خدا کند از مینی‌بوس گشت ارشاد و نمایش خیابانی اراذل خبری نشود!

تابناک - ۲۴ فروردین ۱۳۹۲

وقتی انتقاد به عملکرد گشت های ارشاد در سخنان رئیس جمهور انعکاس یافته و اقداماتی مانند جمع کردن کراوات از فروشگاه ها و یا استقبال از کنسرت روندگان بد حجاب با مینی بوس به صدر اخبار جهانی می رسد، یا زمانی که اسماعیل ببعی ها، دالتون ها، خرچنگ ها و... در خیابان نمایش داده شده و تصاویر خالکوبی هایشان دست به دست چرخیده و مشهورترشان می کند، بد نیست که پیش از شروع دور جدید طرح های پلیسی، راهکاری برای کاستن از این عواقب ناخواسته تدارک ببینیم.

به گزارش «تابناک»، طی روزهای گذشته سردار احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی در نخستین نشست خبری خود در سال جدید، با اعلام اینکه از ابتدای اردیبهشت دور جدید طرحهای امنیت اخلاقی و اجتماعی پلیس آغاز می شود، این طرحها را تابع مسائل انتخاباتی نداسته و ضمن تاکید بر تداوم اجرای آنها در ایام انتخابات، رویکرد جدید پلیس را اجتماعی و فرهنگی دانست و گفت: ما نباید کاری کنیم که مردم به جای توجه، از ما متنفر شوند؛ به همین دلیل در طرح امسال اقدامات فرهنگی اجتماعی و آگاه سازی در دستور کار قرار دارد تا به جای امنیتی کردن جامعه، مقوله امنیت را اجتماعی کند.

شاید این سخنان به نوعی اذعان به مشکلاتی باشد که همواره در اجرای طرح های امنیتی و اجتماعی به چشم می خورده و البته انتقاداتی را متوجه آن می ساخته است؛ اما این انتقادات چه بوده که رئیس پلیس سربسته به آنها اشاره کرده و حتی راهکار پیشگیری از تکرارشان را بیان نکرده باقی گذاشت؟

برای یافتن پاسخ، می بایست که نخست اقدامات پلیس در زمینه طرح های مختلف اجتماعی را در قالب طرح های امنیتی (همچون طرح های مقابله با اراذل و اوباش، مقابله با فروشندگان مواد مخدر، طرح های محله محور و ...) و طرح های اخلاقی (همان گشت ارشاد) تفکیک کرده و در ادامه به بررسی سابقه ثبت شده در هر یک از آنها بپردازیم.

طرح های امنیتی آری؛ شوی خیابانی خیر

درباره طرح های امنیت اجتماعی که با انتشار فیلم زورگیری از یک شهروند در روز روشن در قلب پایتخت، تبدیل به مطالبه جدی بسیاری از مردم شده بود، می بایست اذعان داشت که تداوم پلیس در پیگیری جدی ماجرا چه بسا از نقاط قوت مجموعه تحت امر سردار احمدی مقدم بوده است که البته در کنار حسن هایی که می توان برای آن برشمرد، نمی توانیم از کنار تعلل بسیار زیاد و طولانی مدت پلیس در برخورد با این اراذل (که از فرط آزادی عمل، سالها اقدامات مجرمانه شان را تکرار کرده و حتی در این راستا برای خود اسم و رسمی فراهم کرده بودند!) بگذریم چراکه اصولا قابل پذیرش نیست تعداد اراذل و اوباش مشهور در محلات مختلف آنقدر زیاد باشد که پلیس برای گرد آوری ایشان مجبور به اجرای چند مرحله طرح امنیتی باشد؛ در چنین شرایطی چگونه می توان از نقش پلیس در بروز این شرایط نامطلوب غافل ماند؟

به عبارتی بهتر، مگر می توان گفت به وجود آمدن حجمی از اراذل و اوباش که بسیاری از مشکلات امنیتی به مانند زورگیری را رقم می زنند در زمانی محدود رقم خورده باشد؟ آیا چنین اتفاقی به دور از چشمان پلیس رقم خورده بود؟ اگر این گونه است، تعلل کدام نهاد می بایست مورد توجه قرار گرفته و احتمالا با بازخواست مواجه شود؟

فارغ از این سخنان، اکنون که پلیس تمام قد به میدان آمده تا جبران مافات شود، بد نیست که ضمن تقدیر از ایشان، مشکلاتی را یادآور شویم که اجرای این طرح ها با خود به همراه داشت. اگر از این زاویه به ماجرا بنگریم، چه بسا نمایش دادن خیابانی اراذل و اوباش که گاه حتی با نمایش جزئیات خالکوبی های نقش بسته بر بدن ایشان در مقابل دوربین های پرشمار همراه می شود، عملا راهی برای نشان دادن ویژگی هایی خاص از این افراد بود که خود ایشان برای نمایشش راهی سراغ نداشتند وگرنه کیست که نداند فردی که بدنش را پر از خالکوبی هایی مختلف کرده، تا حدود زیادی میل به نمایش این تابلو دارد؟!

به عبارتی بهتر، پلیس ناخواسته در نمایش خیابانی این اراذل کاری می کند که نه تنها از منظر قضایی عجیب می نماید (چراکه یا ایشان متهم اند که نمایششان مجاز نیست و یا مجرم اند که در این صورت چرایی آزادی شان تا قبل از اجرای طرح و در نهایت حکم مشابه قضات مختلف برای نمایش این مجرمان عجیب به نظر می رسد)، بلکه برای خلافکارانی که در گروه بسیار خطرناک محسوب می شوند، حکم ویترینی برای عرضه داشته (البته ناخواسته) و در نهایت کاری می کند که شهرت امثال اسماعیل ببعی ها از محله بسیار فراتر رفته و گاه این خلافکارها در سطح کشور شناخته شده و شهرت بیابند.

پر واضح است که چنین رویکردی مورد قبول نیروی انتظامی نیست و چه بسا نمایش خیابانی این افراد بسیار بهتر از انداختن آفتابه به گردن ایشان باشد اما آیا این روش بدون نقص است؟ دست کم مثال های بالا که این فرضیه را رد می کند. پس چه باید کرد؟

این سوالی است که بی شک سردار احمدی مقدم و همکارانشان می بایست به دنبال پاسخ آن باشند و در این راه حتما مشورت با کارشناسان حقوقی، جرم شناسان، روانشناسان و بسیاری از دیگر متخصصان می تواند یاریگر ایشان بوده و قوه قضائیه، بهترین مشاور برای این ضابطان قضایی خواهد بود؛ به شرط آنکه به دنبال تکرار آزموده ها نباشیم و البته سنجیده و بر مبنای علم حرکت کنیم.

در این رهگذر بد نیست که توجه کنیم چرا برخی مناطق جرم خیز شکل گرفته و چرا برخی مردم مانند ساکنان کرج و یا اهالی غرب تهران، احساس امنیت به مراتب کمتری به نسبت سایر مردم دارند؛ و اینکه چه تدبیری باید برای امن کردن این مناطق به کار بست که نه به مانند طرح های اجتماعی محدود به اوقات خاصی از سال باشد و  نه در نهایت موجب کوچ نا امن کنندگان به مناطق دیگر شود.

طرح اخلاقی؛ از مقابله با کراوات تا دستگیری مینی بوسی

از طرح های امنیتی پلیس که بگذریم، به طرح هایی خوایم رسید که اصطلاحا اخلاقی نام گرفته اند اما گاه تا مقابله با کراوات هم پیش رفته و یا در زمان های پیشتر، با اجرای عملیات راپل برای گرد آوری دیش های ماهواره چنان تصاویری رقم زدند که دنیا را در نوردید.

البته شاید تمامی این طرح ها را بتوان در حوزه اخلاق مرتبط دانست اما وقتی رئیس پلیس اذعان دارد که "به دنبال امنیتی کردن جامعه نیستیم و می خواهیم امنیت را اجتماعی کنیم"، ناخودآگاه این بخش کار ایشان بیشتر جلوه کرده و حاشیه هایی مانند کنترل شدن سالن های سینما توسط پلیس بسیار تند و عجیب به نظر می رسد؛ اینقدر که اگر بشنویم تمامی این موارد از گشت ارشاد امسال رخت بر بسته اند، برایمان عجیب نباشد.

اکنون کافی است ماجرای اجرای کنسرت در یکی از مشهورترین سالن های کشورمان در تابستان گذشته را به یاد بیاوریم تا با یک نکته منفی دیگر مواجه شویم؛ کنسرتی که طی دو روز اجرای متمادی آن، نیروی انتظامی با استفاده از مینی بوس هایی به استقبال افراد بد حجاب رفته بود تا همین افزایش ظرفیت افرادی که به زعم پلیس مخل اخلاق جامعه هستند، آن چنان علامت سوالی به وجود آورد که چگونه به رغم اجرای چند ساله طرح های پلیس، خودروهای مقابله با افراد بد حجاب در حال افزایش ظرفیت بوده و از ون به مینی بوس رسیده است؟

شاید همین گزاره برای تغییر رویکرد پلیس در مقابله با مشکل بد حجابی کافی باشد؛ همان گونه که حضور نیروهای ویژه برای تذکر پوشش نا درست افراد، صدور قبض های جریمه، بازداشت بد حجابان به مدت یک شب، اخذ تعهد و مواردی از این دست طی سال های گذشته به اجرا در آمد و البته بعد از مدتی اعتراض ها به آنها وارد دانسته شده و همه آنها را به بوته فراموشی سپرد.

اکنون کافی است به یاد بیاوریم که تا همین ماه های گذشته، عملکرد نیروی انتظامی در مقابله با افراد بد حجاب اینگونه بوده که فرد را تا زمانی که یکی از بستگانش پوشش مناسبی برایش نیاورد، نگه داشته و در صورت مشاهده وی در خودرو، خودرو را راهی پارکینگ می کرده اند تا دوندگی پس گرفتن آن عاملی برای اصلاح فرد خاطی توسط خانواده وی شود. البته این رویکردها در مواقعی از سال به شدت تقویت شده و در مواقعی دیگر تا آنجا رقیق می شود که حتی انتقاد رئیس جمهور را به همراه می آورد؛ آنجا که به قول احمدی نژاد، پوشش موی جوانان در زمان انتخابات ایرادی نداشته ولی قبل و بعد از آن، سراسر عیب است و ایراد!

با این تفاسیر شاید راه میانه آن باشد که از مسئولان بخواهیم نه آنچنان به جبران مافات بپردازند که برای جلب افراد قانون گریز نیاز به مینی بوس و حتی اتوبوس باشد و نه آنچنان بی خیال ماجرا شوند که امنیت اخلاقی به قهقهرا برود.    

منابع خبر

اخبار مرتبط