چه کسی از محمدامین خبر دارد؟

چه كسي از محمدامين خبر دارد؟
تابناک
تابناک - ۱۲ آذر ۱۳۹۲

خانواده پسری پنج‌ساله‌ به‌نام «محمدامین» که چهار ماه قبل توسط مردی سابقه‌دار به گروگان گرفته شده‌ بود برای پیدا کردنش از مردم کمک خواستند. این در خواست در حالی مطرح شده است که مرد گروگانگیر توسط پلیس دستگیر شد اما چند ساعت بعد جانش را از دست داد و تنها سرنخ برای یافتن محمد‌امین از بین رفت.

به گزارش اعتماد، ساعت ۱۵ روز ششم مرداد ماه سال جاری «محمد‌امین» از خانه‌شان واقع در شهر جوین در استان خراسان رضوی خارج شد. او قصد داشت همراه پدرش به باشگاه ژیمناستیک برود اما همین که پدرش برای چند لحظه از او غفلت کرد، او به‌طرز عجیبی ناپدید شد.

پدر او تصور می‌کرد پسرش منتظر او نمانده و به تنهایی به باشگاه رفته است اما چند دقیقه بعد وقتی به آنجا رسید و فهمید «محمد‌امین» هنوز نرسیده است دلشوره عجیبی به جانش افتاد. او چند مرتبه مسیر خانه تا باشگاه را برای پیدا کردن پسرش جست‌وجو کرد اما هیچ‌کس او را ندیده بود. چند ساعت گذشت تا اینکه خبر گم شدن پسر پنج‌ساله در شهر پیچید و همه فهمیدند او گم شده است.

پدر و مادرش یک لحظه آرام و قرار نداشتند و نگران پسرشان بودند.

"خانواده پسری پنج‌ساله‌ به‌نام «محمدامین» که چهار ماه قبل توسط مردی سابقه‌دار به گروگان گرفته شده‌ بود برای پیدا کردنش از مردم کمک خواستند"همسایه‌ها و فامیل برای پیدا کردن «محمد‌امین» بسیج شدند و تا شب همه‌جا را جست‌وجو کردند اما هیچ خبری از او نبود.

شاید آن شب سخت‌ترین شب زندگی پدر و مادر «محمد‌امین» بود. جای خالی او در خانه برای مادرش غصه بزرگی بود. هیچ‌کس نمی‌دانست چه بلایی بر سر پسرک آمده و او در چه شرایطی قرار دارد.

پدر «محمد‌امین» و چند نفر دیگر به‌دنبال پیدا کردن او بودند اما مادرش در خانه مانده بود تا خبری برسد. زن زانوی غم بغل گرفته بود و نگران فرزندش بود. نمی‌دانست «محمد‌امین» شب را چطور گذرانده.

آیا پسرش شب قبل شام خورده یا نه.

چه کسی از پسر کوچکش مراقبت می‌کند. زن در افکار پریشان خود غرق شده بود که زنگ تلفن به صدا در آمد. با عجله دستش را به گوشی برد و جواب داد. صدای خش‌دار مردی ناشناس به او سلام کرد.

"او چند مرتبه مسیر خانه تا باشگاه را برای پیدا کردن پسرش جست‌وجو کرد اما هیچ‌کس او را ندیده بود"انگار او از« محمد‌امین» خبری داشت.

مرد گفت پسرک را دزدیده است و برای آزادی‌اش ۵۰۰ سکه طلا می‌خواهد. بغض راه گلوی زن را بسته بود. شروع به خواهش و التماس کرد تا شاید مرد غریبه دلش به رحم بیاید اما او گفت بهتر است زودتر سکه‌ها آماده شود و الا پسر پنج‌ساله را خواهد کشت.

آدم ربایی پسر پنج‌ساله

با مشخص شدن پشت‌پرده ناپدید شدن «محمدامین»، پای پلیس به میان کشیده شد. آنها به خانواده پسرک گفتند در صورتی که مرد گروگانگیر بار دیگر تماس گرفت با او وارد مذاکره شوند تا از این طریق اطلاعات بیشتری به دست بیاید.

در همین حال تلفن خانه پدری «محمدامین» نیز کنترل شد تا در تماس بعدی آدم‌ربا با خانواده «محمدامین»، مخفیگاه او ردیابی شود. هرچند پدر «محمدامین» کارمند ساده شهرداری شهرستان جوین بود و وضعیت مالی چندان خوبی نداشت اما پدربزرگ پسرک را همه می‌شناختند و از افراد سرشناس شهر بود.



کارآگاهان پلیس می‌دانستند مرد رباینده به‌زودی با خانواده طعمه‌شان تماس می‌گیرد. از این‌رو تمام اقدامات لازم برای به دام انداختن او انجام شد. چند روز بعد طبق پیش‌بینی‌های پلیس مرد ناشناس تماس گرفت و شروع به تهدید کرد.

پدر «محمدامین» گفت کمی فرصت می‌خواهم تا سکه‌ها را تهیه کنم. حین انجام این مکالمه ماموران خطی را که رباینده به‌وسیله آن تماس گرفته بود ردیابی کردند اما پیش از حضور پلیس در آنجا آدم‌ربا گریخته بود.

"چند ساعت گذشت تا اینکه خبر گم شدن پسر پنج‌ساله در شهر پیچید و همه فهمیدند او گم شده است.پدر و مادرش یک لحظه آرام و قرار نداشتند و نگران پسرشان بودند"هرچند ماموران در دستگیری متهم ناکام مانده بودند اما تلاش‌ها در این خصوص ادامه یافت و پلیس منتظر فرصت دیگری ماند.

مرگ آدم‌ربا در بازداشتگاه پلیس

با گذشت یک هفته از گروگان گرفته شدن محمدامین مرد غریبه بار دیگر برای باج‌خواهی تماس گرفت. او به دلیل طولانی شدن این ماجرا عصبانی بود باز هم شروع به تهدید کرد و گفت فرصت چندانی برای نجات جان محمدامین باقی نمانده و به‌زودی او را می‌کشد.

در حالی که تهدید‌های این مرد همچنان ادامه داشت ماموران توانستند تلفن عمومی که مرد ناشناس از طریق آن تماس گرفته بود را شناسایی و او را در عملیاتی ضربتی دستگیر کنند.

ماموران امیدوار بودند با دستگیری این مرد «محمدامین» به آغوش خانواده‌اش باز گردد اما مرد دستگیر شده حاضر به افشای محل نگهداری پسرک نبود. او که نامش «براتعلی» و از متهمان سابقه‌دار بود در برابر ماموران مقاومت کرد.



ماموران وی را پشت میز بازجویی نشاندند و تلاش کردند سرنخی درباره محل نگهداری گروگان پنج‌ساله به دست بیاورند اما او همچنان حاضر به همکاری نبود.

با گذشت چند ساعت از دستگیری «براتعلی» او در جریان تحقیقات به یک‌باره بیهوش شد. دقایقی بعد پزشکان بر بالینش حاضر شدند او بر اثر سکته قلبی فوت شده است. با مرگ این مرد تنها سرنخ موجود برای یافتن محمدامین از بین رفت.

هرچند ماموران پلیس آگاهی استان خراسان رضوی تلاش‌های وسیعی را برای یافتن «محمدامین» انجام دادند اما بیشتر از چهار ماه از این حادثه می‌گذرد و از سرنوشت گروگان پنج‌ساله اطلاعاتی به دست نیامده است.

وعده پلیس

مادر محمدامین درباره آخرین وضعیت پسرش گفت: زمانی که پسرم را دزدیدند هوا گرم بود. اما حالا کم‌کم هوا در حال سرد شدن است.

"همسایه‌ها و فامیل برای پیدا کردن «محمد‌امین» بسیج شدند و تا شب همه‌جا را جست‌وجو کردند اما هیچ خبری از او نبود.شاید آن شب سخت‌ترین شب زندگی پدر و مادر «محمد‌امین» بود"نمی‌دانم پسرم در این سرما چه می‌کند. چه غذایی می‌خورد. دیگر نمی‌توانم دوری پسرم را تحمل کنم. از مسوولان می‌خواهم محض رضای خدا کاری کنند تا جگر گوشه‌ام دوباره به خانه برگردد.

در همین حال پدر محمدامین نیز با ابراز نارضایتی از اقدامات پلیس گفت: در این مدت چند مرتبه سراغ مقامات انتظامی استان رفتم و از آنها برای نجات پسرم کمک خواستم اما تا به حال اقدام موثری در این باره انجام نشده است. آنها در این مدت فقط به من و خانواده‌ام وعده و وعید داده‌اند و مدام می‌گویند در حال تلاش هستند اما نمی‌دانم چرا هیچ کار خاصی انجام نمی‌شود.



این مرد ادامه داد: در این مدت چند نفر تماس گرفته و گفته‌اند از محل نگهداری پسرم خبر دارند اما بررسی‌ها نشان داد آنها افراد شیادی هستند که نیت‌شان فقط سوءاستفاده و اخاذی است.

در این مدت کار همسرم گریه و زاری شده است. او وابستگی زیادی به محمدامین داشت و نمی‌تواند جای خالی‌اش را در خانه تحمل کند. از همه مردم می‌خواهم برای پیدا کردن پسرم  کمک کنند

منابع خبر

اخبار مرتبط