رسمی از واکاوی خودکشی دستیاران پرهیز می‌شود و بیشتر با نام ایست قلبی یا کرونا از آن‌ها یاد می‌کنند. اما این چیزی از واقعیت فشار‌های شدید روحی بر دستیاران را نمی‌کاهد.»

علاوه بر صحبت‌هایی که درمورد مشقت‌های رزیدنتی مطرح شد آمار‌ها تایید کننده سختی این رشته هستند و نشان میدهد که در یکسال اخیر ۱۱ رزیدنت جان خود را در اثر این فشار‌ها از دست داده اند که امکان خودکشی برای آن‌ها محتمل است. خودکشی ساده‌ترین راه رهایی از سختی و حجم بالای کار است؛ اعتیاد، افسردگی، ایست‌های قلبی ناشی از فشار کاری و استرس و فرسودگی دیگر عوارضی اند که دانشجو‌های پزشکی با آن مواجه هستند.

درد بیمار و طبیب

این دانشجو در ادامه به تمایل زیادش برای مهاجرت و نیمی از کلاسشان که بخاطر شرایط سخت رزیدنتی حاضر به شرکت در آزمون نشدند و رفته اند اشاره می‌کند؛ و اضافه می‌کند: «بسیاری از بدرفتاری‌ها و سختگیری‌ها عامدانه و برای این است که رزیدنت‌ها انصراف بدهند و ورودی رشته‌ها کم شود. انگار دیگرانی هستند که تمایل ندارند بازار رشته شان شلوغ شود.» در یازده ماه گذشته ۳ هزار پزشک از ایران مهاجرت کرده اند، این آمار در برهه ایست که ما بیشترین نیاز را به درمانگر داشته ایم.

این دانشجوی سال دو تخصص درباره حقوقشان که جبران کننده حجم بالای کار و مسئولیت این رشته نیست اینگونه میگوید: «دریافتی ما به عنوان یک پزشک از حداقل حقوق مصوب کمتر است و به عنوان کمک هزینه تحصیلی از آن نام برده شده که با اضافه کاری و افزایش شیفت‌ها تغییر نمیکند از این بابت ما به نوعی نیروی رایگان برای سیستم حساب میشویم و این جای گلایه دارد، اما صرف افزایش  حقوق برای حل مشکلات کافی نیست.

"اما کم شدن ساعت کاری و برداشتن فشار از روی رزیدنت ملزم به داشتن نیروی متخصص متناسب با حجم بیماران و خدمات لازم است که متأسفانه چنین نیرویی به اندازه کافی در نظام سلامت موجود نیست"وقتی زمانی به دانشجو داده نمیشود تا تجدید قوا کند نمی‌تواند انرژی و توان را با پول بخرد، هویت و عزت انسانی از دست رفته دانشجو بخاطر نگاه پادگانی آموزش را نمیتوان با پول برگرداند، این مشکلات با راه حل‌های دیگری باید حل شوند.»

علاوه براین مشکلات پزشکان در هر سطحی اول از همه گریبان گیر بیمار است؛ قشر متوسط به پایین جامعه که تنها می‌توانند از خدمات بیمارستان‌های دولتی استفاده کنند در مواجهه با درمانگر‌هایی قرار می‌گیرند که توان و تمرکز کافی برای ارائه صحیح خدمات را ندارند و کیفیت حضور آن‌ها در این مراکز به شدت افت کرده است. اینگونه می‌شود که در این سیکل، مردم با وجود توانایی اندک مالی، تمایل به استفاده از خدمات دولتی را از دست می‌دهند و با پرداخت هزینه‌های گزاف بخش خصوصی را ترجیح می‌دهند تا ناخواسته به چرخیدن چرخ انحصار دامن بزنند.

راهی برای کاهش مشکلات

در آیین نامه دوره دستیاری حداقل کشیک‌های دستیاران بالینی آورده شده است. بر این اساس دانشجویان از سال اول تا چهارم به ترتیب از ۱۲ تا ۶ شیفت در ماه را باید در بیمارستان حضور داشته باشند، اما در اجرا آمار دقیقی از میزان کشیک رزیدنت‌ها در ایران وجود ندارد و به گفته دانشجویان تخصص کشیک‌ها بر حسب نیاز چیده میشوند و به کرات پیش می‌آید رزیدنت سال اول ۱۲ تا ۱۶ کشیک در ماه داشته باشد.

فعالان حوزه سیاست گذاری سلامت برای کاهش خطای پزشکی و افزایش کیفیت خدمات به دنبال تعیین شدن سقف ساعت کار و اجرای قوانین حمایتی برای دستیاران هستند که حقی طبیعی و صحیح است. اما کم شدن ساعت کاری و برداشتن فشار از روی رزیدنت ملزم به داشتن نیروی متخصص متناسب با حجم بیماران و خدمات لازم است که متأسفانه چنین نیرویی به اندازه کافی در نظام سلامت موجود نیست. در حال حاضر به گفته وزارت بهداشت حدود ۱۴ هزار رزیدنت در حال تحصیل برای تخصص هستند که با توجه به شواهد کفاف نیاز را نمیدهند؛ به همین دلیل است که کارشناسان میگویند اصلاحات ساختاری در آموزش پزشکی باید همراه با تعیین تعداد متناسبی از دانشجویان با توجه به آمایش‌های سرزمینی و نیاز‌های بهداشتی و درمانی هر منطقه باشد، تا علاوه بر آموزش صحیح و امکان یادگیری مناسب، تعداد دانشجویان و کادر ارائه خدمت به اندازه‌ای باشد که نه به خودشان و نه بیماران آسیبی وارد شود.

جمعیت پزشکان کشور یکی از ده‌ها مسئله حوزه سلامت در راستای بهبود ارائه خدمات است که کارشناسان نظرات متنوعی در خصوص آن داشته اند.

آنچه که واضح است عقب بودن کشورمان در شاخص‌های مربوطه بین کشور‌های جهان است. اما مسلما این تنها بعد ماجرا نیست و در آینده باید ابعاد دیگر مسائل سلامت را به دقت بیشتر واکاوی نمود.

منابع خبر

اخبار مرتبط