دین در خدمت اقتدارگرایی؛ شکست در سیاست خارجی - Gooya News

دین در خدمت اقتدارگرایی؛ شکست در سیاست خارجی - Gooya News
گویا
گویا - ۲۷ خرداد ۱۴۰۲

مهدی نوربخش

پس از سال‌ها تنش‌آفرینی در سیاست خارجی ایران با کشورهای منطقه، که همه به‌جز سوریه با آمریکا و غرب مراودات سیاسی و اقتصاد نزدیکی داشته اند، اکنون رهبر جمهوری اسلامی باین فکر افتاده است تا با این کشورها رابطه برقرار نماید.

دولت روحانی بعد از عقد قرارداد برجام در سال ۲۰۱۵ میلادی به‌دنبال همین رابطه زیر عنوان‌های برجام دو و سه بود که رهبر جمهوری اسلامی به‌طور علنی در آن زمان با آن مخالفت نمود. وقتی روحانی طرح امنیتی هرمز را به کشورهای عربی منطقه پیشنهاد کرد، هیچ کشور همسایه ای آنرا جدی نگرفت به‌خاطر اینکه آن طرح دولت روحانی و نه نظام بود. اکنون رهبر جمهوری اسلامی به سه دلیل روابط جدیدی را با کشورهای منطقه تشویق می‌کند.

اول؛ سیاست‌های خارجی ایران در منطقه کاملا شکست خورده است. فقط کافی‌ست به سوریه و عراق نگاه کنیم و ببینیم این دو کشور امروز به‌لحاظ روابط با ایران در کجا ایستاده اند.

"دولت روحانی بعد از عقد قرارداد برجام در سال ۲۰۱۵ میلادی به‌دنبال همین رابطه زیر عنوان‌های برجام دو و سه بود که رهبر جمهوری اسلامی به‌طور علنی در آن زمان با آن مخالفت نمود"عراق کاملا به سیاست خارجی مستقل از ایران روی آورده و به بسط و گسترش روابط با کشورهای عربی منطقه و غرب همت گذاشته است. دولت السودانی که نتیجه ائتلاف شیعیان عراق بود برخلاف توصیه های رهبری جمهوری اسلامی ایران که اصرار داشته است که ۲۵۰۰ نیروی نظامی امریکا از عراق اخراج شوند، همچنان به‌دنبال حضور آمریکا در این کشور است. در سوریه، اسد در کنفرانس عرب لیگ جده، حیات خودرا در پان عربیسم منطقه و نه «جبهه مقاومت» توهمی نظام ایران توصیف کرد. اگر دیروز عراقی‌ها صحنه سیاست خودرا از نفوذ ایران آرام آرام پاک‌سازی کردند، اسد امروز و فردا و به‌ماطر نیازهای سیاسی، امنیتی و مالی خود کشورش را از نفوذ سیاسی ایران پاکسازی می‌کند. ایران امروز برای ایجاد رابطه با کشورهای عربی منطقه که همه در مراودات رسمی و غیر رسمی با اسرائیل بسر می‌برند تلاش می‌کند.

دوم؛ ایران به‌لحاظ اقتصادی وضع شکننده ای پیدا کرده است و به‌دنبال مراودات تجاری با کشورهای منطقه است.

ایران تا جایی در این مراوادات می‌خواهد پیش رود که کشورهای ثروتمند منطقه را تشویق کند تا در ایران سرمایه گذاری کنند. از تفاهم‌نامه ایران با چین خبری نشد و از پیش‌بینی چهل میلیارد دلاری سرمایه گذاری روسیه در ایران هم خبری نیست و اکنون ایران به عربستان سعودی برای سرمایه‌گذاری در ایران چشم دوخته است. کشورهای عربی منطقه با منابع مالی بزرگی بدنبال نوسانات قیمت حامل‌های انرژی روبرو بودند اما ایران در لوای توهم ایران هسته‌ای از منابع مالی زیاد و فرصت‌های بزرگ گذشته است. تا دیروز عربستان سعودی «نوکر آمریکا» بود و امروز نظام استبدادی ایران به سرمایه گذاری این کشور چشم دوخته و نمی‌تواند به‌دنبال شعارهای پوچ دیروز خود برای تقبیح کشورهای عربی منطقه برای رابطه با اسرائیل باشد.

سوم؛ آقای خامنه ای در یک بی اخلاقی مطلق جلوی دولت روحانی را برای شکل دادن با این‌گونه مراودات گرفت تا کردیت و اعتبار آنرا به دولت دست‌نشانده خود ابراهیم رئیسی دهد. در چند روز گذشته به‌طور علنی کردیت این روابط را به دولت رئیسی داده است به‌شکلی که گویا در این کشور هیچ فردی در گذشته نه توصیه می‌کرده و نه توان انجام چنین کاری را داشته است.

"وقتی روحانی طرح امنیتی هرمز را به کشورهای عربی منطقه پیشنهاد کرد، هیچ کشور همسایه ای آنرا جدی نگرفت به‌خاطر اینکه آن طرح دولت روحانی و نه نظام بود"او شرم‌زده اخلاقی فرصت‌هایی نیست که دراین رابطه سوزانده شده و هزینه هایی که بر کشور تحمیل شده است. او از دولت رئیسی راضی و مجلس بی کفایت فعلی را که نمایندگانش با آراء حداقلی به‌مجلس راه یافته اند، مجلس انقلابی میداند. انقلابی در باور او یعنی انسانهای بی‌کفایت، شعار زده، دروغگو، متوهم و فاسد اما وفادار به او و نظام استبدادی ولایت فقیه.

غرب و آمریکا‌ستیزی اگر چه هنوز در شعار در کشور ما دست و پا می‌زند اما در عرصه عمل هیچ نتیجه‌ای برای نظام به ارمغان نیاورده است. نظام پس از سوزاندن فرصت‌های زیاد در منطقه می‌خواهد با کشورهایی وارد تعامل شود که با آمریکا رابطه بسیار نزدیک و زمانی استراتژیک داشته اند. به قطر به‌عنوان یک کشور دوست و استراتژیک با آمریکا باید توجه ویژه ای داشت.

آیا این رابطه استراتژیک قطر با آمریکا، توانسته استقلال این کشور را خدشه دار کند؟ جواب حتما منفی‌ست. کشورهای عربی از تهدیدات گذشته ایران در ایجاد رابطه با اسرائیل ترس و هراسی ندارند. در گذشته کشورهای عربی منطقه به‌خاطر روابط با غرب و یا در سال‌های گذشته به‌خاطر روابط با اسرائیل مورد سرزنش سخت نظام و رهبری قرار می‌گرفته‌اند. اما امروز بحرین و یا امارات نه‌تنها با اسرائیل رابطه رسمی برقرار می‌کنند که از حمایت اسرائیل با ایجاد پایگاه نظامی محدود برای هدایت دیوار آهنین در مقابل تهدیدات احتمالی موشکی ایران برخوردارند. عربستان سعودی یکی از شرایطش برای به رسمیت شناختن رسمی اسرائیل یک معاهده نظامی امنیتی با آمریکا است.

"اکنون رهبر جمهوری اسلامی به سه دلیل روابط جدیدی را با کشورهای منطقه تشویق می‌کند.اول؛ سیاست‌های خارجی ایران در منطقه کاملا شکست خورده است"در توافق نانوشته‌ای در گذشته ، کشورهای غربی و آمریکا در ازای دسترسی به منابع انرژی کشورهای عربی امنیت آنهارا تامین میکرده‌اند اما امروز نه‌تنها عربستان سعودی و بقیه کشورهای عربی منطقه می‌خواهند آمریکا در منطقه بماند و امنیت آنهارا تامین کند که حتی این روابط شکل رسمی پیدا کند. عربستان سعودی می‌خواهد که آمریکا در تراز کشورهای عضو ناتو با آن کشور برخورد نماید. در سفر گذشته بایدن به منطقه، او خواست کشورهای عربی برای امنیت خود با اسرائیل همکاری نمایند. آمریکا اگرچه در منطقه خاورمیانه می‌ماند تا به چین و روسیه فرصت استفاده از شکاف‌های امنیتی را ندهد، اما می‌خواهد بخشی از وظائف خودرا به اسرائیل و کشورهای عربی منطقه برون‌سپاری کند.

در میان کشورهایی که ایران با آنها روابط جدیدی را پایه‌گذاری می‌کند، بحرین و مصر از کشورهای هستند که باید بانها اشاره ویژه ای داشت. در بحرین یک اقلیت سنی بر یک اکثریت شیعی حکومت می‌کند و بعد از دخالت نظامی ایران در سوریه برای حفظ اسد، عربستان سعودی با دعوت حاکمان این کشور و برای سرکوب شیعیان و حفظ حکومت این کشور، در بحرین دخالت نظامی کرد.

ایران در حال حاضر هیچ محدودیتی برای ایجاد روابط با کشوری که دیروز دقیقا به‌خاطر سرکوب شیعیان با آن قطع رابطه کرده بود ندارد. در مصر، ایران پیشنهاددهنده ایجاد رابطه با این کشور است و تلاشهای عمان و عراق نیز برای ایجاد رابطه بین ایران و مصر بوده است، در حالی که دولت فعلی مصر اشتیاقی برای ایجاد این رابطه ندارد. مصر به‌طور مشخص در مورد دخالت‌های ایران در سوریه، فلسطین و عراق شکایت‌های ویژه ای داشته است. مصطفی الکاظمی که به‌تازگی در ایران بوده، یکی از افرادی‌ست که ایران را برای ایجاد این روابط در منطقه نمایندگی می‌کند. رابطه ایران با مصر در طول بیش از چهل سال گذشته بعد از انقلاب با افت و خیزهایی روبرو بوده است.

"فقط کافی‌ست به سوریه و عراق نگاه کنیم و ببینیم این دو کشور امروز به‌لحاظ روابط با ایران در کجا ایستاده اند"در سال ۱۹۸۰ میلادی و بعد از توافقنامه کمپ دیوید، آیت الله خمینی دستور قطع رابطه با این کشور را صادر نمود. در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۶ میلادی کمال خرازی به‌عنوان وزیر امورخارجه و علی لاریجانی به‌عنوان معاون شورای امنیت ملی از این کشور دیدار کرده اند. در زمان مبارک رابطه بین این دوکشور کمی بهبود پیدا کرد. دولت مرسی بعد از انتخاب ریاست جمهوری بعد از جنبش بهار عربی رابطه با ایران را ادامه داد اما سخت مخالف دخالت ایران در سوریه بود. مجددا در زمان سیسی و کودتای نظامیان در این کشور ایران به‌فکر بهبود رابطه با مصر، یعنی اولین کشور ایجاد کننده رابطه با اسرائیل، افتاده است.

در مورد عربستان سعودی باید گفت که زمانی که سفارت این کشور در تهران به‌دست یک مشت یاغی و جاهل تسخیر شد، رهبر جمهوری اسلامی سکوت کرد. پایگاه اجتماعی او دست به‌چنین کار نابخردانه‌ای زده بود و او باید رضایت خودرا با این با سکوت از کار جاهلانه آنها اعلام می‌کرد. آقای کردی، روحانی که رهبر این حمله به سفارت عربستان بود، در کمپین انتخاباتی ریاست جمهوری قالیباف نقش مهمی را بعد‌ها به‌عهده داشت و اکنون در صدا و سیمای جمهوری اسلامی صاحب شغل و منصبی است. شیخ نمر که توسط عربستان سعودی اعدام شد، نامش در مشهد برروی یک خیابان گذاشته شد اما به‌محض تلاشهای دولت رئیسی برای ایجاد رابطه با این کشور، آن نام هم از آن خیابان محو گردید.

منابع خبر

اخبار مرتبط

بی بی سی فارسی - ۱۵ خرداد ۱۳۹۹