وقتی آیت الله مهدوی کنی از دیدار با رهبر انقلاب فرار کرد!/ مسعود بهنود درباره حمایت رهبری از خاتمی چه گفت؟
سرویس سیاسی «فردا»: از مهم ترین سیاستهای مقام معظم رهبری که در حقیقت پرتویی از عظمت شخصیت، فراخ نگری و مصلحت اندیشی ایشان است، حمایت قاطع از رئیس جمهورها و کلیت دولتها است. سیاستی که از روز نخست رهبری ایشان آغاز شد. آنچه که اجرا و تداوم این سیاست را در هر شرایطی میسر میساخت، رعایت مصالح نظام و آزادی ایشان از تعلقات سیاسی و جناحی بود. رهبر معظم انقلاب همواره از دولتهای برآمده از رای مردم و بالطبع رئیس جمهور منتخب حمایت کرده اند، چنانکه در بیانات اخیرشان نیز همگان را دعوت به همکاری با رئیس جمهور منتخب کردند
رهبر معظم انقلاب، در توضیح سیاست حمایتی خویش از روسای قوا، علاوه بر آنکه آن را یک اصل و یک وظیفه شرعی برای خود دانسته، میفرمایند:"من همیشه از سه قوّه حمایت کردهام و خواهم کرد. این وظیفه من است.
"سرویس سیاسی «فردا»: از مهم ترین سیاستهای مقام معظم رهبری که در حقیقت پرتویی از عظمت شخصیت، فراخ نگری و مصلحت اندیشی ایشان است، حمایت قاطع از رئیس جمهورها و کلیت دولتها است"رؤسای این سه قوّه هر کدامشان تا وقتی که در رأس این سه قوّهاند، از حمایت من برخوردارند. این به آن معنا نیست که من همه کارهای این سه قوّه را قبول دارم؛ نه ... شما از من گله نکنید که چرا حمایت میکنم؛ من باید از مسؤولان قوا حمایت کنم. البته این حمایت، در منظر عام است. در دیدارها، در دستورها و در پینوشتها، انتقاد هست، اعتراض هست، دستور برخی چیزها هست.
بله؛ البته در مواردی اگر اصلاحی لازم باشد و من بتوانم آن را انجام دهم و دخالت در کار قوّه نباشد که نظام آن را به هم بزند، آن دخالت را هم میکنم. گاهی ما به بعضیها در جلسات خصوصی تشر هم میزنیم؛ اما حمایت معنوی عمومی را از هر سه قوّه لازم میدانم؛ باز هم انشاءاللَّه حمایت خواهم کرد." در واقع منش رهبری بر دفاع از روسای قوا علی الخصوص، رئیس قوه مجریه، در مقابل دشمنان و انتقادهای غیر صحیح دوستان میباشد و در صورت وجود انتقاد، آن را نه در ملا عام، بلکه در خفا تذکر میدهند.
اما در چند سال اخیر معاندان و بدخواهان، حمایتهای رهبری از دولت و رئیس جمهور وقت را مربوط به دولت فعلی میدانند و به این وسیله قصد دارند که به اهداف شومشان برسند. از طرفی نیز، عده ای از حامیان دولت این حمایتها را به معنای تائید کامل رئیس جمهور فعلی توسط رهبری میدانند. حال آنکه این حمایتها به هیچ وجه مخصوص به این دولت نبوده است و مسبوق به سابقه میباشد.
برای نمونه، یکی از مهم ترین مواردی که معاندان با دست یازیدن به آن، قصد زیر سوال بردن چرایی حمایت رهبری از رئیس جمهور را دارند، خطبههای نماز جمعه ۲۹ خرداد سال ۸۸ است. در آن خطبه رهبر معظم انقلاب بعد از تعریف و تمجیدهای شگرف از جناب آقای هاشمی رفسنجانی، نظر رئیس جمهور وقت را به نظر خود نزدیکتر خواندند.
"آنچه که اجرا و تداوم این سیاست را در هر شرایطی میسر میساخت، رعایت مصالح نظام و آزادی ایشان از تعلقات سیاسی و جناحی بود"ضد انقلاب با استفاده از این جمله، در ابتدا قصد اختلاف افکنی بین رهبر معظم انقلاب و آقای هاشمی، را داشتند- که متاسفانه بعضا رویکردهای دلخواه خود را در مواضع برخی دیدند- و در مرحله بعدی این هدف را پیگیری کردند که اشکلات به وجود آمده در زمان دولت فعلی را به رهبری نسبت دهند. حال آنکه این نحوه برخورد و دفاع رهبری از روسای جمهور سابقه دار است. برای تقریب اذهان، در این نوشته سعی شده است که چند نمونه از حمایتهای رهبری از رئیس جمهور پیشین که با این نمونه مشابهت فراوان دارد آورده شود، تا بیش از هر چیز انصاف و منش مقام معظم رهبری در حمایت از دولتها مشخص شود.
وقتی آیت الله مهدوی کنی از رهبر انقلاب فرار کرد!
آیت الله مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان رهبری، یکی از استوانههای نظام جمهوری اسلامی هستند. در دوران زمامداری دولت خاتمی،اختلافی که بین این عالم گرانقدر و رئیس جمهور وقت ایجاد میشود، رهبری طبق اصول همیشگی خود به دفاع از رئیس جمهور میپردازد که پیشنهاد میشود ادامه این ماجرا از زبان آیت الله مهدوی کنی بخوانید:
"بعد از آنکه جناب آقای خاتمی در یک سخنرانی در برابر سخنان آقای مصباح موضع گیری کردند من در مقالهای به عنوان جامعه روحانیت نوشتم که چرا مسائل اعتقادی و معرفتی را با مسائل سیاسی خلط میکنید... در آن اعلامیه این نکته را اضافه کردم که متاسفانه آن مسئول محترم ناخودآگاه به مخالفین نظام و انقلاب چراغ سبز نشان میدهد و آنها از بیانات ایشان سوء استفاده میکنند.
البته اعتراف دارم که مقاله قدری تند بود و لذا مقام معظم رهبری در جمعه بعد در حرم امام- گویا در سالگرد امام- در خطبه نماز جمعه مطالبی را در پشتیبانی از آقای رئیسجمهور ایراد فرمودند و گفتند: این برخوردها و موضع گیریها در برابر آقای خاتمی بیانصافی است و فرمودند چرا اینگونه با رئیس جمهوری برخورد میکنید؟ رئیس جمهوری ما روحانی، روحانی زاده و چنین و چنان است و خیلی از ایشان تعریف کردند و به معترضان- که من و آقای خزعلی بودیم- حمله کردند و گفتند بیانصافها! چرا این حرفها را میزنید؟ تعبیرهایی به کار بردند که الان یادم نیست و به طور کلی بیاناتی کوبنده بود. من و آقای خزعلی پای منبر نشسته بودیم و مردم هم به ما نگاه میکردند که منظور آقا ما هستیم. وقتی آقا برای نماز از منبر پائین آمدند، آقای خزعلی که در صف جلو بودند ایشان را در آغوش گرفتند و بوسیدند ولی بنده فرار کردم ... (خاطرات آیت الله مهدوی کنی، صفحه ۳۷۸ و ۳۷۹)"
رهبری در این ماجرا نیز حق را به رئیس جمهور وقت میدهد. حال آنکه طرف دیگر، یکی از بزرگترین شخصیتهای انقلاب از آغاز تا کنون بوده است.
"رؤسای این سه قوّه هر کدامشان تا وقتی که در رأس این سه قوّهاند، از حمایت من برخوردارند"نمونه دیگر نیز، حمایت صددرصدی رهبری از آقای خاتمی میباشد. بدین ترتیب که در جریان کوی دانشگاه سال ۷۸، انتقادات زیادی از طرف شخصیتهای بزرگ نظام به رئیس جمهور منتخب وارد شد. رهبری در اولین نماز جمعه بعد از غائله ۱۸ تیر اینگونه از رئیس جمهور حمایت میکنند. "من الان عرض میکنم و میدانم که ملت ایران میداند و با تکرار من خوشحال هم میشود و میدانم که دشمن هم میداند و با تکرار من ناراحت میشود؛ اما همه بدانند که مواضع رؤسای کشور - بخصوص رئیس جمهور محترم - در این قضایا، مواضعی بود که صددرصد مورد تأیید و حمایت من بود. بنده به طور قاطع از مسؤولان کشور دفاع و حمایت میکنم؛ از رؤسای سه قوّه دفاع و حمایت میکنم. من به طور قاطع از شخص رئیس جمهور حمایت میکنم.
اگر اشکال و ایرادی هم به عملکرد بعضی از اجزای دولت داشته باشم، به رئیس جمهور میگویم و میدانم و اطمینان دارم که ایشان دنبال میکنند. قضایای ما اینگونه است. دشمن، چیز دیگر و طور دیگری فهمیده بود."
حمایتهای صادقانه رهبری تا جایی است که ضد انقلاب نیز به آن معترف است. مسعود بهنود روزنامه نگار ضد انقلاب در اشاره به حمایت رهبری از خاتمی، میگوید: "از حق نگذریم آقای خامنه ای ایستاده و تا حالا نگذاشته خاتمی را بخورند(!) وگرنه میخورندش اگر آقای خامنه ای نباشد ... آقای خاتمی یکی از وفادارترین آدمها در کل تاریخ ما به دموکراسی است اما در دنیا به هیچ کس به اندازه آقای خامنه ای بدهی ندارد.
"در دیدارها، در دستورها و در پینوشتها، انتقاد هست، اعتراض هست، دستور برخی چیزها هست"یعنی اگر اینها هر ۹ روز یک بحران درست کردند، او در هر ۵ روز یک بار نجاتش داد."
از نگاه مقام رهبری، اقتدار و پیروزی دولت جمهوری اسلامی – از هر حزب و جناحی که باشد – اقتدار نظام اسلامی است و شکست و ناکامی دولت، مایه شکست جمهوری اسلامی است. از این رو، هر تلاشی که با هدف تضعیف دولت صورت پذیرد یا منجر به آن شود، در تعارض با این سیاست تلقی میشود. این سیاست نه یک سیاست انفعالی و متاثر از تحولات سیاست داخلی، بلکه یک سیاست فعال و برخاسته از یک نگاه کلان و فارغ از تنگ نظریهای معمول در دنیای سیاست بود. از این رو مقام معظم رهبری در عین حمایت از دولت، هر جا انحرافی از مسیر انقلاب و اسلام مشاهده کردند، خود را ملزم به تذکر و هشدار و حتی برخورد قاطع با آن دیدند. همانطور که از شواهد بر میآید، نه معاندان میتوانند بر طبل تو خالی خود بکوبند که حمایت رهبری مختص به دولت فعلی بوده است و نه حامیان این دولت میتوانند با تکیه به حمایتهای چند سال اخیر رهبری، در صدد توجیه اشکالات خود برآیند بلکه حمایت رهبری، حمایتی همه جانبه از کلیت دولت و برای پیشرفت اهداف کشور است.
.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران