مبارزات دانشجویی
تعداد بازدیدها: ۲ در آن زمان برای دوستان همفکر اسم مستعار انتخاب میشد و براساس آن حق عضویت پرداخت میشد که آقای شریعتزاده با همان زندگی دانشجویی عضو گردید تا اینکه دومین دستگیری وی در تهران صورت گرفت؛ با اینکه همه تاکید داشتیم کسی که فعالیت پنهانی میکند، دیگر نباید فعالیتهایش علنی باشد، بعدها معلوم شد دستگیری ایشان با فعالیتهای دانشجویی مرتبط نبود، بلکه جریانات دیگری دخیل بود ولی تصور همه آن بود که این دستگیری در ارتباط با عضویت در انجمن دانشجویی میباشد که ایجاد عکسالعمل کرد و ساواک هم مبادرت به دستگیری دانشجویان ازجمله ایشان و دیگر دوستان کرد. اواخر اسفند ۱۳۵۱ بود. بعد از عید، بچهها به مبارزات خود ادامه دادند بهطوری که یک ترم از تحصیل محروم شدند. آقای شریعتزاده حدود دو ماه بازداشت بود، آن هم روبهروی اتاق شکنجه و آنجا متوجه شده بود که ماهیت رژیم شاه و پلیس امنیتی چیست؟ اینها که منکر شکنجه بودند، به چه وضع فجیع و غیرانسانی برخورد میکردند؛ ۲۴ ساعت صدای ضربههای شلاقها میآمد و صدای نالههای روی تخت بود که متهم به آن بسته میشد و به آن شوک الکتریکی میدادند و صدای ناراحتکنندهای توام با فریاد و نعره و خنده با هم آمیخته میشد. این واقعیتی بود که آنها برایشان زن و مرد فرقی نمیکرد.
"بعد از عید، بچهها به مبارزات خود ادامه دادند بهطوری که یک ترم از تحصیل محروم شدند"صدای زنان و مردان شب و روز مرتب در گوش آقای شریعتزاده طنینانداز بود. روزهای دشواری بر شریعتزاده گذشت. او در شبهای بعد، از دشواری و مشکلاتی که در زندان بر او وارد شده بود با ما سخن میگفت و اراده ما را برای ادامه مبارزه محکمتر میکرد
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران