شورای هماهنگی راه سبز امید: حیات جنبش سبز منوط به گسترش آگاهی، صبر و ایستادگی و امید به آینده است

شورای هماهنگی راه سبز امید: حیات جنبش سبز منوط به گسترش آگاهی، صبر و ایستادگی و امید به آینده است
کلمه
کلمه - ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲

چکیده :انتخابات تجلی حق شهروندی مردم است و شیوه بهره‌گیری از این حق نیز در اختیار آنهاست. آنچه در این میان اهمیت دارد آن است که در انتخاب شیوه، مبنای بنیادین یعنی حفظ کرامت انسانی و حقوق شهروندی مردم لحاظ شود و به‌گونه‌ای عمل شود که اعتماد و همبستگی فراگیری که در سال ۸۸ در میان ما به‌وجود آمد، احیا و تقویت گردد....

شورای هماهنگی راه سبز امید با انتشار بیانیه ای به مناسبت مصادف شدن روز کارگر، روز معلم و روز زن؛ گزارشی مختصر از رنج ها و مشکلات و نقض حقوق کارگران، معلمان و زنان ارائه کرد و این روزها را نماد قدردانی از کسانی دانست که اگرچه با سخت‌ترین تبعیض‌ها و محدودیت‌ها در عرصه اجتماعی و فردی و هویتی مواجه بوده‌اند، اما آموزگار صبر و امید به آینده‌ای هستند که پیش روی ملت ایران قرار دارد.

به گزارش کلمه، این شورا در بیانیه خود با یادآوری اینکه همراهان جنبش سبز بیش از ۸۰۰ روز از حدود ۱۴۰۰ روزی را که از تولد جنبش می گذرد، در بازداشت غیر قانونی سپری کرده اند، تصریح کرد:‌ از یاد نبرده ایم و نمی بریم که شما بسیار پیش از این، رنج‌ها و انحراف‌ها و کژی‌های امروز را پیش‌بینی می‌کردید و نسبت به وقوع آن زنهار می‌دادید. تمام آنچه را به سخیف‌ترین شکل ممکن رخ داد به حاکمان تذکر دادید. در کمال انصاف و خیرخواهی، آنچه را که می شد برای نجات ملت یادآور شدید اما گوش صاحبان قدرت بسته و دل‌های اقتدارگرایان، تیره بود و صد البته گوش و دل ملت بیدار و هوشیار.

متن کامل پیام شورای هماهنگی راه سبز امید به مناسبت روزهای کارگر، معلم و زن در ادامه می آید:



به‌نام خدا

دوستان، همراهان و راست‌قامتان سبز ایران

بیش از ۱۴۰۰ روز از آن زمان می گذرد که همراهان سبزمان با رد «شعبده‌بازی انتخاباتی» به صراحت اعلام کردند که تسلیم این صحنه‌آرایی‌های خطرناک نخواهند شد و در کنار مردم می‌مانند، همانطور که از مردم آغاز کرده بودند. آنان ۸۰۰ روز از این دوران تاریخی را در بازداشت غیرقانونی و حصر غیراخلاقی و به جرم ایستادگی و همراهی با مردمی می‌گذرانند که خود شاهد کودتایی بودند که طرح آن در محافل اقتدارگرایی ریخته شد.

"چکیده :انتخابات تجلی حق شهروندی مردم است و شیوه بهره‌گیری از این حق نیز در اختیار آنهاست"آنانی که با تمام رفتارهایشان ثابت کردند جز حفظ قدرت و مقام و نان و نام به کسب هیچ منفعتی در این سرزمین نمی‌اندیشند. این در حالی است که شما مردم نجیب و آگاه نشان داده‌اید که با وجود همه تضییع حق‌ها و نامردمی‌ها، آنچه بیش از هرچیز برایتان اهمیت دارد، منفعت ملی و حراست از خانه‌ و کاشانه‌ای است که لهیب آتش به گوشه‌گوشه آن زده‌اند. امروز که کوس رسوایی «پاک‌ترین دولت تاریخ» در همه‌جا نواخته می‌شود، اولویت توصیه یار همراهمان بیشتر رخ می‌نماید که همانسان که چنین روزهایی را پیش بینی می کرد و خون جگر بر زندگی و ایمان ملت می خورد، بارها به هر زبان با ما سخن گفت و از پاسداری بذر «صبر» و «امید» برایمان ایمانی ساخت تا در همبستگی شکوهمندمان در ۲۵ خرداد و تمامی سال های پس از آن، در تمام آنچه زندگی می کنیم و می نامیم، بکار بندیم و سختی های زندگی و نامرادی های روزگار را بدان سلاح از پیش رو برانیم. یادآوری این تاریخ برای ما مردم ایران، از آنجا که خود خالق و همراه آن بوده ایم، حامل چندین معناست؛ ستایش صبر و ایستادگی همراهان سبز ملت و ایمان آنان به راه دشوار آزادی است.

تداوم امید به اصلاح، اصلی بنیادین در بینش آنان است. پذیرش واقعیتی بی‌رحمانه به نام حصر و حبس و محرومیت از حقوق اولیه انسانی را در سیر مسیر جهاد و اصلاح امور ملت بدون عجز و ناله و به دور از تسلیم در برابر ظلم نشان می‌دهد.

نیز نگاه ملی آنان و نه نگاه جبهه‌ای یا جناحی و حاکی از حب و بغض را به وقایع کشور می‌نمایاند. این همه به یاد ما می‌آورد که قضاوت آنان همچنان مبتنی بر عقل، انصاف و دور از کینه و دشمنی است تا آنجا که حتی سکوت آنها رساترین فریاد علیه بی‌عدالتی سازمان یافته و شرک در لباس توحید است.

حافظه و غیرت ما با آنان سخن می‌گوید و آن همراهان شریف ملت به خوبی می‌شنوند و می‌بینند که ما در کنار آنانیم حتی اگر بر زبانمان نیاید، حتی اگر روزگار به سکوت بگذرد، و حتی اگر رنج زمانه دردهای اقتصادی و پریشانی های اخلاقی فراوان را بر جبین‌مان نهاده باشد. تلخی و سختی روزگار از معرفت و درک ما نکاسته است. این یاد، آتشی زیر خاکستر است؛ زنده است آنگونه که زندگی جریان دارد.

با این یاد زندگی می‌کنیم و به یکدیگر تذکر می‌دهیم که حصر مظلومانه و حبس غیرقانونی و همراه با سربلندی شما، جز تجلی معنای رهایی هیچ نیست. این بازداشت غیرانسانی، متعالی‌ترین وجوه شخصیتی شما را توصیف می‌کند؛ صبوری، عشق، شجاعت و امید را.

"آنان ۸۰۰ روز از این دوران تاریخی را در بازداشت غیرقانونی و حصر غیراخلاقی و به جرم ایستادگی و همراهی با مردمی می‌گذرانند که خود شاهد کودتایی بودند که طرح آن در محافل اقتدارگرایی ریخته شد"رهایی از هرچه تعلق زشت و دون و پست که هر کس را وسوسه می کند تا آنجا که نمی تواند چنین بی دغدغه و بی هراس و چنین آرام و سرمست، دنیا و زینت‌های آن و لذت‌ها و شیرینی آن را به راحتی ترک گوید و از آسایش و راحتی خود به‌سان پلک برهم زدنی و به شرط ماندن بر حق و جستجوی مدام خیر بگذرد.

از یاد نبرده ایم و نمی بریم که شما بسیار پیش از این، رنج‌ها و انحراف‌ها و کژی‌های امروز را پیش‌بینی می‌کردید و نسبت به وقوع آن زنهار می‌دادید. تمام آنچه را به سخیف‌ترین شکل ممکن رخ داد به حاکمان تذکر دادید. در کمال انصاف و خیرخواهی، آنچه را که می شد برای نجات ملت یادآور شدید اما گوش صاحبان قدرت بسته و دل‌های اقتدارگرایان، تیره بود و صد البته گوش و دل ملت بیدار و هوشیار. حافظه مخدوش حاکمان اگر از یاد برده یا چنین می‌خواهد حافظه ملت هیچگاه از یاد نخواهد برد.

این روزها علاوه بر یادآوری بازداشت و حصر غیرمشروع همراهان سبز و حبس ناعادلانه فرزندان و مدیران و صالحان سبز این سرزمین، یادآور شکوه و فرخندگی روزهایی است که به نام زحمت‌کش‌ترین و مظلوم‌ترین اقشار این مردم نیز نامیده شده است: روز کارگر، روز معلم و و روز زن؛ روزهایی که هر کدام نماد قدردانی از کسانی است که اگرچه با سخت‌ترین تبعیض‌ها و محدودیت‌ها در عرصه اجتماعی و فردی و هویتی مواجه بوده‌اند، اما آموزگار صبر و امید به آینده‌ای هستند که پیش روی ملت ایران قرار دارد. شورای هماهنگی راه سبز امید ضمن تبریک این روزهای مبارک تاکید می‌کند که دفاع از حقوق معلمان و کارگران و رفع تبعیض از زنان ازجمله آرمان های بنیادین جنبش سبز است، و سبز بودن چیزی جز تلاش برای احقاق این حقوق و نیز حقوق شهروندانی که در جستجوی احیای کرامت و انسانیت خویش هستند نیست.

اما آنچه در کنار این نمادهای جاودان، ضرورت توجه و مراقبت بیشتر را یادآور می‌شود، خطراتی است که دامنگیر کشور شده و می‌رود در صورت عدم توجه لازم، در آینده‌ای نه چندان دور بحران‌آفرین باشد:

۱٫ در دنیای کارگران، رکود صنعت و بحران در کارگاه‌های تولیدی، به‌هم خوردن تعادل در نظام عرضه و تقاضای نیروی کار، بحران فزاینده بیکاری و خطر شیوع موج جدید بیکاری در کشور، اخراج و تعلیق کارگران و سطح نازل حداقل دستمزد اعلام‌شده از سوی نهادهای حکومتی، خبر از وضع خطرناکی می‌دهد که می‌تواند معیشت و کرامت خانواده‌های کارگران را به‌شدت در معرض تهدید قرار دهد.

تعیین ۴۸۷ هزار تومان به عنوان حداقل دستمزد ماهانه کارگران در سال جاری، در شرایطی مصوب شده که بنابر ماده ۴۱ قانون کار، تعیین حداقل دستمزدها باید نسبتی منطقی و موجه با تورم یا هزینه سبد معیشت خانوار داشته باشد؛ اما حداقل دستمزد تعیین شده با هیچ یک از دو شاخص یاد شده نسبتی ندارد.موفقیت اخیر جنبش کارگری در توقف لایحه اصلاحی قانون کار نشان می‌دهد که با همبستگی و توسل به اعتراضات جمعی مسالمت آمیز، می‌توان در سخت‌ترین شرایط هم به مبارزه برای احقاق حقوق خود اقدام کرد. در همراهی با جنبش پیشتاز کارگری، به صراحت اعلام می‌کنیم که تنها راه رهایی از این وضع بغرنج، واگذاری امور کارگران به خود آنها و تقویت نهادهای صنفی کارگری و دفاع قاطع از اصول و حقوق بنیادین کار در چهار چوب موازین جهانی وشناخته شده حقوق بشر است؛ رویکردی که ماحصل آن تقویت بنیه و توان کارفرمایان و همچنین ایجاد زمینه شکوفایی و نوآوری برای کارگران خواهد بود؛ میلیون‌ها کارگری که با خانواده‌هایشان بخش عمده‌ای از جمعیت کشور را شامل می‌شوند. کارگران محق هستند که همانند دیگر اقشار جامعه، در تنظیم قواعد کاری و هویتی خویش آزاد باشند و در تعامل با دیگر نهادهای مرتبط با مشاغل خویش، درموضعی برابر و عادلانه قرار گیرند.

۲٫ چند سالی است که نهاد تعلیم و تربیت در این مرز و بوم از آسیب های گوناگونی رنج می برد. روند فزایند مهاجرت نخبگان و کاهش سرمایه‌های انسانی، بازنشستگی‌های سیاسی و اجباری در کنار اخراج و تعلیق استادان دانشگاه‌ها و معلمان مدارس، بی‌برنامگی در زمینه توسعه علمی در سطوح مختلف آموزشی اعم از مدارس و دانشگاه‌ها، غلبه رویکرد پادگانی در مدیریت مراکز آموزشی، تلاش برای حکومتی‌کردن حوزه‌های علمیه، گسترش تبعیض‌های گزینشی در مدارس و آموزش عالی و روند دردناک تخریب و عقب‌ماندگی در علوم انسانی به بهانه بومی‌سازی، زنگ خطری برای نظام علمی کشور است و وظیفه ماست که با گسترش آگاهی‌ها و یافتن شیوه‌های بدیل انتشار علم در سطح جامعه، با آن برخورد نماییم. احیای همبستگی‌های صنفی به منظور دفاع از حقوق قانونی معلمان و اساتید، استفاده از شبکه‌های اجتماعی علم‌محور به منظور برداشتن موانعی که سد راه خلاقیت‌های پژوهشی و آفرینش‌های هنری است، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین به منظور شتاب‌بخشیدن به چرخش علم در دنیای مجازی، تنها نمونه‌های کوچکی از تلاش‌هایی است که می‌تواند در گسترش علم و آگاهی در کشور موثر باشد.

۳٫ زنان بزرگوار ایران زمین نیز خود به خوبی می‌دانند که نقش برجسته‌شان در رساندن پیام آگاهی و امید به بخش‌های مختلف جامعه، تا چه اندازه در مقابله با تحقیر و نادیده گرفته شدن حقوق شهروندی ایشان، تأثیرگذار است.

"آنانی که با تمام رفتارهایشان ثابت کردند جز حفظ قدرت و مقام و نان و نام به کسب هیچ منفعتی در این سرزمین نمی‌اندیشند"تبلور همکاری و همدلی زنان که تا پیش از این به عنوان نیمه‌ی منفعل جامعه بدان نگریسته می‌شد، در فعالیت‌های حق‌خواهانه پیش و پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ آشکار شد و تحسین همگان را برانگیخت. مادران، خواهران، همسران و دختران شهدای انقلاب، جنگ تحمیلی و جنبش سبز، با استقامت و صبر خویش، میراث گرانبهای آنان را پاس داشته اند. خانواده‌های عزیزان دربند و محبوس، با سرهای افراشته، به اطلاع‌رسانی درباره وضعیت آزادگان جنبش سبز و حراست از دستاوردهای ایشان ادامه می‌دهند. زنان فرهیخته در عرصه‌های مختلف، نشان داده‌اند که با وجود دیدگاه های مردسالارانه‌ای که به غلط با رنگ و لعاب دین‌گرایی بر شکل‌گیری نظام حقوقی و مدیریت نظام اداری سایه افکنده است، دوشادوش مردان و گاه حتی فراتر از آنان در حل معضلات و پیشرفت کشور نقش آفرینی کرده و می‌کنند. فراموش نکرده و نمی‌کنیم همراه استوار جنبش سبز، سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد و دیگر زنان مبارز دربندی را که با استقامت در راه حق، زندگی و دوران جدیدی نه فقط برای خویش که برای جامعه خلق کرده‌اند.

و چه کسی می‌تواند نقش همسران و مادران اقشار آسیب پذیر را در تحمل شرایط دشوار معیشت و بحران اقتصادی دامنگیر کشور، نادیده بگیرد؟ بر این باوریم که جامعه و حکومت باید برای زنان جایگاهی بلندتر، نقشی پررنگ‌تر و شأنی درخورتر قائل باشند و این همه، نیازمند حرکت سامان مندتر و فراگیرتر زنان از یک سو، و همراهی و پشتیبانی دیگران از سوی دیگر است. روندی که حقوق و کرامت انسانی زنان را چنان که شایسته‌ است، متحقق سازد.

۴٫ چه نیکو و با معناست که اردیبهشت امسال معطر به همزمانی روز کارگر و روز معلم با روز پاسداشت مقام زن/ مادر (سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا) است. این جمله، می‌تواند مقدمه‌ای باشد برای ورود «سبز» به خرداد؛ ماهی که یادآور حماسه‌های ماندگار ایرانیان در تاریخ سیاسی معاصر، و ازجمله در رویدادهای منتسب به جنبش سبز است. خردادماه هنگامه‌ی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. این روزها بسیاری از هموطنان عزیز ما که هنوز پاسخی برای سئوال «رای من کجاست؟» در سال ۸۸ نیافته‌اند این پرسش را مطرح می‌کنند که در موقعیت فعلی «چه باید کرد؟».

"پذیرش واقعیتی بی‌رحمانه به نام حصر و حبس و محرومیت از حقوق اولیه انسانی را در سیر مسیر جهاد و اصلاح امور ملت بدون عجز و ناله و به دور از تسلیم در برابر ظلم نشان می‌دهد"شورای هماهنگی راه سبز امید به‌زودی و به‌طور مبسوط ملاحظات و نگاه خود را در این خصوص ارائه خواهد نمود، پاسخی که بی هیچ مجامله از هم‌اندیشی با دغدغه‌های آشکار و دقیق ملت برخواهد خواست و هرگز چیزی از جنس فهم مافوق نیست و نخواهد بود. پاسخ شورای هماهنگی راه سبز امید، پاسخ برآمده از خواسته‌های «سبزها» خواهد بود. مستقل از این، تاکید می‌کنیم که انتخابات تجلی حق شهروندی مردم است و شیوه بهره‌گیری از این حق نیز در اختیار آنهاست. آنچه در این میان اهمیت دارد آن است که در انتخاب شیوه، مبنای بنیادین یعنی حفظ کرامت انسانی و حقوق شهروندی مردم لحاظ شود و به‌گونه‌ای عمل شود که اعتماد و همبستگی فراگیری که در سال ۸۸ در میان ما به‌وجود آمد، احیا و تقویت گردد.

این امر البته با در نظر گرفتن راهبرد «امید» به آینده‌ای خواهد بود که ورای انتخابات و حواشی آن است؛ حیات جنبش سبز منوط به گسترش «آگاهی، صبر و امید» در سراسر جامعه و همبستگی و ایستادگی بر ارزش‌ها و آرمان‌هایی است که پایه‌های هویت ما را می‌سازند. این رویکرد یقینا متوقف در انتخابات یا هر نهاد یگانه‌ای در عرصه سیاسی نخواهد بود.

انتخابات در «راه سبز امید» نهادی بی‌معنا یا ظرفی خالی نیست که با هر سلیقه و اراده‌ای بتوان آن را شکل داد یا محتوا بخشید و آمرانه به ملت عاریه داد. ظرف انتخابات تنها با خواست و اراده ملی مردمی آزاد و آگاه پر خواهد شد؛ انتخاباتی آزاد و سالم و عادلانه که حاکمیت ملی را متبلور کند، و نیز کام ملت را شیرین و دل آنان را شاد و قلب ایشان را امیدوار و زنده سازد.

شورای هماهنگی راه سبز امید
دهم اردیبشهت‌ماه ۱۳۹۲

اشتراک‌گذاری:

منابع خبر

اخبار مرتبط