اهریمنسازی از ایران با رسانه، چطورسیاست خارجی آمریکا را شکل داد
خبرگزاری مهر،
گروه فرهنگ و اندیشه- فاطمه ترکاشوند: تا همین یک دهه پیش، حضور یکتنه رسانههای داخلی در فضای افکار عمومی، این سوال را در ذهن بخشی از مردم ایجاد کرده بود که بازنمایی ایران از کشورهای دیگر خصوصاً رقبای سیاسی خود خصوصاً آمریکا در رسانههای داخلی تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است و گزارش این رسانهها از بازنمایی ایران در رسانهها و تولیدات فرهنگی و هنری آمریکا چقدر صادقانه است. همیشه بحثهای بسیار داغی درباره این که فیلمهای آمریکایی چقدر در تصویر اهریمنی از ایران اغراق کردهاند، در محافل سینمایی و روشنفکری داخلی در جریان بوده، همان طور که درباره تصویر فیلمهای ایرانی در خارج از کشور و خصوصاً آمریکا، خصوصاً در دهه ۷۰ و ۸۰ همیشه جنجالهای زیادی وجود داشته است.
از ابتدای دهه ۹۰ اما با توسعه اجتنابناپذیر رسانهها و دسترسی عمومی به شبکههای تلویزیونی و اینترنتی، هرچند از سروصداها در این باره کاسته شده اما گویی آرام آرام داریم پی میبریم که بازنمایی ایران از دشمن و خصوصاً روایت رسانههای داخلی از بازنمایی ایران در تولیدات فرهنگی و رسانهای آمریکایی واقعاً تطابق زیادی با واقعیت جاری در آنها داشته است.
رواج استفاده از شبکههای اجتماعی و دسترسی آزاد به اطلاعات و خصوصاً خارج شدن چهرههای تحلیلگر و برنامهریز پشت پرده رسانهها در پیشصحنه این هماوردی رسانهای، حالا در آستانه آغاز قرن پانزدهم دارد منجر به تغییر نرمی در جبههبندیهای سیاسی و شفاف شدن واقعیتها میشود تا آن جا که میتوانیم در فضای ابداعی «space» در توئیتر که فضایی مختص برگزاری نشستهای صوتی با حضور عامه علاقمندان است، شاهد گفتوگویی غیرمنتظره میان افرادی جالب توجه باشیم. گفتوگویی که قرار است گزارههایی از رسانههای داخلی را تأیید کند و صحه بگذارد که تا قبل از این به خاطر پرتکرار بودنشان، در بخشی از افکار عمومی داخل کشور، مشوّه و شائبهناک شده بودند.
مهمانان این نشست نهتنها از پوشش رسانهای و تولیدات صنعت سرگرمی آمریکا بهعنوان منابع اهریمنسازی از ایرانیان و تأثیر تلخ آن بر جامعهپذیری ایرانیهای مقیم آمریکا گفتند و به نقل تجربههای شخصی خود از رفتارهای تبعیضآمیز در متن جامعه آمریکا علیه ایرانیها پرداختند، بلکه فراتر از مسئله هنر و رسانه به شرح استانداردهای دوگانه دولت آمریکا در قبال ایران به عنوان موضوع سیاست خارجی آن نیز وارد شدند جمعهشب گذشته، نشست صوتی در فضای اسپیس توئیتر توسط نگار مرتضوی تحلیلگر شبکه BBC برگزار شد که عسل راد تحلیلگر ارشد نایاک، نیکی اخوان استاد مطالعات رسانه و ارتباطات دانشگاه کاتولیک و پویا عالیمقام کارشناس تاریخ و مسائل ایران و استاد دانشگاه ماساچوست مهمان آن بودند. این نشست به موضوع «دیگریسازی و اهریمنسازی از چهره ایران در گفتمان سیاسی، پوشش رسانهای خبری و تولیدات فرهنگی-هنری در آمریکا، و چگونگی تأثیر آن بر سیاستگذاری غلط آمریکا در قبال ایران به عنوان موضوع سیاست خارجی و جامعه ایرانیان مقیم این کشور به عنوان موضوع سیاست داخلی ایالات متحده» میپرداخت.
مهمانان این نشست نهتنها از پوشش رسانهای و تولیدات صنعت سرگرمی آمریکا بهعنوان منابع اهریمنسازی از ایرانیان و تأثیر تلخ آن بر جامعهپذیری ایرانیهای مقیم آمریکا گفتند و به نقل تجربههای شخصی خود از رفتارهای تبعیضآمیز در متن جامعه آمریکا علیه ایرانیها پرداختند، بلکه فراتر از مسئله هنر و رسانه به شرح استانداردهای دوگانه دولت آمریکا در قبال ایران به عنوان موضوع سیاست خارجی آن نیز وارد شدند و این مسئله را منشأ اهریمنسازی تعمدی از ایرانیها در رسانههای و فرهنگ عمومی ایالات متحده یاد کردند.
در مشروح اینگزارش، برخی از مطالب گفتهشده در ایننشست را بررسی و تحلیل میکنیم؛
مرتضوی در ابتدای این نشست مجازی ضمن توضیح موضوع گفتوگو گفت موضوع بحث، اختصاص به ایرانیان مقیم آمریکا ندارد و سایر خردهفرهنگهای مهاجر نظیر عرب-آمریکاییها و آسیایی-آمریکاییها نیز تجربههای مشابهی دارند؛ نکتهای که در ادامه منجر به طرح مسائل مهمی در پیوند میان اسلامهراسی، ایرانیهراسی و عربهراسی شد.
گفتمان نژادپرستی جنگ با کشورهای خاورمیانه را در افکار عمومی آمریکا توجیه میکند
اما بحث اصلی با عسل راد شروع شد که بهتازگی مقالهای را با عنوان «تأثیر دیگریسازی از ایرانیان بر سیاست اشتباه آمریکا» منتشر کرده است. او، وجود نژادپرستی و تأثیر آن بر سیاستگذاری داخلی آمریکا را شاهدی دانست بر این ادعا که این نژادپرستی بر سیاست خارجی ایالات متحده هم نفوذ دارد.
راد گفت: مطالعاتی وجود دارد که نشان میدهد آن دسته از آمریکاییهایی که به «کینه نژادی» اعتقاد بیشتری دارند، احتمال بیشتری هم دارد که از جنگ در کشورهایی با ترکیب نژادی متفاوت مثل ایران و عراق و سوریه حمایت کنند؛ کشورهایی که ما تاکنون درگیر جنگهای بسیاری در طول چند دهه اخیر با آنها بودهایم.
وی ادامه داد: تبعیضی که یک ایرانی-آمریکایی -که با میراث ایرانی در آمریکا بزرگ شده-، احساس میکند با تبعیضی که سایر گروههای نژادی مهاجر حس میکنند کاملاً فرق دارد؛ بهخصوص اگر از دریچه مناسبات و روابط خارجی به آن نگاه کنیم.
"تجربه شخصی من این است که هرگز شبیه یک آمریکایی با من رفتار نشده و در تراز یک آمریکایی در نظر گرفته نشدهام"تجربه شخصی من این است که هرگز شبیه یک آمریکایی با من رفتار نشده و در تراز یک آمریکایی در نظر گرفته نشدهام. اگر فکر میکنید این صرفاً احساس من است کافی است نگاهی به نظرات عامه جامعه ایرانیان مقیم آمریکا بیندازید تا متوجه شوید این احساس عمومیت دارد.
حتی سریال «فرندز» ظاهراً لیبرال هم در قبال ایرانیها نژادپرست است
اما راد، برای روشن شدن تفاوت موقعیت ایران با سایر اقلیتها در آمریکا و ارتباط مسائل آنها با هم افزود: شما نمیتوانید درباره رفتارهای ضدایرانی حرف بزنید بدون این که آن را بخشی از مسائل جهانشمولتری مثل اسلامهراسی و استعمار اروپایی در نظر گرفته باشید؛ مسائلی که این میزان واکنش منفی را در تمامی منطقه خاورمیانه برانگیخته است. اما ایران در آمریکا وضعیت منحصربهفردی دارد و به خاطر سیاستهایش، جایگاه مرکزی حریف اصلی آمریکا در منطقه را به خود اختصاص داده است.
او سپس در پاسخ به سوال خود مبنی بر «منشأ این رفتار ضد ایرانی کجاست؟» به این مسئله اشاره کرد که چطور فتح لانه جاسوسی، تبدیل به سرآغاز رفتارهای خصمانه آمریکا در سیاست داخلی و بازنمایی ایران در رسانههای ایالات متحده شد و گفت: روایت ایرانیها از این ماجرا ریشه در کودتای آمریکایی در ۱۳۳۲ علیه مصدق دارد و پس از آن هم رفتار آمریکا در پذیرش شاه فراری، ایرانیها را دوباره با این تهدید مواجه کرد که باز هم در معرض کودتای دیگری از سوی آمریکا خواهند بود.
نمیتوانید درباره رفتارهای ضدایرانی حرف بزنید بدون این که آن را بخشی از مسائل جهانشمولتری مثل اسلامهراسی و استعمار اروپایی در نظر گرفته باشید؛ مسائلی که این میزان واکنش منفی را در تمامی منطقه خاورمیانه برانگیخته است عسل راد، بحران گروگانگیری را سرآغاز رفتارهای ضدایرانی و غیرانسانیسازی چهره ایران در سیاست، رسانه و فرهنگ عمومی آمریکا دانست. او سپس از انبوه مثالهایی در این مورد یاد کرد که در تمام تولیداتی که به نحوی به ایران اشاره دارند، نافذ است و تنها به عنوان نمونه به سریال «فرندز» اشاره کرد؛ سریالی که به گفته او، قرار نیست اصلاً حاوی گزارههای نژادپرستانه باشد اما به ایران که میرسد، راه برای این موضعگیریها باز میشود و در یکی از اپیزودها، یکی از شخصیتهای داستان از رفتن به ایران با عنوان «رفتن به آغوش دزدان» یاد میکند اما برخلاف انتظار، این دست اظهارات در فیلم، هیچ تبعاتی هم برای سازندگان ندارد و با آنها هیچ برخوردی نمیشود.
راد، فقدان برخورد یا هر واکنشی در موارد مربوط به ایران را در مقایسه با نمونههای مشابه از سایر نژادها و ملیتها، نشانهای از رفتار تبعیضآمیز گسترده در آمریکا علیه ایرانیها دانست و گفت این موضوع نشان میدهد تا چه اندازه رفتار ضد ایرانی داشتن، بدون هزینه و آسان است و چقدر راحت، این دست رفتارها را به سیاست داخلی و خارجی آمریکا جاری کرده است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران