هنرمندی که با تاریخ تئاتر اراک عجین شد/ از تعزیه تا تئاتر امروزی ایران

هنرمندی که با تاریخ تئاتر اراک عجین شد/ از تعزیه تا تئاتر امروزی ایران
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۸ شهریور ۱۳۹۱

به گزارش خبرنگار مهر، نمایش و بازی ودیعه ای است که در وجودش گذاشته شده است، از کودکی به واسطه ولادت در خانواده ای مذهبی و علاقمند در گروه های تعزیه، تعزیه خوانی می کرده است، حجت الله سبزی با تئاتر استان مرکزی عجین شده است و بخشی از تاریخ تئاتر خطه اراک است.

قطعا پدران و مادرانی که جوانی خود را در دهه ۶۰ گذرانده اند کارهای خیابانی او را به یاد دارند و هنوز نام تئاتر اراک برایشان با نام حجت الله سبزی عجین است.

شاید اهالی قدیم خیابان انوری اراک هنوز رفت و آمدهای جوانان و علاقمندان به خانه پدری سبزی در آن سالها را به یاد داشته باشند، خانه ای که اولین کارگاه های تئاتر اراک در آن کلید خورد، حجت الله سبزی از آن روزها اینگونه یاد می کند: در دهه ۵۰ هنوز آنقدر ورک شاپ در ایران مرسوم نبود ولی من به واسطه فضای وسیع و تعدد اتاق های خانه پدری توانستم کارگاهی را در خانه مان دایر کنم و گروه قاصدک نیز از همان روزها تشکیل و هنوز در حال فعالیت است.

پنجم ابتدایی؛ نقطه شروع

استاد حجت الله سبزی یکی از بزرگ مردان عرصه تئاتر استان مرکزی است که نباید تلاشهای بی دریغش در ارتقا و شناساندن تئاتر استان مرکزی به کشور را نادیده انگاشت.

نمایش " برخیز عزیز همراه شو" به نویسندگی و کارگردانی حجت الله سبزی که چندی پیش در آمفی تئاتر پارک امیرکبیر اراک به اجرا درآمد بهانه ای بود تا ما را پای دردو دل و صحبت این پییشکسوت بنشاند.

از کارهای گذشته حجت الله سبزی

 وی از ورودش به عرصه تئاتر می گوید: در سال پنجم ابتدایی با تئاتر آشنا شدم و در همان سال ها توسط دبیران و معلمینی که علاقمند این وادی بودند تشویق و راهنمایی شدم.

استاد اینطور ادامه می دهد: آغاز خوانش کتاب و نمایشنامه و داستان را از همان سال ها شروع کردم و به سفارش دبیرانم سعی کردم فقط بخوانم و اندوخته کنم و با نمایشنامه نویسان برجسته ایران و جهان آشنا شوم.

خوانش، پژوهش و پرسش ارکان اصلی هنر است

وی خوانش ، پژوهش و پرسش را از ارکان اصلی هنر  می داند و ادامه می دهد: آگاهی از ابزار مهم یک هنرمند است و باید هنرمند معاصر زمان خود باشد و بر علومی چون جامعه شناسی،  رفتار شناسی، روانشناسی، علم سیاست و علوم اجتماعی احاطه داشته باشد.

وی اعتقاد دارد: بررسی و مطالعه علوم انسانی هنرمندان را توانمندتر می سازد.

حجت الله سبزی "نه نه انسی" و "بام ها زیر بام ها" را اولین تجربه های نمایشی اش عنوان و اظهار می کند: در ادامه فعالیت تئاتری خود در نمایش های خیابانی و ایرانی  چون روحوضی، نقالی، شمایل گردانی، پرده خوانی و نمایش های منظوم  قدم گذاشتم.

 خانه ای برای تئاتر

وی اضافه می کند: خانه پدری ما در آن سالها محل تردد افرادی بود که به تئاتر عشق می ورزیدند و در آنجا کارگاه هایی با محوریت خوانش نمایشنامه، بررسی تجزیه و تحلیل متن، تمرین بدن و بیان برگزار می شد. من و دوستان و هنرجویانم در آن روزها با خواندن نمایشنامه های مطرح از چخوف و شکسپیر و مطالعه و بررسی آن اقدام به زدن اتود و اجرای بخش یا پرده ای از آن می کردیم که این امر موجب می شد علم و عمل کنار هم قرار گیرد.

او هدف اصلی گروه قاصدک را در بین مردم بودن و نمایش برای همه اقشار جامعه در فضاهایی چون خیابان، پارک و محوطه های باز می خواند و می گوید: اجراهای گروه قاصدک از همان ابتدا نه تنها برای افراد مطلع به هنر بلکه برای مردم نیز صورت می گرفت، ما مکان یابی می کردیم و جایی را انتخاب می کردیم که مردم گرد آیند و اثر و ایده ، حرف و پیام خود را که درد مشترک جامعه بود به مردم منتقل می کردیم و همه هم و غممان تشریک مساعی و یکی شدن با مردم بود.

تئاتر آئینه تمام نما و حقیقت نما زندگی است

تئاتر از نگاه حجت الله سبزی یعنی آئینه تمام نما و حقیقت نما از زندگی، جهان و انسان و او دلیل این نگاهش را اینطور عنوان می کند:  تئاتر مادر و مجموعه ای از هنرهاست که مورد تحسین تمامی فلاسفه بوده است.

تئاتر ابزاری است برای گفتن حرفی که از دل برآید و لاجرم بر دل نشیند و می توان با قاطعیت گفت نیاز جامعه برای رشد و بالندگی است زیرا  نیاز انسان را از لحاظ روحی، مادی، معنوی و اجتماعی هنرمندانه و خلاق مطرح  و مردم و اجتماع را به قضاوت و اندیشه وا می دارد  و از رهگذر اندیشه به مرتفع کردن معضل و نیاز می پردازد. وی ادامه می دهد: تئاتر معضل، تباهی و برکه را نشان می دهد و انسان را به جستجوی زیبایی و دریا وا می دارد و جان کلام اینکه تئاتر نسخه نمی پیچد و شعار نمی دهد بلکه ایده ای را با مردم در میان می گذارد.

 هنر جامعه را به تحول و شکوفایی وا می دارد

وی ویژگی های هنر و هنرمند را اینگونه بر می شمارد: هنر در تعالی فرهنگ و انسان سازی موثر است و جامعه را به پویایی،  تحول، شکوفایی، طراوت و استقلال نزدیک می کند و هنرمند بعنوان پیشاهنگ و خالق هنر دگر خواه است و خودخواه نیست.

"وی ادامه می دهد: تئاتر معضل، تباهی و برکه را نشان می دهد و انسان را به جستجوی زیبایی و دریا وا می دارد و جان کلام اینکه تئاتر نسخه نمی پیچد و شعار نمی دهد بلکه ایده ای را با مردم در میان می گذارد"هنرمند با جهان بینی ای که دارد می تواند بی طرفانه  قضاوت کند  و به یادآوری آنچه که زیباست و وجودش در زندگی ضروری است می پردازد.

حجت الله سبزی در شیوه اجرا و نگارش خود سبک و زبان منحصر بخود را دارد و شاید بتوان گفت وی تدوین کننده شیوه ای جدید است که می تواند ارائه و آموزش داده شود.

وی در این خصوص می گوید: با خواندن آثار و مکاتب ادبی در جهان و ایران خوانش سبک های اجرایی تئاتر و شیوه های کارگردانی و بررسی آثار درام نویسان ایران و جهان به یک سبک اسلوب و روش و شیوه جدید در نمایشنامه نویسی و کارگردانی رسیده ام که منحصر به خودم است.

وی ادامه می دهد: من در کارهایم از زبان سجع و شاعرانه بهره می گیرم. نمایش های "سربداران"،  "غمنامه عقیل"،  "برای دنیا" از جمله نمایش هایی بوده که در آن شیوه اجرایی من معرفی شده است.

مزیت هنر به علم بر روح حاکم برآن است

حجت الله سبزی تحصیلات آکادمیک تئاتر را در کنار تجربه مفید می خواند و می گوید: دانشگاه رفتن خوب است ولی برای شروع تنها بسنده کردن به مدارک عالی یا دکترا کافی نیست، با مدرک دانشگاهی کسی نویسنده و شاعر نخواهد شد.

حتی اگر تمام فنون و تکنیک ها را بدانید تازه فقط فن دان هستید نه هنرمند زیرا هنر روح دارد و هنرمند از همه مردم اجتماع از هر صنفی یک گام جلوتر است.

ایران با وجود داشته های غنی جایگاه شایسته ای در تئاتر دنیا ندارد

وی در خصوص وضعیت تئاتر ایران در جهان می گوید: داشته های ایران غنی است اما با این وجود جایگاه شایسته ای در تئاتر دنیا ندارد، فرهنگ و تمدن و هنر ایران در طول تاریخ مورد هجمه غارتگران قرار گرفته است و هیچ سندی دال بر وجود تئاتر در گذشته ایران نیست ولی وجود شاعرانی چون حافظ و مولانا و نظامی بر وجود تئاتر در ایران صحه می گذارد، زیرا تئاتر در جهان کنار شعر اتفاق افتاده است.

 کمبود سالن استاندارد مشکل اصلی تئاتر ایران است

حجت الله سبزی از نبود سالن استاندارد تئاتر در کشور اظهار تاسف می کند و می گوید: سالن استاندارد تئاتر در ایران کم داریم و سالن هایی که در حال حاضر برای اجراها استفاده می شوند سالن های همایشند و معلوم نیست با توجه به وجود کارشناسان  امر این کار آگاهانه صورت گرفته است یا نا آگاهانه.

وی تئاتر شهر را نماد تئاتر ایران عنوان و اظهار می کند: بی توجهی ها به تئاتر اینقدر زیاد شده که حتی تئاتر شهر که نماد تئاتر ایران است در حال خراب شدن است و هم اکنون برخی از تماشاخانه ها چون تماشاخانه نصر تبدیل به مخروبه شده است و امروزه نداشتن تئاتر حرفه ای و تجربی در مملکت، کمبود سالن مشکل عمده ایست که امیدواریم مسئولین با نگرش مومنانه  و از روی انصاف سرمایه مملکت را در راه استقلال فرهنگی هزینه کنند.

وی می گوید: معضل دیگر تئاتر کشور ما شهرستانی و تهرانی کردن تئاتر است در حالی که بزرگان تئاتر کشور از اقصی نقاط کشور هستند.

سبزی اضافه می کند: تئاتر شهرستانی و تهرانی ندارد و دنیای تئاتر بسیار بزرگتر است و همه یک خانواده اند تهرانی، کرد، بلوچ، خوزستانی و اراکی.

جشنواره ها در آشتی مردم با تئاتر موثر نیستند

استاد سبزی با اشاره به اینکه تئاتر هنری است که با حضور مردم تعریف می شود، می گوید: در حال حاضر به طور مستمر تئاتر کار نمی شود و چراغ ها همیشه پرنور نیست وسالن ها سرشار از تماشاگر نیست.

وی ادامه می دهد: تئاتر ما دچار جشنواره زدگی شده زیرا کارگردانان و جوانان این عرصه بدلیل نبود شرایط مطلوب ناگزیر از ارائه کار خود در جشنواره هستند.

سبزی می گوید: من مخالف جشنواره نیستم اما جشنواره  کمکی به حضور مردم در تئاتر نمی کند  و به نظر من جشنواره ها با توجه به ظاهر فریبنده و زیبا بسیار مهلک هستند.

وی اضافه می کند: کار تئاتر به دلیل مراحلی چون انتخاب متن، نگارش، پیش تولید  آموزش، تعلیم و تربیت و بردن روی صحنه بیش ازچند ماه طول می کشد و قطعا فردی که تئاتر کار می کند در این مدت منبع درآمدی نخواهد داشت و تامین معیشتش با مشکل روبرو خواهد شد.

سبزی عشق را عامل اصلی ورود و بقایش در تئاتر می داند و می گوید:  فردی که کار تئاتر میکند معیشت خود را از کجا تامین کند این واقعیت است که هنرمندان  با دغدغه و مشکلات معیشتی روبرو هستند. وی در پایان می گوید: مسئولین اگر دنبال اعتلای فرهنگ جامعه و تولید آثار فاخر هستند باید هنرمندان را از لحاظ مادی و معنوی حمایت کنند.

مصاحبه از سمیه انصاری فر

منابع خبر

اخبار مرتبط