استقبال از امام امت

استقبال از امام امت
فرهیختگان
فرهیختگان - ۲۲ آبان ۱۳۹۰

تعداد بازدیدها: ۵ امام خمینی بعد از ایراد سخنان تاریخی خود که دو موضوع را کاملا مجزا مشخص می‌فرمود: یکی «قطع دست ایادی و اجانب» و دیگری «وحدت کلمه اقشار» از فرودگاه با یک اتومبیل «بلیزر» در حالی که ده‌ها اتومبیل و ۹۶ موتورسوار زبده وی را اسکورت می‌کردند خارج شد. صدها نفر خبرنگار و عکاس در جلوی اتومبیل به روی سقف اتومبیل ایستاده و نشسته فیلمبرداری و عکسبرداری می‌کردند. تعدادی مینی‌بوس در جلوی همه ماشین‌ها با چراغ‌های روشن در حرکت بودند. سیل جمعیت اکنون مانند اقیانوس به چشم می‌خورد. اتومبیل حامل امام در میان مردم مشتاق و ستم‌دیده مثل یک نگین در میان انگشتر، آنچنان احاطه‌اش کردند که یاری گریز نداشت.

"صدها نفر خبرنگار و عکاس در جلوی اتومبیل به روی سقف اتومبیل ایستاده و نشسته فیلمبرداری و عکسبرداری می‌کردند"روی سقف اتومبیل حامل امام جوانان عضو کمیته استقبال سوار بودند و با حمل اسلحه در زیر جامه خود از مردم خواهش می‌کردند راه را باز کنند، ولی ازدیاد جمعیت که ابتدا مانند سدی در دو طرف خیابان کشیده شده و مثل دریا که به اقیانوس بپیوندد، سدهای اطراف خیابان را درهم شکستند و چون غریقی که قایق نجات خود را دربر بگیرند، به طرف ماشین امام هجوم بردند. هزاران نفر از جوانان داوطلب، حفاظت امام را به عهده گرفته بودند که دائم در سطح خیابان مردم را به این طرف و آن طرف راهنمایی می‌کردند، ولی هجوم عاشقان راه حق و دوستداران امام خمینی، آنها را فلج کرده بود. زنانی بودند که خود را به ماشین می‌رساندند، اگر می‌توانستند مقابل شیشه اتومبیل قرار می‌گرفتند و به امام خوشامد می‌گفتند و اگر قادر نبودند دست بر پیکر ماشین می‌ساییدند. استقبال مردم از خمینی، استقبالی بود که تاریخ نظیر آن را هرگز ندیده است. در بهشت‌زهرا این اقیانوس به دریایی سرازیر شد که هرگز گورستانی چنین مردمی به خود ندیده بود.

ماشین حامل امام خمینی برای ورود به گورستان بهشت‌زهرا قادر نبود از میان جمعیت بگذرد، لذا با هلی‌کوپتری که قبلا تدارک دیده بودند ایشان را به قطعه ۱۷، خانه شهدای ایران بردند. در طول راه مردم شعار می‌دادند «به خانه شهیدان خوش آمدید خمینی». امام را به جایگاهی که قبلا در قطعه ۱۷ به روی مزار شهدای راه حق درست کرده بودند بردند.ابتدا یک کودک جوان آیه‌ای از قرآن را تلاوت کرد و سپس امام خمینی سخنرانی تاریخی خود را ایراد فرمودند: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم‌الله الرحمن الرحیم ما در این مدت مصیبت‌ها دیده‌ایم. مصیبت‌های بسیار بزرگ و بعضی پیروزی‌ها هم حاصل شد که البته آن هم بزرگ بود. مصیبت زن‌های جوان‌مرده، مردهای اولاد از دست داده.

"اتومبیل حامل امام در میان مردم مشتاق و ستم‌دیده مثل یک نگین در میان انگشتر، آنچنان احاطه‌اش کردند که یاری گریز نداشت"من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خود را از دست داده‌اند می‌افتد، سنگینی‌ای بر دوشم پیدا می‌شود که نمی‌توانم تاب بیاورم. من نمی‌توانم از عهده این همه خسارت‌ها که بر ملت ما وارد آمده بربیایم. من نمی‌توانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیزش را در راه خدا داد. خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت می‌گویم و در غم آنها شریکم.

من به پدرهای جوان داده تسلیت عرض می‌کنم. به جوان‌هایی که پدران‌شان را از دست داده‌اند، تسلیت می‌گویم. ما حساب بکنیم که این مصیبت‌ها برای چه به این ملت وارد شده؟ مگر این ملت چه می‌گفت و چه می‌گوید که از آن وقتی که صدای ملت درآمد، قتل و ظلم و غارت ادامه دارد. ملت ما چه می‌گفت که مستوجب این همه عقوبات شدند، ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول خلاف قانون بود، اول که پایه‌گذاری شد، برخلاف قوانین بود. آنها که در سن من هستند دیده‌اند که مجلس موسسان با سرنیزه تاسیس شد و ملت هیچ دخالتی در این مجلس نداشت.

"زنانی بودند که خود را به ماشین می‌رساندند، اگر می‌توانستند مقابل شیشه اتومبیل قرار می‌گرفتند و به امام خوشامد می‌گفتند و اگر قادر نبودند دست بر پیکر ماشین می‌ساییدند"وکلایش را با زور وادار کردند که به رضاشاه رأی سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول امر باطل بود، بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قوانین و قواعد عقلی و حقوق بشر است. چون ما فرض می‌کنیم یک ملتی همه رای دادند که یک نفر سلطان باشد؛ بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل عمل است، لیکن اگر ملت رای دهند ولو تمام‌شان، به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد به چه حقی ملت ۵۰ سال پیش سرنوشت ملت بعد را تعیین می‌کند.  

منابع خبر

اخبار مرتبط