همایشی برای هیچ: اسلامی کردن الگوی پیشرفت
رادیو فردا، مجید محمدی (جامعهشناس) : ۱۳۸۸ بر آن صحه گذاشت، تعطیلی عملی موسسهی عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه، و تعطیلی غیر رسمی مجمع تشخیص مصلحت نظام (بدون ارجاع موضوع به آن از سوی رهبر) مقدمات و طلیعههای بر آمدن الگویی تازه به نام "الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" برای سیاست گذاری و برنامه ریزی در کشور بودند: کنار رفتن تصمیم گیری و سیاست گذاری جمعی (حتی در میان خودیها و معتمدان) و برنامه ریزی و سیاستگذاری با تعطیلی عقل جمعی و بر اساس مداحیهای خاصان درگاه. این الگو چگونه پی گیری شده و در چه مرحله ای است؟ کلید زدن این الگو با سمینار اختصاصی برای رهبری اولین نشست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با عنوان نشست راهبردی در یک سمینار اختصاصی برای ولی فقیه در آذر ۱۳۸۹ برگزار شد. دومین نشست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۰ برگزار شد و علاوه بر نشستی در سالن همایشها، بخشی از مطالب در حضورآیت الله خامنهای ارائه شد. به دنبال این نشست، به گفتهی دبیر همایش، تلاش برگزار کنندگان که به دستگاه رهبری نزدیک هستند بر این است که مرکزی با همین عنوان (زیر نظر دستگاه رهبری اما در ظاهر به عنوان خصوصی) تاسیس شود در حالی که مرکزی به همین نام قبلا در معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری تاسیس شده است. بنیادی که به همین نام در برابر مرکز مستقر در ریاست جمهوری تاسیس شده (و سایت اینترنتی متفاوتی دارد) شکاف میان دستگاه رهبری و ریاست جمهوری را در این امر نشان می دهد.
"دومین نشست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۰ برگزار شد و علاوه بر نشستی در سالن همایشها، بخشی از مطالب در حضورآیت الله خامنهای ارائه شد"خامنهای می خواهد این کار کاملا تحت نظر وی باشد و احمدی نژاد نیز در پی آن است که این مرکز و بودجههای مربوطهاش تحت نظارت خود وی قرار گیرد. نمایش سیاسی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت همانند اسلاف خود یعنی جنبش نرم افزاری و کرسیهای آزاد اندیشی دارای سه ویژگی است: ۱) آبشخور آن از دستگاه رهبری است و بیش از تاسیس نهاد یا برنامههایی برای اندیشیدن، ویترین هایی برای نمایش ادارهی کشور بر اساس عقل و اندیشه است اما مواد تولید شده آن چنان با عالم واقع و عقلانیت فاصله دارند که بدون تخصیص اعتبار برای تداوم کار روز بعد فراموش می شوند؛ ۲) یک طرح سیاسی برای به حاشیه راندن نیروهای متخصص و سکولار کشور است که الگوی توسعهای بر اساس تجربیات بشری در قرن بیستم عرضه می کنند و انتقادات بنیادی به روندهای جاری در کشور دارند؛ و ۳) سطح مطالب عرضه شده نمایانگر انتخابها و برنامههایی است که در عرض چند روز برای پر کردن فضای تبلیغاتی تهیه می شوند. از همین جهت روزمرگی و سر دستی بودن بر همهی وجوه آن حاکم است. ظرفیت فکری نظام با کنار هم گذاشتن سخنرانان دو نشست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و نگاهی به عناوین انتخاب شده می توان ظرفیت فکری نظام سیاسی موجود را به خوبی شناخت. مجموعهای از "اساتید حوزه و دانشگاه" (روحانیونی که امتیاز دانشگاهی بودن به آنان اعطا شده و هیچ اثر تحقیقی با استانداردهای دانشگاهی از آنها منتشر نشده است) و مشاوران دستگاههای اجرایی (تحت عنوان دکتر که اکثرا دکترای مدیریت و الهیات از دانشگاههای تحت مدیریت دستگاه های نظامی و روحانیون قدرتمند مثل دانشگاه امام حسین یا امام صادق دارند) موضوعاتی را که در نشریات زرد اسلامگرایان در دهههای شصت و هفتاد عرضه می شدند به عنوان کارهای تحقیقاتی عرضه کردند.
تحقق ایدهی همکاری حوزه و دانشگاه فاجعهای که امروز در حوزهی علوم انسانی در دانشگاههای ایران در جریان است از پنجرهی فعالیتهایی مثل همایش الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز به خوبی قابل مشاهده است. این همایش با همکاری نهادها و افرادی صورت گرفته که هم ظاهرا دانشگاهیاند و هم ظاهرا حوزوی، و البته هیچ کدام از آنها نیستند بلکه دولتیاند با ماموریت ایدئولوژی سازی و تبلیغات سیاسی. نامگذاری گروهی تبلیغاتچی به "اساتید حوزه و دانشگاه" و نیز نامگذاری موسسات تبلیغاتی حکومتی به نام پژوهشگاه ماهیت آنها را تغییر نمی دهد. البته تصوری که از همکاری حوزه و دانشگاه در ذهن کسانی مثل مصباح یزدی وجود داشته (این که روحانیون دست پرودهی تبلیغاتچیهای نظام به مقام استادی دانشگاه منصوب شوند) در وجود این موسسات و افراد تحقق یافته است. برای هیچ در فهرست همکاران دومین همایش ملی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت نام اکثر موسسات ظاهرا تحقیقاتی کشور در حوزههای علوم انسانی (و در واقع تبلیغاتی) حکومت به چشم می خورد، نهادهایی مثل بنیاد پژوهشهای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مرکز پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی صدرا ، دانشگاه امام صادق، دانشگاه عالی دفاع ملی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، معاونت آموزش و پژوهش سازمان تبلیغات، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
" بنیادی که به همین نام در برابر مرکز مستقر در ریاست جمهوری تاسیس شده (و سایت اینترنتی متفاوتی دارد) شکاف میان دستگاه رهبری و ریاست جمهوری را در این امر نشان می دهد" فهرست بلند بالای فوق (غیر از جمع آوری بودجه) تنها به کار مرعوب کردن کسانی می آید که از مبانی و اهداف پروژهی اسلامی کردن مفاهیم و نظریههای علوم انسانی در یک نگاه تحلیلی بی اطلاعند. همهی نهادهای فوق در کنار هم جمع شده اند تا اولا پس از سه دهه دوباره تلاش کنند نشان دهند که علوم انسانی اسلامی وجود دارد (که وجود ندارد؛ مطالبی که در این قلمرو و به این نام عرضه شده ایدئولوژی است و نه علم)، و ثانیا پیشرفت و توسعه را از قران و حدیث و سخنان ولی فقیه استخراج کنند تا بر اساس نیاز حکومت به اسلامی کردن پیشرفت و توسعه بپردازند، ایدهای که اسلامی شدنی نیست. کیفیت مطالب عرضه شده که از روز اتمام همایش به بایگانی سپرده خواهند شد و حتی خود شرکت کنندگان نگاهی بدانها نخواهند انداخت و هیچ نقشی در دانش بشری نخواهند داشت غیر ممکن بودن هدف این همایش و نازایی برنامهی اسلامی کردن را گواهی می دهد. فهرستی از "اسلامی"ها متن مقالات دو همایش الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ساختار پژوهشی طرحهای ظاهرا تحقیقاتی، و مطالب و سخنرانیهای حاشیهی آن مملو است از ترکیبهایی که بخش دوم آنها اسلامی یا دینی است: فکر دینی، رویکرد اسلام، جامعهی اسلامی، انقلاب اسلامی، اقتصاد اسلامی، الگوی اسلامی، تشکلهای اسلامی، تمدن اسلامی، توسعهی سلامی، معرفت شناسی دینی، اخلاق اسلامی، ارزشهای اسلامی، توسعهی اسلامی، معماری اسلامی، پوشش اسلامی، تربیت دینی، علوم اسلامی، منابع اسلامی و ... .
در این مطالب هیچ اثری از قید ایرانی که در "الگوی اسلامی ایرانی" ذکر شده به چشم نمی خورد. رگهای که در همهی این اسلامی سازیها بسیار پر رنگ است غرب ستیزی است. هویت اسلامی در چارچوب اسلامگرایی اصولا با ضدیت کور با غرب تعریف می شود. چرخ چهار ضلعیای که سه دهه پیش قرار بود توسط فرهنگستان علوم اسلامی (تحت نظر منیر الدین حسینی و با همکاری برخی از دانشجویان انجمن های اسلامی دانشگاهها) و دفتر همکاریهای حوزه و دانشگاه (تحت نظارت مصباح یزدی) ساخته شود دوباره قرار است با دهها میلیاردها تومان هزینه از نو اختراع شود. تنها معجزهی درامدهای نفتی بی حساب و در اختیار رهبری است که می تواند همایشهایی این چنین با این حجم از عبارات "اسلامی" و دینی تولید کند.
"خامنهای می خواهد این کار کاملا تحت نظر وی باشد و احمدی نژاد نیز در پی آن است که این مرکز و بودجههای مربوطهاش تحت نظارت خود وی قرار گیرد"ایدههای حکیمانه کسانی به این نشستها دعوت می شوند که بعد از جلسه در باب "ایدههای حکیمانه معظم له" یا "رهبر حکیم و فرزانهی انقلاب" سخن برانند و به عنوان پاداش به صاحبنظرانی "فارغ از دغدغههای معیشت" تبدیل شوند. (چند نکته در حاشیه نشستهای راهبردی، سید احسان خاندوزی، منتخب دومین همایش، الف، ۱۳۹۰؛ رضا غلامی دبیر شورای سیاست گذاری دومین همایش ملی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پایگاه اینترنتی بنیاد پژوهشهای اسلامی ایرانی پیشرفت، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۰) اگر از برنامهی اسلامی کردن چراغی برای دانش بشری روشن نمی شود (بلکه فضای دانشگاهی و علمی را تیره و تار می کند) حتما چراغی برای مداحان استبداد دینی در لباس اساتید حوزه و دانشگاه روشن می سازد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران