گوهر جوانی از نظر معصومین؛ چرا حضرت علی (ع) جوان گناه‌کار را از درون آتش بیرون کشاند؟

موفقیت دو جوان هنرمند ورامینی در جشنواره كشوری حضرت علی اكبر(ع)
خبرگزاری جمهوری اسلامی
خبرگزاری دانشجو - ۱۱ تیر ۱۳۹۱



به مناسبت اعیاد شعبانیه و روز جوان بر آن شدیم تا کلمات حکمت ‏آموزی از امیرالمؤمنین (ع) که یکی از پیشگامان این عرصه می باشد را ارائه کنیم.

گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛  جوانی، گوهر گران‏بهایی است که به خاطر استعدادها و قابلیت شکوفایی و رشد، از ارزش و منزلت خاصی برخوردار است. متاسفانه در شرایط کنونی جامعه و با توجه به توسعه ارتباطات و تهاجم فرهنگی رسانه‌ها شاهد گسترش دام‌ها و فتنه‌های بسیار در پیش روی جوانان هستیم، فتنه‌های تحریک کننده نفسانی که بر روی عدم خودسازی و لغزش بر سر راه جوانان کشورمان ایجاد گردیده است.   به همین جهت بر آن شدیم تا به مناسبت میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان از نظریات و توصیه های بزرگان دین مان و همچنین نحوه برخورد این بزرگواران با جوانان استفاده کنیم؛ داستانی که در ذیل آمده است یکی از این موارد است:   جوانی به محضر مقدس‏ امیر المومنین (ع) آمد و عرض کرد: آقا! من مرتکب «لواط» شده ام، چه کنم؟ (برای اثبات وقوع این گناه و اجرای حد شرعی، یا باید چهار شاهد عادل شهادت بدهند که انجام این‏ گناه را به چشم خود دیده اند و یا باید خود مجرم چهار بار اقرار کند).   حضرت فرمود : اگر چهار بار اقرار کنی، حد شرعی را بر تو جاری‏ می‌کنم‏ بسیار خوب، این دفعه اول بود که اقرار کردی، حالا دیگر برو. جوان عرض کرد: نه آقا! برای دومین بار هم اقرار می کنم که چنین کاری‏ کرده ام‏.

"  حضرت فرمود : اگر چهار بار اقرار کنی، حد شرعی را بر تو جاری‏ می‌کنم‏ بسیار خوب، این دفعه اول بود که اقرار کردی، حالا دیگر برو"  حضرت فرمود : گویا از روی نادانی سخنی‏ می‌گویی‏ اگر دوبار دیگر اقرار کنی، وظیفه من‏ است که حد را بر تو جاری کنم‏، جوان دو بار دیگر هم اقرار کرد، علی (ع) فرمود: دیگر وظیفه ایجاب می‌کند که حد را بر تو جاری کنم‏، یکی از این پنج روش را بپذیر: یا باید گردنت‏ را با یک ضربه شمشیر بزنم، یا یک دیوار را بر سرت خراب کنم، یا مسلمانان سنگسارت کنند، یا از بالای کوهی به پایین پرتت کنند و یا در میان‏ گودالی تو را آتش بزنند.   عرض کرد: آقا! کدامیک از همه سخت‌تر است؟ فرمود: سوختن‏. عرض‏ کرد: علی جان! مرا آتش بزن‏. می‌خواهم این نفسم‏ که از گناه لذت برده است‏. فعلا طعم آتش را هم‏ بچشد تا قیامت‏.

  حضرت دستور داد: که گودال بزرگی‏ از آتش درست کنند و همگی مسلمانان هم جمع شوند. سپس فرمود: این جوان خودش چهار بار پیش من‏ اقرار کرده است و من می‌خواهم که بر او حد را جاری کنم‏. خودش هم سوختن را پذیرفته است‏. سپس‏ خطاب به جوان فرمود: به سوی آتش برو.   جوان عرض‏ کرد: سمعاً و طاعة، سیدی و مولای! آنگاه‏ لباسهایش را درآورد.

"سپس فرمود: این جوان خودش چهار بار پیش من‏ اقرار کرده است و من می‌خواهم که بر او حد را جاری کنم‏"فقط پارچه ای به عنوان ستر عورتین داشت‏. جلو گودال آتش آمد و خودش را به‏ دل آتش انداخت‏.   صدای علی (ع) به تکبیر بلند شد: «الله اکبر» صدای مردم هم به ضجه‏ برخاست‏ جوان هم در آتش پرپر می‌زد. ناگهان‏ مردم دیدند که شاه ولایت جلوی گودال آتش رفت، با یک دست پای پسر و با دست دیگر دستهایش را گرفت، بلندش کرد و گفت: خدایا ! این گنهکار را به علی ببخش‏.   براساس این داستان اهـمـیـت و جـایـگـاه تقوا برای جوانان آن وقت معلوم می‌شود که تـمایلات و احساسات دوره جوانی مدنظر قرار گیرد.

برای جوانی که در مـعـرض طـغـیـان غـرایـز و احساسات تند و شکوفایی خواهش های نـفـسـانـی و غـریزه جنسی و تخیلات موهوم به سر می برد، تقوا به مـنزله قلعه و حصار مستحکمی است که او را از تاخت و تاز دشمنان مـصـون مـی دارد و مـانند سپری است که از اصابت تیرهای زهرآگین شـیاطین باز می دارد.   مـهـم ترین سفارش امام (ع) به فرزند دلبندش، تقوای الهی است، آن جـا کـه می فرمایند: «واعلم یا بنی ان احب ما انت آخذ به الی من وصیتی تقوی الله»، پسرم، بدان محبوب‌ترین چیزی که از میان گفته هـایـم در ایـن وصـیـت نـامه به آن تمسک می جویی، تقوای الهی و پرهیزکاری است.»
  جـوان هـمـواره بـیـن دو راهی قرار دارد و به سوی دو نقطه متضاد کـشـیـده می شود. از یک طرف، ندای وجدان اخلاقی و الهام الهی او را بـه سـوی خـوبـی ها سوق می دهد و از طرف دیگر غرایز درونی و نـفـس امـاره و وسـاوس شیطانی او را به ارضای خواهش های نفسانی فـرمـان می دهد. در این جنگ و گریز تنها جوانی می‌تواند از این صحنه کشمکش و نزاع بین عقل و شهوت، خیر و فساد و پاکی و آلودگی بـه سـلامت خارج شود که خود را به سلاح ایمان و تقوا مجهز کرده و از ابتدای جوانی به خودسازی و جهاد با نفس بپردازد.   همچنین در بیان ارزش جوانی همین بس که پیامبر (ص) فرمود: «در قیامت از عُمْر و جوانی انسان می‏پرسند که چگونه و در چه راهی آن را صرف نموده است.»
حضرت یوسف (ع) در سایه همین تقوا بود که توانست با اراده ای قوی از آزمـون سـخـت الهی سربلند بیرون آید و به اوج عزت نایل شود.

"  صدای علی (ع) به تکبیر بلند شد: «الله اکبر» صدای مردم هم به ضجه‏ برخاست‏ جوان هم در آتش پرپر می‌زد"
قـرآن مجید رمز پیروزی یوسف (ع) در عرصه مبارزه با نفس را رعایت دو اصـل مـهـم و اسـاسـی (تـقوا) و (خویشتن داری) می‌داند و می فرمایند: «انه من یتق و یصبر فان الله لایضیع اجر المحسنین»؛ کسی کـه پـرهیزکاری کند و شکیبایی ورزد، خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند.
  بـسیاری از جوانان از ضعف اراده و فقدان قدرت تصمیم گیری شکایت مـی کـنـند و برای درمان آن چاره جویی می کنند. آنان می گویند: بـرای ترک عادات زشت و ناپسند بارها تصمیم گرفته ایم، اما کم تر مـوفق شده ایم.   امام علی(ع) از تقوا به عنوان عامل تقویت اراده و مـالـکـیـت نـفـس که نقش عمده ای در ترک گناه و عادات ناپسند دارد، یـاد مـی کـنـد و می فرمایند: آگاه باشید! خطاها و گناهان مـانـند اسب های سرکش و لجام گسیخته ای هستند که گناه کاران بر آنها سوارند و آنان را در قعر دوزخ سرنگون خواهند ساخت و تقوا هـمـانـنـد مرکب های راهوار و آرامی است که صاحبانشان بر آن ها سـوارنـد و زمـامشان را به دست دارند و آنان را تا بهشت پیش می برند.   بـاید در نظر داشت که این کار شدنی است.

افرادی که در این وادی قـدم بـنـهند، مشمول الطاف خفیه الهی خواهند بود. چنان که قرآن کـریـم می فرمایند: «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» آنان کـه در راه مـا جـهاد و کوشش می کنند، راه های خود را به آن ها نشان می دهیم.

انتهای خبر / خبرگزاری دانشجو / کد خبر : ۱۳۹۱۰۴۱۱۰۳۲

منابع خبر

اخبار مرتبط