تبدیل مرجعیت سیاسی انقلاب به مرجعیت فکری در دهه هشتاد

تبدیل مرجعیت سیاسی انقلاب به مرجعیت فکری در دهه هشتاد
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۳ بهمن ۱۴۰۲

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «طرح کلی اندیشه مقاومت» نوشته حجت الاسلام علی مهدیان که سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات سفیر صادق منتشر شد، دربرگیرنده گفت‌وگوهای تحلیلی سال‌های ۱۳۹۷ و ۹۸ درباره وضعیت انقلاب اسلامی است.

نویسنده این‌کتاب معتقد است برخی افراد که دغدغه واقعیات روز و درگیری‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را دارند، توان تحلیل صحیح صحنه و قدرت تأمل ندارند. کسانی هم که قدرت تأمل از منظری عمیق به شرایط و وقایع را دارند از منظر اسلام ناب به صحنه نگاه نمی‌کنند، بلکه عمدتاً بر اساس نگرش‌ها و فلسفه‌های دنیای مدرن امور را تحلیل می‌کنند. اما اندیشمندان انقلاب اسلامی و خصوصاً رهبران انقلاب زاویه نگاه دیگری را برای تحلیل و تبیین حقایق واقعی توصیه می‌کنند. نگرشی که در آن تلاش می‌شود ذهنی مسلح به داشته‌های دینی و توحیدی و پرورده شده در بستر علوم الهیاتی به صحنه نگاه کند و به این ترتیب صحنه را درست دریابد.

در دهه پنجاه مرحوم شهید مطهری (ره) در تقابل با جریان شریعتی و بازرگان و مجاهدین خلق و امثالهم همین رویکرد را داشت. او در عین همراهی با بسیاری از کسانی که دغدغه انقلاب اسلامی را داشتند، به جد کمربسته تبیین مبانی اسلام ناب بود.

"کسانی هم که قدرت تأمل از منظری عمیق به شرایط و وقایع را دارند از منظر اسلام ناب به صحنه نگاه نمی‌کنند، بلکه عمدتاً بر اساس نگرش‌ها و فلسفه‌های دنیای مدرن امور را تحلیل می‌کنند"هنوز هم بعد از سال‌ها، کتاب‌های او بهترین درگاه شناخت اندیشه‌های امام راحل است.

در دهه شصت نیز نقش شهید بهشتی در تقابل با جریان بنی صدر و لیبرال‌ها قابل چشم پوشی نیست. هم اندیشه او و هم حرکت و اقدام او چه در قالب حزب و تشکیلات و چه در کمک به نظام سازی اسلامی، فوق العاده بود.

حجت الاسلام علی مهدیان می‌گوید دهه هفتاد را شاید بتوان دوران نقش آفرینی استاد مصباح یزدی (ره) در تقابل با جریان دوم خرداد دانست. او نیز که از روشنفکران حوزوی بود با جریان مقابل خود درگیر شد و باید مدعی شد امروز تبیین و ترویج اندیشه «ولایت فقیه» را مرهون تلاش‌های مجدانه او هستیم.«طرح ولایت» او که برای پر کردن همین خلاء اندیشه‌ای در جوانان، سال هاست به صورت دوره‌های آموزشی و تربیتی اجرا می‌شود، محصول تلاش این عالم مجاهد است.

به مرور جوانان و اندیشمندان رجعت علمی جدی به اندیشه‌های امام و رهبری پیدا کردند. تبدیل امام و آقا از مرجعیت سیاسی به مرجعیت فکری در دهه هشتاد، هم به سبک مدیریت ایشان و هم به تلاش نخبگان مربوط می‌شود. از ابتدای دهه نود بیش از همه شاهد ایجاد جریان‌های خودجوش طلاب انقلابی ذیل اندیشه رهبری هستیم.

نهال‌های نو رسیده‌ای که مأموریت اصلی شأن اخذ اندیشه از کانون اندیشه انقلاب اسلامی یعنی حضرت امام و رهبری و رساندن آن مانند زنبورهای عسل به مردم است.

امروز به کتاب‌هایی احتیاج داریم که با رویکردی عمیق و مبنایی، انقلاب اسلامی را بشناسد و بشناساند و زاویه نگاهی که رهبران انقلاب اسلامی به این پدیده داشته‌اند را معرفی کند. طرح نظام اندیشه‌ای که بتواند فهم منسجم و هماهنگی از انقلاب ارائه کند یکی از مهم‌ترین ضرورت‌های امروز ما است. ما نیاز به تلاش‌های طلبگی و عمیق و اندیشمندانه برای پر کردن این خلاء داریم تا صحنه با همه مؤلفه‌های ایمانی و قداست‌های توحیدی بازخوانی شود. سنت‌های الهی در آن دیده شود و قدرت تبیین توصیه‌هایی که هم آرمان جویانه و هم واقع گرایانه باشد، فراهم شود. این کتاب تلاش کرده بر اساس مکتب امام راحل به این مقوله بپردازد.

"اما اندیشمندان انقلاب اسلامی و خصوصاً رهبران انقلاب زاویه نگاه دیگری را برای تحلیل و تبیین حقایق واقعی توصیه می‌کنند"طلاب و جوانان اندیشمندی که در این مباحثه حضور داشته‌اند عمدتاً کسانی هستند که حدود دو دهه در فراگیری علوم دینی و همین طور مسایل انقلاب اسلامی هم مباحثه بوده‌اند و در قالب یک تشکل خودجوش به نام «خانه طلاب جوان قم» فعالیت می‌کنند. از این دو دهه حدود چهار سال است که به صورت ویژه روی اندیشه‌های امامین انقلاب متمرکزند و خصوصاً بر کتاب‌های عرفانی، فلسفی و فقهی امام خمینی (ره) تمرکز داشته‌اند. طلابی که زیر نظر اساتیدی چون سید یدالله یزدان پناه و علی امینی نژاد و محمدرضا فلاح شیروانی در علوم فلسفی و عرفانی آموزش دیده‌اند و در فضای علوم نقلی و فقه اسلامی با علیرضا امینی در تفسیر محمد رضا عابدینی حلقه مباحثاتی داشته‌اند. ان شالله این اثر بتواند گره‌ای از ذهن جبهه نیروهای انقلاب اسلامی باز کند و به فضای محتوایی این جریان رمقی ببخشد.

مطالب کتاب «طرح کلی اندیشه مقاومت» در هفت فصل گردآوری شده‌اند که به این ترتیب‌اند:

جامع نگری، عصر روح الله، انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت سازی و جامعه سازی، معجزه دوم و دوران بروز مقاومت.

در ادامه ۲ برش از متن این‌کتاب را می‌خوانیم؛

***

استقامت یعنی حفظ قیام؛ حفظ قیام در مقابل قدرت‌های خارجی و درونی که بنا دارند این قیام را در انسان از بین ببرند. در واقع حفظ قیام نسبت به اصل قیام، اهمیت بیشتری دارد.

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «استقامت کردن، حتی برای کسانی که قیام کرده‌اند، کار سخت و طاقت فرسایی است، و سختی استقامت آنان، رسول الله (ص) را هم اذیت می‌کند. اگر امتی استقامت بورزد، همه قدرت‌های آسمانی و زمینی به مددش می آیند.»

حفظ انقلاب به معنای قیام الله است؛ حفظ تحول درونی و این یعنی حفظ حرکت در جامعه. حفظ کردن را می‌توان با یک تفسیر محافظه کارانه معنا کرد؛ یعنی بگوییم وضع موجود انقلاب را حفظ کنیم؛ من این را نمی گویم. حفظ انقلاب به معنای حفظ وضع موجود نیست. چرا؟ چون انقلاب در ذات خود یک حرکت پیش رونده است، آن هم پیشرفت پرشتاب.

"او در عین همراهی با بسیاری از کسانی که دغدغه انقلاب اسلامی را داشتند، به جد کمربسته تبیین مبانی اسلام ناب بود"به کجا؟ به سمت هدف‌های ترسیم شده. هدف‌ها عوض نمی‌شوند.

این اصول و ارزش‌هایی که بر روی آن بایستی ایستادگی کرد و برای آن جان داد، اصول و ارزش‌هایی هستند که در اهداف، مشخص شده‌اند. هدف نهایی، تعالی و تکامل و قرب الهی است. هدف پایین‌تر از آن، انسان سازی است؛ هدف پایین‌تر از آن، ایجاد جامعه اسلامی است با همه مشخصات و آثار که استقرار عدالت در آن باشد، توحید باشد، معنویت باشد. اینها اهداف هستند.

این اهداف عوض شدنی نیستند؛ یعنی ما نمی‌توانیم بیاییم مایه بگذاریم تا از هدف کم کنیم. بگوییم خیلی خوب؛ یک روز می‌خواستیم عدالت برقرار کنیم، حالا می‌گوئیم عدالت که نمی‌شود، یک نیمه عدالتی برقرار کنیم! نه؛ عدالت؛ این، هدف است. توحید، استقرار شریعت اسلامی به طور کامل، اینها اهداف است، اینها تغییر پذیر نیست. لیکن در جهت حرکت به سمت این اهداف، سرعت‌ها قابل کم و زیاد شدن است، شیوه‌ها قابل تغییر یافتن است، تدابیر ممکن است جورواجور باشد. در این جهت، انقلاب پیش رونده و پیش برنده است.

"هنوز هم بعد از سال‌ها، کتاب‌های او بهترین درگاه شناخت اندیشه‌های امام راحل است.در دهه شصت نیز نقش شهید بهشتی در تقابل با جریان بنی صدر و لیبرال‌ها قابل چشم پوشی نیست"حفظ انقلاب یعنی حفظ همین حالت پیش روندگی و پیش برندگی. پاسداری از انقلاب، به این معناست. اگر ما اینگونه نگاه کردیم و مفهوم پاسداری را اینگونه فهمیدیم، آن وقت آن طراوت و شور و هیجانی که در حرکت پاسداری هست، مضاعف خواهد شد. انقلاب پیش رونده و پیش برنده است. حفظ انقلاب یعنی حفظ همین حالت پیش روندگی و پیش برندگی.

پاسداری از انقلاب، به این معناست. اگر ما اینگونه نگاه کردیم و مفهوم پاسداری را اینگونه فهمیدیم، آن وقت آن طراوت و شور و هیجانی که در حرکت پاسداری هست، مضاعف خواهد شد. جوان امروز اکتفا نمی‌کند به ظواهری که حالا در جامعه ما به هر حال تا حدود زیادی هست؛ بلکه اعماق را، مغزها را، سیرت‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد. دنبال آنها حرکت می‌کند. ایمان‌های عمیق، آگاهی‌های بشتر؛ اینها چیزهایی است که ما باید دنبالش باشیم.

"تبدیل امام و آقا از مرجعیت سیاسی به مرجعیت فکری در دهه هشتاد، هم به سبک مدیریت ایشان و هم به تلاش نخبگان مربوط می‌شود"پس این پاسداری است به معنای صحیح، به معنای کامل، به معنای درست. پاسداری از حرکت انقلابی و پیشرفت انقلابی.»

***

ما باید انقلاب را از زاویه نگاه درست تحلیل کنیم. زاویه نگاه درست زاویه نگاه اسلام ناب است؛ زاویه نگاه امام و رهبری. زاویه نگاهی که هیچ گاه به بن بست نمی‌رسد و همواره صحنه را امیدوارانه می بیند و امروز داشته‌هایی را در امت ما می بیند که غیرقابل مقایسه، تاکید می‌کنم، غیرقابل مقایسه با تمام دنیا و با گذشته خودش است. تمام جریان‌هایی که با مسیر مستقیم ملت ایران زاویه دارند امروز مشغول کمک به دشمن در ایجاد ناامیدی و بی اعتمادی هستند.

کمتر کسی تلاش می‌کند داشته‌های حقیقی ملت را یادآوری کند و آنها را برای یک تغییر حقیقی مهیا کند.‌ تمام جریان‌هایی که با مسیر مستقیم ملت ایران زاویه دارند امروز مشغول کمک به دشمن در ایجاد ناامیدی و بی اعتمادی هستند. کمتر کسی تلاش می‌کند داشته‌های حقیقی ملت را یادآوری کند و آنها را برای یک تغییر حقیقی مهیا کند

واقعیت آن است که جریان انقلاب اسلامی هویت ماست. این جریان امتداد جبهه حقی است که از ابتدای خلقت تمام تلاش انبیا و اولیا برای رشد کمی و کیفی آن صرف شده است. این جریان که قانون، نظام مقاصد، حاکمان، رهبران و الگوهایش نسبت روشنی با دین و حاکمیت الله دارند، در تقابل چهل ساله با مستکبرین عالم است. در عالم هیچ جریان دیگری که بتواند نماینده جبهه حق باشد سراغ نداریم.

"از ابتدای دهه نود بیش از همه شاهد ایجاد جریان‌های خودجوش طلاب انقلابی ذیل اندیشه رهبری هستیم"اگرچه امام عصر (عج) در پرده غیبت است، اما نظام مقاصد ایشان را در پهنه همین حقیقت باید جست‌وجو کرد و این نظام مقاصد ظاهر است نه غایب. خون‌های پاک زیادی که برای این جریان ریخته شده است، بیهوده نیست. خون‌هایی که اثر حقیقی آن زنده کردن و حیات بخشیدن به جامعه و بروز و ظهور قیام در آن است. اگر بنا باشد این حقیقت و نظام نیازهای آن را بشناسیم باید بتوانیم آن را درست تحلیل کنیم. همانطور که بیان شد زاویه نگاه درست زاویه نگاهی است که اسلام ناب محمدی توصیه می‌کند.

***

کتاب «طرح کلی اندیشه مقاومت» با ۳۵۷ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه منتشر شده است.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

کلمه - ۹ شهریور ۱۳۹۹
خبرگزاری میزان - ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
آفتاب - ۲۶ فروردین ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۱۹ دی ۱۴۰۱