۱۳ آبان و شخصیت‌های بادکنکی

13 آبان و شخصیت‌های بادکنکی
خدمت
خدمت - ۱۰ آبان ۱۳۸۸

تا پیش از پیدایش رسانه‌های دیداری و شنیداری و مکتوب، معمولاً حوادث آنگونه که اتفاق می‌افتاد، منعکس می‌شد؛ اما تاکتیک‌های رسانه‌ای و شگردهای بزرگ‌نمایی و کوچک نمایی، باعث می‌شود که حادثه‌‌ای کوچک محور اول خبری جهان قرار گیرد یا حادثه‌ای بزرگ بی‌اهمیت جلوه داده شود. به طور مثال در انفجار برج‌های دو قلو در ۱۱ سپتامبر، در اخبار آمده بود که چند هزار یهودی، آن روز سر کار خود حاضر نشده بودند، اما چون رسانه‌های غربی علاقه‌ای به برجسته کردن آن نداشتند خبر مذکور مدفون شد. از سوی دیگر رسانه‌های غرب توانستند با ارائه مکرر چند تصویر از مسلمانان (ریش و دستار عربی) این واقعه را در افکار عمومی جهان، به مسلمانان نسبت دهند. فتح لانه جاسوسی از جهت فیزیکی اهمیت چندانی ندارد و برای فتح فیزیکی آن نیاز به قهرمان نبوده است. تصرف یک ساختمان در مرکز پایتخت به ظاهر امری سخت جلوه نمی‌کند.

"از سوی دیگر رسانه‌های غرب توانستند با ارائه مکرر چند تصویر از مسلمانان (ریش و دستار عربی) این واقعه را در افکار عمومی جهان، به مسلمانان نسبت دهند"آنچه حرکت ۱۳ آبان را جهانی کرد دو عامل اساسی بود؛۱ - حمایت امام (ره) از حرکت فتح لانه جاسوسی۲- استمرار گرامیداشت این روز به عنوان نماد مبارزه با استکبار جهانی توسط نظام جمهوری اسلامی ایران. این امام (ره) بود که آن حادثه را «انقلاب دوم» خواند و تمام هزینه‌های فردای آن تا امروز را پرداخت و بعد از امام (ره) نیز به همان سان ادامه یافت. آیا همه کسانی که در آن روز فعال بودند با شناخت از امپریالیسم و در سایه اندیشه اسلامی به عرصه وارد شده بودند؟ قطعاً همه آنها اینگونه نبودند و دلیل آن پشیمانی یا سکوت یا عدم همراهی برخی از آنان با نظام اسلامی در مبارزه با استکبار در سال‌های بعد از فتح لانه جاسوسی است. لذا حمایت نظام جمهوری اسلامی از آن حرکت و ثبت آن در کارنامه عملکرد مثبت انقلاب اسلامی باعث شد بخشی از کسانی که مبانی درست و مکتبی نداشتند و تحت تأثیر هیجانات آن روز همراهی کردند، به‌رغم بی‌اعتقادی به مبانی انقلاب و امام (ره) در مبارزه، همچنان نا خور آن روز شوند و در سایه آن برای خود «شخصیت مبارز» بتراشند. مگر می‌توان پذیرفت، کسانی که نه تنها امروز مقابل استکبار نایستاده‌اند بلکه منتقد مبارزه با استکبار هستند، آن روز با شناخت وارد عرصه شده باشند؟ مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند:«ممکن است آن کسی که خودش در تسخیر لانه جاسوسی فعال بوده، بعد از مدتی از کار خودش پشیمان شود کما‌اینکه ما پشیمان شده‌هایی هم داریم.

خیلی از کسانی که در جنبش دانشجویی حضور داشتند در برهه دیگر، گرفتاری‌های زندگی و انگیزه‌های مختلف، ثبات قدم را از اینها گرفت. لکن حرکت بزرگ مربوط به دانشجوست.» بنا بر این فتح لانه جاسوسی در پرونده جنبش دانشجویی با هویت دانشجویی ثبت شده است و توابین از خانواده انقلاب نمی‌توانند شخصیت خود را در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ جست‌وجو کنند. زیرا این جماعت امروز با کسانی که در فردای تسخیر لانه جاسوسی و در اعتراض به آن استعفا کردند (ملی- مذهبی‌های عضو دولت موقت) و از حاکمیت خارج شدند به یک تقاطع مشترک رسیده‌اند. مسلماً کسی که معتقد است«علیه خدا هم می‌شود راهپیمایی کرد» نمی‌تواند تحت تأثیر اندیشه امام‌(ره) وارد سفارت آمریکا شده باشد. همچنین کسی که می‌گوید « من هیچگونه احساس تعلقی به این نظام ندارم» و با گری سیک آمریکایی ملاقات و به خاطر تصرف سفارت آمریکا از وی عذرخواهی می‌کند، نمی‌تواند با شناخت در این ماجرا حضور داشته باشد‌؛ آنچه تصرف سفارت آمریکا را فتح لانه جاسوسی نمود و آن را به یک مسأله سیاسی و فراملی تبدیل کرد حمایت نظام اسلامی از این حادثه و نمادسازی آن بود.

"فتح لانه جاسوسی از جهت فیزیکی اهمیت چندانی ندارد و برای فتح فیزیکی آن نیاز به قهرمان نبوده است"لذا برخی از کسانی که شور جوانی آنان را از یک دیوار یک و نیم متری بالا برد و امروز در مقابل نظام اسلامی ایستاده‌اند، نمی‌توانند وارث حادثه‌ای باشند که نظام اسلامی هزینه‌های آن را پرداخت و به آن افتخار می‌کند. اصولاً کسانی که مدعی فتح آن روز هستند، به شرطی می‌توانند از آن نان بخورند که به حقانیت آن حادثه و استمرار ایستادگی نظام اسلامی در مقابل نظام سلطه اعتقاد داشته باشند. اگرچه بسیاری از جوانان آن روز اینگونه هستند. به قول فرماندهان جنگ، عملیات کردن مهم نیست، نگه داشتن منطقه عملیاتی و ایستادگی در مقابل پاتک‌ها مهم است که برخی از فاتحان آن روز در مقابل پاتک‌ها کم آوردند. فاتحان لانه جاسوسی را می‌توان در سه دسته خلاصه کرد: ۱- دسته‌ای که شهید شدند ۲- دسته‌ای که وفادار به نظام و در مقابل استکبار ایستاده‌اند ۳- دسته‌ای که استحاله شده و از فردای فتح لانه جاسوسی تاکنون هیچگونه هزینه‌ای را پرداخت نکرده‌اند اما در مقابله با نظام تا نظریه حاکمیت دوگانه (عباس عبدی) و سکولاریزه کردن نظام (محسن میردامادی) پیش رفتند.

سند تأملات راهبردی حزب مشارکت که به امضای محسن میردامادی از فاتحان لانه جاسوسی رسیده است گواه این مدعاست. میرحسین موسوی بعد از انتخابات امسال چند بار به زندانی شدن فاتحان لانه جاسوسی در حوادث اخیر اشاره می‌کند. این در حالی است که موسوی نسبت به حمایت آمریکا از حوادث پس از انتخابات که اوباما و کلینتون شخصاً به آن معترف هستند اظهارنظری نمی‌کند. منظور موسوی از فاتحان لانه جاسوسی شخص محسن میردامادی است. اما موسوی باید بداند که سوابق مهم نیست عملکرد حال مهم است.

زیرا امام(ره) فرمودند که ملاک حال افراد است

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خدمت - ۱۰ آبان ۱۳۸۸
خدمت - ۱۰ آبان ۱۳۸۸